از پست اینستاگرامی دیکاپریو تا واقعیت دریاچه ارومیه
از روز پنجشنبه ۱۶ اردیبهشت تا عصر روز شنبه ۱۸ اردیبهشت نزدیک به ۲۸۵ هزار نفر، پست مشهور مرتبط با دریاچه ارومیه اینستاگرام لئوناردو دیکاپریو را لایک کردند و بیش از ۹۸ هزار نفر هم در زیر آن کامنت گذاشتند. دیکاپریو، بازیگر و فیلمساز آمریکایی متولد سال ۱۹۷۴ است که در سن ۲۴ سالگی موسسهای غیردولتی را با هدف اطلاعرسانی زیستمحیطی پایهگذاری کرد. این بازیگر و فعال زیستمحیطی در ذیل عکس دریاچه ارومیه که توسط یک عکاس مستندساز ایرانی گرفته شده، در اینستاگرام خود چنین نوشت:
«بقایای یک لنگرگاه متروک در دریاچه خشکشده ارومیه واقع در شمالغربی ایران. این دریاچه سابقاً بزرگترین دریاچه شور خاورمیانه بود اما بواسطهی تغییرات اقلیمی، سدسازی و کاهش میزان بارندگیها امروز تنها ۵ درصد از آبی را که دو دهه پیش داشته، حفظ کرده است.»
پستهای اینستاگرامی این فعال محیطزیست اغلب اشاره به هزاران چالش زیستمحیطی دنیای مدرن امروز دارد؛ از انقراض گونههای نادر آبزیان و خشکی گرفته تا مساله تغییرات اقلیمی و انرژیهای تجدیدپذیر. جدای از این مساله که بحرانهای زیستمحیطی در حال حاضر به نوعی دغدغه جهانی تبدیل شدهاند و هر روز یادآوری تازهای از یک گوشه جهان طنینانداز میشود اما یک نکته قابلتعمق هم هست که در کامنتهای ذیل پست دیکاپریو توجهها را به خود جلب میکند:
نظرات مختلف و بعضاً غیرمرتبط، اعم از مثبت و منفی و در مواردی حتی تاسفبرانگیز که نشان میدهد اغلب به جای توجه به یک بحران زیستمحیطی، دنیای مجازی را بیش از اندازه جدی گرفتهاند. شاید لازم است که اندکی به گذشته بازگردیم، آیا ما در گذشته نیز به همین شکل نسبت به برگزاری کارگروههای علمی و تخصصی مرتبط با دریاچه ارومیه، چه در داخل ایران و چه حتی خارج از ایران از خود واکنش نشان دادهایم؟ آیا رسانهها و حتی فضای مجازی در گذشته نیز چنین تحتتاثیر بحران دریاچه ارومیه قرار گرفتهاند؟
عمق مساله زمانی رخ مینماید که نگاهی سطحی به پارهای از این کامنتهای ضد و نقیض داشته باشید، درست است که موارد مثبت و دغدغههایی مثبت نیز مشاهده میشود اما با کمال تاسف واقعیت این است که اکثریت از حال ارومیه غافل ماندهایم و هدف شاید آن چیزی نیست که باید باشد.
ارومیه زیر و رو شد اما ما متوجه نشدیم
اگر تنها اندکی از این هیاهوی فضای مجازی فاصله بگیرید و به دنیای حقیقی بازگردید، دنیایی را شاهد خواهید بود که در آن کمتر کسی از حال دریاچه ارومیه خبر دارد. ستاد احیای دریاچه ارومیه روز سهشنبه ۱۴ اردیبهشت در وبسایت رسمی خود اعلام کرد: پس از چند سال کمآبی و افزایش غلظت نمک، پر آب شدن مجدد دریاچه ارومیه باعث شد تا آرتمیا حیاتی دوباره را در آبهای نیلگون این دریاچه تجربه کند.
