۱۰ فیلم برتر کریس ایوانز؛ کاپیتان محبوب آمریکا (پرترهی یک بازیگر)
سه سال از زمانی که کریس ایوانز سپر کاپیتان آمریکا را برای آخرین بار به دست گرفت میگذرد. برای بسیاری از طرفداران مارول، ایوانز به بهترین وجه تجسم دیدگاه نوع دوستانهای بود که جک کربی و جو سایمون در مورد شخصیت طرفدار آمریکا و یهودی خود داشتند. پس از هشت سال بازی در نقش کاپیتان، نام ایوانز مترادف با قهرمان جنگ جهانی دوم و میراث داستانی او شد.
اما قبل از اینکه این بازیگر ۴۱ سالهی متولد ایالت ماساچوست و پرورش یافته در دنیای سینمایی مارول ستارهی بی چون و چرای این کمپانی شود، ایوانز یک رزومهی بازیگری قوی از خودش ساخت که قدرت بازیگری اکشن، استعداد کمدی-رمانتیک و نبوغ او را برای بازی در هر نقش و در هر ژانری اثبات کرد.
از دوران کودکی و اولین فعالیت حرفهای ایوانز اینگونه روایت شده است که او و خواهر و برادرش همگی به تئاتر موزیکال علاقه داشتند و او در کودکی در یک اردوی بازیگری شرکت کرد. قبل از سال آخر دبیرستان، یک دوره کارآموزی تابستانی را در یک شرکت بازیگری در شهر نیویورک گذراند. پس از فارغ التحصیلی در سال ۱۹۹۹، او در یک کمدی تلویزیونی کوتاه به نام «جنس مخالف» (Opposite Sex) در سال ۲۰۰۰ و یک فیلم خانوادگی نه چندان معروف به نام «تازه واردان» (The Newcomers) در همان سال ایفای نقش کرد. ایوانز حتی به تازگی صداپیشگی را هم به مجموعهی تجربیاتش اضافه کرد و در انیمیشن «لایتیر» (Lightyear) که اسپینآفی از مجموعهی محبوب «داستان اسباببازی» (Toy Story) است، به جای شخصیت باز لایتیر صحبت کرد.
در نگاه اول، نقشهای بازیگری ایوانز ممکن است مانند مجموعهای درهم و برهم به نظر برسد. چگونه بازیگری که در یک موزیک ویدیو، آن هم برای مرلین منسون بازی کرد، همان بازیگری است که در کنار جنی اسلیت در فیلمی مملو از احساس و در نقش یک دایی در نبرد برای حضانت بازی کرد؟ هر چند با نگاهی دقیقتر به فیلمهای ایوانز، اسراری فاش میشوند که انتخابهای او را برای بازیگری روشن میکند.
مهم نیست چه اتفاقی میافتد، به نظر میرسد که او به سمت نقشهایی هدایت میشود که در آن شخص به وظایف و سرنوشت خود متعهد است، چه آنها که یک مرد منفور با ظاهری کاریزماتیک باشند یا یک مرد جذاب که امیدوار است دوباره عشق در دلش جوانه بزند. با گذشت زمان، این ستارهی بیحاشیهی برادوی، در به تصویر کشیدن سه نوع نقش تبحر پیدا کرد: مرد ایدهآل، آدم عوضی و شخصیت قهرمان.
اکنون که قرارداد MCU او به پایان رسیده است، دیدن اینکه او این پایههای شخصیتی (و بیشتر) را در آینده به کجا میبرد، لذتبخش خواهد بود. در ادامه ۱۰ فیلمی که به بهترین شکل طیف نقشآفرینیهای یوانز را به نمایش میگذارند، از بدترین تا بهترین رتبهبندی شده است.
