علی‌اکبر صالحی از رازهای علمی توافق هسته‌ای پرده برداشت

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۱ دقیقه

بهمن ماه سال گذشته، مذاکرات هسته‌ای میان ایران و  گروه ۵+۱ به بن‌بست خورده بود. با این‌که هر دو طرف به توافقاتی رسیده بودند، اما سر جزییات با هم کنار نمی‌آمدند. نظر مذاکره‌کننده‌ها برسر محدودیت‌هایی که قرار بود روی بخش تحقیق و توسعه‌ی ایران و سانتریفوژهایی که برای غنی‌سازی اورانیوم استفاده می‌شدند، یک‌سان نبود. ایران که در برابر مذاکرات مانع‌ می‌دید ، از دانشمند هسته‌ای عالی‌رتبه‌ی‌‌اش‌، «علی اکبر صالحی»، مدیر سازمان انرژی اتمی ایران (AEOI) خواست تا در مذاکرات شرکت کند.

در مصاحبه‌ای که نشریه‌ی Science در دفتر سازمان انرژی اتمی ایران در تهران انجام داده است، علی‌اکبر صالحی (رییس سازمان انرژی اتمی ایران)، به این موضوع اشاره کرد که یکی از شرایط‌اش برای گفتگو این بود که «ارنست مونیز»، وزیر انرژی آمریکا،  هم دقیقا در مقابل او پشت میز مذاکره بنشیند. مذاکره‌کننده‌های آمریکایی هم این شرط را پذیرفتند. مذاکرات برای هفته‌ها بین این دو فیزیک‌دان، که هر دو  دانش آموخته‌ی دانشگاه تکنولوژی ماساچوست (MIT) بودند ادامه ‌پیدا کرد. هر دو نفر به حل موانع فنی مذاکرات کمک کردند. سرانجام هم ماه گذشته ایران و گروه ۵+۱ به توافقی جامع برای جلوگیری از ساخت سلاح اتمی رسیدند. در جریان این توافق ایران موفق شد تحریم‌هایی که به دلیل برنامه‌های هسته‌ای‌اش وضع شده بود را به صورت مرحله‌ای حذف کند. این توافق راه را برای گسترش سریع همکاری‌های علمی با ایران در بخش‌هایی مثل هم‌جوشی هسته‌ای، اخترفیزیک و هم‌چنین درمان سرطان با استفاده از ایزوتوپ‌های پرتوزا را باز نگه می‌دارد.

کنگره‌ی آمریکا و مجلس شورای اسلامی ایران، فعلا مشغول مطالعه و بررسی توافق انجام شده هستند. از سوی دیگر مجامع عمومی در برابر این توافق موضع‌گیری‌های خودشان را دارند. هفته‌ی گذشته، ۲۹ فیزیک‌دان مطرح آمریکایی نامه‌ای به رییس جمهور این کشور نوشتند و از قوانین دقیق و محکمی که در توافق به آن‌ها اشاره شده بود، تشکر کردند. با این ‌وجود، وزیر دفاع آمریکا در مصاحبه‌ی چند روز پیش‌اش با هفته نامه‌ی اشپیگل (Der Spiegel) توافق با ایران را «اشتباهی تاریخی» توصیف کرد؛ اشتباهی که امکان تبدیل شدن ایران به کشوری مجهز به سلاح هسته‌ای را فراهم می‌کند.

قاب عکس‌هایی از پنج دانشمند هسته‌ای ایران که به قتل رسیده‌اند در دفتر کار صالحی آویخته شده است؛ روی میز دفترش هم دسته ‌گلی از رزهای قرمز ‌به‌چشم می‌خورد. صالحی می‌گوید مرگ دانشمندان هسته‌ای ایران، به جای این‌که جلوی پیشرفت برنامه‌های هسته‌ای را بگیرد، به آن جلوه‌ی پررنگ‌تری بخشیده است‌. او تاکید می‌کند که برنامه‌ی غنی‌سازی ایران، فقط برای تولید سوخت برای راکتورهای غیرنظامی بوده است.

