یادداشتی به مناسبت یک ساله شدن دیجیکالا مگ
وحید پولادی:
دو سال و اندی پیش که دنیای رسانه را با دلی پر ترک کردم، آن هم بعد از ۱۰ سال نوشتن و یاد گرفتن و بهقول معروف خون دل خوردن، در بهترین حالات ممکن هم تصورش را نمیکردم یک بار دیگر دست به قلم بشوم. پیشنهاد کار از دیجیکالا که به دستم رسید، مطمئن شدم راه زندگی حرفهایام برای همیشه عوض شده. اولین حضورم در ساختمان دیجیکالا، مصادف بود با جلسهای که در آن ایدهی مگ نهایی میشد. در دیجیکالا از سالها قبل به مگ فکر میکردند، اما بهر دلیلی، ایده وارد فاز اجرایی نشده بود. یکی دو ماه از حضورم در دیجیکالا که گذشت، برنامهی پیاده کردن مگ روی میز گذاشته شد. آنجا بود که فهمیدم من و رسانه، هنوز با هم کارهای انجام نشدهی زیادی داریم. در یک سالی که گذشت بیش از هر زمان دیگری مطمئن شدم هنوز باید یاد بگیرم. مگ برایام فرصت کار کردن در کنار یک تیم درجه یک را فراهم کرد. فرصت کار کردن در کنار تحریریهای که از فرط هیجان و شادابی یکجا بند نمیشوند. تیمی جوان و پرانرژی که میخواهند ایده بسازند و در اجرای ایدههایشان حسابی جاه طلبند. از همه بیشتر چالشهای مگ برایام جذاب بود. با اینکه مگ همیشه از حمایتهای سایت مادرش یعنی دیجیکالا بهرهمند بود، اما هر هفته با چندین چالش جدید مواجه میشد که حل کردنشان در کنار تمام سختیها، حس و حال خوب بودن و تاثیر گذاشتن را به اعضای تحریریه میداد. در سالی که گذشت تعداد زیادی از نویسندهها و رسانهایهای کار درست آمدند، به مگ در راه رسیدن به هدفهایش کمک کردند و بعد برای سروشکل دادن به بقیهی قسمتهای دیجیکالا، ما را ترک کردند. از تمام کسانی که حتی به اندازهی یک مطلب به پیشرفت دیجیکالا مگ کمک کردند، از طرف خودم و تمام اعضای این رسانهی آنلاین تشکر میکنم و به آنها اطمینان میدهم، هرگز فراموششان نخواهیم کرد؛ از فرهنگ حشمتی عزیز که روزها و ساعتها برای پروبال دادن به مگ زمان صرف کرد تا رویا علاییان، فرزانه احسانی، رضا گرانمایه و تمام نویسندههایی که بهشکل فریلنس به رشد و گسترش مگ کمک کردند. در سال آینده تمام تلاشمان را به کار میبندیم تا بهتر بشویم و بهترینها را در اختیارتان قرار بدهیم. بیشک در این مسیر بیش از هرچیز به همراهی شما نیاز خواهیم داشت. از همیشه بیشتر به رسانهای که برای مطالعه انتخاب کردهاید سخت بگیرید و به ما کمک کنید سال آینده در چنین روزی از هر نظر که تصورش را میتوان کرد، بهتر از امروز باشیم.
مهدی مومن زاده:
دیجیکالا مگ یکساله شد. به بچهها گفتم یک دور چرخیدیم. با زمین یک دور در مدار خورشید چرخیدیم و ۹۴۰ میلیون کیلومتر طی کردیم. البته سر جای اولمان برنگشتیم چون در تمام این مدت با سرعت ۲۲۰ کیلومتر بر ثانیه دور مرکز کهکشان راهشیری هم چرخیدیم. خودتان حساب کنید چند میلیارد کیلومتر آمدیم. شاید یک ساله شدن دیجیکالا مگ اتفاق بزرگی برای عالم نباشد، ولی برای ما مهم است. برای ما که حقیقتا شب و روز و زندگیمان شد دیجیکالا مگ و به آن افتخار کردیم. برای ما که آفتاب در نیامده به ساختمان میدان عطار میآمدیم و در تاریکی ساختمان را ترک میکردیم. برای ما که دائما در حال خواندن و دائما در حال نوشتن بودیم. محمد زرین صدف به شوخی میگفت که نقش شایانی در بالا رفتن سرانهی مطالعهی کشور داشتیم؛ چون خودمان زیاد میخواندیم! در قسمت جنوبی طبقهی سوم ساختمان عطار یک سال کنار هم نشستیم و از آنچه خودمان را شگفتزده میکرد، برای هم تعریف کردیم. من از ابعاد عالم میگفتم، امیرحسین میرزایی از قصههای عمیق نهفته در پس بازیهای ویدیویی و وحید پولادی از شکلی که واقعیت مجازی آیندهی سرگرمی دیجیتال را دگرگون میکند. در گروه دانش سعی کردیم به بنیادیترین پرسشهایی که به ذهن انسان خطور میکند بپردازیم. سوالات بنیادین دربارهی جهان، زندگی، انسان. سعی کردیم اگر میشود، جرقهای در ذهن مردم برای فکر کردن بیشتر دربارهی این پرسشهای اساسی ایجاد کنیم؛ امیدواریم توانسته باشیم. حالا که دیجیکالا مگ یکساله شده، خوشحالیم که دور خودمان نچرخیدهایم و کیلومترها از نقطهی آغاز فاصله گرفتهایم.
