یلدای امسال من شگفتانگیز نبود!
یلدای امسال، فرصتی دست داد تا برای کمک به همکارانم در بخش ارسال، سری به واحد لجستیک دیجیکالا بزنم و چند روزی را مهمان بچههای این واحد باشم. خیلیها از من سوال کردند که هدفم از این کار چیست و چرا میخواهم چنین کاری انجام بدهم. راستش واقعا برایم جذاب بود که با مشتریان نهایی دیجیکالا ارتباط برقرار کنم و از نزدیک با آنها در تماس باشم. من در زندگیام به این حقیقت باور داشتهام که اگر کنار مردمات باشی، از کار کردن خسته نمیشوی. شاید باورتان نشود؛ حتی زمانی تصمیم گرفته بودم راننده تاکسی فرودگاه بشوم. حالا جشنوارهی یلدای شگفتانگیز دیجیکالا این فرصت را در اختیارم قرار داده بود که بهطور مستقیم، در خدمت مشتریان عزیز دیجیکالا باشم و بههیچوجه نمیتوانستم در مقابل این فرصت مقاومت کنم. به همین دلیل، پیش از همه برای کمک به واحد لجستیک داوطلب شدم تا به عنوان کمکراننده خدمت شما هموطنان عزیزم برسم. متنی که در ادامه میخوانید، شبهسفرنامهای است از آنچه در این مدت، بر من و رانندگان دیجیکالا گذشت و در آن راجع به تصورات درست و غلطی که من راجع به این کار در سر داشتم، حرف زدهام.
فکر میکردم تحویل کالا، یکی از سادهترین کارهایی است که میتوان انجام داد: چند بستهی شیک را از انبار تحویل میگیری و راهی منزل خریدار میشوی، بستهها را تحویل میدهی و به شرکت برمیگردی و تمام؛ به همین سادگی. اما اشتباه فکر میکردم. این کار بههیچوجه ساده نبود. باید خیابان به خیابان، کوچه به کوچه و حتی نقطهبهنقطهی شهر را میشناختی و مسیرت را طوری انتخاب میکردی که در کمترین زمان ممکن به مشتری برسی. همیشه هم این استرس را داشتی که نکند دیرتر از زمان تعیینشده توسط مشتری، کالا را به دستش برسانی. باید ساعتها در ترافیک شهر و پشت چراغقرمزها میماندی، از کوچههای باریک و عریض میگذشتی و سرما و گرما را به جان میخریدی. خندهرو بودن و برخورد محترمانه با مشتری خیلی مهم بود. باید همواره لبخند میزدی و با صبر و حوصله، به مشتری پاسخ میدادی. این حق مشتری است که برخورد محترمانهای از فروشنده دریافت کند و پیکهای ارسال دیجیکالا به شایستگی تمام این حق را ادا میکردند. پیکهای دیجیکالا اعصابی پولادین دارند که میتوانند با تمام سختیهای پیش رو، دل مشتریها را با روی گشاده و لبخند بهدست بیاورند. واقعا این کار از هر کسی ساخته نیست و من به این خاطر، دست تکتک پیکهای دوستداشتنی و زحمتکش دیجیکالا را میفشارم.
