۷ فیلم که در سه سال اخیر از منتقدان امتیاز کامل گرفتهاند
کمتر پیش میآید که امتیاز فیلمی در سایت راتن تومیتوز ۱۰۰ درصد باشد؛ که به این معنا خواهد بود که همه منتقدان روی آن فیلم نقد مثبت نوشتهاند.
سایت «راتن تومیتوز» (Rotten Tomatoes) یکی از محبوبترین سایتها برای هواداران سینماست. اگر عادت دارید که نظرات منتقدان را در مورد فیلمها دنبال کنید احتمالا تا الان میدانید که سایت راتن تومیتوز نقدهای سینمایی را از سرتاسر جهان گردآوری میکند و براساس آنها به فیلمها امتیاز میدهد. امتیازی که نشان میدهد چند درصد منتقدان به چه میزان از فیلم خوششان آمده است. این وبسایت مهم سال ۱۹۹۸ راهاندازی شد. اسم سایت به معنای «گوجهفرنگیهای گندیده» به عملکرد ضعیف یک فیلم و واکنش مخاطبان ناراضی اشاره دارد. هر ماه چیزی نزدیک به ۲۶ میلیون نفر از این وبسایت سینمایی بازدید میکنند.
کمتر پیش میآید که امتیاز فیلمی در سایت راتن تومیتوز ۱۰۰ درصد باشد؛ که به این معنا خواهد بود که همه منتقدان رویش نقد مثبت نوشتهاند. البته گاهی هم که این اتفاق رخ میدهد به این دلیل است که تعدادی منتقدانی که روی فیلم نقد نوشتهاند زیاد نیست و نظرشان هم مثبت بوده است.
به همین دلیل نباید فکر کنید که امتیاز راتن تومیتوز لزوما نشاندهنده کیفیت یک فیلم است. در حقیقت اگر میانگین امتیاز یک فیلم بالاتر از متوسط باشد بیشتر میتوانید رویش حساب کنید.
در سه سال گذشته یک دو جین فیلم داشتهایم که هیچ نقد منفی رویشان نوشته نشده و در راتن تومیتوز امتیاز ۱۰۰ را به دست آوردهاند. در این فهرست سعی کردیم آنهایی را که واقعا استحقاق این امتیاز را داشتهاند برایتان انتخاب کنیم.
پدینگتون ۲ (Paddington 2)
- سال تولید: ۲۰۱۷
- کارگردان: پل کینگ
دنبالهای بر فیلمی که سال ۲۰۱۴ ساخته شد و برای اولینبار از روی داستانهای خرسی به نام پدینگتون اقتباس سینمایی صورت گرفت. «پدینگتون ۲» یکی از فیلمهای ۲۰۱۷ بود که بهترین نقدها رویش نوشته شد. فیلم همه آن چیزهایی را که در قسمت اول جزو نکات مثبتش محسوب میشدند گرفته بود و روی همانها مانور داد. پدینگتون در قسمت دوم حالا خرس خوشحالی است که در شهر جا افتاده و کنار خانواده براون زندگی خوبی دارد. او در محله کوچکشان میان مردم محبوب شده. او یک سری کارهای عجیب و غریب انجام میدهد تا بتواند برای تولد ۱۰۰ سالگی خاله لوسیاش هدیهای درجه یک بخرد فقط اینکه هدیه را از او میدزدند.
همان بازیگران اصلی یعنی بن ویشاو و سالی هاوکینز برای این قسمت هم برگشتهاند اما در عین حال شاهد چهرههای جدیدی مثل هیو گرنت هم هستیم. بخصوص حضور برندون گلیسون به عنوان آشپز زندان یکی از نکات بامزه فیلم است. این یک فیلم ماجراجویانه خانوادگی عالی پر از هیجان و لذت و دلگرمکننده است.