محمد زرین صدف:
دیجیکالا مگ، نام غریبی دارد؛ اما اصالت از سر و رویش میبارد. اگر فکر کردهاید دیجیکالا پول زیادی داشته و خیلیراحت یک وبلاگ تکنولوژی راه انداخته سخت در اشتباهید. اگر بدانید چطور ایدهی اولیهی مگِ ما شکل گرفت، هرگز آن را با همقطارهای چندسالهاش مقایسه نخواهید کرد. از چانهزنیهای مهدی مومن زاده تا وسواسهای فرهنگ حشمتی. از نیما رسولزادهای که به ما راه را نشان داد تا وحید پولادیای که سکان کشتیمان را بهدست گرفت. مگِ امروز حاصل سینرژی چندین آدم خورهای است که همیشه سرشان بالای ابرها بوده. ما یک وبلاگ تکنولوژیِ صرف راه نینداختهایم! کار ما چیز دیگریست؛ راه ما هم همینطور. تا اینجای کار بسیار شبیه بودیم؛ اقتضای کار این بود که چارچوب را بشناسیم و مخاطبانمان را شناسایی کنیم. از این رو، شاید فرقهایمان را نتوانستیم خوب نشان دهیم. اما قرار است پوست بیندازیم. اگر پوست نینداختیم بیایید همینجا یقهمان را بگیرید! من هم همینجا هستم و به خواندن، خط دادن و نوشتن و ویرایش کردن ادامه میدهم. حقیقتا فکر میکنم اگر فردایی در کار باشد، از همینجا آغاز میشود.
ترانه هوشنگی:
دیجی کالا مگ رو دوست دارم. نه صرفا چون جاییه که کار میکنم و حقوق میگیرم؛ بلکه چون فضاییه که از همه چیزای مورد علاقم توش هست. مطالب بنیادی، بازی و سرگرمی، ترندترین و بروزترین گجتها. دیجی کالا مگ اون فضاییه که میشه توش ساعتها چرخید و از هرجایی یه چیز جذاب پیدا کرد و خوند. شاید این انرژی از دستاندرکارانش میاد. کسایی که هر کدوم با علاقه در یکی از بخشهاش مشغولن و سعی میکنن بهترین کاری که میتونن را انجام بدند. آدمایی که به مفهوم واقعی در کنار هم کار میکنن و میدونن کار گروهی دقیقا به چه معناست. حالا امروز دیجی کالا مگ یکساله شده و آنچه که الان میبینین نتیجهی یک سال زحمت این گروهه که گاهی تا پاسی از شب ادامه داشته و مطمئنا مثل هرکار دیگهای چالشها، سختیها و کمبودهای خاص خودش رو داره. دیجی کالا مگ تولدت مبارک.