تصورم این بود که مشتریهای ما همواره خوشبرخورد هستند و با شربت و شکلات از ما پذیرایی میکنند. من چاکر تمام مشتریان نازنین دیجیکالا و مردم خوب ایران عزیزم هستم؛ اما داشتیم کسانی که بهخاطر تحویل کمی دیرتر از زمان مقرر، سر راننده داد میزدند. البته هر دو طرف حق داشتند؛ یکی به علت بدقولی دیدن و دیگری به دلیل تلاش کردن و درعینحال بهموقع نرسیدن. داشتیم افرادی که از رانندهی ما که در مسائل مالی، قیمتگذاری کالا و صدور فاکتور واقعا هیچکاره است، انتظار تخفیف داشتند. آقایی داشتیم که میگفت دارد برای باجناقاش هدیه میخرد و نمیخواهد از حد مشخصی بیشتر هزینه کند! در طرف مقابل، یک مشتری خانم داشتیم که اتفاقا دکتر بودند و خیلی هم باشخصیت. خانم دکتر، زمانیکه بستهی سفارش خود را تحویل گرفت، یک اسکناس ۵ هزار تومانی را به عنوان انعام کف دستم گذاشت و محترمانه درخواست کرد که بسته را صندوق عقب خودروی شخصیشان بگذارم. زمانی که من از گرفتن اسکناس امتناع کردم، ایشان دلیل را جویا شد و این جواب را شنید که هیچکدام از پیکهای دیجیکالا از مشتری انعام نمیگیرند. خلاصه اینکه بسته به صندوق عقب ماشین خانم دکتر انتقال داده شد و لبخندی از سر رضایت بر لبان ایشان شکل گرفت. بهدست آوردن این لبخند، نهایت آرزوی ما در دیجیکالا است.
فکر میکردم رانندگی و ارسال کالا، یکی از کمچالشترین کارهایی است که در دیجیکالا داریم. اما مثلا شنیدم یکی از رانندگان دیجیکالا در حین ماموریت، حواسش از کامپیوتر دستی کوچکی که همراه داشته پرت شده و مشتری هم فکر کرده که باید دستگاه را همراه با سفارشش بردارد و دیگر پس ندهد! این همکار ما که در بازگشت به مرکز پردازش، تازه متوجه شده دستگاه سر جایش نیست، دیگر دستش به جایی بند نبوده و از سر متانتاش هم نمیتوانسته به کسی انگ بزند. او حالا باید ۳ میلیون تومان، بهای دستگاه را که تقریبا دوبرابر حقوق ماهانهاش است، به شرکت غرامت بدهد. باز شنیدم یکی دیگر از رانندگان به دلیل مسافت طولانی بین منزل و محل کارش، مجبور بوده از خواب شبانهاش بزند تا بتواند اول وقت در شرکت حاضر شود و شبها هم چون دیرتر از زمان معمول از سرویس برمیگشته، طبعا دیرتر به خانه میرسیده و این روند کمخوابی و بیخوابی مرتبا تکرار میشده. صحبت از استراحت در طول روز کاری که هم که بیشتر به شوخی شباهت دارد و چنین امکانی هم برای همکار عزیزمان فراهم نبوده. این دوست ما با وجود کمخوابی بهاجبار به کارش ادامه دهد تا اینکه پس از سه روز، ناگهان در حین رانندگی خواباش میبرد و زمانی از خواب بیدار میشود که نیمی از کاپوت ماشیناش در اثر برخورد با ستون یک پل درونشهری جمع شده بود. خوشبختانه خودش هیچ آسیبی نمیبیند، اما باید خسارت ماشین را به شرکت پرداخت کند.
فکر نمیکردم انجام چنین کاری، تا این اندازه به مردمشناسی و روانشناسی نیاز داشته باشد. پای صحبت مشتریان که مینشستی، بحثهای مختلفی پیرامون مسایل مختلف سیاسی و اجتماعی شکل میگرفت و لازم بود تو هم گپ بزنی و نظرت را بگویی. از اینکه آیا بچه میمون ارسالی به فضا با آن بچه میمونی که همراه ماهواره از سفر برگشت، یکی بود یا نه بگیرید تا صحبت با یک جوان که تازه شرکت خود را راه انداخته بود و از ما در مورد راهی سوال میکرد که بتواند کالاهای وارداتیاش را در دیجیکالا بفروشد. خلاصه باید همهجوره با مردم راه میآمدی و با آنها هماهنگ میشدی. مثلا… مثلا منتظرشان میماندی تا به خانه بیایند و سفارش را تحویل بگیرند یا برای کسی که در آدرس اعلام شده حضور ندارد، به عنوان آپشن جایگزین، آدرس جدیدش را بپرسی و سعی کنی به هر قیمتی که شده در همان روز بسته را به دستش برسانی. باز هم بگویم؟ اینکه جلوی در خانهی یک مشتری خانم منتظر بمانی تا لباسی که از دیجیاستایل خریده را پرو کند یا اینکه از بین دو سایز کفشی که سفارش داده، چک کند که کدام سایز به پایش میخورد. همهی این شرایط وجود داشته و دارد و پیک دیجیکالا منعطفتر از هر چیزی که فکرش را بکنید، خود را با این مسائل هماهنگ میکند.
