۱۰ فیلم ترسناک جنگی برتر که تماشایشان تجربه‌ی شگفت‌انگیزی است

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۵ دقیقه
ترسناک جنگی

جنگ و وحشت موضوعاتی هستند که با یکدیگر مرتبطند، اما در دنیای سینما آثاری که این دو موضوع را با هم و در کنار هم نمایش دهد بطور عجیبی نادر است. در حالی که ادغام موضوعات جنگی با عناصر ترسناک در رمان‌ها، کمیک‌ها و آثار گرافیکی رایج است، در سینما این ژانر به جایگاهی رسیده که عمدتا توسط تولیدات مستقل و با بودجه‌های کم و محدود ساخته می‌شود، و گاه با زیرژانر اسپلتر (فیلم‌هایی که بی‌پرده و اغراق‌شده صحنه‌های خون و خون‌ریزی را به کمک جلوه‌های ویژه به نمایش می‌گذارند) ادغام شده و اگر به خوبی ساخته نشود، جدی گرفته نمی‌شوند.

این مجموعه ترکیبی از یک ژانر حاوی دستاوردهای قابل‌ توجهی در ترکیب‌بندی ترسناک-جنگی، و همچنین برخی از ویژگی‌های هالیوودی در مقیاس بزرگ‌تر است که ژانر ترسناک را با جنبه‌های ظریف‌تر عناصر دیگری مانند فانتزی، اکشن و تعلیق ترکیب می‌کند. نمونه‌های بهتر، در بسیاری از موارد، به اندازه‌ای خوب هستند که اغلب وحشت‌های ناشی از جنگ را به روش‌های منحصربه‌فردی که هم واقع‌بینانه و خارق‌العاده و هم ترسناک هستند، برجسته می‌کنند.

هنگامی که فیلم ترسناک-جنگی به خوبی ساخته شود، می‌تواند یک ضربه‌ی کاری به تاریک‌ترین نقاط روان انسان وارد کند و ترس از دشمنان ما را با ترس نامحدود از تخیل خودمان ترکیب کند. نمونه‌های زیرمجموعه‌ی هرکدام روش منحصر به فرد خود را برای ادغام این مضامین سینمایی کلاسیک به چیزی بدیع دارند، و به تماشاگران تمام وحشت و اضطرابی را که از یک فیلم ترسناک انتظار دارند، با چاشنی تنش، خشونت و پارانویای یک محیط جنگی ارائه می‌دهند.

۱. برجک دفاعی (The Keep)

برجک

  • کارگردان: مایکل مان
  • بازیگران: اسکات گلن، ایان مک‌کلن، آلبرت واتسون
  • محصول: ۱۹۸۴
  • امتیاز متاکریتیک: ۳۴ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۷ از ۱۰

فیلم‌های ترسناک در سراسر دهه‌ی ۱۹۸۰ رایج بودند، و در این دوره فیلم‌هایی با عناصر جنگی و ترسناک وجود داشت، مثل «غارتگر» (Predator). اما «برجک دفاعی» به‌خاطر موسیقی متن جذاب و ترکیب منحصربه‌فرد مضامین جنگ جهانی دوم متمایز است. زمانی که نازی‌ها یک نیروی مخرب باستانی را از قلعه‌ای در رومانی آزاد می‌کنند، کشتاری در پی آن رخ می‌دهد که راه‌ حلی بعید دارد، یعنی مشارکت بین یک محقق یهودی و سربازان نازی در حال فرار.

«برجک دفاعی»، یکی از اولین فیلم‌های بلند کارگردان مایکل مان (پس از اولین فیلمش «دزد» (Thief) در سال ۱۹۸۱)، بر اساس رمانی از فرانسیس پل ویلسون ساخته شده است، نویسنده‌ای که به‌ خاطر بررسی ایده‌ی آنتاگونیسم به‌عنوان موضوعی پیچیده که شامل همکاری دشمنان سنتی در برابر دشمنی مخرب‌تر و نهایی که قادر به خشونت افراطی است. داستان «برجک دفاعی» از کهن الگوی اساطیری یهودی گولم نشات می‌گیرد، شخصیتی سفالی که برای انتقام از اشتباهات گذشته (معمولا خطاهایی که علیه قوم یهود صورت گرفته) برمی‌خیزد.