زهرا غلامی:
من بهطور ناگهانی و غیرمنتظره کار نوشتن اخبار و مقالههای دنیای علم و تکنولوژی را در دیجیکالا مگ شروع کردم و حالا که یک سال گذشته و به عقب نگاه میکنم، میبینم یکی از مفیدترین سالهای زندگیام بوده. هیچوقت دوست نداشتم از اتفاقات و تحولات مهم علم و تکنولوژی بیخبر بمانم، نه صرفا به خاطر اینکه کنجکاوم، بلکه احساس میکنم اگر عقب بمانم، مثل یک مردهی متحرک میشوم که از دنیای اطرافش هیچ خبری ندارد، احساس میکنم نمیتوانم رشد کنم. دیجیکالا مگ به من فرصتی داد تا پَشِنم را بهطور حرفهای دنبال کنم. ناگفته نماند که داشتن همکاران باهوش و باسوادی که نقاط مشترک زیادی با تو دارند نعمت بزرگیست. هر چقدر هم که سخت کار کنی، هر چقدر تا دیروقت سر کار باشی، با داشتن همکاران خوب و صد البته انرژی مثبت و تشویقها و حمایتهای شما عزیزان هیچوقت خسته نمیشوی و روحیهات را از دست نمیدهی. در این یک سال ما سخت کار کردیم، از هم حمایت کردیم، به همدیگر آموختیم، رشد کردیم و شیطنت و بازیگوشیهایمان را هم به جای خودش داشتیم. انگیزهی تلاشهای ما شما هستید و جایگاهی که دیجیکالا مگ به آن رسیده به لطف حمایتهای شما ممکن شده است. ما هنوز راه درازی را پیش رو داریم؛ بنابراین، امیدواریم که با سختکوشیهای فراوان و ادامهی حمایتهای بیدریغ شما دیجیکالا مگ بزرگتر و بهتر شود تا بتوانیم با اشاعهی علم و دانش مردم عزیز کشورمان را آگاه و توانمند سازیم.
مجید نوردوست:
حتما شنیدید که باید به دنبال کاری بروید که دوستاش دارید. کار خبری، نویسندگی و خبرنگاری چیزی بود که همیشه به آن علاقه داشتم و آخر سر هم توانستم آن را ادامه دهم. وقتی چند سالی در رسانههای چاپی و نشریات مختلف کار کرده باشید، حضور در یک رسانهی آنلاین یک چالش بزرگ برای شما خواهد بود. البته قبلا تجربهی کار کردن روی سایت داشتم؛ اما دیجیکالا مگ از هر نظر متفاوت بود. فشار کار در رسانهی ما که الان یکساله شده بالاست. هر روز با موضوعات مختلفی سروکار داریم و باید برای اتفاقات یهویی خودمان را آماده کنیم. اوایل کار در یک رسانهی آنلاین سخت است و باید خودتان را با شرایطی که دارد وقف دهید و در طول این مدت هم شاید استرس زیادی را تحمل کنید. البته داستان از جایی زیباتر میشود که میبینید، همکاران خیلی خوبی دارید. وقتی متوجه میشوید با یکی از همکارانتان کلی رفیق مشترک داشتید، اما تا این لحظه همدیگر را ندیده بودید هم هیجان داستان بیشتر میشود. خوشحالم که چهار پنچ نفر خورهی بازی دور هم جمع شدیم و کلی دربارهی گیمهای مختلف با هم بحث میکنیم و تو سروکله هم میزنیم. خوشحالم از اینکه میتوانم در بخشهای دیگر تکنولوژی و دانش با چند نفر دیگر از بچهها بحث کنم و اطلاعاتم را افزایش بدهم. کلا که تیم خیلی خوبی داریم. اینقدر خوب که حتی بیشتر از ۲۴ ساعت مداوم در کنار هم کار کردیم بدون اینکه خستگی روی ما تاثیر منفی بگذارد. اینکه با یکسری افراد حرفهای هم کاری کنی، امتیاز بزرگی است. همیشه باید از تجربیات آنها استفاده کنی و باعث پیشرفت خودت بشی. دیجیکالا مگ محلی است که میشود در آن پیشرفت کرد و تجربههای جدید به دست آورد؛ تجربیاتی که قطعا در آینده به من کمک زیادی میکنند. خوشحالم که در چنین خانوادهی دوستداشتنیای کار میکنم و خوشحالم ما چند نفری که بیشتر ساعتهای روز در کنار هم هستیم، مشکلی باهم نداریم و همه چی آرومه! دیجیکالا مگ عزیز تولدت مبارک. انشاالله با هم تولدهای بیشتری را جشن بگیریم.