۱۰. کاپیتان آمریکا؛ نخستین انتقامجو (Captain America: The First Avenger)
- کارگردان: جو جانستون
- محصول: ۲۰۱۱
زمانی که کریس ایوانز در «کاپیتان آمریکا: نخستین انتقامجو» نقش استیو راجرز را روی پرده بازی کرد، نقدهای بسیاری با فیلم شد.برای مثال CGI که در دههی ۴۰ برای تبدیل کاپیتان عضلانی به یک جوان ۲۰ سالهی قد کوتاه و لاغر استفاده میشد، برای این فیلم به کار رفت، عوامل هیدرا و نازیها به عنوان شرورهایی که به راحتی شکست میخورند به تصویر کشیده شدند، استیو اساسا یک شبه بدون هیچ گونه توجیهی از یک سرباز متواضع به یک قهرمان متجاوز تبدیل میشود.
در دفاع از ایوانز باید گفت که او وظیفهی غیرقابل بحثی بر عهده داشت مبنی بر اینکه اولین ابرسرباز دنیای سینمایی مارول باشد. استیو راجرز برخلاف نبوغ و تکبر تونی استارک یا استعداد آزگاردی ثور، فقط مردی است که تصمیم میگیرد در مقابل تعصب بایستد و به همین دلیل، باید هم انسان و هم ابرانسان باشد.
با گذشت زمان، در شخصیت کاپیتان، بین قهرمان بودن و خودآگاهی که با تبدیل شدن به یک نماد فرهنگی به وجود میآید تعادل به وجود میآید. با این حال، ایوانز عملکرد متعهدانهای به شخصیت مارول نازیکشش ارائه میدهد. او قلب و روح نقش را در کنار هم قرار میدهد تا یک داستان قابل پیشبینی را به یک فیلم بلاک باستری محبوب تبدیل کند.
۹. کاپیتان آمریکا؛ جنگ داخلی (Captain America: Civil War)
- کارگردان: آنتونی روسو
- محصول: ۲۰۱۶
اتفاقات زیادی در «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی» میافتد. زمانی که برخی از طرفداران مارول برای اولین بار از جریان بیپایان فیلمهای کمیک بوکی احساس خستگی کردند، این فیلم محصول ۲۰۱۶ موج سوم دنیای سینمایی مارول را آغاز کرد. پس از ۱۲ فیلم، فشار زیادی بر روی «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی» وجود داشت تا شروع موفقی در MCU به نمایش بگذارد. فیلم در بیشتر موارد، در کار خود برای نشان دادن یک تیم ابرقهرمانی از هم گسیخته در جهانی که مطمئن نیست به افراد ابرقدرت نیاز دارد یا میخواهد به تنهایی موفق شود خوب عمل میکند.
از میان کل بازیگران، کاپیتان با بازی کریس ایوانز به عنوان یک شخصیت به یاد ماندنی که برای یک بار هم که شده، کاملا مطمئن است که بهترین مسیر اکشن را طی میکند، برجستهتر ظاهر میشود. کاپیتان در مواجهه با پلنگ سیاه، مرد آهنی و سرباز زمستانی که دوباره بیدار شده است، باید تصمیمهای سختی بگیرد که برای همه خوشایند نیست، که همین موضوع لحظات جذابی را در فیلم بوجود میآورد.
تماشای استیو راجرز فداکار اما سردرگم لذتبخش است زیرا به ایوانز فرصت بیشتری میدهد تا دندانهایش را در نقشش فرو کند و مسلطتر دیده شود. خشم و انزجاری که بین تونی استارک و کاپیتان ایجاد شده بود، در نبردی خارقالعاده شدت میگیرد، که در نهایت استعدادهای دراماتیک ایوانز و رابرت داونی جونیور را به خوبی نشان میدهد.
۸. انتقامجویان (The Avengers)
- کارگردان: جاس ویدون
- محصول: ۲۰۱۲
حتما هنوز به یاد دارید که وقتی استودیو مارول اولین تیم ابرقهرمانی خود را از دنیای فیلمهای به هم پیوستهی خود روی پردهی بزرگ نمایش داد، چه شور و شوقی پدید آمد. برای خوانندگان کمیک که با لذت عناوین متقاطع غریبه نیستند، «انتقامجویان» در سال ۲۰۱۲ مانند یک رویا بود. ضرری نداشت که فیلم دنیای سینمایی مارول نیز ادای احترامی به کمیک «انتقام جویان شمارهی ۱» محصول سال ۱۹۶۳ کرده باشد، داستانی که نشان میداد چگونه، ناخواسته، شیطنتهای لوکی فریبکار در نهایت الهامبخش قدرتمندترین قهرمانان زمین شد تا تیمی را برای محافظت از زمین تشکیل دهند.
