۱۰ فیلم ترسناک برتر با بازی کریستوفر لی

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۳ دقیقه
کریستوفر لی

سِر کریستوفر لی، بازیگر خوش قد و قامتی که در بیش از ۲۰۰ فیلم بازی کرد، نه تنها به معنای واقعی یک غول بازیگری در سینما بود، بلکه فردی بود که به اوج شایستگی و مهارت فوق‌العاده در حرفه‌ی خود رسید. لی پرونده‌ی پر و پیمانی در بازیگری داشت و با اینکه مجبور بود در چند فیلم سینمایی که مورد پسندش نبود بازی کند، اما هیچ‌وقت در هیچ کدام از فیلم‌هایش اجرای بدی ارائه نکرد. به زبان ساده، کریستوفر لی بازیگر کمیابی بود که به هر فیلمی که در آن نقش‌آفرینی می‌کرد، برتری می‌بخشید.

کریستوفر لی با بازی در نقش «سارومان» شخصیتی افسانه‌ای در رمان جی آر آر تالکین که منبع اقتباس «ارباب حلقه‌ها» بود و «کنت دوکو» در سه‌گانه‌ی «جنگ ستارگان» به کارگردانی جورج لوکاس، طرفداران جدیدی به دست آورد. اما «کنت دراکولا» بود که برای اولین بار او را به عنوان یک اسطوره‌ی مردمی جاودانه کرد و «خون‌آشام برام استوکر» یکی از چند نقش‌ ترسناکی بود که او برای ایفای آن انتخاب شد. در واقع، هیچ بازیگری وجود ندارد که ژانر وحشت را طبق اصول آن شگفت‌انگیز، ترسناک و سرگرم کننده نشان دهد. پس از درگذشت سِر لی در سال ۲۰۱۵، میراث درخشانی از فیلم‌های ترسناک با بازی او به جای مانده است که ما امروزه همچنان از دیدن آن‌ها لذت می‌بریم. تماشای فیلم‌های او برای هر طرفدار ژانر وحشتی که به سلیقه‌ی خود احترام می‌گذارد و کسانی که ترسیدن را دوست دارند الزامی است.

۱۰. خانه‌ی سایه‌های بلند (House of the Long Shadows)

خانه

  • کارگردان: پیت واکر
  • محصول: ۱۹۸۳

نویسنده‌ی آمریکایی کنت مگی (با بازی دسی آرماز) قصد دارد در طول اقامتش در یک خانه‌ی ویران در شهر ولز، یک رمان کلاسیک گوتیک را در یک شب بنویسد. وقتی خانواده‌ی بریسبن، که نسل‌ها در این خانه‌ی اربابی تسخیر شده بودند تصمیم به برگزاری یک گردهمایی می‌گیرند، طبیعتا همه چیز به هم می‌خورد.

پیچش‌های معتدل این کمدی ترسناک به سختی می‌تواند هیجانات آرام، لحن پیچیده و بازی غیرطبیعی و خشک دسی آرماز را جبران کند. اما ما این فیلم را به خاطر او یا هیچ یک از بازیگران جوان دیگری که این داستان اسرارآمیز را به جلو می‌برند، تماشا نمی‌کنیم. هر چقدر هم که این فیلم جذاب باشد، با حضور جمع بزرگی از بازیگران ژانر ترسناک مانند کریستوفر لی، پیتر کوشینگ، وینسنت پرایس و جان کارادین، همه در یک قاب آن هم برای اولین و آخرین بار، تماشایی است. ما به عنوان بیننده شاهد اتحاد مجدد بریسبن هستیم، اما به عنوان طرفداران ژانر ترسناک از جمع شدن این دوستان و استادان عرصه‌ی ترس لذت می‌بریم.

این چهار کهنه سرباز تحسین شده با شیمی عالی خود، به صحنه‌های دلهره‌آور فیلم تلالو می‌بخشند. نقش کمدی کوشینگ به‌ویژه فوق‌العاده است، البته لی تاثیری خونین در فیلم بر جای می‌گذارد. دیدن همه‌ی این بازیگران در یک قاب باعث خوشحالی است، بنابراین به خاطر همین یک دلیل هم که شده از آن لذت خواهید برد. جمعی از بزرگان، برای هر طرفدار سرسخت ژانر ترسناکی ارزشمند است.