امیر حسین میرزایی:
هیچوقت دوست نداشتهام به گذشته نگاه یا حتی به آینده فکر کنم. درست است که گذشتهی من، من را ساخته است و آیندهی من هم در این عمر کوتاه، مهم خواهد بود، اما اگر قرار باشد اتفاقات گذشته و آینده، به جای اینکه ناخودآگاه کار خودشان را بکنند، من را درگیر کنند، ترجیح میدهم به آنها فکر نکنم. حداکثر به آخر شب، یا در بهترین حالت، به آخر هفته فکر میکنم. گذشته هم زمانی برایام جالب میشود که فکر کردن به آن، حس خوبی به من بدهد. سعی میکنم همهچیز را فراموش کنم، اما در این میان، اتفاقاتی بودهاند که زیاد تکانام دادهاند و از ذهنام به بیرون نمیروند. شاید باورتان نشود، اما این جا نشستهام و زور میزنم تا بلکه بتوانم خاطرهای از سال گذشتهی دیجیکالا مگ از مغزم به بیرون بکشم، اما تنها چیزهایی که یادم میآید، به فالآوت۴ و متالگیرسالید ختم میشوند. آنقدر شور این دو بازی را در دیجیکالا مگ در آوردیم که حتی خودمان هم آن آخرها دیگر حوصلهی نوشتن دربارهی این بازیها را نداشتیم. ولی نامردی نکنیم، دلام برای فالآوت۴ حسابی تنگ شده است؛ برای همین است که میگویم نمیخواهم به گذشته فکر کنم! همین حالا به سرم زد تا بروم و دوباره ته فالآوت۴ را در بیاورم. سال گذشته یادم است که دوستان «بتمن: آرکام نایت» بازی میکردند و هر روز صبح سرکار، من از دست دور و اطرافیانام فرار میکردم تا اسپویل نشوم. که البته بدکاری هم نمیکردم! الان که بازیاش کردم، میبینم که روند داستان و شخصیتهایاش، از بهترین بخشهای آرکام نایت بودند. در یک سال گذشتهی دیجیکالامگ، یک شب را روی مبل کوچک شرکت که یک نفر کاملا رویاش جا نمیشود، به زور خوابیدم و ساعتام را برای پنج صبح کوک کردم تا زنده برایتان کنفرانس سونی را پوشش دهیم؛ آنقدر هم از این تلاش ما استقبال کردید که واقعا نمیدانیم چگونه از شما تشکر کنیم! بقیهی دوستان حتی همین یک ساعت چرت را هم نزدند و ساعت ۳ تا ۵ صبح خبرهای کنفرانس را مینوشتند. بگذارید دیگر قصه نگویم و فقط این قول را به شما بدهم که برای بخش سرگرمی، برنامههای خفنی در نظر گرفتهایم. چه برنامههای خفنی؟ نمیدانم، دیگر تا آن جایاش را فکر نکردهام.
محسن چینهکش:
به نظر من سالگردها تنها یک قرار هستند. قراری که ما با خود گذاشتهایم تا نبض زمان از دستمان در نرود. تا فراموش نکنیم روزها، هفتهها، ماهها و سالها با چه شتابی در حال عبور کردن از کنارمان هستند و اگر دیر بجنبیم در میان برگههای تقویم جا خواهیم ماند. ولی زمان در دیجیکالا مگ معنای دیگری دارد. در دیجیکالا مگ زمان ملموس است. زمان در دیجیکالا مگ سریعتر میگذرد. اینجا نیازی نیست سالگردها به ما یادآوری کنند که نباید از زمان جا بمانیم. درست است که من از میانهی راهی که دیجیکالا مگ در یک سال گذشته طی کرده به آن ملحق شدهام، ولی از همان روز ورودم هر روز دیجیکالا مگ برایم درست شبیه یک مسابقه بوده است؛ مسابقهای در برابر زمان. مسابقهای که در آن همهی ما تلاش میکنیم نهتنها از زمان جا نمانیم که حتی از آن پیشی بگیریم. به نظرم تنها وقتی عضوی از دیجیکالا مگ باشید کاملا درک میکنید که چرا فردا، اینجا آغاز میشود.