آیا حیات مجدد شاخصترین موجود زنده دریاچه ارومیه که عضوی کوچک از خانواده سختپوستان است و در اصل نوعی فسیل زنده از دوران زمینشناسی تریاسه (دوران میانهزیستی قریب ۲۰۰ الی ۲۵۰ میلیون سال پیش) تلقی میشود، آنطور که باید در رسانهها و فضای مجازی جدی تلقی شد؟
آیا بالا آمدن آب دریاچه ارومیه که منجر به تردد قایقها در جاده شهید کلانتری، کاظمداشی و جزیره اردوشاهی شد آنهم پس از حدود ۴ سال، توانست ما را اینچنین بر سر ذوق آورد؟
آیا اعلام افزایش ۴۳ سانتیمتری تراز دریاچه در ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۵ نسبت به تاریخ مشابه در سال گذشته که برابر با ۱۲۷۱.۱ بالاتر از سطح آزاد دریا اعلام شد یا خبر افزایش تراز نسبت به ابتدای سال آبی (۱ مهرماه سال ۹۴) معادل با ۱۰۲ سانتیمتر، بازتابی گسترده در فضای مجازی داشت؟
واقعیت این است که نهتنها مردم عادی بلکه خیلی از به اصطلاح فعالان زیستمحیطی مدتهاست که از تاریخ حوادث روز این دریاچه عقب ماندهاند. جدای از جنجالهای عجیب و غریبی که در ذیل پست آقای دیکاپریو در جریان است، نباید فراموش کرد که موضوع دریاچه ارومیه تنها خود دریاچه یا اصطلاحاً پر کردن یک چاله آب نیست. درست است که خبرها از دریاچه ارومیه شاید تا حدی امیدبخش است اما وقتی صحبت از احیای دریاچه ارومیه به میان میآید، دیدگاه میبایست تغییر نگرش در کل حوضه آبریز باشد.
بدیهی است که احیاء دریاچه ارومیه نمیتواند اتفاق بیفتد مگر اینکه الگوی توسعه در کل حوضه آبریز تغییر کند چرا که اگر پروژه احیاء دریاچه به شکلی درونزا دنبال شود، بالطبع آن پوشش گیاهی و جانوری دریاچه هم میتواند مجدداً احیاء شود. در نتیجه جدای از جنجالهای این چند روزه آنهم بر سر یک پست اطلاعرسانی، بهتر است که مسائلی مانند تاثیرات زیستبومی این مساله بیشتر از پیش جدی گرفته شود. نباید از یاد برد که این فقط خود دریاچه ارومیه نیست که اهمیت دارد، در بحث اکوسیستمی، تالابهای اقماری اطراف دریاچه را نمیتوان نادیده گرفت. دریاچه به تنهایی یک تالاب آب شور است اما زمانیکه در کنار سایر اجزاء اکوسیستم قرار میگیرد، معنا و کارکرد اساسی خود را به دست میآورد.
چرا ارومیه از نظر زیستمحیطی بحرانزده تلقی میشود؟
دریاچه ارومیه بزرگترین دریاچه نمکی درونمرزی ایران و یکی از باارزشترین اکوسیستمهای آبی کشور است که در ظرف سالهای اخیر به دلایل متعدد اعم از تغییرات جمعیتی، استحصال آب بالاخص در زمینهای بالادست و تغییرات اقلیمی با بحران جدی افت میزان آب مواجه شده است. در ظرف ۳۰ سال گذشته، تعداد ساکنان حاشیه این حوضه، ۳ برابر و میزان برداشت آب برای مصارف کشاورزی، ۴ برابر شده است. سطح آب این دریاچه در تیرماه سال گذشته بیشتر از ۴ متر زیر سطح حیاتی قرار داشت. سطح حیاتی معیار و شاخصی ایدهآل است که میتواند ادامه حیات یک پهنه آبی نظیر دریاچه ارومیه را به شکلی پایدار تضمین نماید.
