واخان؛ روایت یک پارک ملی در یک کشور جنگزده
حملات یازده سپتامبر سال ۲۰۰۱، شعله جنگ را در افغانستان شعلهور ساخت. افغانستان جنگزده، سرزمینی غنی از منابع و چشماندازهای طبیعی خارقالعاده است که همچنان سودای حفاظت از طبیعت و پارک ملی را در سرمیپروراند. در این مقاله شما را با منطقه حفاظت شده واخان، یک اکوسیستم کاملا منحصر به فرد از این سرزمین آشنا خواهیم کرد.
کلید صلح در واخان
منطقه حفاظت شده واخان عرصهای پهناور شامل کوههای بلند و چندین هکتار علفزار طبیعی در قلب ارتفاعات شمال شرقی افغانستان است که در عین حال از تنوع زیستی باارزشی نیز برخوردار میباشد . از سال ۲۰۰۸ میلادی برنامههای مدیریتی متعددی در راستای حفاظت از این ذخیرهگاه تنظیم شد اما واقعیت این است که سابقه حفاظت از واخان به سالها پیش از این بازمیگردد.
واخان (Wakhan)، یک منطقه کوهستانی و بسیار ناهموار از پامیر، هندوکش و قراقروم (شن سیاه) است که در ایالت بدخشان افغانستان واقع شده است. مردم این منطقه به زبان خاص خود موسوم به واخانی صحبت میکنند و آداب و رسوم آنها نیز متفاوت است.
اگر بخواهیم از نظر موقعیت جغرافیایی تجسمی از این منطقه داشته باشیم، باید بگوییم که واخان در بخش انتهایی شمالشرقی افغانستان واقع شده و در گذشته هم کریدوری بوده که مسافران را از حوزه تاریم (Tarim Basin)، غرب جمهوری خلق چین به بدخشان افغانستان میآورده.
دولت افغانستان در سال ۲۰۱۴ میلادی عنوان کرد که واخان پس از بند امیر بامیان عنوان دومین پارک ملی این کشور را به خود اختصاص خواهد داد. در این منطقه دورافتاده و بکر افغانستان هزاران واخانی و عشایر قرقیز زندگی میکنند. آژانس حفاظت محیطزیست ملی افغانستان (National Environmental Protection Agency) این تصمیم را پس از مشورت مقدماتی با ساکنان این منطقه اتخاذ کرد.
مدیریت این پارک ملی همزمان با دولت افغانستان و جوامع محلی است و گونههای جانوری مانند پلنگ برفی، قوچ مارکوپولو، سیاهگوش (Lynx)، بز کوهی هیمالیایی و قوچ اوریال نیز در صدر برنامههای حفاظتی این پارک قرار دارند.
کارشناسان عنوان کردهاند که طرحهای حفاظتی این منطقه، طرحهایی هستند که نه تنها تابع الگوهای علمی روز میباشند بلکه در عین حال امکان مشارکت جوامع ساکن در مرزهای این پارک ملی را نیز فراهم ساختهاند.
مصطفی ظاهر مدیر آژانس حفاظت از محیطزیست ملی افغانستان معتقد است که این منطقه یکی از آخرین مناطق بکر نه تنها در افغانستان بلکه در روی کره زمین است که ارزش نگهداری و حفاظت را دارد.
مدیر آژانس در مصاحبهای که با مجله جغرافیای ملی (نشنال جئوگرافی) داشته، همچنین بر این موضع تاکید داشته که حفاظت از محیط زیست و حیات وحش میتواند ابزاری برای برقراری صلح و بالا بردن ظرفیت و توان افراد محلی باشد.
پیتر زاهلر (Peter Zahler) نماینده و معاون انجمن حفاظت از حیاتوحش(Wildlife Conservation Society) در بخش موسوم به برنامه آسیا که هماکنون نیز در حال همکاری با دولت افغانستان است، به نشنال جئوگرافی میگوید: «خوشبختانه دولت افغانستان متوجه اهمیت طرحهایی از این دست برای بازسازی منابع طبیعی شده و همین امر هم دامنه همکاریها را وسعت بخشیده است.»