۹. قطار وحشت (Horror Express)

قطار

  • کارگردان: ائوخنیو مارتین
  • محصول: ۱۹۷۴

پروفسور الکساندر ساکستون (با بازی کریستوفر لی) و دکتر ولز (با بازی پیتر کوشینگ) دو انسان‌شناس و رقیب در قطار سریع‌السیر سیبری هستند که وقتی محموله‌ی یک میمون یخ زده، آب شده و او از خواب هزار ساله بیدار شده، و به دنبال خونخواهی و نابودی است، با یکدیگر متحد می‌شوند.

لی و کوشینگ همیشه یک زوج شیطانی خوب بودند و ثابت کردند که یکی از زوج بازیگران بزرگ سینمایی برای اعصار مختلف هستند. علاوه بر این، ائوخنیو مارتین، کارگردان، روح عاشقانه و ماجراجویی را برای فیلم خود در نظر می‌گیرد؛ از سفر به غار منچوری که میمون یخ‌زده را با تمام شکوه هولناکش به نمایش می‌گذارد، تا قطار مجلل شرقی و سالن غذاخوری مجلل‌تر آن، که یادآور رمان آگاتا کریستی است. تلی ساوالاس هم با ایفای نقش یک افسر دیوانه‌‌ی قزاق به این فیلم کمک می‌کند تا در اوج آثار دهه‌ی ۷۰ میلادی قرار گیرد.

پیچش فرازمینی آن ممکن است عجیب و حتی احمقانه به نظر برسد، اما انتخاب آن برای ورود به قلمرو علمی-تخیلی نیز جسورانه و قابل ستایش است. ممکن است جاه‌طلبی فیلم به خاطر ایده‌های در هم آمیخته‌اش بیش از حد به نظر برسد، ایده‌هایی چون نزدیک شدن به یک فیلم زامبی، یک فیلم علمی-تخیلی، و یک اثر تاریخی که در دوران ادواردیان اتفاق می‌افتد، اما هرگز یک لحظه هم در تبدیل شدن به یک اثر ترسناک برای علاقمندان این ژانر شکست نمی‌خورد.

۸. نفرین فرانکنشتاین (The Curse of Frankenstein)

نفرین

  • کارگردان: ترنس فیشر
  • محصول: ۱۹۵۷

«نفرین فرانکنشتاین» اولین فیلم کمپانی همر (Hammer) است که در این لیست قرار می‌گیرد و مطمئنا آخرین فیلم نیست. این شرکت تولید بریتانیایی در شکل‌دهی ژانر وحشت در دهه‌های ۱۹۵۰ و ۶۰ نقش مهمی داشت و کریستوفر لی توانا یکی از بازیگران اصلی آن بود. در اینجا او نقش هیولای مری شلی را در مقابل ویکتور فرانکنشتاین جاه‌طلب با بازی پیتر کوشینگ بازی می‌کند. این فیلم به شدت به رمان وفادار است که قطعا بزرگترین نقطه‌ی قوت آن محسوب می‌شود. روایت گذشته‌نگر و تمرکز بر جنبه‌ی هیولایی‌تر مخلوق نسبت به خالق او، از پسر یتیم گرفته تا دانشمند خونسرد، یک داستان جامع از وسوسه و عصیان را ترسیم می‌کند.

این بدان معنا نیست که فیلم سبک بیلدانگس رمان (یک ژانر قدیمی در رمان‌نویسی) وحشتناک و خونین بودن را، با قرمزهای به رنگ خون و خمره‌های آزمایشگاهی سبز که نمادی از کمپانی همر است فراموش می‌کند. ترنس فیشر کارگردان و فیلمساز تحسین شده‌ی فیلم‌های ترسناک از تمایل خود به خشونت ابایی ندارد. مغزهایی که با چماق به دیوار پاشیده می‌شوند، کره‌ی چشم‌هایی که از حدقه در می‌آیند و جسدی که از پله‌ها به پایین پرتاب می‌شود، گوشه‌ای از خشونت عریان فیشر است.