از بین مواقعی که کریس ایوانز سپر کاپیتان آمریکا را به دست گرفت، این یکی لذتبخشترین است. «انتقامجویان» اعتماد به نفس فراوان ایوانز را در نقشش به نمایش میگذارد و در عین حال به شاخکهای حساس کمدی او نیز متمایل است. این تا حدی به لطف فیلمنامهای بود که عملا از تک دیالوگهای خندهداری تشکیل شده بود که تصدیق میکردند که بیدار شدن در یک قرن کاملا جدید چقدر عجیب است.
این کاپیتان کمی جدیتر به نظر میرسد، که به ایوانز اجازه میدهد تا لحظات طنز ملموستری را در اجرای خود به کار ببرد. او احساس میکند دوران بسیار خوبی را سپری میکند، و سخت است که لبخند نزند، زیرا او بیشتر به سمت عجیب و غریب بودن مردی فراتر از زمان متمایل میشود.
۷. چهار شگفتانگیز (The Fantastic Four)
- کارگردان: جاش ترانک
- محصول: ۲۰۱۵
فیلم شاخص دنیای سینمایی مارول، «مرد آهنی» (Iron Man) محصول سال ۲۰۰۸، با بودجهی ۱۵۰ میلیون دلاری، نیم میلیارد دلار در باکسآفیس جهانی به دست آورد. در مقایسه، «چهار شگفتانگیز» در سال ۲۰۰۵ در باکسآفیس بسیار کم دیده شد (البته شایان ذکر است که «مرد آهنی» با بودجهی بیشتر و با حمایت تیم موسوم به مارول اینترتینمنت ساخته شد). برخلاف «چهار شگفتانگیز»، «مرد آهنی» یک محصول مشترک با بسیاری از بازیگران درگیر برای رضایت قراردادی نبود. در نهایت، این طراحی تولید مشترک مانع از ساخت فیلمهای «چهار شگفتانگیز» شد، فیلمهایی که دسترسی به IPهای کمیک برای ساختن داستانی مناسب خانوادهی اول مارول نداشتند.
تمام آنچه گفته شد، ایوانز چنان این نقش باورنکردنی را بازی میکند که موقعیتش را در دنیای مارول به شکل عجیبی ارتقا میبخشد. ایوانز نوعی نگرش پر زرق و برق را برای نقشش به ارمغان میآورد که به بهترین وجه جانی استورم را بدون ذرهای اشتباه تجسم میکند. شما دوست دارید از او متنفر باشید و در عین حال متحیر هستید که چگونه او میتواند همزمان آزاردهنده و جذاب باشد. شخصیت کمیک محبوب استن لی و جک کربی به لطف بازی بینظیر ایوانز روی پرده اوج میگیرد.
۶. برفشکن (Snowpiercer)
- کارگردان: بونگ جون هو
- محصول: ۲۰۱۳
قبل از اینکه تیانتی یک سریال تلویزیونی پسا آخرالزمانی را بر اساس مجموعه رمانهای گرافیکی فرانسوی ۱۹۸۲ بسازد، کارگردان و نویسندهی برنده اسکار، بونگ جون هو، «برفشکن» را به یک فیلم فانتزی بینالمللی تبدیل کرد که هنوز امتیاز ۹۴ درصدی را در راتن تومیتوز دارد. کریس ایوانز در نقش کورتیس در فیلم تحسینشدهی محصول ۲۰۱۳ بازی میکند که یک معمای نوآر را در یک فیلم هیجانانگیز علمی-تخیلی دیستوپیایی دربارهی جنگ طبقاتی و حقوق کارگران ترکیب میکند.