یک بار دیگر با احساسات (One More Time With Feeling)
- سال تولید: ۲۰۱۶
- کارگردان: اندرو دومینیک
این فیلم مستندی درباره نیک کیو است. پسر نیک کیو، خواننده مشهور سال ۲۰۱۵ وقتی فقط ۱۵ سال دارد، در یک تصادف از روی صخرهای در برایتون پرت میشود و میمیرد. زمان مرگ آرتور، نیک کیو وسط کارهای آلبوم جدیدش «درخت اسکلتی» بوده. شانزدهمین آلبومی که به اسم گروه نیک کیو و بد سیدز به بازار میآید. فیلم مراحل نهایی ضبط آلبوم را نشان میدهد و اندرو دومینیک، کارگردان اثر با نیک کیو و دیگر اعضای گروه مصاحبههایی ترتیب میدهد. فیلم تاثیر تراژدی مرگ فرزند را روی خانواده کیو و کار او نشان میدهد. بیشتر فیلم به روش سیاه و سفید فیلمبرداری شده است و بیشتر آهنگهای آلبوم «درخت اسکلتی» را هم در طول فیلم میشنوید. فیلم تاملی بر فقدان، اندوه و جاذبه هنر است و این فرصت را به شما میدهد که نیک کیو و گروهش را به عنوان یک پدیده کشف کنید.
فیلم هم پرترهای از یک هنرمند است و هم به شدت تاثیرگذار و تکاندهنده. معروفترین فیلم اندرو دومینیک پیش از این «قتل جسی جیمز به دست رابرت فورد بزدل» بوده است.
چای با خانمها (Tea with the Dames)
- سال تولید: ۲۰۱۸
- کارگردان: راجر میچل
فیلم در حقیقت توسط شبکه دو بی.بی.سی تحت عنوان «هیچ چیزی مثل یک خانم نیست» پخش شد و بعدتر در سینماها با این اسم جدید اکران محدودی داشت. این مستند چند خانمی را که از ملکه انگلستان عنوان لیدی دریافت کردهاند یعنی جودی دنچ، ایلین اتکینز، مگی اسمیت و جوآن پلورایت را به تصویر میکشد. چهار دوست صمیمی که برحسب اتفاق جزو مهمترین و تحسینشدهترین بازیگران زن سینمای انگلستان هستند.
فیلم «چای با خانمها» بهترین راه برای نزدیک شدن به این چهار بازیگر است. به مدت ۹۴ دقیقه میتوانید با آنها همراه شوید. با این زنانی که بیش از نیم قرن است با هم رفاقت میکنند. شما شاهد خاموش یک بعدازظهر آنها موقع صرف چای هستید وقتی درباره چیزهایی بامزه، الهامبخش و حتی مرگ صحبت میکنند.
راجر میچل کارگردان این فیلم یکی از بهترین کمدی-رمانتیکهای دهه نود یعنی «ناتینگ هیل» را ساخته است.
در تعقیب مرجانها (Chasing Coral)
- سال تولید: ۲۰۱۷
- کارگردان: جف اورلوسکی
این مستند درباره گروهی از غواصان، دانشمندان و عکاسان سرتاسر دنیاست که به سفری دست میزنند تا درباره ناپدید شدن آبسنگ مرجانی که نوعی از اکوسیستم زیر دریاست تحقیق کنند. مستند یکی از جدیترین مشکلاتی را که این روزها محیط زیست با آن دست به گریبان است به تصویر میکشد: از بین رفتن مرجانها. پدیدهای که در آن مرجانها یک سره سفید رنگ میشوند و بعد از جدایی از خزهها به کلی ناپدید میشوند. عامل این اتفاق گرمتر شدن آبهاست که خودش نتیجه گرم شدن کره زمین است.
فیلم نه تنها یکی از بهترین مستندهای سال ۲۰۱۷ که مستندی بسیار درگیرکننده است و اطلاعات بسیار خوبی هم به مخاطبش میدهد تا درباره تغییرات آب و هوایی آگاهیهای لازم را کسب کند. فیلم همزمان هم زیباست و هم با نشان دادن از بین رفتن زیبایی غمانگیز میشود.
