۱۰ فیلم برجستهی تاریخ سینما به انتخاب کارگردان پدرخوانده
در این مطلب فهرست ۱۰ فیلم برتر تاریخ سینما از دیدگاه فرانسیس فورد کاپولا را خواهید خواند.
فرانسیس فورد کاپولا کارگردان مشهور آمریکایی که برای کارگردانی فیلمهای بزرگی چون «پدرخوانده» و «اینک آخرالزمان» شناخته شده است از جانب بسیاری از اهالی سینما به عنوان یکی از چهرههای مهم موج نوی هالیوود تحت عنوان «هالیوود نو» در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ مورد توجه قرار گرفته است.
کاپولا پس از دریافت جایزه اسکار بهترین فیلمنامه غیراقتباسی برای فیلم «پاتن» در سال ۱۹۷۰ میلادی حدود دو سال بعد با ساختن فیلم «پدرخوانده» جایگاه خود را به عنوان یکی از مهمترین کارگردانهای تاریخ سینما تثبیت کرد. فیلم سینمایی پدرخوانده از چهل و پنجمین دوره جوایز اسکار ۳ جایزه گرفت و در ۱۰ رشته نامزد دریافت جایزه شد. کاپولا جایی درباره این فیلم مشهور گفته است: «پدرخوانده وقتی ما در حال ساختنش بودیم بسیار مورد کملطفی قرار گرفت. خیلیها بازیگران را دوست نداشتند. روش فیلمبرداری را دوست نداشتند. من همیشه در نزدیکی ترک این کار قرار داشتم. همه اینها مثل تجربه کردن یک کابوس بود». به هر حال کاپولا در طول ساخت شاهکار خود یعنی پدرخوانده دشواریهای بسیاری را پشت سر گذاشت. سرمایهگذاران فیلم از جاهطلبی کاپولا ترسیده بودند و فشارهایی را بر او وارد کردند که منجر میشد او به دیدگاه کلی خودش شک کند. با وجود همه اینها کارگردان به شیوه خود متعهد ماند.
کاپولا همواره اذعان کرده است که سبک او تحت تاثیر برادر کمتر شناختهشدهاش آگوست کاپولا (نویسنده و تهیهکننده سینما) بوده است و کار کارگردانان همنسل خود را در پیدایش انگیزه در خود ستوده است. کاپولا در یکی از مصاحبههایش هنگام صحبت درباره کارگردان بزرگ ژاپنی آکیرا کوروساوا گفته است: «چیزی که کوروساوا را ممتاز میکند این نیست که او یک یا دو شاهکار خلق کرده است، او هشت شاهکار سینمایی خلق کرده است.» با توجه به این گفته شاید تعجببرانگیز نباشد که دو فیلم از مجموعه ۱۰ فیلم منتخب کاپولا از آثار کوروساوا است.
به هر حال چند سال پیش کاپولا به وسیله ماهنامه انگلیسی سایت اند ساوند دعوت شد تا ده فیلم از بهترین آثار تاریخ سینما را انتخاب کند. در حالی که نامهای کوروساوا و اسکورسیزی در این لیست برای کاپولا وزن بیشتری دارند اما او به آثار کارگردانهایی چون فدریکو فلینی، بیلی وایلدر و آندره وایدا نیز اشاره کرده است.
۱. خاکسترها و الماسها (آندری وایدا)
عنوان اصلی: Ashes and Diamonds
محصول: ۱۹۵۸
سومین قسمت از سهگانه جنگ ساخته آندری وایدا کارگردان برجسته لهستانی درباره فردی است که مامورشده دبیر حزب کمونیست لهستان را به قتل برساند. وایدا در این اثر سینمایی وضعیت سیاسی لهستان پس از جنگ جهانی دوم را به شکلی نمادین به تصویر میکشد.
۲. بهترین سالهای زندگی ما (ویلیام وایلر)
عنوان اصلی: The Best Years of Our Lives
محصول: ۱۹۴۶
فیلم سینمایی «بهترین سالهای زندگی ما» بیانگر روایت سه سرباز آمریکایی است که پس از پایان جنگ جهانی دوم به شهر زادگاهشان بازگشتهاند تا دوباره زندگی را از نو آغاز کنند. بهترین سالهای زندگی ما را باید مهمترین و شناختهشدهترین اثر ویلیام وایلر و یکی از برجستهترین ملودرامهایی دانست که درباره زندگی پس از جنگ ساخته شده است.