اما برای تعریف «برجک دفاعی» نمی‌توان تنها به موضوع انتقام بسنده کرد، زیرا میل به قدرت و آزادی بیشتر روح را در مقابل محقق و خانواده‌اش قرار می‌دهد و زندگی روستاییان مجاور را تهدید می‌کند. این تشابه بین قدرت کنترل نشده‌ی یک نیروی ماوراطبیعی و قدرت کنترل نشده‌ی نازیسم نمونه‌ای از ساختارهای موضوعی لایه‌ای فیلم‌های ترسناک-جنگی است. اگرچه «برجک دفاعی» یک محصول بزرگ هالیوودی نیست، اما جایگاه خود را به عنوان یک معیار نمادین جنگی و ترسناک دهه‌ی ۸۰ حفظ کرده است.

۲. ارباب (Overlord)

ارباب

  • کارگردان: جولیوس اویوری
  • بازیگران: جوان آدپو، وایت راسل، پیلو اسپک
  • محصول: ۲۰۱۸
  • امتیاز متاکریتیک: ۶۰ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۶ از ۱۰

جهش از سال ۱۹۸۳ به سال ۲۰۱۸ می‌تواند نمایانگر اندکی شوک فرهنگی در دنیای سینما باشد، اما حتی با گذشت ۳۵ سال از «برجک دفاعی» فیلم‌هایی مانند «ارباب» همچنان به آثار قبل از خود پایبند هستند. «ارباب» به کارگردانی جولیوس اویوری، فیلمساز استرالیایی، نمونه‌ی مناسبی از ترکیب ترسناک جنگی تقویت ‌شده با CG است که در قسمت قبل به آن اشاره کردیم، با صدای کلوزآپ HD، لحظات ترسناک حیرت‌انگیز و بسیاری از اشتباهات بالقوه کشنده در مسیر پایانی غرق در خون.

اما علیرغم طرح اکشن سنگین، فیلم به ریشه‌های جنگی و ترسناک خود وفادار می‌ماند، نور را به میزان کم نگه می‌دارد و موسیقی متن خیره‌کننده‌ای را ارائه می‌کند که توسط تهیه‌کننده‌ی موسیقی جد کورزل ساخته شده است، مردی که پشت صداهای شوم «بیگانه: کاوننت» (Alien: Covenant) قرار دارد. بسیار بیشتر از فیلم‌هایی مانند «برجک دفاعی»، «ارباب» همچنان فضای تنش‌زا و تعلیق را به خوبی خلق می‌کند، که هر دو عنصری حیاتی در ژانر ترسناک هستند، به‌ویژه در آثار ترسناک-جنگی، جایی که خطر دائمی بخشی از صحنه و همچنین طرح است.

«ارباب» بخشی از یک زیرژانر فیلم‌های زامبی-نازی است که اخیرا رایج شده است. فیلم منظور و هدف خود را با زامبی‌های ابرسرباز نازی که توسط آزمایش‌های علمی و پزشکی ساخته شده‌اند، مشابه مخلوقات ترسناک دانشمند دیوانه‌ای مانند یوزف منگله (پزشک معروف اردوگاه آشویتس) منحوس، پیش می‌برد. داستان سربازان آمریکایی را دنبال می‌کند که در آزمایشگاه مرکزی جایی که این هیولاها ساخته می‌شوند، گرفتار شده‌اند و دنیای خود را در دو جبهه‌ی کشنده ادامه می‌دهند: رویارویی با نازی‌ها و همچنین مخلوقات آن‌ها.