دیجیکالا فروشگاهی شناخته شده و جای خوبی برای کار کردن است که در طول سال، چند جشنوارهی فروش برگزار میکند. درست است که در طول جشنواره به پیکهای ارسال کمی سخت میگذرد، اما این دوستان به سختیهای اینچنینی خو گرفتهاند. آنها با تمام سختیهای کارشان، دیجیکالا را دوست دارند و میدانند که در حرکت رو به جلوی دیجیکالا نقششان بسیار مهم است. اما برسم به عنوانی که برای مطلب انتخاب کردهام. گفتم «یلدای امسال من شگفتانگیز نبود!». چرا؟ بهخاطر اینکه در طول جشنواره به اینترنت دسترسی نداشتم و چون اصلا عادت ندارم دیتای موبایلم را فعال کنم، از آفرهای هیجانی دیجیکالا کاملا بیخبر بودم. از شما چه پنهان، پولی هم در بساط نداشتم! از بین کالاهای اعلام شده برای جشنواره، تنها از پلیاستیشن ۴ خوشم میآمد که یکبار دیگر هم فرصتاش پیش آمد که بتوانم با قیمتی کمتر از قیمت اصلی تهیهاش کنم و باز هم دست نجنباندم و باز هم فرصتم سوخت شد. تقریبا مطمئن هستم که دیگر پلیاستیشن نخواهم خرید. خداحافظ رویای دوران جوانی! خداحافظ یلدای شگفتانگیز سال ۹۵.
“دیجی کالا جای خوبی واسه ی کار کردن هست” ولی حیف که ما دانشجو ها رو تو تابستون، بخاطر نداشتن کارت پایان خدمت و مشمول بودنمون، استخدام نمیکنه و یه کار مفید میتونیم بکنیم تو این سه ماه، فرصت ش رو بهمون نمیده. کل تابستون به بطالت میگذره دو ساله…
صبور باش، اون هم به موقعش.
جالبه ! نظر من هم در مورد پلی استیشن ۴ همین بود!
متاسفانه سایت برای من باز نشد و نتوانستم از فرصت خرید پلی ۴ استفاده کنم ! خیلی خاطره بدی بود .
