وقتی قهرمانهای Marvel و DC به جان هم میافتند
با شروع به کار «DC» برای ساخت دنیایی سینمایی همانند «Marvel»، به نظر میرسد که این دو کمپانی بزرگ کمیک قرار است برای چند سالی باکسآفیس را در اختیار خود بگیرند و این برای طرفداران حقیقی، فوقالعاده خواهد بود. اولین چیزی که توجه ما را جلب میکند، این است که شاید ما تا چند سال آینده، تقریبا هر ماه یک فیلم کمیکی ببینیم!. اما زمانی که تمام این داستانهای اصلی بر روی پرده سینما بروند، آیا زمان آن خواهد رسید که این دو کمپانی بایکدیگر همکاری کرده و چیز بزرگتری را ارائه دهند؟ در تاریخ کمیک که این همکاری را دیدهایم، پس چرا بر روی پردهی سینما شاهد آن نباشیم؟ در ادامه به معرفی کراساورهایی بین شخصیتهای «DC» و «Marvel» میپردازیم که واقعا دوست داریم فیلمی برایشان ساخته شود.
«بلید» در برابر «بتمن»
کلید یک کراساور کمیک بوکیِ خوب، در رعایت تعادل، سبک و فضا نهفته است. شما نمیتوانید «بتمن» را در مقابل «هالک» قرار دهید؛ به این خاطر که هیچ یک از مخاطبان نمیتوانند باور داشته باشند که «بروس وین» حتی از یک مشتِ غول بزرگ، خشمگین و سبز رنگی به نام هالک جان سالم به در ببرد. به علاوه ما تنها در شرایطی دوست داریم قهرمانان را بعنوان دشمن یکدیگر ببینیم که آنها بعد از گرد و خاک کردن و زهرچشم گرفتن، همتیمی شوند و به سراغ دشمن اصلی داستان بروند. برای اینکار، شما به شخصیتهای مشابه و تکاملی نیاز دارید؛ به همین جهت بلید و بتمن که همانند دو خفاش در یک شنل هستند، کاملا برای یکدیگر مناسب به نظر میرسند.
بتمن و بلید هر دو بر مهارتهای تاریکی در فیلم تسلط دارند و در دنیایی شوم با وجود آدمبدهایی جدی زندگی میکنند که حاضرند تا سرحد مرگ کتک بخورند!. دشمنان بلید، ماورای طبیعی هستند، در حالی که بتمن با قاتلانی دیوانه سر و کله میزند، اما هیچ کدام تا به حال در روشنایی روز قدم نزدهاند!. داستان جالبی خواهد بود اگر این دو بایکدیگر دشمنی و جنگ داشته باشند؛ تا زمانی که متوجه شوند باید با دشمن اصلی داستان، برای مثال «مترسک» (Scarecrow) و پدر خون آشام بلید یعنی «لوکاس کراس» مواجه شوند. فیلمهای «ددپول» و «بلید» ثابت کردهاند که فیلمهای کمیکی تاریک و با درجهسنی «R»، فروش خوبی خواهند داشت و اضافه شدن بتمن در این دست فیلمها هم میتواند یک فیلم اکشن خیرهکننده را ارائه دهد.
«سوپرمن» در برابر «جین گری»
مشکل سوپرمن این است که او برای مدت زیادی سوپرمن باقیمانده. او درواقع فناناپذیر است پس اهمیتی ندارد که وی در برابر چه دشمنی قرار میگیرد، چون در هر صورت هیچ فشاری به روی سوپرمن نخواهد بود. حتی زمانی که او در کمیک کشته شد، نویسندگان دوباره او را به ماجرا برگرداندند و این اتفاق موجب شد تا دیگر بیم و هراسی برای مبارزاتی که سوپرمن در آینده در آنها حضور خواهد داشت، وجود نداشته باشد؛ چون به هر حال میدانید که اتفاقی برایش نمیافتد و در کل نگران او نخواهید بود. اگر تنها یک نفر در دنیای مشترک «DC» و «Marvel» وجود داشته باشد که واقعا بتواند پشت مرد پولادین را به خاک بمالد و زمانی که این کار را میکند به سمت مسخرگی هم نرود، آن کسی نیست جز «جین گری» ملقب به «فینکس». جین گری دارای قدرتهای فینکس (ققنوس) بوده که اساسا از قدرتهای آفرینش کیهانی برخوردار است. «فینکس» تظاهر جاودانه و فناناپذیر از نیروهای خود زندگی است. تمام دنیایِ «DC» را هم که کنار یکدیگر بگذارید، باز هم کار سختی برای ایستادگی در مقابل جین گری خواهند داشت.