«ارباب» ممکن است یک طرح اکشن معمولی هالیوودی داشته باشد که نیروهای خیر را در برابر شر قرار می‌دهد، اما عناصر ترسناک آن به دلیل مفهوم مهیب تصویر نازی که در یک معمای زامبی فوق شرور پیچیده شده است بسیار به یاد ماندنی هستند. علاوه بر این، ایده‌ی دانشمندان دیوانه‌ی نازی که چنین نیروی شیطانی را ایجاد می‌کنند، از برخی جهات وحشتناک‌تر از مخلوقات آن‌ها است.

۳. سنگر ۱۱ (Trench 11)

سنگر

  • کارگردان: لئو شرمن
  • بازیگران: روسیف ساترلند، چارلی کریک، کارین ونسا
  • محصول: ۲۰۱۷
  • امتیاز متاکریتیک: –
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۴ از ۱۰

نسبت بین فیلم‌های جنگ جهانی اول و جنگ جهانی دوم به شدت ناهموار است، زیرا به نظر می‌رسد جنگ جهانی دوم بسیار بیشتر در ذهن و آگاهی غرب ریشه دوانده و در فرهنگ عامه فراگیرتر شده است. اما فیلم‌هایی مانند «سنگر ۱۱» به کارگردانی لئو شرمن، نویسنده و تهیه‌کننده‌ی کانادایی، نمونه‌های نادری از آثار ترسناک جنگ جهانی اول هستند که عناصر تاریک و ترسناک کلاسیک را وارد سنگرهای اولین جنگ بزرگ بین‌المللی قرن بیستم می‌کنند.

اگرچه این فیلم مانند فیلم‌هایی چون «ارباب» از اجساد مجنون یا آسیب‌دیده‌ی سرباز به‌عنوان آنتاگونیست‌های زامبی‌مانند استفاده می‌کند، هیولاهای «سنگر ۱۱» توسط یک سلاح بیولوژیکی به‌شکل یک کرم انگلی ایجاد می‌شوند که می‌توانند به داخل مغز نفوذ کنند و باعث جنون شوند. لحظات هیجان‌انگیز فیلم «سنگر ۱۱» در تونل‌های زیرزمینی اتفاق می‌افتد و جلوه‌های ترسناک را برجسته‌تر می‌کند و به فیلم فضایی کلاستروفوبیک می‌دهد که می‌توان از خط مقدم جنگ انتظار داشت. سنگرها به تنهایی به اندازه‌ی کافی وحشتناک هستند، اما رفتن زیر آن‌ها به داخل تونل‌های پر از سربازان مرده‌ی آلوده تجربه دیگری است.

در «سنگر ۱۱» ما هم یک کهن الگوی صحنه و هم انبوهی از آنتاگونیست‌ها داریم که اگرچه نمرده‌اند، اما از نظر رفتار و ظاهر شبیه به زامبی‌های فیلم‌های جنگی دیگر هستند. این عناصر در کنار هم الگویی آشنا، اما حس بی‌نظیری از وحشت مشابه یک کابوس را ارائه می‌کنند. تاریکی زیر سنگرها، همراه با بدشانسی چند سرباز در برابر انبوهی از دشمنان دیوانه، یک احساس کلی ترس، اضطراب و سرگردانی ایجاد می‌کند، دقیقا همان چیزی است که شما از یک فیلم ترسناک و به خصوص از یک فیلم جنگی ترسناک می‌خواهید.

۴. نقطه‌ی آر (R Point)

نقطه

  • کارگردان: کونگ سو چانگ
  • بازیگران: کم وو سنگ، لی سان کیو، سان بیاند هو
  • محصول: ۲۰۰۴
  • امتیاز متاکریتیک: –
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۲ از ۱۰

جنگ ویتنام یک نقطه‌ی تاریک در تاریخ جهان و یک درگیری بسیار پیچیده بود که شباهت‌های سیاسی و فرهنگی زیادی با جنگ پیش از آن یعنی کره داشت. بنابراین، ویتنام به عنوان یک فیلم جنگی و ترسناک، فضایی تاریک و پرتنش ارائه می‌کند که از همان ابتدا احساس وحشت و ناپایداری را برمی‌انگیزد. فیلم «نقطه‌ی R» به کارگردانی فیلمساز کره‌ای کونگ سو چانگ، نمونه‌ای از این موضوع است که در قالب یک ماموریت در سال آخر جنگ آغاز می‌شود.

