همه چیز دربارهی روزی زیبا در محله؛ فیلمی به سبک کلاسیکهای هالیوود
این روزها فیلم مهمی روی پردهی سینماهاست. فیلم روزی زیبا در محله (A Beautiful Day in the Neighborhood) شاید در کنار رقبای قدری مثل «روزی روزگاری در هالیوود» تارانتینو، «مرد ایرلندی» مارتین اسکورسیزی و «انگل» بونگ جون هو شانس چندانی برای اسکار نداشته باشد اما در شرایطی که ده فیلم، نامزد دریافت اسکار بهترین فیلم بشوند، هنوز امید هست که «روزی زیبا در محله» جزو نامزدهای اسکار باشد.
اما حتی اگر به فهرست نامزدهای اسکار هم راه پیدا نکند این فیلمی است که قصهاش یادآور دوران کلاسیک هالیوود است. حتی حضور تام هنکس هم در آن به این دیدگاه دامن میزند که این فیلم قرار است یادآور آن کلاسیکهای خوشبینانهی آمریکایی مدل فرانک کاپرا باشد. فیلم مورد توجه منتقدان هم قرار گرفته است. دربارهی فیلم «روزی زیبا در محله» و عوامل و حاشیههایش بیشتر بدانید.
داستان فیلم روزی زیبا در محله
سال ۱۹۹۸ لوید ووگل، روزنامهنگار برجسته و برندهی جایزه که در اسکوایر کار میکند، به همراه همسرش آندرهآ در مراسم ازدواج خواهرش لورین شرکت میکند. در حین مراسم لوید با پدرش درگیری فیزیکی پیدا میکند چون جری به او دربارهی خانوادهاش متلک میگوید. روز بعد سردبیر لوید به او سفارش کار میدهد که برای یک مقالهی ۴۰۰ کلمهای دربارهی قهرمانان با فرد راجرز گفتوگو کند.
لوید به استودیویی در پیترزبورگ میرود تا با راجرز گفتوگو کند. در طول مصاحبه راجرز علیرغم شهرتی که دارد خیلی صمیمانه برخورد میکند و بیشتر نگران جراحت بینی لوید میشود که در طول کتککاری با پدرش زخمی شده. لوید عذرخواهی پدرش را که میخواسته آشتی کند، نپذیرفته است.
لوید که در کل بدبین است تصور میکند که پرسونای محبوب و خوب راجرز فقط یک بازی است و میخواهد شخصیت واقعی او را افشا کند اما هر چه برنامههایش را تماشا میکند نمیتواند بین آن چه پشت دوربین دیده و آن چه جلوی دوربین است تفاوتی تشخیص بدهد.
کاراکترهای فیلم در جهان واقعی چه کسانی هستند؟
لوید ووگل کسی است که نامش در جهان واقعی تام جونود بوده. فیلم «روزی زیبا در محله» در حقیقت اقتباسی از کتاب «میتوانی بگویی…قهرمان؟» نوشتهی تام جونود است. تام جونود متولد ۱۹۵۸ روزنامهنگار آمریکایی است. او برندهی دو جایزهی مهم مطبوعاتی است. سال ۱۹۸۰ از دانشگاه ایالتی نیویورک لیسانس هنر گرفت. از سال ۱۹۹۷ نوشتن برای مجلهی اسکوایر را شروع کرد. به علاوه برای نشریات لایف، اسپورت و آتلانتا هم مینوشت. جونود برای پروندهای که دربارهی فرد راجرز در اسکوایرز نوشت شهرتش بیشتر شد. خودش میگوید که این مقاله و آشنایی با راجرز نقطه نظرش را نسبت به زندگی تغییر داد. علاوه بر این که خاطرات جونود در فیلم «روزی زیبا در محله» مورد استفاده قرار گرفت خودش هم در مستند تحسینشدهی «آیا همسایهی من نیستی؟» دربارهی زندگی و فلسفهی فرد راجرز جلوی دوربین رفت.
اما اصل ماجرا فرد راجرز است. متولد ۱۹۲۸ در پنسیلوانیا که سال ۲۰۰۳ در ۷۴ سالگی از دنیا رفت نویسنده، موزیسین، عروسکگردان و کاراکتر تلویزیونی و میزبان و تهیهکنندهی برنامهی تلویزیونی به نام «محلهی آقای راجرز» مخصوص کودکان بود که از سال ۱۹۶۸ تا ۲۰۰۱ روی آنتن میرفت.
او بیش از ۴۰ مدال افتخار و جایزه در طول سالهای فعالیتش دریافت کرد. راجرز سال ۱۹۵۱ از کالج رولینز مدرک لیسانس در موسیقی گرفت و همان سال کارش را در شبکهی NBC نیویورک آغاز کرد. سال ۱۹۵۳ به پیتسبورگ برگشت تا برنامههایی برای کودکان بسازد. در پیتسبورگ رشتهی الهیات خواند و مبلغ مذهبی شد. سال ۱۹۶۳ در برنامههایی برای توسعهی کودکان در پیتسبورگ شرکت کرد و از همان زمان همکاری ۳۰ سالهاش با مارگارت مکفارلند، روانشناسان کودکان شروع شد. برنامهی تلویزیونی «محلهی آقای راجرز» که برای ۳۳ سال روی آنتن بود به دلیل پرداختن به احساسات و دغدغههای فیزیکی بچهها مثل مرگ، رقابت بین خواهرها و برادرها و جدایی میان پدر و مادرها مشهور شده بود.