فرشته سلیمانی:
از همان وقتهایی که چیز زیادی از دنیا و رسم و رسومش نمیدانستم، «تولد» برای من یک مسالهی جدی بود. از همان روزها که به سرم میزد هدیهی تولد همکلاسیام را توی کولهاش جاسازی کنم تا بعدا غافلگیر شود، همیشه هرکاری میکنم تا در هیجانانگیز بودن روز تولد دوستان یا خانوادهام سهمی داشته باشم. دلیلش را نمیدانم؛ اشتیاقم برای روز تولد، ناخودآگاهتر از این حرفهاست. برای تولد دیجیکالا مگ شاید میتوانستم کارهای خیلی هیجانانگیزی انجام بدهم اما تنها کاری که به مرحلهی اجرا رساندمش، این بود که یک نگاه عمیق به صفحاتش بیندازم و به بهتر بودنش فکر کنم؛ به اینکه چه کاری از دستم برمیآید تا حال این رسانهی تازهنفس دستکم بهاندازهی سهم من، از همین حالا هم بهتر شود. قبول دارم چندان هیجانانگیز نیست؛ بهخصوص برای دیجیکالا مگی که در خوب کردن حال من کم نگذاشته است. شاید به بهانهی تولد ترتیبی در نظر گرفته شود که با عکس و ویدیو یا یادداشتهای همکارانم کمی بیشتر با پشتصحنهی دیجیکالا مگ آشنا شوید. این توضیح را هم من اضافه میکنم که بودن در این فضا واقعا دوستداشتنی است. حتی صبحهایی که (صادقانه میگویم) دلم نمیخواهد مثلا فرصت یک پیادهروی طولانی و لذتبخش را به نشستن پشت میز کار اختصاص دهم، طولی نمیکشد که کودک درونم بهراحتی قانع میشود؛ آن هم نه با این استدلال که کار، جوهرهی مرد (و البته زن) است! بلکه تنها و تنها به این علت که میدانم فضای پویای تحریریهی دیجیکالا مگ در تعامل با همکاران (و بهتر است بگویم دوستان) خوبی که دارم بهزودی حس کرختی را از من میگیرد. این اتفاقیست که در کمتر شغلی میتوان سراغش را گرفت. این را بگذارید کنار حس خوبی که هرروز میتوانیم از بازخورد مخاطبان بگیریم. اصلا بهخاطر همین چیزهاست که روزنامهنگاری را علیرغم همهی دردسرهایش تا این اندازه دوست دارم.
شیوا سمساریلر:
این مجلهی ما هم برای خودش قصههایی داره. سابقهی همکاری من با دیجیکالا مگ، نیمی از عمر یک سالهاش است. وقتی قرار شد به بهانهی تولد یک سالگی دیجیکالا مگ یادداشتی بنویسم، به این جمله فکر کردم که میگن: «شنیدن کی بود مانند دیدن.» شش ماه پیش دقیقا همین روزا بود که وارد دنیای عجیب مجله شدم، به نظرم کار کردن در اینجا لذتهایی داره که دیدنی نیست حتی گفتنی هم نیست و فقط تجربهکردنیست و البته که سختیهایی هم داره و حتی گاهی ترسناکه. کار کردن با آدمهای سرزندهای که هر کدام نمایندهی نسلی از روزنامهنگاران و خبرنگاراناند، آدمهایی که قطعا جسارت زیادی برای نوشتن دارند و ابزارهای درستی برای گفتن. اینجا اگر اهل کتاب و بازی و علم و دانش و دنیای دیجیتال باشی، حالت خوبه و اگر اهل هیچ کدام نباشی، حتما اهلش میشی. یک سالگیمون مبارک.
حدیث جانی:
تا یک سال پیش همیشه به عنوان نویسندهی فریلنس کار کرده بودم و از کار بیرون از خانه فراری بودم؛ اما در پی یک انقلاب روحی تصمیم گرفتم در یک شرکت درستوحسابی کار کنم. شروع کردم به فرستادن رزومه به این شرکت و آن شرکت. اما پیشنهادهای کاری یا برای طبع لطیفام (!) زیادی مادی بودند یا برای روحیهی تنوع طلبام کسلکننده. به اصرار برادر کوچکم که برخلاف من از طرفداران قدیمی دیجیکالا و دنبالکنندهی اخبار و محصولات دنیای تکنولوژی بود و از همان روزهای اول تولد دیجیکالا مگ، خیلی از این مجلهی آنلاین صحبت میکرد، فقط برای این که دست از سرم بردارد، رزومهام را برای کار در این مجلهی آنلاین فرستادم. حالا نیمسال است که از بودنم در مگ میگذرد؛ دنیایی که هرگز فکرش را هم نمیکردم با آن کمترین ارتباطی برقرار کنم چه برسد به این که عضو کوچکی از آن باشم. محیطی زنده و فعال که با وجود تمام سختیها و تنشهایاش وقتی از آن دورم دلم برایاش تنگ میشود. مگ بزرگتر و بالغتر شده و این را مدیون حال خوب تیم ماست. شادی تولدمان را با شما سهیم میشویم.