با این وجود نباید فراموش کرد که تاسیس این پارک ملی وسیع با مساحتی در حدود یک میلیون هکتار، به نوعی مرهون موفقیت در اجرای طرح نخستین پارک ملی افغانستان یعنی بند امیر است. زاهلر در ادامه میگوید:«جوامع روستایی نزدیک بند امیر به شدت به این پارک علاقمند هستند چرا که پارک، زندگی آنها را دگرگون کرده است. توجهات گسترده گردشگران و مهمتر از همه ایجاد شغل برای مردم محلی، کاری است که نه تنها دولت افغانستان بلکه حتی مردم محلی را در اجرای این قبیل طرحها مصممتر میسازد بنابراین بخش مهمی از انگیزه مردم محلی در واخان را هم همین مساله زمینهسازی میکند. اکنون نیز مردم واخان مشتاق اجرای طرح جدید در منطقه خودشان هستند. خوشبختانه بسیاری از دانشمندان و متخصصان از این طرح استقبال کردهاند که این امر میتواند ضامن تحقیقات علمی بیشتر و مهمتر از آن حفاظت از گونهها و ذخایر ژنتیکی واخان باشد.»
تنوع ژنتیکی منحصر به فرد واخان
همان طور که پیشتر هم گفته شد، واخان یک کریدور زمینی و کوهستانی در شمال شرقی افغانستان است که از جنوب به مرز پاکستان، از شرق به چین و از شمال به تاجیکستان محدود میشود. سرچشمه رودخانه آمودریا تامین کننده آب این منطقه است اما مهمتر از آن تلاقی کوههای هندوکش و پامیر است که سبب شده تا تنوع جغرافیایی، گیاهی و جانوری خارقالعادهای در این منطقه رقم بخورد.
زاهلر که از سال ۲۰۰۶ میلادی در زمینه حفاظت از محیط زیست کشور افغانستان فعالیت میکند، درباره ویژگیهای خاص این منطقه میگوید: «واخان یک منطقه ایزوله و در عین حال بکر است چرا که کوهها و قلههای بلند از هر طرف همچون دژی آن را در برگرفتهاند. حیات وحش این منطقه به شکل خارقالعاده و تحسین برانگیزی متنوع است. واخان جایی است که در آن زیستگاه گرگ، سیاهگوش (لینکس) و خرس قهوهای از شمال با زیستگاه پلنگ برفی، سمور سنگی و گربه پالاس از جنوب یکی میشود. این منطقه در عین حال زیستگاه بزهای کوهی، روباههای قرمز، قوچ مارکوپولو (بزرگترین قوچ جهان و زیرگونه آرگالی (Argali or Mountain sheep)یا قوچهای کوهستانی با شاخهایی که طول آن گاه به ۲ متر میرسد، هم میباشد.»
زاهلر میگوید: «دورنمای افغانستان برای بسیاری از افراد یک کشور خشک و عاری از هر گونه جذابیت است اما باید به خاطر داشت که این کشور زیستگاه ۹ گونه از گربههای وحشی است. در حالی که به عنوان مثال، قاره آفریقا با آن وسعت و طبیعت مثالزدنیاش درست همین تعداد گونه گربهسان وحشی را در خود دارد. آیا این به نظر شما شگفتانگیز نیست؟»
لازم به ذکر است که در نواحی جنوبی صحرای آفریقا، پیشتر تعداد ۱۱ گونه از گربهسانان گزارش میشد اما پس از آن که شکارچیان یوزپلنگها و ببرها را مورد تهاجم گسترده خود قرار دادند، تعداد گونههای باارزش نیز به ۹ مورد کاهش پیدا کرد.
این همه در حالی است که کشور ما نیز به طور مشخص ۸ گونه گربهسان باارزش دارد که به ترتیب عبارتند از یوز آسیایی، پلنگ ایرانی، کاراکال، سیاهگوش (لینکس)، گربه وحشی، گربه جنگلی، گربه پالاس و گربه شنی. ایران در گذشته دو گونه بسیار ارزشمند خود یعنی ببر مازندران و شیر ایرانی را برای همیشه از دست داده و هماکنون نیز زنگ خطر جدی برای سایر گربهسانان به صدا درآمده است.
ارزشهای تاریخی پارک ملی
در پارک ملی واخان بیش از ۵۰ هزار نفر سکونت دارند و اغلب آنها نیز همان طور که گفته شد از قوم واخی و قرقیز میباشند. دادههای باستانشناسی حاکی از آن است که این منطقه از دوره پارینه سنگی تا به امروز گذرگاه بسیار مهم ارتباطی بوده، جالب این جاست که حتی جهانگردان نامآشنایی مانند مارکوپولو نیز از این کریدور ارتباطی به دلیل موقعیت جغرافیایی آن عبور کردهاند.