آوای برخاسته از طبل بحران دریاچه ارومیه به اندازهای بلند است که متخصصان نه تنها در ایران بلکه حتی در سرتاسر جهان بر آن هستند تا هرچه سریعتر چارهای برای حل آن بیندیشند. دانشگاه تافتز و MIT سال گذشته در یک نشست تخصصی یک گزارش فنی از وضعیت دریاچه ارومیه تهیه کرده و آن را در اختیار دستاندرکاران پروژه احیاء دریاچه ارومیه گذاشتند. اینکه این گزارش و گزارشهای مشابه دیگر مرتبط با دریاچه ارومیه تا چه اندازه به حل این بحران کمک کردهاند، هنوز مشخص نیست تنها یک چیز مشخص است: تب دنیای مجازی هنوز بیشتر از تب واقعی بحرانهای زیستمحیطی است.
سلام خانم حیدری ، دریاچه ارومیه دوباره قرمز رنگ شده ، مطلب جدیدی در مورد وضعیت این دریاچه تهیه نفرمودیید ، نکنه منتظر هستید آقای دیکاپریو و اجنبی های امثال ایشان اظهار نظر کنند ، وشما از دستشون نارحت شین ، و بگین که اینجا همه چی
آرومه ?!
با سلام و تشکر از خانم نویسنده
کاش روزی کسی دریاچه هامون که قلب تپنده سیستان و بلوچستان بود رو هم ببینه و امیدوارم روزی مردم سیستان و بلوچستان هم دیده بشند آلودگی هوا همه جا دیده میشه ولی کسی از الوده ترین شهر جهان جز یک خبر آنهم از طرف یک منبع خارجی اطلاعی نداره مردم اینجا دقیقا ” خاک” تنفس میکنند خاک بدن مرده دریاچه ایی که منبع حیات بود اما الان بلای جان مردم فراموش شده سرزمین من شده روزی ما تامین کننده غله ایران بودیم الان روستاهای سیستان ناقوس مرگ ازشون به گوش میرسه چون همه برای حداقل ها مجبورند رها کنند همه چیز رو و مهاجرت کنند کاش ما هم دیده بشیم کاش ما هم اکسیژن تنفس کنیم،کاش صدای ما هم از میان هیاهوی نازیبای خاک و شن شنیده بشه،کاش…
سلام و روزتون بخیر
من مطلب شما را با احساس شرمساری بسیار مطالعه کردم. چشم یادداشت کردم و حتما درباره فاجعه زیستمحیطی هامون نیز مطلب خواهیم داشت.
سپاس از توجه شما
بسیار جالب بود
سپاس از مطالب گوش زد شده …
با تشکر از خانم فرناز حیدری متاسفانه بر خلاف رشته تخصصی ایشان مشاهده میشود که ایشان اطلاعات اندکی در خصوص دریاچه اورمیه دارند. گو یا ایشان نمیدانند که حجم دریاچه اورمیه در حالت فعلی کمتر از ده درصد حجم اولیه دریاچه هست و چیزی نزدیک به بیست ملیارد متر مکعب آب برای تامین تراز نرمال آن لازم است. اینکه بخاطر بارش های موقت فصلی چند سانتیمتری تراز آب بالا آمده است دوای هیچ دردی نیست و چه زود خانم متخصص ما به این نتایج رضایت بخش رسیده اند که از بی خبری مردم شاکی شده اند
خواننده محترم
کوچکترین ادعایی مبنی در تخصص در حوضه دریاچه ارومیه برای اینجانب متصور نباشید، مطلب فوق نیز نه شکایت از بیخبری مردم است و نه صد البته بیان اینکه افزایش تراز میتواند تاثیری در احیا دریاچه ای که زمانی مساحتش حدود ۵ هزار کیلومترمربع بوده، داشته باشد در حالی که همه میدانیم دریاچه سطح پایینتر از ۱۰۰۰ کیلومتر (دقیقاً ۷۰۰ کیلومترمربع) را تجربه کرده.
بنده به عنوان یک فرد غیرمتخصص اینقدری میدانم که مادامیکه تراز آبی دریاچه ارومیه با سطحی بیش از ۱۲۷۴.۱ متر از سطح دریاهای آزاد در نوسان باشد، این دریاچه میتواند به عملکرد اکولوژیکی خود برای حفظ تنوعزیستی ادامه دهد. اینقدری هم ریاضی خواندهام که متوجه باشم هنوز نمیتوان انتظار بازدهی اکولوژیک از دریاچه داشت همان پارسال که پس از بارندگیها ارتفاع دریاچه به ۱۲۷۰.۴۸ متر بالاتر از سطح دریاهای آزاد رسید و تنها حدود ۱۰ الی ۱۵ سانت جبران نشان داده شد هم مثل الان شما بدبین نبودم با وجود اینکه آنزمان هم دریاچه بیشتر از ۳.۵ متر کم داشت تا به حداقل تراز اکولوژیک برسد.
