۱۰ رمان برتر آگاتا کریستی که باید بخوانید
در سال ۲۰۱۷، اقتباس کنت برانا (Kenneth Branagh) از «قتل در قطار سریعالسیر شرق» (Murder on the Orient Express) با موفقیت در سالنهای سینما به نمایش گذاشته شد و از آن موقع تاکنون، علاقه و توجه مردم به منبع اقتباس آن بهطور تصاعدی افزایش پیدا کرده است. این منبع اقتباس، شاید معروفترین اثر آگاتا کریستی، نویسندهی باسابقهی رمانهای جنایی و معمایی باشد. ولی اگر از حق نگذریم، در کدام دوران میلیونها نفر درگیر پروندههای جنایی دیوانهوار آگاتا کریستی، استاد خلق معماهای جنایی، نبودهاند؟ هر روز، یک نفر کریستی را برای اولین بار کشف میکند. وقتی هم یکی از بهترین کتابهای آگاتا کریستی را بخوانید، دلتان میخواهد همهیشان را بخوانید.
کریستی نابغه بود. او پیرنگهایی پیچیده طرحریزی میکرد که پر از نخود سیاه و عناصر گمراهکننده بودند، ولی او همیشه انصاف را در حق خواننده رعایت میکرد. نخستین بار که رمانهای او را میخوانید، حدس زدن قاتل تقریباً غیرممکن است، ولی هیچ چیز جای خواندن رمانهای او برای نخستین بار را نمیگیرد. اگر تا به حال هیچکدام از رمانهای کریستی را نخواندهاید، یا صرفاً دنبال بهترینهایشان هستید، در ادامه ۱۰تا از برترین رمانهای او را معرفی کردهایم که هرکس که خورهی آثار معمایی/جنایی است، باید خوانده باشد.
بهترین کتابهای آگاتا کریستی برای طرفداران آثار جنایی و معمایی
۱۰. قتل راجر آکروید (The Murder of Roger Ackroyd)
سال انتشار: ۱۹۲۶
تا به امروز، در تاریخ داستانهایی معمایی، بزرگترین غافلگیری داستانی متعلق به «قتل راجر آکروید» بوده است. بحث سر اینکه آیا کریستی انصاف را در حق خواننده رعایت کرده یا نه تا به امروز به قوت خود باقی است، ولی هرکس که ادعا میکند او انصاف را رعایت نکرده، صرفاً بهخاطر اینکه کریستی توانسته ذهنش را از شدت غافلگیری منفجر کند، دلچرکین است، چون با خواندن دوبارهی داستان پی میبریم که کریسیتی هیچگاه در نوشتن این داستان دربارهی قتل مردی زنمرده در یک شهر کوچک انگلیسی، به خواننده نارو نزده است. هر خوانندهای که از آخر داستان خبر ندارد و ادعا میکند که پیش از فاشسازی نهایی به هویت قاتل پی برده بود، به احتمال قریب به یقین دارد دروغ میگوید.
۹. قتلهای الفبایی (ABC Murders)
سال انتشار: ۱۹۳۶
کریستی هنگام توشتن این رمان همچنان در حال آزمونوخطا با فرم بود. او در این رمان زاویهی دید اولشخص و سومشخص را با هم ترکیب کرد تا سطح جدیدی از پیچیدگی را به داستان اضافه کند. هرکول پوآرو، کارآگاه افسانهای کریستی، در این داستان درگیر معمایی میشود که در آن، سه نفر با فاصلهی کم به قتل رسیدهاند که حرف اول نام و نام خانوادگیشان A.A، B.B و C.C است. حال پوآرو باید پیش از به قتل رسیدن نفر چهارم، هرچه سریعتر معما را حل کند. این رمان حاوی یکی از بزرگترین نخودسیاهها در تاریخ رمانهای معمایی است و جواب معما در اصل یک کلیشه یا عنصر داستانی در سبک معمایی ایجاد کرد که کریستی ابداعکنندهی آن است و تا به امروز، نویسندههایی که میخواهند خواننده را از رسیدن به پاسخ معما گمراه کنند، آن را به کار میبرند.
۸. قتل در قطار سریعالسیر شرق (Murder on the Orient Express)
سال انتشار: ۱۹۳۴
«قتل در قطار سریعالسیر شرق»، یکی از معروفترین رمانهای آگاتا کریستی، بنا به دو دلیل بخشی از فرهنگ عامه شده است: دلیل اول پاسخ بهشدت غافلگیرکنندهی معمای داستان است، و دومی، توصیفهای جانانهی کریستی از سفر با قطار و سبک زندگیای که مدتها میشد به پایان رسیده بود (با اینکه هنوز هم قطارهایی با عنوان «قطار سریعالسیر شرق» موجودند، صرفاً بازسازیای از قطارهای واقعی برای توریستها هستند).