از میان تمام فیلمهای موجود در این فهرست، ایوانز اینجا در بهترین حالت خود قرار دارد و این ستارهی اکشن بسیار خوب عمل میکند. ایوانز که در یک فیلم درجه R قرار میگیرد، توانایی بیشتری برای فرو رفتن در شخصیت تیرهتر و پر از اضطراب و خشونت از خود نشان میدهد.
انتقاد بزرگی که به دنیای سینمایی مارول وارد میشود این است که امتناع آن از ساخت فیلمهایی با درجه R مانع از توانایی آن در کاوش عمیقتر در برخی از قهرمانان متضاد جهان و بیعدالتیهایی است که روی صفحه نمایش میدهد. علیرغم زرق و برق ابرقدرتها، قهرمانانی مانند کاپیتان هنوز هم از قدرت کوبندهی جسم خود برای شکست دادن دیگران استفاده میکنند.
اما در آن فیلمها عواقب واقعی مانند خونریزی، مرگ و عواقب پس از جنگ نشان داده نمیشود، که میتواند ماجراهای MCU را پوچ کند. «برفشکن» یک پادزهر عالی برای این رویکرد PG-13 است. هر اقدامی در فیلم بونگ جون هو هزینههای ملموس و دردناکی برای جان انسانها دارد، در حالی که هنوز فیلمی را به تصویر میکشد که به حمایت از ضعفا و از بین بردن ظلم سیستمی میپردازد( هدفی که حتی کاپیتان آمریکا هم دوست دارد.)
۵. انتقامجویان؛ پایان بازی (Avengers: Endgame)
- کارگردان: برادران روسو
- محصول: ۲۰۱۹
آخرین بازی کریس ایوانز در نقش کاپیتان آمریکا تمام مهارتهای این شخصیت مارول را در خود جای داده است. ما شکست و پیروزی او را دیدیم و به اعتبار فیلم، میبینیم که او کسی را پیدا میکند که به جای مبارزه در برابر او، در کنار او بجنگد. این فیلم محصول ۲۰۱۹ دنیای سینمایی مارول به عنوان یک فیلم خداحافظی برای ایوانز برای به تصویر کشیدن این شخصیت بعد از هشت سال عمل کرد و از هر فرصتی برای ساختن یک خداحافظی به یاد ماندنی استفاده کرد.
نکتهی قابل توجه دربارهی فیلم این است که همچنین استیو راجرز را در نقش یک مرد مسن نشان میدهد، لحظهای که ایوانز آن را با احساساتی فراروان به تصویر میکشد. کاپیتان به درستی خسته به نظر میرسد و بعلاوه، واگذاری سپر خود به فالکون با بازی آنتونی مکی به عنوان یک لحظهی قدرتمند برای MCU بود تا دوباره نشان دهد چه کسی اکنون چهرهی مطرح این فرنچایز خواهد بود و چرا.
طرفداران MCU که به دنبال نبردهای کهکشانی غول پیکر جهان این فیلم را دنبال میکنند، ناامید نخواهند شد، زیرا دارای بزرگترین کراس اوور شخصیتهای مارول تا به امروز در زمان اجرای پر اکشن سه ساعتهی خود است. اما چیزی که با یک بازنگری بیشتر به چشم میآید، لحن شگفتانگیز فیلم MCU است که به شخصیت ایوانز فرصتی میدهد تا به بالغترین و فروتنانهترین شکل خود تکامل یابد. بعلاوه، او در نهایت از میولنیر ثور در نبرد استفاده میکند، لحظهای بسیار مورد انتظار که خوانندگان و طرفداران کمیک ابتدا تئوری آن را پس از تماشای «انتقام جویان: عصر اولترون» حدس زده بودند.