خاطره‌انگیزترین لحظه‌ای که با «مونیز» در طول مذاکرات داشتید، ‌کدام بوده؟

اولین باری که هم‌دیگر را از نزدیک دیدیم، حس کردم که مدت‌هاست یک‌دیگر را می‌شناسیم. یکی از لحظات مهم، آخرین روزهایی بود که در وین بودیم و از مونیز پرسیدم: “خبری از پروفسور مجید کاظمی دارید؟”. او در MIT مهندسی هسته‌ای تدریس می‌کند. روز بعد، مونیز پیش من آمد و گفت: “خبر بدی برای‌ات دارم.” در ابتدا تصور کردم خبر بد درباره‌ی مذاکرات است. گفتم: “چه خبری؟” او هم گفت: “مجید امروز درگذشت.” گفتم: “دیروز درباره‌اش صحبت می‌کردیم و گفتید که حال‌اش خوب است و هنوز هم کار می‌کند.” او ‌پاسخ داد: “بله، در چین مشغول ارایه‌ی کنفرانس‌ علمی بود که ناگهان سکته‌‌ی قلبی کرد و درگذشت.” از مونیز خواستم اگر می‌تواند شماره‌ی تماسی از خانواده‌اش برای‌ام پیدا کند. با خانواده‌اش تماس گرفتم و مراتب تاسف‌ام را با آن‌ها ‌درمیان گذاشتم.

ما هم‌دیگر را به‌واسطه‌ی همین دوستان مشترک می‌شناختیم. طبیعی بود که او بخواهد به دنبال منافع کشورش باشد. ولی این موضوع مانع از منطقی بودن‌مان نمی‌شد. تلاش کردیم منطقی و منصفانه رفتار کنیم. هم‌دیگر را می‌فهمیدیم. محدودیت‌هایی که داشت را درک می‌کردم. او هم محدودیت‌های من را درنظر داشت. برای همین می‌توانستیم پیش‌روی کنیم.

علی‌اکبر صالحی به این موضوع اشاره کرد که یکی از شرایط‌اش برای گفتگو این بود که «ارنست مونیز»، وزیر انرژی آمریکا،  هم دقیقا در مقابل او پشت میز مذاکره بنشیند.

شما و مونیز چگونه به طرفین مذاکره تبدیل شدید؟

حدود یک سال و نیم بود که مشغول می‌کردند و موفق نشده بودند پیشرفت کنند. در بهمن ماه، مقامات احضارم کردند. یکی از مسوولان گفت: “علی، باید به مذاکرات بپیوندی.” من هم گفتم: “شوخی می‌کنی. من چه کاری می‌توانم انجام بدهم؟ ظریف تمام تلاش‌اش را کرده است. چه کار بیش‌تری از من بر می‌آید؟” بحثی طولانی داشتیم و من گفتم: “از نظر سیاسی اگر من وارد مذاکرات شوم و مذاکرات به شکست منجر شود، تمام مسوولیت‌اش روی دوش من خواهد بود.”

ولی آن‌ها اصرار کردند. من هم گفتم: “می‌روم، اما به این شرط که همتای من هم شرکت کند.” آن‌ها هم گفتند: “همتای تو چه کسی است؟” گفتم: “وزیر انرژی آمریکا” برای بار اول بود که اسم این وزارتخانه را می‌شنیدند. گفتم: “اگر او بیاید، من هم خواهم آمد. اگر او حاضر نشود، من هم نمی‌آیم.”

طرف ما با «وندی شرمن»، مذاکره‌کننده‌ی ارشد آمریکا تماس گرفت و گفت که قصد دارند ‌من را در مذاکرات شرکت دهند؛ اما به این شرط که وزیر انرژی آمریکا هم به مذاکرات بپیوندد. پس از چند ساعت، شرمن تماس گرفت و پاسخ داد که‌: “ما از این موضوع استقبال می‌کنیم و مونیز را به‌همراه‌مان می‌آوریم.” من هم پس از این‌که خبر آمدن‌اش را شنیدم، حاضر شدم در مذاکرات شرکت کنم. [نشریه ساینس تاکید می کند که با سخنگوی وزارت انرژی آمریکا تماس گرفته‌اند و او ‌سخنان صالحی را تایید کرد.]