دنیایی که این رمان به تصویر میکشد، دنیایی آهستهتر و باشکوهتر بود (البته بهشرط اینکه پول کافی برای عضویت در آن را داشتید) و داستان آن مدتها پیش از اینکه سریال «بازرسی صحنهی جرم» یا CSI پخش شود و کارآگاههای نبوغآمیزی چون پوآرو را از کار بیکار کند، اتفاق میافتاد. ولی در نهایت، غافلگیری شگفتانگیز در انتهای داستان بود که باعث شده خواندن کتاب به تجربهای فوقالعاده تبدیل شود، حتی تا به امروز.
۷. و آنگاه دیگر هیچکس نبود (And Then There Were None)
سال انتشار: ۱۹۳۹
ایدهی پشت کتاب ساده است: هشت نفر بنا بر بهانههای مختلف به یک جزیرهی دورافتاده دعوت شدند، آنجا به دام افتادند و یکییکی بهخاطر جنایتهای پیشینشان که ظاهراً بابتشان مجازات نشده بودند، به قتل رسیدند. نتیجهی حاصلشده، عموماً بهعنوان یکی از بهترین کتابهای آگاتا کریستی شناخته میشود و امروزه محبوبترین کتاب معمایی کل تاریخ به شمار میآید. این کتاب بیش از ۱۰۰ میلیون نسخه فروش رفته و طبق گفتهی کریسیتی، از بین تمام رمانهایش طرحریزی پیرنگ و نوشتن آن از همه سختتر بود. وقتی به راز معما پی ببرید، دلیل این مسئله را خواهید فهمید. سطح جزیینگریای که داستان برای کار کردن به آن نیاز دارد، بسیار زیاد است و بهخاطر همین، نباید تجربهی خواندن آن را از دست داد.
۶. پرده: آخرین پروندهی پوآرو (Curtain: Poirot’s Last Case)
سال انتشار: ۱۹۷۵
در این رمان، هرکول پوآرو، کارآگاه بلژیکی شجاع و ریزبین که بزرگترین مخلوق کریستی بود، آخرین پروندهی خود را حل میکند. البته موقعیکه این رمان منتشر شد (یک سال پیش از مرگ کریستی)، سطح نویسندگی کریستی دچار افول شدیدی شده بود، ولی این رمان جزو قویترین آثار اوست و غافلگیری انتهای آن آنقدر غیرمنتظره است که توانایی شوکه کردن همهی طرفدارهای پوآرو را دارد. دلیلش این است که کریستی در اصل این رمان را ۳۰ سال قبل نوشته بود، موقعیکه جنگ جهانی دوم شروع شده بود و کریستی نگران بود در این جنگ کشته شود. او آخرین پروندهی پوآرو را نوشت – و همان مکانی را بهعنوان زمینهی آن انتخاب کرد که پروندهی اول پوآرو در آن واقع شده بود – و سپس دستنوشته را در یک گنجینه پنهان کرد. او موقعی تصمیم به انتشار آن گرفت که حس کرد دیگر توانایی نوشتن رمان دیگری ندارد.
۵. مرگ بر روی نیل (Death on the Nile)
سال انتشار: ۱۹۳۷
یکی از پرپیچوخمترین پازلهای کریستی در تعطیلاتی در مصر اتفاق میافتد. در آنجا هرکول پوآرو زوجی را ملاقات میکند که معشوق سابق شوهر در حال تعقیب کردن آنهاست. این زوج بلیط یک سفر روی آب بر فراز رود نیل را میخرند تا از زن فرار کنند، ولی او به تعقیب آنها ادامه میدهد (پوآرو نیز همچنین). روی کشتی چند قتل اتفاق میافتد و یکی از آنها، قتل زن نگونبخت مرد است. با وقوع هر جنایت، حس خطر و پارانویای حاکم بر کشتی به سطحی میرسد که تحمل کردن آن تقریباً غیرممکن است. پیرنگ داستان آنقدر دیوانهوار است که بعید به نظر میرسد قطعات پازل بهشکلی که با عقل جور باشد کنار هم قرار بگیرند، ولی با فاش شدن پاسخ معما، آگاتا کریستی باز هم ثابت میکند که از همهی ما باهوشتر است.