عوامل سازندهی فیلم چه کسانی هستند؟
ماریل هلر کارگردان فیلم سال گذشته با فیلم خوب اما نه چندان پر سروصدای «آیا هرگز میتونی منو ببخشی؟» (Can you ever forgive me?) اسمش را به عنوان یک فیلمساز بر سر زبانها انداخت.
این کارگردان، نویسنده و بازیگری که فعالیتش را در قرن بیست و یکم آغاز کرد سال ۲۰۱۵ اولین فیلمش را به نام «خاطرات یک دختر نوجوان» ساخت. کمدی-رمانتیکی که منتقدان دوستش داشتند. دومین فیلمش دربارهی لی ایزرائیل نویسنده و البته جاعل مشهور نشان داد چه توانایی فوقالعادهای در ساختن فیلمی با لحن طنز سیاه و البته بیوگرافیک دارد. فیلم نامزد بهترین فیلمنامهی اقتباسی اسکار شد و بازیگران نقش اول و مکمل آن هم نامزد دریافت جایزه شدند.
«روزی زیبا در محله» سومین فیلم ماریل هلر است. یک فیلم بیوگرافیک دیگر که میشود امید داشت اینبار هم نامزدی اسکار را نصیبش کند.
نقش فرد راجرز را در فیلم تام هنکس بازی میکند. متولد ۱۹۵۶ در آمریکا. بازیگری که چهرهی محبوبی در سینما به شمار میرود. او همیشه شمایل آمریکایی خوب محسوب میشده چه وقتی در فیلمی مثل «فارست گامپ» رابرت زمهکیس نقش یک کاراکتر خیالی را دارد و چه وقتی در فیلم «سالی» کلینت ایستوود نقش خلبانی را که با فرود موفقیتآمیز قهرمان آمریکا شد، بازی کرد.
تام هنکس بازیگری را از اوایل دههی هشتاد شروع کرد. همزمان با سینما در سریالهای تلویزیونی هم حضور پیدا کرد. دههی نود کارگردانی چند سریال تلویزیونی را هم برعهده داشت. تنها فیلم سینمایی که تا امروز کارگردانی کرده «لری کراون» محصول ۲۰۱۱ است. تام هنکس مجموعهی داستان کوتاهی هم سال گذشته منتشر کرد که مورد توجه قرار گرفت.
این بازیگر محبوب پنج بار نامزد دریافت جایزهی اسکار شده و دو بار برای فیلمهای «فیلادلفیا» و «فارست گامپ» توانسته این جایزه را کسب کند. او از آن دسته بازیگرانی است که همیشه بازیهایش جزو نقاط مثبت حتی در فیلمهای ضعیف است.
نقش ووید لوگال را ماتیو رایس بازیگر کمتر شناختهشدهتر بازی میکند. او متولد ۱۹۷۴ در انگلستان است. از اواخر دههی نود بازیگریاش را در سینما و تلویزیون شروع کرد و از سال ۲۰۰۴ هم فیلمهای کوتاه ویدیویی و مستند کارگردانی کرده است. رایس برای بازی در سریال «آمریکاییها» شهرت زیادی کسب کرد. او پیشتر در فیلم «پست» ساختهی استیون اسپیلبرگ هم با تام هنکس همبازی بوده است.
نظر منتقدان دربارهی فیلم روزی زیبا در محله
امتیاز فیلم ماریل هلر در سایت متاکریتیک ۸۰ از ۱۰۰ است. منتقد پلیلیست به فیلم امتیاز کامل داده و نوشته است: «هلر موفق میشود در اطراف دو مرد جهانی خلق کند که تمام مرزها بین هر شیوهای از ارتباط را محو میکند تا تاثیر گستردهی طراحی تقریبا جادویی و حساساش را به مخاطب عرضه کند».
منتقد ورایتی مینویسد: «این داستانی است که قلب را نرم میکند و به شیوهای مجذوبکننده روی شما کار میکند. فیلمی باشخصیت، دوستداشتنی و احساساتی که رگههای شوخطبعی هم در آن وجود دارد. این فیلم و البته روح فرد راجرز که در آن جریان دارد قلبتان را احاطه میکند و حتی بعد از تمام شدن فیلم هم رهایتان نمیکند.»
اریک کوهن منتقد ایندی وایر گفت: «ماریل هلر به عنوان کارگردان با هنرمندی احساسات را وارد صحنههایش میکند و جزییاتی هوشمندانه و جالب را داخل محتوایی تزریق میکند که میتوانست تسلیم احساسگرایی مطلق بشود.»
فیلم در فستیوال تورنتو که برای اولینبار به نمایش درآمد نظر مخاطبان را به خودش جلب کرد.
فروش فیلم
فیلم در کنار رقیب قدری مانند انیمیشن «فروزن ۲» اکران شد و البته فیلم «۲۱ پل» که هر دو برای باکس آفیس امید داشتند و توانست در نهایت فروش خوبی بکند و یکی از پنج فیلم اول گیشهی سینماهای آمریکا شود. میگویند فیلم بین ۲۴ تا ۵۴ میلیون دلار بودجهاش بوده و به نظر میرسد که به راحتی میتواند به سود برسد. فیلم هنوز در همهی کشورهای جهان اکران نشده است اما در کشورهایی که به نمایش درآمده فروش خوبی داشته است.
بیشتر بخوانید:
به انتظار اکران جهانی؛ معرفی فیلم فورد در برابر فراری