تصور می‌کردم می‌خواهم به ماموریتی غیرممکن بروم. خیلی خوشحال‌ام که نتیجه، همه‌ی ما را خوشحال کرده است. بله، محدودیت‌هایی هم وجود دارد. اما این محدودیت‌ها چه هستند؟ از دیدگاه آمریکا، برای جلوگیری از فعالیت‌های غیرصلح‌آمیز پیش روی‌مان قرار داده شده‌اند. ما هم هرگز فکر فعالیت‌های غیرصلح‌آمیز را در سر نداشته‌ایم؛ چون دنباله‌روی فتوای رهبر معظم‌ ایران هستیم. گفتیم مهم نیست چه تعداد محدودیت می‌گذارید. بروید به مردم‌تان بگویید که در اهداف‌تان برای جلوگیری از تولید سلاح هسته‌ای ایران موفق بوده‌اید.

می‌گویند که شما روابطی نزدیک با رهبر عالیقدر ایران، سید علی خامنه‌ای، دارید. شما اعمتاد او را جلب کرده‌اید. آیا این موضوع به شما اجازه‌ی مانور بیش‌تری در مذاکرات داد؟

نمی‌گویم که رابطه‌ی خاصی داریم. اما مقام معظم رهبری، من را می‌شناسند؛ چون مسوولیت‌های دولتی مختلفی را از زمان شروع انقلاب داشته‌ام. ریاست یک دانشگاه را هم برعهده داشته‌ام. برای دو بار معاون وزیر علوم بوده‌ام. خوشحال‌ام که ایشان به من اعتماد دارد. اگر چیزی در موضوع هسته‌ای بگویم، که درباره‌ی موضوعات فنی ‌باشد، ایشان حرف من را به عنوان سخن آخر و تصمیم‌گیرنده قبول می‌کند.

یکی از بحث برانگیز‌ترین موضوعات مذاکرات، تحقیق و توسعه روی سانتریفوژهای پیشرفته بود. از دیدگاه شما قبول چه چیزی سخت بوده؟

زمانی که مذاکره می‌کنید، هر گروهی دنبال این است که برای خودش سهم بیش‌تری بگیرد. این موضوع کاملا طبیعی است. آمریکایی‌ها گفتند: “اگر هیچ نوع تحقیقی روی سانتریفیوژها انجام نشود، خیلی خوشحال می‌شویم.” ما هم گفتیم: “ما خوشحال نمی‌شویم. متوجه هستیم که شما نگرانی‌هایی دارید. بیایید چگونگی کم کردن این نگرانی‌ها را بررسی کنیم.” هیچ طرفی به نقطه‌ی ایده‌آلی که می‌خواست نرسید. هر دو در میان به توافق رسیدیم.

در حال حاضر با ITER در سطح علمی کار می‌کنیم. اما می‌خواهیم در بخش اجرا هم با آن‌ها هم‌کاری بیش‌تری داشته باشیم.

ولی سرعت برنامه‌تان کندتر شد؟

بله. اگر این اجازه را به ما می‌دادند، احتمالا در هشت سال می‌توانستیم آبشاری از ۱۶۴ (سانتریفوژهای پیشرفته‌ی IR8) داشته باشیم. این محدودیت بزرگی برای ما نیست، اما طرف مقابل را راضی می‌کند. برای همین هم قبول کردیم. البته می‌توانست بهتر باشد؛ اگر آبشار بزرگ‌تری داشتیم، آن وقت حتی می‌شد نه‌تنها ساختار مکانیکی ماشین‌های‌مان را بلکه مراحل غنی‌سازی را هم بازرسی کنند.

به این موضوع به‌عنوان یک محدودیت نگاه نمی‌کنیم. در نهایت درباره‌ی تحقیق و توسعه می‌گویم که محدودیت‌هایی که پذیرفته‌ایم‌، واقعا محدودیت نیستند.

پس موضوع خاصی دربار‌ه‌ی تحقیق و توسعه نیست که به‌خاطر مذاکرات مجبور به کنار گذاشتن‌اش شده باشید؟

تصور نمی‌کنم. روی ماشین‌های مختلف پیشرفته‌ای کار خواهیم کرد. روی IR8 و روی IR6 کار می‌کنیم. این دو کاندیداهای ما هستند که می‌توانند نیازهای‌مان را برای تولید کافی ظرفیت غنی‌سازی سالانه راکتور بوشهر تامین کنند. تا ده سال آینده، دو راکتور برق دیگر هم به بوشهر اضافه خواهیم کرد. اما با استفاده از سانتریفوژها، در ۱۵ سال به نقطه‌ای می‌رسیم که نیاز سوختی این راکتورها را تامین خواهیم کرد.