۴. شمارت چنده؟ (?What’s Your Number)
- کارکردان: مارک مایلود
- محصول: ۲۰۱۱
از بین تمام کمدیهای رمانتیکهای با بازی ایوانز، «شمارت چنده؟» دست کم گرفته شدهترین (و بهترین) نقش این بازیگر به عنوان یک عاشق واقعی است. کمدی ایوانز در کنار زمانبندی هوشمندانهی آنا فارس، به سطح جدیدی از سرگرمی میرسد. مطمئنا فیلم احمقانه است. بله، بیشتر حول محور ناامنی یک زن در مورد تعداد دوست پسرهایش در زندگی میچرخد. با این حال، فیلم این فرض احمقانه را شاخ و برگ میدهد و واضح است که ایوانز و فارس هر دو با نقشهای خود غوغا میکنند. فارس، در نقش آلی، هنرمندی بسیار دمدمی مزاج را به تصویر میکشد، در حالی که ایوانز نقش کالین، یک همسایهی گیتار نواز را بازی میکند.
برخلاف دیگر کمدی-رمانتیکهایی که ایوانز در آن نقشآفرینی کرده است، او در این یکی خودآگاهی گستاخانهای دارد. او این واقعیت را مطرح میکند که کالین (و ایوانز) میدانند که به خاطر ظاهرش مورد توجه قرار گرفته است. ایوانز تسلط بیشتری بر روی نقشش دارد و این امر به او کمک میکند که حالات هیجانانگیز شخصیتش بیشتر واقعی باشد تا ساختگی. علاوه بر این، شیمی بین او و فارس جذاب و قابل لمس است. در تمام مدت بازی آنها شما ناخودآگاه لبخند به لب خواهید داشت.
۳. کاپیتان آمریکا؛ سرباز زمستان (Captain America: The Winter Soldier)
- کارگردان: آنتونی روسو
- محصول: ۲۰۱۴
به فیلمبینهایی که تمام آثار دنیای سینمایی مارول را ندیدهاند، اما از یک فیلم اکشن خوب لذت میبرند، اغلب پیشنهاد میشود که «کاپیتان آمریکا: سرباز زمستان» را از دست ندهند. در حالی که قطعا دنبالهای بر وقایع «انتقامجویان» و خط داستانی استیو راجرز در MCU است، اما یکی از معدود فیلمهای مارول است که میتواند روی پای خود بایستد و به صورت مستقل درک شود. حتی اگر ندانید تک به تک بازیگران چه نقشی دارند، «کاپیتان آمریکا: سرباز زمستان» به اندازهی کافی برجسته دیده میشود تا تماشاگران معمولی بتوانند از طرح آن لذت ببرند.
کریس ایوانز قانعکنندهترین و درستترین بازی خود را در نقش کاپیتان در این فیلم محصول ۲۰۱۴ ارائه میکند. تماشای تلاش او برای رسیدن به بهترین دوستش باکی بارنز که به سربازی فوق العاده تبدیل شده، تاثیرگذار است. برخلاف استیو راجرز خوشبین و سادهلوح در دیگر فیلمهای MCU، در این فیلم او با عواقب اقدامات قهرمانانهاش روبرو میشود و به معنای جنگیدن برای آمریکایی که ممکن است برای او نجنگد، دوباره فکر میکند.
ایوانز شخصیت میهن پرست خود را به مکانهایی میبرد که مملو از ترحم است. در سرتاسر فیلم، کاپیتان امتیازاتی را که به او اعطا شده است در مقابل عدم تحمل سیستمی که از وجود آن در عصر مدرن بیخبر بود، میسنجد. این فیلم لحظهای است که کاپیتان به چیزی بیش از یک ابزار دولتی و به مردی تبدیل میشود که از حقوق همهی موجودات دفاع میکند.
۲. با استعداد (Gifted)
- کارگردان: مارک وب
- محصول: ۲۰۱۷
وقتی فیلم «با استعداد» در سال ۲۰۱۷ اکران شد، منتقدان فیلم نقدهایی از این قبیل نوشتند: «آیا کریس ایوانز برای بازی در یک فیلم غیر مارولی به اندازهی کافی «با استعداد» است؟» به دلایلی، منتقدان این واقعیت را نادیده گرفتند که کریس ایوانز قبلا در فیلمهای غیر ابرقهرمانی بازی کرده بود و در اوج روزهایی که در دنیای سینمایی مارول حضور داشت، جملاتی در مورد اینکه «چگونه فیلم «با استعداد» به [ایوانز] زندگی بازیگری فراتر از کاپیتان پیشنهاد میکند» به بررسیهای خود اضافه کردند.