برخلاف نمونه‌های هیجان‌انگیز و اکشن که در بالا ذکر شد، «نقطه‌ی R» ریتم کندتری دارد که به‌طور متناوب با رویدادهای غم‌انگیز آمیخته می‌شود. همانطور که طرح پیش می‌رود، رویدادهای ترسناک به نقطه‌ی کانونی ماموریت تبدیل شده و بقا تنها هدف می‌شود. از نظر سبک، «نقطه‌ی R» با همتایان اکشن خود در هالیوود بسیار متفاوت است، اما همچنان بسیاری از ویژگی‌های سنتی یک فیلم ترسناک را دارد که فورا برای مخاطبان غربی قابل تشخیص است.

۵. برادری گرگ (Brotherhood of the Wolf)

برادری

  • کارگردان: کریستف گان
  • بازیگران: ساموئل له بیهان، ونسان کسل، امیلی دوکن
  • محصول: ۲۰۰۱
  • امتیاز متاکریتیک: ۵۷ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷ از ۱۰

«برادری گرگ» به کارگردانی کریستوفر گان، که در میان فیلم‌های جنگی و ترسناک نمونه‌ی نادری است، در دوران انقلاب فرانسه رخ می‌دهد، دوره‌ای از آشفتگی بزرگ، خشونت هولناک و ناآرامی‌های اجتماعی طولانی‌ مدت. حملات موجودات به تصویر کشیده شده در فیلم بر اساس افسانه‌ی جانور انسان‌خواری به نام «جاوودن» است، که مسئول مجموعه‌ای از مرگ‌های وحشتناک است که افسانه ادعا می‌کند توسط این گرگ بزرگ صورت گرفته است.

این افسانه به تنهایی بیش از اندازه‌ی کافی برای یک فیلم ترسناک بستر مناسبی فراهم می‌کند، اما زمینه‌ی انقلاب خونین و بسیاری از جوامع مخفی آن که علیه یکدیگر توطئه می‌کنند، «برادری گرگ» را به ترکیبی بسیار منحصر به فرد تبدیل کرده است، به خصوص وقتی که سکانس‌های اکشن هنرهای رزمی و دوئل که فیلم را از نظر بصری هیجان‌انگیز و همچنین ترسناک می‌کند در نظر بگیریم.

به جز صحنه‌های ترسناک، «برادری گرگ» ظاهر یک درام تاریخی را دارد که به ایجاد حس رمز و راز در مورد قتل‌ها کمک می‌کند. یکی از دلایلی که این کنتراست بسیار خوب عمل می‌کند، استفاده‌ی فیلمبردار دن لاستسن از تغییر فوکوس ظریف و نقاط برجسته‌ی تنظیم است. «برادری» مملو از مه کوهستانی، محیط باز و بزرگ قلعه و گستره‌ی وسیع بیابان است. بین نماهای کم نور لاستسن و تمایل گان به حرکات هنرمندانه‌ی دوربین، «برادری» زیبایی زیادی دارد که با وحشت برخاسته از حضور هیولا مطابق است.

با ترکیبی از CGI و نمایش عروسکی که توسط استودیوهای معروف جیم هنسون طراحی شده است، هیولای اسرارآمیز «برادری» به ندرت آن چیزی است که مخاطبان انتظارش را دارند، اما مانند هیولاهای فیلم‌های ترسناک کلاسیک خیلی زودتر از زمان خود، ارزش تماشا کردن را دارد.