۳. ولگردها (فدریکو فلینی)
عنوان اصلی: I Vitelloni
محصول: ۱۹۵۳
فیلم سینمایی «ولگردها» مشهورترین اثر فلینی کارگردان ایتالیایی نیست اما مهمترین فیلم نئورئالیستی فلینی در نظر گرفته میشود و همین انتخاب نشان میدهد کاپولا در سبک کاری خود به واقعگرایی ویژهای که در سینمای ایتالیا وجود داشت توجه دارد. فیلم درباره پنج مرد جوان ایتالیایی است که در یک شهر کوچک زندگی میکنند. فیلم برخی از تحولات اجتماعی دهه پنجاه ایتالیا را نیز در لایههای عمیقتر خود به نمایش میگذارد.
۴. آدم بد راحت میخوابد (آکیرا کوروساوا)
عنوان اصلی: The Bad Sleep Well
محصول: ۱۹۶۰
این اثر سینمایی را در کنار دو فیلم دیگر کوروساوا یعنی «بالا و پایین» و «سگ ولگرد» باید سهگانهای در نظر گرفت که کارگردان شهیر ژاپنی در آنها به سبک آثار نوآر نزدیک شده و به نوعی فیلمهای جنایی میسازد. شاید علاقه کاپولا که خود سهگانه جنایی پدرخوانده را در کارنامه دارد به فیلم سینمایی «آدم بد راحت میخوابد» به همین دلیل باشد.
۵. یوجیمبو (آکیرا کوروساوا)
عنوان اصلی: Yojimbo
محصول: ۱۹۶۱
«یوجیمبو» از دیگر آثار مطرح کوروساوا استاد بزرگ سینمای ژاپن است. این فیلم داستان یک سامورایی است که پس از مرگ اربابش به یک شهر کوچک میآید؛ در این شهر تبهکاران بر سر قدرت با یکدیگر به رقابت میپردازند. سرجو لئونه کارگردان فیلم سینمایی «به خاطر یک مشت دلار» گفته این اثر را تحت تاثیر یوجیمبو ساخته است.
۶. آواز در باران (جین کلی و استنلی دانن)
عنوان اصلی: Singin’ in the Rain
محصول: ۱۹۵۲
فیلم سینمایی «آواز در باران» یک اثر عاشقانه و از موزیکالهای بسیار مشهور تاریخ سینما است که توسط جین کلی و استنلی دانن کارگردانی شده. فیلم داستانی از درون صنعت سینمای آمریکا را روایت میکند که در بستر تغییرات مهم دهه ۱۹۲۰ هالیوود و ورود از دوران صامت به دوران ناطق جریان دارد.
در واقع اگر قرار باشد یکی از مشهورترین فیلمهای موزیکال تاریخ سینما را انتخاب کنیم در میان چند اثر شاخص موزیکال همواره به فیلم سینمایی «آواز در باران» میرسیم. داستان فیلم مربوط به زمانی است که سینمای ناطق در هالیوود تازه آغاز به کار کرده است. «دان وود» ستاره سینمای صامت (دوران سپریشده) با زنی به نام کتی سلدن آشنا میشود که سیاهیلشکر فیلمهای صامت است و همین آشنایی به شکلگیری رابطه میان این دو منجر میشود.
گرچه آواز در باران هنگام اکران اثری معمولی ارزیابی شد و موفقیت خیرهکنندهای نداشت اما گذر زمان این اثر را به جایگاهی رفیع رساند و به گمان برخی از منتقدان شاید بتوان آن را بهترین فیلم موزیکال تاریخ سینما دانست.
۷- سلطان کمدی (مارتین اسکورسیزی)
عنوان اصلی: The King of Comedy
محصول: ۱۹۸۳
کاپولا در فهرست ۱۰ فیلمی خود ۲ فیلم را به مارتین اسکورسیزی اختصاص داده. کارگردانی که همدوره و همفکر کاپولا بود و از برخی زوایا با این هنرمند شباهتهایی دارد. فیلم سینمایی «سلطان کمدی» روایتگر داستان روپرت پاپکین (با بازی رابرت دنیرو) کمدینی متوسط و مشتاق اما ناموفق است که در زیرزمین خانه مادرش تمرین میکند.