مذاکره‌کننده‌های آمریکایی درباره‌ی روش‌های دیگر غنی‌سازی نگرانی‌هایی داشتند. مثل غنی‌سازی توسط لیزر. آیا ایران به دنبال این روش‌ها بوده؟

خیر. پیش‌تر غنی‌سازی‌هایی با استفاده از لیزر انجام داده بودیم. با هماهنگی سازمان بین‌المللی انرژی اتمی دستگاه‌های آن را از بین بردیم.

«سیگفرید هکر»، مدیر سابق آزمایشگاه «لوس آلاموس» به من گفت که از این‌که ایران ممنوعیت مطالعه روی اورانیم و پلوتونیوم فلزی را قبول کرد، غافلگیر شده است. چون این‌ها فقط برای ساخت سلاح هسته‌ای استفاده نمی‌شوند.

بله. در این باره بحثی طولانی در مذاکرات ‌داشتیم. برای مثال می‌توان از فلز تخلیه شده‌ی اورانیوم به عنوان پوشش استفاده کرد. من اصرار داشتم که باید اورانیوم تخلیه شده را در لیست ممنوعیت‌ها قرار ندهیم. سپس یکی از طرف‌های مقابل گفت که مجبور هستند به مسوولان رده بالا بگویند که تمام راه‌ها را برای ساخت سلاح بسته‌اند و یکی از این راه‌ها، تولید فلز است. مذاکره‌کننده‌ها گفتند اگر تولید فلز را برای ده سال کنار بگذارید، خیال آن‌ها راحت‌تر می‌شود. من هم نهایتا قبول کردم. نمی‌خواهیم اورانیوم را تا ۹۰ درصد غنی‌سازی کنیم؛ برای همین هم اورانیوم ۹۰ درصد غنی‌سازی شده نداریم که به فلز تبدیل کنیم. به‌همین خاطر هم گفتیم که اگر در این مدت اورانیوم تخلیه شده نیاز داشتیم، از ۵+۱ درخواست خواهیم کرد. این موضوع کاملا قابل درک است. اما ما فلز تولید نخواهیم کرد. ما بازفرآوری انجام داده‌ و پلوتونیوم تولید کرده‌ایم. به IAEA هم در این باره گفتیم. این موضوع مربوط به سال ۲۰۰۳ است.

پلوتونیوم تولید کردید؟

به مقدار خیلی کم؛ بعد هم تولیدش را متوقف‌ کردیم. در حال حاضر تمام آن زیر نظر آژانس انرژی هسته‌ای است. دیگر نیازی به تولید فلز نداریم. چون استفاده‌ای برای آن و مواد سازنده‌اش را نداریم.

همان‌طور که در متن توافق آمده، تاسیسات غنی‌سازی فوردو به یک مرکز تحقیقاتی بین‌المللی تبدیل خواهد شد. برخی از تحلیل‌گران گفته‌اند که این مکان برای تحقیقات علمی کوچک است. شما چه فکری می‌کنید؟

گفتن‌اش بدون بررسی راحت نیست. باید با همکاران‌ام و هم‌چنین با همکاران ۵+۱ مشورت و بررسی کنم. باید در زمان مناسب‌تری درباره‌اش صحبت کنیم. فعلا هم که در جریان مذاکره نیستیم.

شما دانشمندانی روسی داشتید و آن‌ها قرار است به انجام تغییراتی روی سانتریفوژهای اورانیوم برای تولید ایزوتوپ‌های پایدار به شما کمک کنند.

بله، همین‌طور است. فوردو دو بخش دارد. قسمتی از یکی از بخش‌ها به ایزیوتوپ‌های پایدار اختصاص داده شده است. سر این موضوع به توافق رسیده‌ایم.

کدام ایزوتوپ‌ها را مشخص کرده‌اید؟

ایزوتوپ‌های مختلفی برای تولید وجود دارند؛ از ایزوتوپ‌های سبک گرفته تا ایزوتوپ‌های سنگین. باید آزمایش‌هایی برای بررسی امکان تولید آن‌ها انجام دهیم. اگر بخواهیم ایزتوپ‌های خیلی سبک تولید کنیم، تغییراتی که باید انجام دهیم بسیار اساسی خواهند بود. برای ایزوتوپ‌های سنگین، تغییرات زیادی لازم نداریم. پروژه به‌زودی آغاز خواهد شد. «ایریدیوم» می‌تواند یکی از کاندیدها باشد. یا ایزوتوپی در همین محدوده‌ی وزنی.