«ثور» در برابر «واندروُمن»
بهترین تطابق بین این دو دنیا، مقابلهی ثور و واندروُمن است. به جنگ واداشتن یک نیمهخدا در برابر یک خدا، حتی بهترین کراساور بین «DC» و «Marvel» خواهد بود. هر دو قهرمان دارای ادب و تعهد به وظیفهشان بوده، هر دو از خدایان بزرگ و اسطورههای یونان باستان هستند و از عزت و شرافت هم بهره بردهاند. ثور و واندرومن هر دو دارای قدرت زیادی هستند و دیدن سوء تفاهم و دشمنی آنها بینظیر خواهد بود. دشمنان مناسب برای این کراساور، میتوانند دو شخصیت «لوکی» (Loki) و «کیرکه» (Circe) باشند که باتوجه به قدرتهای مشابهشان قطعا همکاری خوبی در کنار هم به نمایش خواهند گذاشت. تصور کنید واندرومن و ثور درگیر دشمنی با یکدیگرند تا زمانی که متوجه میشوند چه کسانی دشمن اصلی هستند و بوم! زمان همتیمی شدن فرا رسیده است!
«ددپول» در برابر «دثاستروک»
این مورد با توجه به موفقیت فیلم ددپول، کاملا بدیهی است که یک کراساورِ عالی خواهد بود. دثاستروک برای مدت زیادی است که به عنوان شخصیتی شناخته میشود که «راب لایفلد» از روی آن کپی کرده و ددپول را ساخته، پس چرا نباید این دو شخصیت را مقابل یکدیگر قرار داد؟ هر دو از روی عجله تصمیمگیری میکنند و با اینکه ددپول به نظر میرسد دارای قابلیتها و مهارتهای بالایی است، اما نباید دثاستروک را در فنون رزمی دست کم بگیرد. تصور کنید که دیوانگی و تاحدی فناناپذیری ددپول، در برابر فردی سنگدل و باهوش که اگر مجبور باشد حتی میتواند جلوی سوپرمن هم قرار بگیرد، چقدر هیجانانگیز و بینظیر خواهد بود. با توجه به این که ددپول دارای رفتاری دیوانهوار و مسخره است، قرار گرفتن وی در وضعیتی کاملا جدی که توسط تهدید یک دشمن مرگبار به وجود آمده، قطعا سبک و فضای فوقالعادهای را به وجود خواهد آورد. از آنجایی که او در برابر حریفی همانند خودش قرار گرفته، به معنای واقعی این همان داستان دیوانهوار و خرابکارانهای است که ددپول باید در آن حضور داشته باشد، که البته زمینههای جدیتری هم در آن دیده میشود و فضای فیلم را از کمدی بودن دور میکند.
«کتوُمن» در برابر «بلک ویدو»
چند سالی است که ناراحتی و اعتراضهایی برای وجود تبعیض جنسیتی حاکم بر فیلمهای جاری و بازاریابی؛ و همچنین عدم وجود یک فیلم ابرقهرمانی متمرکز بر یک قهرمان زن، دیده میشود. بروید و اسباب بازیهای «اونجرز» را بگردید و از اینکه نتوانستید «بلک ویدو» را در میان آنها بیابید تعجب نکنید. با اینکه قرار است فیلمی از «واندرومن» در آینده اکران شود، اما آیا به نظرتان این کافی است؟ البته که نه. چه فیلم بهتری غیر از فیلمی با وجود دو خانوم بزن بهادر در دو دنیای «DC» و «Marvel» برای جلب توجه طرفداران سراغ دارید؟ با پیشینه بلک ویدو در زمینهی جاسوسی و همچنین کتومن در مهارت دزدی، شما بهترین زمینه برای ساخت فیلمی اکشن و هیجانانگیز در مسیر مجموعه فیلمهای «ماموریت غیرممکن» (Mission: Impossible) خواهید داشت که البته دارای رگههایی از ابرقهرمانی هم هست. این داستان میتواند ترکیب جذابی از توطئهچینی و اکشنهای بینظیر نظامی و به اصطلاح بزن بزن باشد!. علاوه بر این لازم نیست که قدرتهای ماورایی هم در طول فیلم وجود داشته باشد؛ البته به جز برای یک دشمن مشترک، برای مثال «Poison Ivy» که در هر دو دنیای «DC» و «Marvel» وجود دارد.