۶. هزارتوی پن (Pan’s Labyrinth)

هزارتو

  • کارگردان: گیرمو دل تورو
  • بازیگران: ایوانا باکرو، سرژی لوپس، ماریبل وردو
  • محصول: ۲۰۰۶
  • امتیاز متاکریتیک: ۹۸ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۲ از ۱۰

فیلم فوق‌العاده زیبای گیلرمو دل تورو «هزارتوی پن» یکی از معتبرترین فیلم‌های ترسناک فانتزی در تاریخ سینما است. داستان این فیلم در دوران جنگ داخلی اسپانیا تحت حکومت دیکتاتور فاشیست فرانسیسکو فرانکو اتفاق می‌افتد و داستان اوفلیای ده ساله و زندگی فانتزی غنی او را در خانه‌ی ناپدری جدیدش، کاپیتان ویدال از ارتش فرانکویست، دنبال می‌کند. چیزی که بسیاری از مردم در مورد این فیلم دوست دارند، همراه با استفاده‌ی بی‌نظیر از تصاویر CGI با بالاترین کیفیت، تلاقی آن با مضامین ترسناک، فانتزی و جنگی است که به همان اندازه باورپذیر و خارق‌العاده است.

روایت «هزارتوی پن» در دو بعد همزمان رخ می‌دهد: یکی در خانواده‌ای در اسپانیایی فرانسوی و دیگری در افسانه‌های فراطبیعی ماجراهای افسانه‌ای یک دختر جوان. هر دو وحشتناک هستند، اما هر دو پتانسیل این را دارند که در پایان بهتر ظاهر شوند. متاسفانه، کسانی که تاریخ خوانده‌اند، می‌دانند که فاشیسم برای سال‌ها بر آزادی غلبه کرده است، اما فیلم در قالب رویا و قدرت تخیل، روزنه‌ی امید را در اختیار بیننده قرار می‌دهد. ما هرگز نمی‌دانیم که آیا عناصر فانتزی «هزارتوی پن» واقعی هستند یا در ذهن قهرمان داستان شکل گرفته‌اند، اما در پایان داستان، دیگر اهمیتی ندارد.

به‌عنوان یک فیلم ترسناک در یک فضای جنگی، به نظر می‌رسد «هزارتوی پن» همه چیز را درست انجام می‌دهد، از لحن دراماتیک تاریک گرفته تا ترکیب باورپذیر جادوی CGI. همه چیز روی پرده، چه خشونت جنگی، چه موجودات خارق‌العاده یا یک صحنه‌ی اتاق خواب ساده، به نظر می‌رسد که بخشی از دنیای ما باشد، شیوه‌ای از بیان که با سبک رئالیستی جادویی آمریکای لاتین منطبق است، و فانتزی را با واقعیت در هم می‌آمیزد و تعلیق و ناباوری را بسیار آسان‌تر می‌کند.

به طور کلی، واقع‌گرایی در وحشت تماشای فیلم را جذاب‌تر می‌کند، زیرا وحشت‌ها بیشتر در واقعیت ریشه دارند. «هزارتوی پن» به شکل فوق‌العاده‌ای واقعیت را منعکس می‌کند و وحشت هر دو جهان واقعی و خیالی برابر است. کاپیتان ویدال مانند هر چیزی که در ماجراهای فانتزی اوفلیا دیده می‌شود، هیولاگونه است، و با توجه به اینکه چقدر این تصاویر در فیلم‌های ترسناک-فانتزی نمادین شده‌اند، چیزهای زیادی برای گفتن دارد. این فیلم مصداق واقعی ژانر ترسناک است، و در عین حال نشان می‌دهد که یک صحنه‌ی جنگی چقدر می‌تواند برای داستانی مهم باشد که از چشم‌انداز ترس‌های ما چه واقعی و چه خیالی عبور می‌کند.