با این حال، پایان غم‌انگیز فیلم در موجودی با بازی کریستوفر لی یافت می‌شود. پوست خاکستری در حال پوسیدگی او و حرکات سرد و عروسک‌وار او که زندگی پس از مرگ را به ترسناک‌ترین شکل خود نشان می‌دهد. جای تاسف است که لی در این فیلم کار زیادی برای انجام دادن ندارد، فقط در ۳۰ دقیقه‌ی آخر ظاهر می‌شود، که برای کسانی که برای دیدن یک فیلم فرانکشتاین می‌آیند و مشتاقانه منتظر ورود این موجود هستند، ناامید کننده خواهد بود. با این وجود، «نفرین فرانکنشتاین» اقتباسی جذاب، خشن و گیرا از رمان شلی است.

۷. مومیایی (The Mummy)

مومیایی

  • کارگردان: ترنس فیشر
  • محصول: ۱۹۵۹

هنگامی که خاریس مومیایی شده (با بازی کریستوفر لی) توسط باستان شناسان سرکش آشفته و بیدار می‌شود، این اسقف باستانی عهد می‌کند کسانی را که خواب شیرین ابدی او را مختل کرده‌اند شکار و مجازات کند.

بار دیگر، ترنس فیشر، یار همیشگی کمپانی همر، کارگردان این فیلم است، که نه تنها وحشت اغراق شده‌‎ای را ارائه می‌دهد، بلکه فیلمی می‌سازد که در ساخت دنیای خود غنی است، از ذکر مکرر اسطوره‌های مصر تا واقعی‌سازی آن افسانه‌ها از طریق طراحی صحنه‌های خیره کننده‌ی مقبره‌ها و معابد و ارائه‌ی یک دنیای باستانی از طلا و برنز، پر از شمایل‌نگاری مصری همگی از عجایب حیرت‌انگیز فیلم فیشر هستند.

مومیایی کریستوفر لی چیز شگفت‌انگیزی است که به این هیولای کلاسیک فیزیکی خارق‌العاده می‌دهد که قبلا هرگز دیده نشده بود. لی در این فیلم واقعا قابل تحسین است، زیرا بیشتر بازی او فقط از طریق چشمانش انجام می‌شود، چشمانی که بین باندها مانند دو جواهر خیس زیر آفتاب قاهره‌ می‌درخشند. پوشش و ظاهر او به اندازه‌ی کافی عالی است، اما احساس و عملکرد مومیایی، خمیرمانند و گل‌آلود، هرگز ترسناک‌تر از این نبوده است. لی مومیایی را به عنوان یک نیروی غیرقابل توقف به تصویر می‌کشد.

۶. دراکولا (Dracula )

دراکولا

  • کارگردان: ترنس فیشر
  • محصول: ۱۹۵۸

یقینا کریستوفر لی نقش‌های نمادین بسیاری در طول زندگی حرفه‌ای برجسته‌اش بازی کرده بود، اما اولین مورد، و مسلما حذف نشدنی‌ترین تصویر او، البته کنت دراکولا است. این محصول ۱۹۵۸ همر که بار دیگر توسط ترنس فیشر بی‌نظیر کارگردانی شد، یک بازگویی گوتیک بسیار وفادار از برام استوکر است، آن هم قبل از اینکه لی در تعدادی از دنباله‌ها به دراکولا بازگردد که کیفیت آن بدتر، و باعث ناراحتی این بازیگر و طرفدارانش شد.

با این حال، لی در اینجا مانند کنت مسحورکننده است و قاب تصویر را با قامت کشیده‌ی خود پر می‌کند. ظاهرا مودب و متمدن است و یک حالت موزیانه و یواشکی در عملکرد او وجود دارد. بله، او می‌تواند در مواقع لزوم خوش‌حرف و جنتلمن باشد، اما در خلوت، شب را مانند یک جانور گرسنه دنبال می‌کند، و پیش از اینکه به گردن شکارش حمله کند، دندان‌های نیشش را بیرون می‌آورد.

همچنین موضوع برتری لی در ماهیت اشرافی کنت وجود دارد. لی ماهرانه به این فیلم قدیمی تجسم تازه‌ای می‌بخشد. آخرین صحنه‌ی مبارزه‌ی او با ون هلسینگ با بازی پیتر کوشینگ یک شیمی پر شور مملو از بدلکاری و جلوه‌های ویژه است. اگرچه زمان نمایش او در این فیلم محدود است، اما حضور کاریزماتیک این بازیگر همیشه پررنگ احساس می‌شود.