با سلام
من یک فرد معلول از دو پا و یک دست هستم و کلیه کارهامو با یک دست انجام میدم و ۲۵ سال سن دارم و مثل همه بقیه جوانها دوست دارم برای خرید اقلام مختلف مخصوصا خرید لباس به بازار برم اما به خاطر شرایط جسمیم هیچوقت توانایی رفتن و یا روی رفتن به بازار رو نداشتم و همیشه مادرم لباس برام میخرید و میاورد خونه تا پرو کنم و کلی مشکلات داشتم مثلا اگر اندازه ام نبود بعضی مواقع مغازه دارها لباسها رو تعویض نمیکردن و خیلی وقتا هم لباسی که برام میخریدن رو دوست نداشتم و خلاصه کلی دردسر برای مامانم درست میشد. از طرفی دیگه با وجود سایتهای مختلف فروش لباسی که تو ایران وجود داره به شخصه جرات خرید نمیکردم چون ممکن بود سایزم نباشه و باز برای بازگشت کالا دردسر جدیدی برای پدر و برادرم درست میکردم و یا ممکن بود از کیفیت اون پوشاک راضی نباشم کما اینکه چندین بار این اتفاق افتاد. بنده که تجربه زیادی در خرید از دیجی کالا دارم و شاید رکورد دار شهرمون در خرید اینترنتی باشم ( این قضیه رو مامورهای پیک دیجی کالا هم گفتند.) وقتی سایت دیجی استایل رونمایی شد در پوست خودم نمیگنجیدم و دقیقا از روز افتتاح این سایت بهترین و دوست داشتنی ترین لباسهایی که تو عمرم میخواستم بخرم و نشد رو خریدم. لذت خرید پوشاک از دیجی استایل برای منی که خیلی وقته رنگ بازارها رو ندیدم به قدری زیاد بود که همیشه دوست دارم از این سایت خریدهامو انجام بدم و تا الان کلی لباس از دیجی استایل خریدم و میخوام بگم دم مامورهای پیک شهرمون گرم که همه لباسها رو برامون میارن و میزارن با خیال راحت همشون رو پرو کنم و هر کدومو بخوام بردارم. خسته نباشی دیجی کالای پهلوان
امیدوارم که همیشه این حسِ خوب رو داشته باشی 🙂
دو ساله که سعی کردم همین کارو بکنم.
ولی از تو هم بخاطر همچین دعای خوبی ممنونم
باورم نمیشه متن به این بلندی رو خوندم. آقای سماک بی خیال چالش های دیجی کالا شو. تو برای نوشتن به دنیا اومدی.
دیجی کالا و چالشهاش خیلی جذابتره واسم. ممنون از پیشنهادت بهش فکر میکنم
اقای سماک من از شخصیت شما خیلی خوشم میاد.
و متقابلا بنده از شما!
ممنونم محمدجان
سلام دوست عزیز
متن بسیار تاثیر گذاری بود. اینکه چرا مردم ما اینقدر از درک همدیگر غافل شدن و اینقدر از فرهنگی که داشتیم هر روز داریم دورتر میشیم تاسف آور هست.تصور اینکه یکنفر چطور با حقوق ماهی ۱۵۰۰ میتونه در تهران زندگی کنه واقعا برام جای تعجب داره من مطمئن هستم اگه مسولین دیجی کالا هزینه های شرکت رو بازبینی کنن میتونن باحذف هزینه های اضافیشون حداقل حقوق ۲ میلیون تومن رو برای راننده هاشون بزارن.
فکر نمیکنم نیاز به توضیح بیشتری باشه که اگه حقوق کارمند مناسب و به موقع باشه بیشتر برای کارش دل میسوزونه و…
این نصیحت رو از من به عنوان کسی که تجربه برخورد با این مسائل رو داشته، داشته باشید :
*رضایت کارمندای شرکت موجب پیشرفت و درآمدزایی و تداوم بیشتر خودتون میشه.
*دادن هدیه فصلی و مناسبتی و … به کارمندا هرچقدر هم کم تاثیر بسزایی روی روحیه کار تیمی داره.
این وضع خیلی از مردم جامعه ماست محمد جان. متاسفانه من هر روز با چندین مورد این چنینی در خارج از شرکت برخورد میکنم.
البته باید گفت دیجیکالا در این زمینه یکی از بهترین شرکتها است. ما در دیجیکالا شاهد وضعی هستیم که از مکانهای دیگه به مراتب بهتره.
با سلام و عرض ادب به شما و همه طرفداران دیجی کالای عزیز . باید عرض کنم که من خودم رو یه کاشف بزرگ میدونم چون قبلاز جشنواره با این سایت محبوب اشنا شدم و از اون روز چندین و چند کالا به ارزش چند میلیون خرید کردم و بابت تک تکشون از شما تشکر میکنم خدا قوت خدا یارتان باد.
جناب آقای سماک سلام گرم من رو پذیرا باشید .
راستش من عادت ندارم مطالب طولانی رو بخونم مگر در موارد استثنایی .