دافنه (Daphne)
- سال تولید: ۲۰۱۷
- کارگردان: پیتر مککی برنز
وقتی فیلم «دافنه» را تماشا میکنید ممکن است حسی مشابه زمانی که «لیدی برد» گرتا گرویگ یا «جازمین غمگین» وودی آلن را دیدهاید به شما دست بدهد. یا اصلا درباره همان موضوعات صحبت کنید. دافنه زن جوان متزلزلی است که در نقطه عطف زندگیاش قرار گرفته. زمانی که بنظر میرسد باید تغییرات زیادی در زندگیاش بدهد. اما برخلاف فیلمهایی که از آنها نام بردیم «دافنه» آنطور که باید قدر ندید. این را در نظر بگیرید که امتیاز ۱۰۰ آن از راتن تومیتوز برمبنای تنها ۲۹ نقد است که روی آن نوشته شده.
امیلی بیچهام بازیگر انگلیسی-آمریکایی نقش دافنه ۳۱ ساله لندنی را بازی میکند که به نوعی دچار بحران پیش از میانسالی شده است اما خودش کاملا از این جریان ناآگاه است. بیچهام موقع بازی در این نقش میدرخشد. البته که بخشی از آن بخاطر فیلمنامه فوقالعاده کار است. فیلمنامهای که ساختار خوبی دارد و لحظههای غیرمنتظره و دیالوگهای هوشمندانه دارد.
جامهدار (The Dresser)
- سال تولید: ۲۰۱۵
- کارگردان: ریچارد ایر
فیلم پشت صحنه جهان تئاتر را به تصویر میکشد و خودش هم اقتباسی از یک نمایش بسیار موفق است. درباره یک بازیگر پا به سن گذاشته تئاتر و دستیار و جامهدار شخصیاش که چطور همه این سالها اربابش را تحمل و تر و خشک کرده و حالا هم نگران دوران زوال اوست. بازیگران کهنهکار و کارکشته ایان مککلن و آنتونی هاپکینز در این درام شبکه دو بی.بی.سی بازی میکنند. هاپکینز بازیگر پا به سن گذاشته و مککلن جامهدار اوست. بیشتر فیلم در پشت صحنه یک سالن تئاتر در لندن اتفاق میافتد. جایی که کاراکتر هاپکینز باید برای ایفای نقش شاه لیر آماده شود. این ۲۲۷امین باری است که او نقش شاه لیر را بازی میکند. اما حالا سن بالایش و وضعیت روانی متزلزلش کار را بسیار سخت کرده.
«جامهدار» فیلمی برمبنای دیالوگ و بازی بازیگران است. در طرح فیلمنامهاش اتفاق خاصی نمیافتد. فیلمبرداریاش هم نکته برجستهای ندارد و بیشتر اوقات این حس را دارید که این فیلم برای تلویزیون ساخته شده. اما چیزی که آن را تبدیل به فیلمی بزرگ میکند دوئت هاپکینز و مککلن است. هر دوی آنها نزدیک ۸۰ سال دارند و هنوز میتوانند بهترین خودشان را روی پرده ارائه دهند.
تابستان ۱۹۹۳ (Summer 1993)
- سال تولید: ۲۰۱۷
- کارگردان: کارلا سیمون
فریدای شش ساله بعد از مرگ مادرش به خانه داییاش فرستاده میشود تا با آنها در روستا زندگی کند. اما برای فریدا فراموش کردن مادرش و انطباق یافتن با زندگی جدید کار سختی است. فیلم براساس خاطرات شخصی کارلا سیمون، کارگردان فیلم ساخته شده. این درام اسپانیایی در تابستان سال ۱۹۹۳ اتفاق میافتد. همه اتفاقات فیلم از نقطه نظر فریدا دیده میشوند. درنتیجه این داستان غمگین به آن اندازهای که باید دلخراش نیست و شیرینیهایی هم دارد. دیدن جهان از نگاه یک دختربچه مجذوبکننده است. این فیلمی است که در آن همه چیز اندازه است. نه زیاده از حد آرام است و نه بیش از اندازه بلند. بلکه همه چیز در آن مثل خود زندگی کاملا طبیعی است.
منبع: tasteofcinema
عجب احمقایین این منتقدین که به فیلمی مثل پدینگتون ۲ امتیاز کامل دادن انگار که برنامه کودک ابلهانه ای مثل این بیشتر باب میلشونه