۵. خانه‌ی وحشت دکتر ترور (Dr Terror’s House of Horror)

خانه

  • کارگردان: فردی فرانسیس
  • محصول: ۱۹۶۵

در طول سفر با قطار، کریستوفر لی، روی کسل، آلن فریمن و نیل مک کالوم از سرنوشت خود توسط پیتر کوشینگ که با ظاهری نامتعارف فال تاروت می‌گیرد خبردار می‌شوند. از طریق فلش فوروارد، پایان عجیب و غریب ماورالطبیعه‌ی هر مرد را می‌بینیم، که در چهار داستان با طیف گسترده‌ای از صحنه‌های ترسناک و بازی‌های درخشان شکل گرفته‌اند. در این چهار داستان چیزهای زیادی وجود دارد؛ گیاهان انسان‌خوار، گرگینه‌ها، جادو، اما بهترین‌ها برای نفر آخر یعنی فرانکلین مارش بداخلاق با بازی لی است، منتقد هنری مسخره‌ای که از یک نقاش سرکش (با بازی مایکل گاف) انتقام می‌گیرد.

کارگردان فردی فرانسیس می‌داند که چگونه برای بیننده اوقات خوشی بسازد؛ سرعت فیلم هرگز کم نمی‌شود، ترس‌های معمول از تاریکی کنار گذاشته می‌شوند، در عوض از رنگ‌های روانگردان پررنگ برای سایه انداختن صحنه‌هایی استفاده می‌شود که به طرز شگفت‌انگیزی بازتابی از روح دیوانه‌‌وار فیلم و همچنین نشانی از دهه‌ی ۱۹۶۰ است. فیلم به شکل سورئالیستی به پایان می‌رسد که با تلالو فراطبیعی غالب خود متناسب است. بازیگران اصلی همگی خارق‌العاده هستند و بازیگران مکمل، از مایکل گوگ تا برنارد لی، بازی بی‌نظیری از خود به نمایش می‌گذارند و به شما اجازه می‌دهند وارد دنیایی شوید که سرگرم‌کننده و کمیاب و در عین حال ترسناک و دلهره‌آور است.

۴. راسپوتین؛ راهب دیوانه (Rasputin: The Mad Monk)

راسپوتین

  • کارگردان: دن شارپ
  • محصول: ۱۹۶۶

گریگوری راسپوتین می‌تواند بهترین کاراکتر لی باشد، و همچنین یک گام فراتر از نقش‌های جانبی ترسناکش که معمولا بیننده‌ها او را با آن نقش‌ها می‌شناسد. لی به عنوان عارف بدنام روسی، قدرت واقعی شفابخشی و هیپنوتیزم را نشان می‌دهد و به وضوح شیطان را مجسم می‌کند. تماشای او که بی‌شرمانه رفتار زننده‌ی نقش را به تصویر می‌کشد، لذت‌بخش است. راسپوتین بدون شک خشن و ترسناک بوده، اما به دلیل  گستاخی و تمایل به نوشیدن و شاد بودن جذاب است. نگرش او در انجام کارهایش به طرز عجیبی تحسین برانگیز است.

برای طرفداران لی باعث خوشحالی است که ببینند او نقش را می‌بلعد و گاهی با ردا و ریش‌های پرپشتش ظاهر می‌شود تا سارومان جوان‌تری باشد. تنها اشتباهات تاریخی را نادیده بگیرید و از شرور جذاب لی لذت ببرید.

۳. شیطان دوام می‌آورد (The Devil Rides Out)

شیطان

  • کارگردان: ترنس فیشر
  • محصول: ۱۹۶۸

در اینجا شاهد یک شاهکار واقعی از استحاله‌ی هامر هستیم که به عنوان یکی از بهترین فیلم‌های آن قد علم کرده است. رویکرد غیرمعمول آن برنده است، به ویژه به خاطر تعویض گرایش گوتیک خود به دنیای مرموز و شنیع شیطان‌پرستی، زمانی که چارلز منسون، جیم جونز و دیگر رهبران فرقه و سازمان‌های مخفی به شدت در بین عموم مردم رواج پیدا کرده‌اند. همچنین تصمیم مبتکرانه‌ای وجود دارد که کریستوفر لی، بازیگر نقش‌های شرور، نقش قهرمان را بازی کند.