۷. نردبان یعقوب (Jacob’s Ladder)

نردبان

  • کارگردان: آدریان لین
  • بازیگران: تیم رابینز، الیزابت پینا، دنی آیلو
  • محصول: ۱۹۹۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۶۲ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۴ از ۱۰

در حالی که «نردبان یعقوب» در زمان جنگ ویتنام اتفاق نمی‌افتد، داستان آن بر رویدادهایی متمرکز است که در طول جنگ رخ داده‌اند و ما از طریق فلاش‌بک‌هایی که به‌طور دوره‌ای در طول داستان وجود دارند، شاهد آن هستیم. در واقع، کل فرضیه‌ی فیلم شامل فلاش بک‌ها، کابوس‌ها و توهماتی است که شخصیت‌ها از آن می‌ترسند چیزی فراتر از علائم استرس پس از سانحه باشد. کهنه سربازان جنگ ویتنام از همان واحد سواره نظام دور هم جمع می‌شوند تا درباره‌ی تجربیات خود صحبت کنند، همه‌ی آن‌ها وحشت‌زده‌اند و اتفاقات جهنمی را تجربه می‌کنند که سلامت عقلشان را تهدید می‌کند، در حالی که قهرمان داستان، جیکوب سینگر (با بازی تیم رابینز)، تصمیم می‌گیرد تا حقیقت را در مورد آنچه بر او و رفقایش تاثیر می‌گذارد کشف کند. آنچه در ادامه می‌آید برخی از ترسناک‌ترین سکانس‌های تاریخ سینما است که کلیشه‌ی «جنگ جهنم است» را با اهمیت بسیاری تداعی می‌کند.

یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های فیلم‌های ترسناک-جنگی، اهمیت محیط به‌عنوان زمینه‌ای برای نمود پیدا کردن عناصر ترسناک بعدی است. فیلمی مانند «نردبان یعقوب» این ویژگی را حتی بدون وقوع جنگ در زمان وقوع داستان فیلم نشان می‌دهد. با فلاش‌بک‌ها و خاطرات تکان‌دهنده‌ای که برای شخصیت‌ها از جمله جیکوب تکرار می‌شود، موضوع جنگ نه تنها در داستان محوری است، بلکه بخشی از پیام گسترده‌تر پیامدهای بلندمدت و اغلب غیرضروری نزاع‌های بین‌المللی است.

تعداد بسیار کمی از فیلم‌هایی که جنگ و وحشت را با تجربه‌های روان‌شناختی پایدار کهنه‌سربازان تطبیق می‌دهند وجود دارد و تقریبا هیچ‌کدام با اصالت دراماتیکی که در «نردبان یعقوب» دیده می‌شود، مطابقت ندارند.

۸. پرندگان مرده (Dead Birds)

پرندگان

  • کارگردان: الکس ترنر
  • بازیگران: هری توماس، ایسایا واشنگتون، نیکی آیکاکس
  • محصول: ۲۰۰۴
  • امتیاز متاکریتیک: –
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۶ از ۱۰

فیلم‌های ترسناک وسترن ممکن است کمی رایج‌تر از ترکیب‌های منحصرا ترسناک-جنگی باشند، اما فیلم‌های ترسناک وسترن با فضای جنگ داخلی به‌ویژه نادر هستند. تعداد کمی وجود دارند، اما هیچ کدام به اندازه‌ی «پرندگان مرده» به یاد ماندنی نیستند. در فیلم‌های ترسناک، به ویژه در پروژه‌های ترسناک با بودجه‌ی کمتر، تصویرسازی، یعنی فیلمبرداری و ظاهر و احساس کلی فیلم بسیار مهم است.

اگرچه «پرندگان مرده» ممکن است به اندازه‌ی برخی دیگر از فیلم‌های این فهرست ارزش تولید نداشته باشد، اما با تصاویر ترسناک، لحظات پرتعلیق و دوربین تاثیرگذار آن را جبران کرده و در یک مکان دورافتاده با فضایی موهوم، بازیگران گروه با افزایش تنش‌ها، شیمی قابل‌توجهی بوجود می‌آورند.