در حالی که منصفانه است که بگوییم فیلمهای MCU معمولا روش و رویکردی مشخص دارند، اما برخی از منتقدان، ژانر فیلمهای مارول و به طور کلی داستانهای ابرقهرمانی را با دید کمارزشتری نسبت به ژانرهای دیگر، مورد تمسخر قرار میدهند. اما طرفداران MCU که متوجه شدند ایوانز مدت زمان طولانی شخصیت خوش اخلاق کاپیتان را چگونه به تصویر کشید، هیچ شکی در استعداد دراماتیک او نداشتند.
از بین فیلمهایی که ایوانز نیازی به پوشیدن لباس ابرقهرمانیاش نداشت، بازی او در «با استعداد» یکی از بهترینها است. ایوانز نقش فرانک، دایی دلسوز دختر جوانی به نام مری را بازی میکند که یک کودک نابغه است. این فیلم ایوانز را در نقش فرانک دنبال میکند که تمام تلاشش را میکند تا زندگی خواهرزادهاش را تامین کند و زندگیای را که به خواهر مرحومش قول داده بود به او بدهد.
ایوانز با بازی در کنار جنی اسلیت، کار خارقالعادهای را با احساسات فراوان انجام میدهد. اگرچه فیلم ریسک زیادی نمیکند، اما از ابتدا تا تیتراژ پایانی خود یک سفر صمیمی و مبهم است.
۱. چاقوهای آخته (Knives Out)
- کارگردان: ریان جانسن
- محصول: ۲۰۱۹
رانسم درایسدل نمونهی واضحی از یک شخصیت متملق و پولدار است. شخصیتی که کارگردان رایان جانسون از ایوانز به تصویر میکشد، بوی ادکلن فرانسوی گران قیمت میدهد، دستمال گردنهای تابستانی و کفشهای مخصوص قایق میپوشد. در حالی که کریس ایوانز بیشتر دوران سینمایی خود را به عنوان یک قهرمان گذرانده است، او در «چاقوهای آخته» ثابت کرد که چگونه به راحتی میتواند سبک و ماهیت جدیدی را برای یک نقش شرور به ارمغان آورد. پس از استقبال منتقدان از فیلم، ایوانز به رسانههای مطبوعاتی مانند دن آو گیک گفت که او عملا به جانسون برای این نقش «التماس» میکرد.
تمام آن خصلتهای مغرور و تندخویی که ایوانز قبلا در نقشهایش نمایش داده بود، در این فیلم به چشم میخورد. با این حال، هیچ یک از نقشهای قبلی او به این اندازه سرگرمکننده نبودند. در مقایسه، به نظر میرسد که او هنوز برای فیلمنامهای (یا کارگردانی) بازی نکرده است که به او آزادی عمل کافی برای کاوش عمیقتر در نقشی منفور بدهد.
رنسام در زیر پوشش درخشان و ملون ثروتش، قاتل، محاسبهگر و بدخواه است. ایوانز به عنوان کسی که بارها مجبور شده است به صورت تخیلی دنیا را نجات دهد، توانایی شهودی برای کشف بدترین قسمتهای یک شخصیت را روی صفحه نمایش از خود نشان میدهد. «چاقوهای آخته» به طرز هوشمندانهای طیف چشمگیر استعدادهای اکشن، کمدی و درام ایوانز را به نمایش میگذارد و باعث شگفتی است که ما ایوانز را در نقشهای تیرهتر و جدیتر در آثاری مانند «موروثی» (Succession) ندیدهایم. به اندازهی کافی کاپیتان داشتیم. اکنون زمان ظهور ایوانز شرور است!
منبع: slash film
از نظر من کریس در نقشه کاپیتان آمریکا درخشیده بقه جوکان
واقعا بازیگر حرفه ایی و با استعدادی هستش.دمش گرم