بر اساس رمان دنیس ویتلی که برای انتخاب هامر آماده شده بود، دوک دی ریچلو (با بازی کریستوفر لی) و رکس ون راین (با بازی لئون گرین) باید دوست شست‌وشوی مغزی شده‌ی خود سایمون آرون (با بازی پاتریک موور) را از شر موکاتا با بازی چارلز گری، رهبر یک فرقه‌ی شیطانی نجات دهند. این مهیج هولناک توسط نویسنده و فیلمنامه‌نویس افسانه‌ای، ریچارد متسون ساخته شده است، که لی را وادار می‌کند ابزوردترین دیالوگ‌ها را با جذابیتی بدون شک باورپذیر، به زبان بیاورد.

لی نقش دولتمرد بزرگ قهرمانان ما را بازی می‌کند که از لحاظ اخلاقی متحجر است و با پویایی و سرسختی مقابله با بسیاری از هنرهای تاریک پیش روی او هم راستا است. لحظات ترسناک فیلم بی‌شمار است، از مظاهر شبح‌آلود یک جن با چشم‌های برآمده گرفته تا خود شیطان، سر بز پرمویی که نهایت غیرعادی بودن را ارائه می‌دهد. سکانس ماقبل آخری که قهرمانان ما باید در دایره‌ای که با گچ کشیده شده بایستند، با نور کم و موسیقی ترسناک جیمز برنارد واقعا دلهره‌آور است. «شیطان دوام می‌آورد» بهترین فیلم ترنس فیشر است، با سبک خودآزار او که به ما اجازه می‌دهد در ترس از بدخواهی متعصبان و اهمیت ایستادگی در برابر آن گم شویم.

۲. طعم ترس (Taste of Fear)

طعم

  • کارگردان: سث هالت
  • محصول: ۱۹۶۱

پنی اپلبی (با بازی سوزان استراسبرگ)، پس از آمدن به ملاقات پدرش در فرانسه، به حال او مشکوک می‌شود. علی‌رغم بازی حیرت‌انگیز نامادری‌اش (با بازی آن تاد)، همه چیز آنطور که به نظر می‌رسد نیست.

این یک فیلم ترسناک و هیجان‌انگیز عالی، مملو از پیچ و تاب‌ها و شگفتی‌های بی‌شمار است. مطمئن باشید کارگردان سث هالت مهارت بی عیب و نقصی در پیچیدن و انفجار تنش دارد. فیلمبرداری سیاه و سفید، رنگی نبودن و فیلمبرداری تیره‌ی آن برای بیان فضایی از ابهام، رمز و راز و سو ظن عالی است. کریستوفر لی تنها نقش کوچک اما مهمی دارد، بازی در نقش پزشک فرانسوی خانواده و نقش کلیدی برای مضامین روانشناختی تاثیرگذار فیلم، اعتماد، رازداری، و انگیزه‌هایی که احوالات انسانی را به پیش می‌برد.

یکی از دارایی‌های این فیلم استعداد بازیگران آن است. سوزان استراسبرگ به عنوان قهرمان بسیار عالی است و با سو ظن خانوادگی در مورد هیستری زنان مبارزه می‌کند، و رونالد لوئیس به عنوان راننده‌ی اپلبی یک بازیگر برجسته است و عملکرد طبیعی صادقانه و سرشار از درون‌نگری را ارائه می‌دهد. برخی ممکن است این فیلم را هیچکاکی بدانند، اما چنین برداشتی ساده انگارانه است. اگرچه از سرعت بالا و طرحی اسرارآمیز با پیچش بسیار بهره می‌برد، اما سطح فرورفتن آن در انتهای دوسوگرا و ظرافت‌های ذهن انسان آن را فوق العاده کرده است.