از آنجایی که روایت‌های ترسناک-جنگی با فضایی خشونت‌آمیز یا حداقل بالقوه خشونت‌آمیز آغاز می‌شوند، عناصر ترسناک زمانی بیشترین تاثیر را دارند که به‌عنوان نهایت آن خشونت عمل کنند و سپس داستان را به شرایط خارق‌العاده‌تری منتقل کنند. این دقیقا همان چیزی است که «پرندگان مرده» انجام می‌دهد و این چیزی است که فیلم را به یک ترکیب ترسناک-جنگی موفق بدل می‌کند.

هر فیلمی که به سبک وسترن بپردازد، سطح خاصی از هیجان را در بیننده ایجاد می‌کند، اما تصاویر ترسناک خیره‌کننده تمایل دارد چنین برداشت‌هایی را از بین ببرد و بیننده را به سمت خود بکشاند، به خصوص زمانی که بازیگران باورپذیر باشند و کارگردانی به اندازه‌ی کافی پیچیده باشد تا توجه مخاطب را جلب کند. اینها دستاوردهای قابل توجهی برای هر فیلمی است، به ویژه برای فیلمی با بودجه‌ی تخمینی کمتر از ۲ میلیون دلار.

۹. برف مرده (Dead Snow)

برف

  • کارگردان: تومی ویرکولا
  • بازیگران: شارلوت فروگنر، بیرون سوندکویست، آنه دال تورپ
  • محصول: ۲۰۰۹
  • امتیاز متاکریتیک: ۶۱ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۳ از ۱۰

طنز را می‌توان در جنگ مانند هر محیط دیگری یافت، و ژانر اسپلتر از این زمینه به شیوه‌هایی استفاده می‌کند که هم تمسخرآمیز و هم بدبینانه است، خشونت را به سخره می‌گیرد و ترس‌های افراطی کمدی سیاه را به کار می‌برد. اگر قرار باشد یک کمدی تاریک به تصویر کشیده شود، موضوعات کمی تیره‌تر از جنگ وجود دارد. در فیلم نروژی «برف مرده»، ترس از جنگ و طنز سیاه با تاکید بسیار نفرت‌انگیزی بر قتل عام ترکیب شده است. «برف مرده» این فهرست را به عنوان نمونه‌ای از کنایه‌های ترسناک جنگی، استفاده از قواعد جنگی و ترسناک برای سرگرمی، و تفسیرهای اجتماعی زیربنایی در درجه‌ی دوم، قرار داده است.

«برف مرده» مظهر کنایی و گستاخی پست مدرن است که کلیشه‌های بدیهی نازی و زامبی را با یک کهن الگوی شرورانه ترکیب می‌کند که صرفا به کشتن اشاره دارد. این دشمنی در هم آمیخته بیشتر مضحک است تا شوم، و رویکرد افراطی فیلم تقریبا در نیمه‌ی دوم به تقلید از ژانر خودش تبدیل می‌شود، که نازی-زامبی را به کاریکاتور یک آنتاگونیستی که کشتنش سخت، اما جدی گرفتن آن کمی سخت‌تر است تقلیل می‌دهد.

«برف مرده» در طول جنگ اتفاق نمی‌افتد، اما هیولاهای آن به وضوح بقایای دوره‌ی جنگ جهانی دوم هستند. حتی اگر آن‌ها بیشتر شبیه یک پارودی باشند تا یک نازی واقعی دوران جنگ، جدا کردن حتی یک شخصیت نازی از جنایات ناسیونال سوسیالیست‌ها دشوار است، و این شاید بخشی از جذابیت زامبی-نازی باشد. مانند یک محیط جنگی، نوع شخصیت جنگی تمام توشه‌ی تاریخ خود را به همراه می‌آورد و هر گونه نیاز به یک پس‌زمینه برای حمایت از شخصیت را نادیده می‌گیرد و اگر بینندگان به اندازه کافی دور باشند (یعنی مخاطبان فیلم در سال ۲۰۲۱)، چنین شخصیتی واقعا می‌تواند خنده‌دار و در عین حال وحشتناک باشد.