واقعا نحوه ی بیان و پرورش متن, من رو وادار به خوندن این مطلب کرد .
در این متن , نزدیکی نویسنده با خواننده به وفور احساس می شد .
خوب در مورد محتوی :
راستش منم همین افکار شما رو نسبت به مامورین تحویل کالا و سختی کارشون داشتم . اما با خوندن این مطلب نظرم کاملا عوض شد . سختی های کارشونو کاملا درک کردم و از جنابعالی کمال تشکر رو دارم که من رو با این واقعیت آشنا کردین 🙂
از همین جا دست تک تک مامورین تحویل دیجی کالا رو میبوسم 🙂
یاحق…
شما لطف داری. من فقط احساس کردم نیازه که این ماجرا رو تعریف کنم و خب این کارو کردم.
خیلی خوشحالم که مقبول شما واقع شده.
مهم ترین چیزی که تو این نوشته توجه منو به خودش جلب کرد همین قضیه دیر رسیدن کالا بود و وقتی الان اینو خوندم واقعا احساس عذاب وجدان می کنم 🙁
یه بار کالا در بازه زمانی ای که من خواسته بودم به دستم نرسید و با تاخیری ۳ ساعته و من اون هنگام خونه نبودم تحویل بگیرم و با پیک یکم بدصحبت کردم.
بابام بهم گفت همیشه خودتو تو ذهنت بذار جای اون کسی که از دستش ناراحتی فکر کن ببین چه چیزی سبب شده دیر بیاد
الان با خوندن این متن فهمیدم چرا دیر می رسند.
زین پس دیگه با هیچ کس اون جوری حرف نمیزنم امیدوارم او هم منو ببخشه
کامنت متفاوتی بود و بخاطرش ازت ممنونم امید عزیز.
چرا از مشکلاتی که در یلدای شگفت انگیز امسال اتفاق افتاد صحبتی نمیکنید!؟
آقای مصطفوی عزیز
تیتری که انتخاب کردم، به اتفاقاتی که در طول جشنواره رخ داد هم اشاره داره و داشت.
فعلا به همین اندازه اکتفا کنیم؟
عالی بود من معمپلا مطالب طولانی رو نمیخونم و سعی میکردم از رپی نطالب بگذرم که تیتر مطلب وادارم کرد بیام و بخونم و اول داستان جوری بود که تا اخر خوندم خدا قوت .
مرسی خیلی ممنون. شما نظر لطفته.
اگه امکان باشه که دیجی کالا سفارشات را حداقا دو روز در نوبت پرداخت نگه داره خیلی خوب میشه ، مثلا منی که شهرستان هستم برای هربسته باید هزینه پست را بدم و این در حالیه که اگه یه جنس زیر صد هزارتومنی بخرم و هزینه پستش را بدم قیمت از قیمت بازار بیشتر میشه در مورد اجناس زیر ده هزارتومان که قیمت از قیمت بازار خیلی بیشتر میشه ولی اگه سبد خریدم دو روز منتظر پرداخت باشه من می تونم در پیشنهاد ویژه اجناس بیشتری را با یک هزینه پستی بخرم.
یحیی جان شما کاملا حق داری
فعلا میتونی با مرکز تماس دیجیکالا تماس بگیری و درخواست بدی که سبدهای خریدت رو با هم یکی کنن و بفرستن. امیدوارم تونسته باشم کمکت کنم.
سلام. من یک بار این کار را انجام دادم ولی اون خانم مسئول گفت که چون مبلغ را پرداخت کردی و فاکتور صادر شده ، امکان یکی کردن سفارش ها وجود ندارد.
بله باید قبل از پردازش سفارش این کارو انجام بدی کامران عزیز
دوست عزیز وقتی کالا فاکتور شده باشه(یعنی مشتری پرداخت انجام داده باشه) یا کالا شگف انگیز باشه چنین کاری مقور نیست