اسماعیل دلخموش:
روز اولی که وارد دیجیکالا مگ شدم تصور میکردم با یک سری خورهی تکنولوژی روبرو خواهم شد که ذهن یکبعدی دارند و سطح دغدغهشان از جدیدترین گوشیها و اپلیکیشنها فراتر نمیرود. نمیخواهم نوشته لحن تملقآمیز پیدا کند ولی ماجرا دقیقا برعکس بود. باید بگویم چیزی که اینجا بیش از همه دوستش داشتم و دارم، انعطاف همکارانم است. چیزی نبود که بخواهم دربارهاش حرف بزنم و حس کنم اینجا همزبانی نخواهم داشت. با اعضای این تیم سر اختلاف نظرهامان بحث میکنیم، پیش آمده که تا نزدیکهای صبح بیدار باشیم و مشغول نوشتن، هر روز به شوخیهای مشترکمان میخندیم و گاهی هم البته مثل همهی آدمها غم داریم و نگرانی. میخواهم بگویم اگرچه بخشی از کار ما گفتن از چیز بیاهمیتی مثل بودن یا نبودن جک هدفون ۳.۵ میلیمتری در آیفون ۷ است ولی چیزی که دیجیکالا مگ را برای من خواستنی میکند و مطمئنم در آینده موفقیتهای بیشترش را رقم میزند روحیهی پشت این تیم است. روحیهی جمعی منعطف آدمهای اینجا، از عشق به ادبیات، گیم، سینما تا فلسفه و البته که تکنولوژی تیمی ساخته که آدم از معاشرت روزمره باهاشان لذت میبرد و گمان نمیکند در پیچوخم بودن یا نبودن دوربین دوتایی در فلان گوشی دارد زندگیاش را هدر میدهد.
محمد جواد کوزهچیان:
جایی خواندم که بزرگی میگفت: « دو روز مهم در زندگی هر فرد وجود دارد. روزی که به دنیا میآید و روزی که در مییابد چرا به دنیا آمده است.» دیجیکالا مگ ۱۰ شهریور ۹۴ به دنیای وب آمد و آمد که شما فردا را از اینجا آغاز کنید. تولید محتوا با موضوع تکنولوژی کار بسیار سختی است چرا که مخاطبین تکنولوژی اکثرا آدمهای با مطالعه و اطلاعات عمومی بالایی هستند و بلدند چطور اخبار معتبر را از غیر معتبر تشخیص دهند و اینجاست که همکاران من در دیجیکالا مگ کار سختی در این یک سال داشتند و نیاز بود دقت مضاعفی برای کسب اعتبار لازم میان عاشقان فناوری صرف کنند. اینکه تا چه حدی توانستهایم را شما قضاوت خواهید کرد اما میدانیم رقابت سخت است و برای آینده برنامههای پیچیدهتری خواهیم داشت تا جایگاهمان را هرچه بیشتر ارتقا دهیم. کافی است اتفاقی رخ دهد تا آثار آن سریعا در شبکههای اجتماعی منعکس شود. کافی است چند ساعت اینترنت نداشته باشی! ممکن است رویداد مهمی را در گوشهای از جهان از دست بدهی! ما در دیجیکالا مگ سعی میکنیم اخبار روز دنیای تکنولوژی را خیلی زود به دستتان برسانیم. در این بین من شخصا اینستاگرام را بیشتر دوست دارم. چون در آن با شما ارتباطی دوطرفه برقرار میکنیم و میتوانید نظرتان را بهصورت مستقیم با ما در میان بگذارید. از سوی دیگر تلگرام را داریم که اکثرمان برای پیگیری اخبار لحظهای از آن استفاده میکنیم. اما با وجود انواع کانالهای مختلف که کمترین زمان را برای تولید محتوایشان در نظر میگیرند و هدفشان فقط و فقط جذب کاربران بیشتر به هر قیمتی است و میخواهند با جذب تبلیغ فقط پولی به جیب بزنند، ما سعیمان بر این است که محتوایی باکیفیت را برای کاربرانمان آماده کنیم.
امیدوارم سرور ها و میزبان های دیجی کالا مگزین ربع قرن ک ازین تاریخ گذشته بود این صفحه رو همچنان داشته باشه!
نظرم رو بخونم و ببینم چقدر شما تغییر کردین و من! 🙂
تولد این قسمت از دیجی کالا مبارک…امیدوارم هدیه درخوری از مدیریت مجموعه گرفته باشه تیمتون! :))