۱۰. ارتش فرانکنشتاین (Frankenstein’s Army)

ارتش

  • کارگردان: ریچارد رافورست
  • بازیگران: کارل رادن، رابرت گویلیم، الکساندر مرکوری
  • محصول: ۲۰۱۳
  • امتیاز متاکریتیک: ۴۹ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۳ از ۱۰

یک فیلم منحصر به فرد هلندی-آمریکایی- چکی «ارتش فرانکنشتاین» ممکن است درباره‌ی هیولای فرانکنشتاین نباشد، اما این ایده را به حد غیرطبیعی خود یعنی اجساد ساخته شده از ماشین اجرا می‌کند. «ارتش فرانکنشتاین» که یک فیلم ترکیبی ترسناک-جنگی است، تصویری از هر جسد-ماشینی برای اهداف جنگی، از جمله اره، مته، سلاح گرم و تیغه است که همگی با ظرافت و توسط یک دانشمند نازی دیوانه با علاقه‌ی بیشتر به هنر دست خود از اثربخشی سربازان حاصل خلق می‌شوند.

با تقلید از فیلم‌های یافت شده، «ارتش فرانکشتاین» یک چشم انداز واحد دارد که بسیار شبیه به یک بازی ویدیویی، اما با نتایج متفاوت است. این فرض که یک روزنامه‌نگار از وزارت تبلیغات برای تعقیب یک واحد شناسایی روسی تا برلین فرستاده می‌شود، به خودی خود مؤثر است، اما تلاش‌ برای شبیه‌سازی فیلم به اثری متعلق به سینمای دهه‌ی ۱۹۴۰ کمی مبهم است. لذت واقعی این فیلم زمانی است که متوجه می‌شوید همه چیز درباره‌ی هیولاها است. اینها نازی‌های رستاخیز شما نیستند. آن‌ها ادغام وحشتناکی از مرگ و هلاکت هستند که به یک دلیل خاص کنار هم جمع شده‌اند: یعنی قصابی دشمنانشان.

مانند بسیاری از فیلم‌های ترسناک جنگی، «ارتش فرانکنشتاین» با جنگ شروع می‌شود و به ترس و وحشت ختم می‌شود، اما بخش گریم و جلوه‌های آن واقعا در طراحی ماشین‌های زامبی-اتوماتیک عجیب و غریب و متنوعی که در قسمت پایانی نمایش داده می‌شوند، افراط کردند. به عنوان آخرین فیلم در فهرست ما، «ارتش فرانکشتاین» به عنوان نمایش نمادین هیبرید جنگی و ترسناک عمل می‌کند، یک ژانر ترکیبی که حقیقت و وحشت را در یک بسته‌ی سینمایی به ما می‌دهد، و یادآوری می‌کند که هر چقدر هم که هیولاها وحشتناک باشند، آن‌ها مانند جنگ، وحشت خود ساخته‌ی ما هستند.

منبع: taste of cinema



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

۴ دیدگاه
  1. آرش

    درود.. همه رو دیدم. از بین تمام اسامی لیست بجز هزارتوی پن و سنگر ۱۱ الباقی فیلمها، خیلی معمولی و آبکی بودن…

  2. m

    قبلا Dead Snow رو دیدم. اصلا ترسناک نبود، بیشتر کمدی بود. چند تا صحنه داشت که از خنده مردم. واقعا پیشنهاد می کنم ببینید.

  3. فردین

    چی نوشتی دایی ،، یه طور نوشتی انگار مخاطبا سایت همشون دکترای ادبیات دارن .ساده بنویس بفهمیم .

  4. پوریا

    فیلم ارتش فرانکشتان رو دیدمش، واقعن خیلی چرت بود، اصلن هم ترسناک نبود، و خیلی هم بی سروته بود.

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما
X