تنها نکتهای که از اینهمه بدبینی شما متوجه نمیشوم این است: وقتی مشاور ارشد پروژه احیا تالابهای ایران، دکتر مایک موزر معتقدند، بارندگیهای اخیر تنها گواه روشنی بر این واقعیت غیرقابل انکار است که چنانچه رویکرد جامع مدیریتی در کل سطح حوضه آبریز و نه صرفاً خود دریاچه ارومیه پیاده شود، امکان بازگشت به شرایط طبیعی وجود دارد. شما مشکلی دارید؟ یا احیاناً نسبت به ایشان تجربه بیشتری نسبت به احیا تالابهای بینالمللی در خود سراغ میبینید؟
با تشکر از مطلب شما ، سوال از شما اینه که آیا کامنت آقای دیکاپریو ودیده شدنش توسط مردم دنیا ، وشاید توجه جهانی به دریاچه اورمیه، اینقدر ناراحت کنندست ? آیا ما فقط همیشه ترانه معروف
همه چی آرومه ، ما چقدر خوشحالیم رو سر بدیم ?
این همه سال به این دریاچه ظلم و بی توجهی شده
حالا یک کامنت یک آدم معروف که شاید عرض میکنم شاید باعث کمک به این دریاچه یا حتی شناخته شدن آن به مردمی که حتی اسمی از اون رو نمیدونستندبشه اینقدر ناراحت کنندس عایا
سلام و روز بخیر
جواب سوال شما این است که خیر ، اتفاقا نوشته ایشان نمونه یک دغدغه محیط زیستی بسیار خوب و کاملا مثبت است تنها مساله اینجاست که آیا حتما باید کسی مثل آقای دی کاپریو یا یک شخصیت مشهور خارجی بگوید که حال ارومیه خوب نیست تا ایرانیان یاد ارومیه بیفتند؟ سالهاست که کارشناسان محیط زیست در مورد این دریاچه هشدار داده اند، آیا همه این هشدارها جدی گرفته شده؟ مشکل چاه های غیرمجاز، عدم تامین حقابه، کشت محصولاتی که نیاز فراوان به آب دارند و … حل شده؟
همه اینها یه طرف در عین اینهمه مشکل جنبه های مثبت را هم دیدیم؟ اصلا میدانیم که همین جنبه های مثبت یعنی هنوز دریاچه حیات دارد یعنی میتوان آن را احیا کرد؟ یعنی فردا دیر است را میدانیم؟ کی ها قرار یاد ارومیه بیفتیم ما … فقط وقتی یک شخصیت معروف جایی کامنتی میگذارد، یاد ارومیه میفتیم؟
ممنون از مجله دیجی کالا که همیشه بروزه !
بسیار عالی
چند روز قبل خبر اینستاگرام دی کاپریو ، خبر خوشحال کننده ۴ یا ۵ برابر شدن مساحت دریاچه ارومیه رو خونده بودم.
به به
با افتخار میتونم بگم یکی از بهترین مطالبی بود که تا حالا تو دیجی دیدم و شاید بهترینش
شاید برخی فکر کنن که دریاچه و وضعیتش به ما چه ربطی داره و …
ولی یک روزی خاکش میره تو چشم همین افراد. اونم خاک شور
بحث سیاسی نمیخوام بکنم ولی واقعا مشکل ما احیای دریاچه اورمو هستش نه کم آبی زاینده رود یا خلق دریاچه چیتگر
ممنون از توجه شما به مطلب
در هر صورت احیا کلیه تالابها در هر حوضه اهمیت خاص خود را دارد و از این نظر کوچکترین تفاوتی بین تالابهای بزرگ یا کوچک نیست.
با تشکر