فرانسه پیشنهاد قرار دادن یک شتاب‌دهنده‌ی خطی کوچک را داده است. چه کاری می‌توانید با آن انجام دهید؟

بله، درباره‌ی یک شتاب‌دهنده صحبت کرده‌اند. اما هرگز با آن‌ها درباره‌ی جزییات‌اش صحبت نکرده‌ایم.

فوردو یک سایت نظامی است. آیا ارتش می‌تواند به راحتی آن‌جا را ترک کند؟

آن‌جا توسط ارتش کنترل نمی‌شود. چند دهه‌ قبل، ارتش از آن برای ذخیره‌ی مهمات استفاده می‌کرد.

کنگره‌ی آمریکا و مجلس شورای اسلامی ایران، فعلا مشغول مطالعه و بررسی توافق انجام شده هستند.

توافق انجام شده، ایران را به شرکت در پروژه‌ی ITER (راکتور گرما هسته‌ای آزمایشی بین‌المللی) فراخونی کرده است. این ایده چگونه مطرح شد؟ آیا ایران برنامه‌ی تحقیقات هم‌جوشی دارد؟

بله. نزدیک همان‌جایی که نشسته‌اید، سه «توکاماک» داریم. یکی از کشورهای پیشرو در غرب آسیا هستیم که روی هم‌جوشی کار می‌کنیم. بار دوم است که من ریاست سازمان انرژی اتمی را بر عهده گرفته‌ام. در دوره‌ی قبلی‌، هم‌جوشی را هدف اصلی‌مان قرار داده بودیم. به آن بالاترین اولویت را داده بودیم، چون هم‌جوشی منبع آینده‌ی انرژی است.

هم‌کاری ایران در ITER را چگونه می‌بینید؟

آماده‌ی ارایه‌ی سهم خود در این هم‌کاری هستیم. در حال حاضر با ITER در سطح علمی کار می‌کنیم. اما می‌خواهیم در بخش اجرا هم با آن‌ها هم‌کاری بیش‌تری داشته باشیم.

سازمان انرژی اتمی ایران چند سال پیش شاهد دوره‌های تاریکی بود. زمانی که پنج دانشمند هسته‌ای به قتل رسیدند.

بگذارید درباره‌ی «مسعود علی‌محمدی»، یکی از این دانشمندها بگویم. بیست و پنج سال پیش، زمانی که مدیر دانشگاه تکنولوژی شریف بودم، اولین برنامه‌ی Ph.D. فیزیک را در ایران آغاز کردیم. علی‌محمدی اولین دانشجوی دکترا بود.

آیا مرگ آن‌ها روی همکاری‌های بین‌المللی سایه‌ای انداخته است؟ منظورم این است که آیا دانشمندان با کار کردن با دانشمندان خارجی مشکلی دارند؟

خیر. ما در کشورمان مشخصه‌ی خیلی خاصی داریم. با توجه به این‌که مسلمانیم، برای هر نوع سرنوشتی هم آماده هستیم؛ چون به آن مثل یک زندگی از دسته رفته نگاه نمی‌کنیم. به شهادت رسیده‌ایم و به ابدیت ایمان داریم.

برای مردم ما، قبول کردن چنین چیزهایی راحت است. منظورم این است که این موضوع هیچ موانعی برای فعالیت‌های هسته‌ای‌مان تولید نکرده. در واقع انگیزه را هم وارد این بخش کرده است؛ طوری که پس از قتل‌ها، خیلی از دانشجویان که در رشته‌های دیگر تحصیل می‌کردند، به علم هسته‌ای تغییر رشته دادند.

ترور‌ها انگیزه‌بخش بودند؟

بله. تصور می‌کردند که می‌توانند جامعه‌ی علمی ایران را وحشت‌زده کنند. فکر کردند با تهدید، از آن راه عقب خواهیم کشید. اما این کار را نکردیم.

می‌خواهید به چه عنوانی شما را بیاد بیاورند؟
کسی که برای انسان‌ و انسانیت کاری مفید انجام داد. همین.

منبع: Science Mag



دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما
X