از آن جایی که طراحی پارک، مشارکتمحور است در نتیجه ساکنان این گذرگاه باستانی هم در پارک کماکان زندگی میکنند در حالی که حضور جوامع انسانی در اغلب پارکهای ملی مورد تایید نیست.
در این جا شاید لازم است که یک تعریف مختصر از پارک ملی ارائه شود: «پارکهای ملی نمونههای برجستهای از سیماهای زمینشناسی، بومشناسی، جغرافیایی و چشماندازها هستند که به لحاظ ملی حائز اهمیت میباشند. هدف از ثبت چنین عرصههایی نیز حفظ و نگهداری، حراست و حفاظت دائمی، انجام تحقیقات علمی و البته بهرهوری پایدار از نعمات خدادادی این عرصههای طبیعی به صورت اصولی میباشد.»
طراحی پارک واخان از ابتدا به این شکل بوده که امکان مشارکت مردم محلی را با دولت فراهم سازد. لذا هماکنون بسیاری از افراد جوامع محلی در قالب شغلهایی نظیر محیطبانی، پرسنل اداری و حتی مدیریتی به کار گرفته شدهاند.
زاهلر معتقد است که حتی این امکان به مردم محلی داده شده که در خارج از زمینهای این پارک بتوانند برای خود مسکن تهیه کنند. از آن جا که زمینهای این منطقه مرتفع است لذا کشاورزی در آن محدودیتهایی دارد و همین امر باعث شده که گرایش بیشتر به سمت دامپروری باشد و نه کشاورزی.
کارشناسان بر این باور هستند که طرح مدیریتی جامع پارک هنوز تکمیل نشده اما ایده اصلی کماکان مبتنی بر ایجاد بخشهای متعدد جهت ساماندهی کاربریهای گوناگون است. برخی قسمتهای واخان قرار است که صرفا ذخیرهگاه حیات وحش باشد و برخی قسمتهای دیگر هم با رعایت استانداردها به سایر کاربریها اختصاص داده خواهند شد.
خوشبختانه این منطقه با تهدیداتی همچون برداشت بیرویه چوب و الوار روبرو نیست و مهمترین دلیل آن هم این است که منطقه واخان بالاتر از خطر رویش درختان میباشد.
منظور از خط رویش درختان، ناحیه و یا یک خط فرضی در یک ارتفاع مشخص است که بالاتر از آن دیگر امکان رشد درخت وجود نخواهد داشت.
از سوی دیگر عدم مشاهده فعالیتهایی مانند کانکنی هم ریشه در دورافتادگی واخان دارد. اما با همه اینها نمیتوان تاثیرات منفی ناشی از حضور انسانها را در واخان نادیده گرفت. شکار غیرمجاز و چرای بیرویه از جمله آسیبهای ناشی از فعالیتهای انسانی هستند که واخان را تهدید میکنند. اما با این وجود باز هم کارشناسانی مانند زاهلر بر این باور هستند که تنها با مشارکت مردمی میتوان بر این مصائب غالب شد.
گردشگران در راه واخان
دادههای آماری حاکی از آن است که هر ساله بین ۱۰۰ الی ۳۰۰ گردشگر خارجی از منطقه واخان بازدید میکنند. واخان یکی از فقیرترین مناطق در یکی از آسیب دیدهترین کشورهای جهان است و علت تعداد اندک گردشگران این منطقه نیز همین موضوع است.
مردم واخان ناامید، افسرده و درماندهاند و حضور گردشگران حتی با این تعداد قلیل هم بر زندگی این مردم تاثیرگذار است. بدونتردید دسترسی محدود، یکی از مشکلات این منطقه برای جذب گردشگر است. گردشگران برای رسیدن به واخان میبایست از هفت خوان رستم عبور کنند.
یک سفر زمینی معمولی از کابل قریب یک هفته طول میکشد. با وجود راهاندازی فرودگاه، اغلب گردشگران هنوز هم به دلایل امنیتی ترجیح میدهند که از طریق تاجیکستان به واخان سفر کنند.