۱. مرد حصیری (The Wicker Man)

مرد

  • کارگردان: رابین هاردی
  • محصول: ۱۹۷۳

«مرد حصیری» در رتبه‌ی اول بهترین فیلم ترسناک بریتانیایی تمام دوران است. گروهبان هوی (با بازی ادوارد وودهاوس) پلیسی است که برای تحقیق درباره‌ی ناپدید شدن یک دختر دوازده ساله در یک جزیره‌ی دورافتاده‌ی اسکاتلند، روستای مخفی حومه‌ی آن که توسط لرد سامراسل (با بازی کریستوفر لی) اداره می‌شود، فرستاده شده است. اما کشف هووی مبنی بر اینکه او در واقع در جزیره‌ای پر از بت‌پرستان است که قصد دارند برای استقبال از فصل برداشت سیب، یک مراسم قربانی برگزار کنند، پلیس را در موقعیتی کابوس‌وار قرار می‌دهد، هرچند که برای مخاطبانش کاملا فریبنده است.

کارگردان، رابرت هاردی، سبک زندگی بریتانیایی را در بین میخانه‌ها، طبیعت دوست‌داشتنی، عجیب و غریب سلتیک، ضبط کرد. هاوی وودهاوس، ماهی بیرون از آب، محافظه‌کاری مذهبی بریتانیا را از سرزمین اصلی به عشق آزادانه‌ی جزیره‌ی سامراسل می‌آورد. در حالی که قهرمان ما به همان اندازه در اعتقاداتش استوار  است، یک برخورد قدرتمند از ایدئولوژی‌ها به او وعده داده می‌شود که پایانی آتش‌زا خواهد داشت.

هاردی با ارائه‌ی قسمت‌هایی که شبیه یک سفرنامه است، یک کار هیجان‌انگیز برای غوطه‌ور شدن ما در شهر سامراسل انجام می‌دهد. همه چیز واقعی به نظر می‌رسد، از خیابان مرتفع دلهره‌آور گرفته تا حومه‌ی آفتابی آن، همه در حالی که موفق می‌شوند چیزی شوم را از طریق توپ‌های عجیب و غریب محلی شهر، از کتابدار حریف اینگرید پیت، تا خود لرد سامراسل، با بازی کریستوفر لی، نشان دهند.

لی در یکی از بهترین بازی‌هایش در ابتدا به نظر می‌رسد که یک رهبر خیرخواه به ظاهر بی‌خیال باشد، اما این روش هاردی برای تقویت ماهیت دوگانگی و نابسامان جزیره است. از موتیف ثابت نقاب‌های حیوانات، که نشان دهنده‌ی وحشی‌گری در زیر این جامعه است، تا لذت کارناوالی آن‌ها از یک قربانی. بسیاری از آهنگ‌های فولکلور فیلم اغلب این احساس را ایجاد می‌کند که فرد در اعماق یک رویای تب‌آلود افتاده است.

آنتونی شفر، فیلمنامه‌نویس، فیلمی ترسناک فراتر از خون و غم معمولی این ژانر را در میان پیروان بت‌‌پرستی غیرقابل انقراض شهر ارائه می‌کند. این در واقع وحشتناک‌ترین چیز در مورد این فیلم است که هیچ شرور واقعی وجود ندارد. فقط افراد معمولی با باورهای ریشه‌دار را می‌بینیم که به همان اندازه تزلزل ناپذیر و افراطی هستند.

سکانس پایانی با مرد حصیری یکپارچه نمادین و دلهره‌آور است و در درون ما این پرسش را ایجاد می‌کند که چگونه پای باورهای خود می‌ایستیم و گاهی همانطور می‌میریم. این حقیقت که برخی از بدی‌ها را نمی‌توان شکست داد، و اینکه وحشت‌ها واقعی هستند اما هر روز باید با آن‌ها روبرو شویم. کریستوفر لی با آن موی بلند، یقه‌ اسکی زرد و کت بلیزر، بهترین بازی خود را انجام می‌دهد: او تجسم شر و فداکاری است، دقیقا مانند دیگر نقش‌هایش در این ژانر، و با لبخند همیشگی پشت چشم‌هایش. این ویژگی‌هایی است که او را به افسانه‌ی فیلم‌های ترسناک تبدیل می‌کند.

منبع: taste of cinema



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما
X