«دارک کلاو»
با اینکه این مورد با بقیه فرق دارد، اما باید در این لیست وجود داشته باشد. در سال ۱۹۹۶، «Marvel» و «DC» بایکدیگر ادغام شدند تا کمیکهایی ترکیبی را برای مدتی محدود منتشر کنند. این تنها یک کراساور نبود بلکه یک آمیخته از دنیایی بود که شخصیتهای معروف هر دو کمپانی بایکدیگر ترکیب و به یک قهرمان تبدیل میشدند. برای مثال «اسپایدرمن» و «سوپربوی» ادغام و به «اسپایدر- بوی» تبدیل شدند و همچنین ترکیب «کاپیتان آمریکا» و «سوپرمن» هم در قالب «سوپر سولجر» حضور یافته بود. اما جالبترین مورد از این آمیختگیها، «بتمن» و «ولورین» بودند که در دل یکدیگر رفته و «پنجه تاریک» (Dark Claw) را به وجود آوردند.
دارک کلاو، داستان «لوگان وین» یتیم را روایت میکند که در پروژه «اسلحه-X» شرکت کرده و اسکلت بدنش با فلز «آدامانیتوم» پوشیده شده و طبیعت جهشیافتگی وی را رقم زده است. وقتی پروژه تعطیل شد، او در سراسر جهان سفر کرد که مهارتش را به عنوان یک مبارز و یک کارآگاه توسعه دهد تا بتواند با جرم و جنایت مبارزه کرده و انتقام مرگ پدر و مادر خود را بگیرد. هویت اصلی دارک کلاو را فقط همراه او یعنی «اسپارو» که ترکیبی از «رابینِ دنیای DC» و «جوبیلیِ دنیای Marvel» بوده، و همچنین دشمن کینهجوی وی یعنی «کفتار» (Hyena) که ادغامی از «جوکر» و «سیبرتوث» است، میدانند. بدیهی است که این داستان خیلی در کمیک طول نکشید، اما دیدن ولورین و بتمن در یک بدن به تنهایی هم فوقالعاده ارزشمند است و قطعا بلاکباستری شگفتانگیز را به ارمغان میآورد.
کراساور بین دنیای «DC» و «Marvel» تنها درصورتی شدنی است که ابتدا شاهد اختلاف قهرمانها و سپس همتیمی شدنشان برای مبارزه با یک دشمن مشترک باشیم. چون اگر اینطور نباشد، باز هم آن اختلاف دیرینه بین دیسی فنها و مارول فنها پیش میآید و هر کس قهرمان خود را قویتر میداند و میخواهد که او پیروز میدان باشد. یکی میگوید سوپرمن قویترین شخصیت کمیکی است و به تنهایی کل دنیای مارول را حریف است، دیگری هم در پاسخ میگوید یک تیر کریپتونایت به سویاش شلیک کنید تا حتی از جوانیهای کاپیتان آمریکا هم ضعیفتر شود! و این قضیه همچنان ادامه دارد… البته خدا کند داستان تا همینجا ختم شود و کسی پای «هیث لجر» فقید و «نولان» و سهگانهی معرکهاش را وسط نکشد!
منبع: Looper
مارول به گرد پای دیسی برسه توی رد پاش گیر میکنه
Marvel ارتشش زیاد تره هم قوی تر از DC هست💪💪💪
اگه با من موافق هستی نظر منو لایک کن
چنلن من داخل یوتویوب TY_SONPO جان هر کی منو ساب کن💚💚💚🇦🇫🇦🇫🇦🇫