او امید دارد که در برنامه تلویزیونی که شبها با اجرای جری لنگفورد (با بازی جری لوئیس) روی آنتن میرود شرکت کند و تبدیل به یک ستاره شود. وقتی روپرت جری را از دست یکی از طرفداران دوآتشهاش نجات میدهد جری به او وعده میدهد که در یک آزمون برای ورود به دنیای کمدین شدن شرکت کند گرچه بهتدریج متوجه وعده دروغین او میشود.
۸. گاو خشمگین (مارتین اسکوسیزی)
عنوان اصلی: Raging Bull
محصول: ۱۹۸۰
گاو خشمگین، دومین انتخاب کاپولا از کارنامه کاری مارتین اسکورسیزی یک درام ورزشی زندگینامهای است. در این فیلم رابرت دنیرو در نقش جیک لاموتا مشتزن میانوزن معروف آمریکایی ظاهر شده.
فیلم علاوه بر روایت بخشهایی از زندگی قهرمان، بر خشم خودویرانگرانه لاموتا تمرکز دارد. گاو خشمگین از بهترین و کاملترین آثار اسکورسیزی و از باکیفیتترین همکاریهای او با رابرت دنیرو است. همچنین پل شریدر که در ساخت راننده تاکسی اسکورسیزی را به عنوان فیلمنامهنویس همراهی کرده بود، در این اثر هم نگارش فیلمنامه را برعهده دارد.
۹. آپارتمان (بیلی وایلدر)
عنوان اصلی: The Apartment
محصول: ۱۹۶۰
کاپولا در انتخابهایش به یکی از پختهترین آثار بیلی وایلدر نیز توجه نشان میدهد. باید بدون اغراق پذیرفت که طرح جذاب و بسیار سرگرمکننده داستان در کنار بازیهای فوقالعاده مجموعه بازیگران از آپارتمان فیلمی ساخته که هیچ مخاطبی را مایوس نمیکند.
آپارتمان با بهرهگیری از تضادهای اساسی میان درونیات شخصیتها و شرایط کار در شرکتهای بزرگ به نوعی عافیتطلبی و تمنای رشد در سیستم سرمایهداری را روبروی عشق و روابط فردی قرار میدهد و از دل این تضاد لحظات به شدت خندهدار، در عین حال انتقادی و گاهی بسیار تلخ بیرون میکشد.
۱۰. طلوع: آواز دو انسان (فریدریش ویلهلم مورنائو)
عنوان اصلی: Sunrise: A Song of Two Humans
محصول: ۱۹۲۷
«طلوع: آواز دو انسان» درامی است صامت از فریدریش ویلهلم مورنائو. گرچه کارگردان فیلم آلمانی است و موضوع هم از یک داستان آلمانی اقتباس شده اما فیلم در آمریکا ساخته شده است. مورنائو در میان کارگردانهای اروپایی قرار داشت که پس از یک دوره فیلمسازی در وطن جذب هالیوود شدند. این اثر در اولین مراسم اسکار هم شرکت کرد و موفق شد ۳ جایزه بهترین فیلم هنری، بهترین فیلمبرداری و بهترین بازیگر اصلی زن را به خود اختصاص دهد.
بسیاری از منتقدین فیلم طلوع: آواز دو انسان را بهترین فیلم دوران صامت سینما ارزیابی کردهاند و شاید به همین دلیل نیز این اثر برجسته سینمای صامت خود را درون فهرست فرانسیس فورد کاپولا جا داده است. فیلم قصهای تمثیلی دارد و درباره مردی است که با دو وجه درونی نیک و بد خود مبارزه میکند. این وجوه به شکل تمثیلی درون فیلم به ترتیب با همسر مرد و یک زن دیگر که مرد جذب او شده نمایش داده شدهاند.
مورنائو از چهرههای کلیدی موج اکسپرسیونیستی سینمای آلمان بود. او به دعوت استودیوهای هالیوود، آلمان را ترک کرد تا در سینمای آمریکا فیلمهایی با سبک منحصر به فرد خود بسازد. طلوع: آواز دو انسان یکی از همین فیلمها بود که با امکانات متنوع هالیوود ساخته شد. شیوههای به کار رفته در فیلمبرداری اثر برای آن دوران بسیار تحسینبرانگیز بودند و فیلم توانست سبک خاص مورنائو را بار دیگر به جهانیان نمایش دهد.
بیشتر بخوانید:
بهترین فیلمهای تاریخ سینمای جهان که حتما باید ببینید
ممنون بخاطر معرفی این فیلما
مشتکرم