۴. شب بیپایان (Endless Night)
سال انتشار: ۱۹۶۷
«شب بیپایان» احتمالاً آخرین کتاب خوبی است که کریستی پیش از افولی که باعث از دست دادن نبوغش شد نوشت. همچنین کریستی این رمان را رمان موردعلاقهی خود خطاب کرده است. «شب بیپایان» داستانی تاریک است که در آن کارآگاهبازی در پسزمینه قرار دارد، چون پاسخ معما در وسط داستان فاش میشود. بهجایش، این رمان پرداختی جالب از طمع، عذابوجدان و درماندگی است که ثابت میکند کریستی نهتنها مهارتی فوقالعاده در طرحریزی معما داشت، بلکه بهطور کلی نویسندهای عالی بود.
۳. خطر در خانهی آخر (Peril at End House)
سال انتشار: ۱۹۳۲
«خطر در خانهی آخر»، یکی دیگر از ماجراجوییهای پوآرو است که در آن این شخصیت به بازرسی تعدادی جنایت در یک خانهی بزرگ در حومهی شهر به نام «خانهی آخر» میپردازد و در آن شاهد یکی از هوشمندانهترین تلاشهای کریستی برای گمراه کردن خواننده هستیم. فقط به گفتن این حرف بسنده میکنیم که وقتی در حال خواندن کریستی هستید، همیشه باید حواستان به پیشفرضهایتان باشد. «خطر در خانهی آخر» از آن کتابهاست که جواب معما باعث میشود همهچیز بسیار واضح به نظر برسد، اما کسانی که کتاب را خوانده باشند، میدانند که چند صفحه پیش از فاش شدن جواب معما، اتمسفر کتاب از شدت رازآلود بودن بسیار پرتنش بود و پیدا کردن حقیقت تقریباً غیرممکن به نظر میرسید.
۲. ماجرای اسرارآمیز در استایلز (The Mysterious Affair at Styles)
سال انتشار: ۱۹۲۰
«ماجرای اسرارآمیز در استایلز» نخستین پروندهی هرکول پوآرو و نخستین رمان منتشرشده از آگاتا کریستی و از قضا یکی از بهترین کتابهای اوست. این داستان دربارهی زمان و مکانی بسیار دوردست است – یعنی انگلستان بلافاصله پس از پایان جنگ جهانی اول – و فضای آن دوران را بهخوبی منتقل میکند. معمای داستان پیشزمینهای ساده دارد: یک زن ثروتمند مسموم شده و حالا پوآرو، یکی از پناهجویانی که اخیراً از بلژیک به بریتانیا آمده، از جانب دوستش برای حل معما فرا خوانده میشود. بهعنوان نخستین رمان کریستی، این رمان کمی بیش از حد دغدغهی زمینهسازی و توصیف صحنه دارد و از این نظر از لحاظ تر و تمیز بودن به پای رمانهای بعدی کریستی نمیرسد، ولی معمای نهفته در قلب داستان بهاندازهی آثار بعدی رضایتبخش است. همچنین این کتاب یکی از بهترین شخصیتهای کارآگاهی در تاریخ ادبیات را به دنیا معرفی کرد و از این نظر سزاوار ستایش است.
۱. قتل در خانهی کشیش (The Murder at the Vicarage)
سال انتشار: ۱۹۳۰
«قتل در خانهی کشیش» نخستین رمانی است که کارآگاه معروف دیگر کریستی، یعنی خانم مارپِل در آن معرفی شد. معمای رمان دربارهی قتل فردی است که همهی ساکنین یک شهر خواهان مرگ او بودند و دو نفر هم به انجام این جرم اعتراف کردهاند. خانم مارپل شخصیتی عالی است. در ظاهر او یک پیرزن خنثی و معمولی است، ولی بهلطف هوش سرشارش، متوجه سرنخهایی میشود که بقیه بهشان توجه نمیکنند و استنباطهای شگفتانگیزی انجام میدهد که بقیه حتی در خواب هم نمیتوانستند بهشان برسند. تکنیکهای بازرسی او که بر پایهی پافشاری و پیگیر بودن در کمال نرمی و لطافت بنا شده است، همیشه به برملا شدن حقیقت منجر میشوند، حقیقتی که آگاتا کریستی همیشه به شکلی واضح عرضه میکند، ولی خوانندگان تقریباً همیشه تا پیش از فاشسازی نهایی در درک آن دچار سوءتفاهم میشوند. «قتل در خانهی کشیش» یک اثر کلاسیک تمامعیار است.
منبع: Barnes and Noble