مجله جغرافیای ملی (نشنال جئوگرافی) در سال ۲۰۰۸ میلادی در بخش سفرهای ماجراجویانه، سفر به واخان را یکی از ۲۵ سفر خارقالعاده در دنیا توصیف کرد. به گفته زاهلر این پارک ملی میتواند زمینهساز ساخت راههای جدید و بالطبع ورود گردشگران بیشتر باشد که از این طریق حتی مردم منطقه هم منتفع شوند.
پیتر زاهلر در پایان سخنان خود میگوید: «خوشبختانه واخان به تازگی هیچ نوع ناامنی نداشته و طالبان هم نسبت به آن بیعلاقه هستند. اما با وجود همه این ناملایمات، مردم این منطقه فوقالعاده مهماننواز هستند. به هر شکل امنیت این منطقه منوط به حفظ ثبات و امنیت در کل افغانستان است. خوشبختانه دولت افغانستان با میل و رغبت بسیار پیشنهادات ما مبنی بر ثبت مناطق جدید را به عنوان پارک ملی پذیرا شده است. دولت وقت افغانستان نسبت به ارزشهای والای پارکهای ملی آگاهی دارد و این مساله امید ما را برای حفاظت اصولی دوچندان کرده است.»
چالش مدیریت اکوسیستمی
امروزه مدیران منابع طبیعی در سرتاسر دنیا به شدت از جانب دولتها و موسسات حفاظتی در فشار هستند که تاکید سنتی خودشان را از حداکثر تولید کالا (مثل حجم الواری که برداشت میشود) و خدمات (مثل تعداد بازدیدکنندگان پارکها) برداشته و چشمانداز وسیعتری را مدنظر قرار دهند که شامل حفاظت از تنوع زیستی و حفاظت از فرآیندهای اکوسیستمی باشد.
این نقطه نظر مفهوم مدیریت اکوسیستمی را شامل میشود. مدیریت اکوسیستمی یک سیستم مدیریتی است که ذینفعان متعددی دارد و هدف اول آن حفاظت از اجزاء اکوسیستم و فرآیندهای آن در درازمدت است در حالی که نیازهای کنونی جامعه هم رعایت میشود.
حال اگر ارگانهای دولتی، موسسات حفاظتی خصوصی، صاحبان مشاغل و مالکان زمین با یکدیگر برای تحقق اهداف کلی مدیریت اکوسیستمی همکاری کنند، طبیعتا تاثیر آن خیلی بیشتر از زمانی خواهد بود که هر کدام از آنها بخواهند جداگانه فعالیت کنند.
به عنوان مثال در حوضه واخان، مدیریت اکوسیستمی به این معناست که همه مالکان و مصرفکنندگان اعم از دامداران، گروههای گردشگری، مردم بومی، نهادهای مسوول امنیت پارک و متخصصان از راس کوه گرفته تا بخشهای دیگر همه با یکدیگر مرتبط عمل کنند. در حقیقت هدف مدیریت اکوسیستمی گرد هم آوردن کلیه افراد ذینفع یعنی کسانی است که میتوانند بر اکوسیستم تاثیرات بزرگی بگذارند و در عین حال از آن نیز منتفع شوند.
منبع news.nationalgeographic.com, ngm.nationalgeographic.com, www.nps.gov
این منطقه جزو فلات زیبای ایران محسوب میشه و متاسفانه دولت قاجار برای عیش و نوش این منطقه و کشوری که انگلیس نام آن را افغانستان گذاشته رو برای مدت زمان محدود از ایران جدا کرد ولی متاسفانه با وجود تمام شدن وقت قرارداد دولت وقت ایران هیچ اقدامی برای باز پس گیری آن انجام نمیدهد. در صورتی که این خاک حق کاملا قانونی کشور ایران محسوب میشه و در صورت طلب حق از طرف ایران، هیچ قدرتی نخواهد توانست با خواست ایران مخالف کند چون قرارداد برای مدت زمان محدودی بوده.انشاالله که خداوند این تکه پاره ی ایران رو به وطن برگردونه تا امنیتی در این خاک ایجاد کنیم که مقصد تمامی گردشگران جهان باشه.
#بام_ایران💕
با سلام و تشکر
مثل همیشه مطالب خانم حیدری در صدر مطالب جذاب بوده و با تازگی خاص خودشون به انسان روح می دن. حالا می دونم که مفاهیم زیست محیطی چقدر در عین پیچیدگی جذاب هم هستن و باید با طبیعت آشتی کرد.