نیک وودمن؛ خالق هیجانانگیزترین دوربین دنیا
وقتی در عین ناامیدی از شکستهای قبلی به سفر رفته بود ایدهی یک محصول خاص به ذهنش رسید: دوربینی برای ثبت لحظات در ورزشهای هیجانی؛ بر اساس همین ایده، شرکتی بنا کرد و موفق شد خطی جدید در صنعت دوربینهای فیلمبرداری ایجاد کند. در ادامه با زندگینامهی «نیک وودمن» (Nick Woodman) موسس و مدیر عامل شرکت «گوپرو» (GoPro) همراه دیجیکالا مگ باشید.
«نیکلاس دی. وودمن» در ۲۴ ژوئن ۱۹۷۵ در کالیفرنیای آمریکا به دنیا آمد. پدرش «دین وودمن» یکی از موسسان بانک سرمایهگذاری Robertson Stephens بود؛ این موسسهی مالی که در سنفرانسیسکو قرار داشت، روی فناوریهای نو سرمایهگذاری میکرد. مادر نیکلاس از اسپانیاییزبانان آمریکا بود و بعد از تولد او از همسرش جدا شد. بااینحال هردو برای فرزندشان والدین خوبی بودند. اگرچه چند بار محل زندگی خانوادهی وودمن عوض شد ولی همیشه در همان ایالت کالیفرنیا بودند. نیکلاس تحصیلات ابتدایی و متوسطهاش را در مدرسهی «منلو» گذراند و در ۱۹۹۳ دیپلم گرفت. او از دوران دبیرستان به موجسواری علاقه داشت و اولین باشگاه موجسواری منلو را هم خودش راه انداخت. بعد از اتمام متوسطه به دانشگاه سندیگوی کالیفرنیا رفت و در رشتهی هنرهای بصری با گرایش نویسندگی خلاق ثبتنام کرد. او در ۱۹۹۷ فارغالتحصیل شد و بعد از گرفتن لیسانس ادامه تحصیل نداد. از دانشگاه که بیرون آمد دو بار سعی کرد استارتاپی راه بیندازد ولی هیچوقت موفق نشد آنها را به نتیجه برساند. اولینشان یک وبگاه بود به نام EmpowerAll.com که در آن لوازم الکترونیک ارزانقیمت (زیر ۲ دلار) میفروخت. دومی Funbug نام داشت و یک بستر برای بازی و بازاریابی بود که به کاربران برنده، پول نقد جایزه میداد. نیک هردو شکست را به پای ناتوانی و ناپختگی خودش گذاشت و مدتی از همهچیز برید. به سرش زد چند وقتی به جای فکر کردن به شکستها به سفر برود و خود را مشغول علاقهی قدیمیاش موجسواری کند.
در تابستان ۲۰۰۲ به جنوب شرق آسیا و اقیانوسیه سفر کرد تا در سواحل زیبای این مناطق موجسواری کند. سفرهایش به اندونزی و استرالیا که بیش از ۵ ماه طول کشید به جای رفتن به مناطق توریستی که برای این کار در نظر گرفته شده بود با محلیها دوست شد تا مکانهای ناب و بکر را پیدا کند و در خلوت از موجسواری لذت ببرد.
در یک سفر تفریحی، «نیک وودمن» با مشاهدهی موجسواران و قایقرانان، ایدهی اولیهی دوربین GoPro را در سر پروارند.
اما در این سفر تفریحی و دوری از فضای ناراحتکنندهی شکستهای کاری، چیزی نظر نیک را جلب کرد که بعدا به تاسیس اولین شرکت نوپا و البته موفق او انجامید. نیک متوجه شد موجسواران، قایقرانان و کلا علاقهمندان به ورزشهای آبی خیلی دوست دارند از فعالیتها و حرکات خود فیلم بگیرند و آنها را مستند کنند؛ اگر حرفهای بودند و کارهای تبلیغاتی میکردند که ناگزیر بودند گروه فیلمبرداری متخصص با تجهیزات مخصوص ضد آب استخدام کنند تا مثلا عبورشان از دل یک موج بلند را ثبت کنند؛ اما اگر موجسواری را فقط به عنوان تفریح انجام میدادند یا توان مالی بهکارگیری چنین تجهیزاتی نداشتند در عمل گزینههای زیادی جلوی پایشان نبود. آن موقع بهترین ایدهای که به ذهن خود وودمن و دوستش رسید پلاستیکپیچ کردن یک دوربین یکبارمصرف بود که با طناب به مچ دستشان میبستند و امیدوار بودند حین بالا و پایین پریدنها جدا نشود یا آب به آن نفوذ نکند. این موضوع جرقهای در ذهن نیک زد؛ به نظرش رسید اگر بتواند با یک هزینهی معقول دوربینی ضد آب درست کند که به درد کارهای ورزشی بخورد احتمالا در بین علاقهمندان گُل کند و خریداران خود را پیدا کند.
برگشت به سراغ پدر و به بانک سرمایهگذاری او رفت؛ آنچه در ذهن را توضیح داد و از نفوذ پدر هم استفاده کرد تا ۲۳۵ هزار دلار سرمایهی اولیه بگیرد و ایدهاش را پیاده کند. اولین دستگاهش که متشکل از یک بند و یک دوربین محصور بود را راهی بازار کرد. در حقیقت محصول اولیهی او چیزی بیشتر از یک بند متصل به یک دوربین نبود.
وودمن به کمک همسرش ماهها وقت صرف کردند و در سواحل کالیفرنیا با ماشین شخصی خود دوره افتادند تا تولیداتشان را بفروشند. نتیجهی کار تقریبا موفقیتآمیز بود و با پول بهدست آمده و کمی جذب سرمایه توانستند در سال ۲۰۰۴ شرکت «گوپرو» (GoPro) را تاسیس کنند.
نیک یک دوربین ارزان ولی مقاوم ۳۵ میلیمتری را به همراه بند مخصوصش آماده کرد و آن را تحت نام GoPro Hero به بازار عرضه کرد. اولین دوربین «هیرو» (Hero) دیجیتال در سال ۲۰۰۶ معرفی شد. این نسخه از هیرو قیمت مناسبی داشت و درعینحال میشد از آن در ورزشهای سخت و در محیطهای کمنور استفاده کرد، امکاناتی که آن را برای دوستداران ورزشهای هیجانی ایدهآل میکرد. از بختِ خوش وودمن یا شاید فرصتشناسی او آن سالها مصادف شد با اوج عطش مردم برای ثبت لحظههای خود و انتشار آنها در شبکههای اجتماعی؛ این عامل باعث شد گوپرو به یکباره به پدیدهای عالمگیر تبدیل شود و همگان حتی افرادی که ورزشکار هم نبودند بخواهند یکی از این دوربینهای جانسخت داشته باشند.
با فروش خوب دوربینها، پول زیادی روانه شرکت گوپرو شد و وودمن در مقام مدیر عامل و موسس شرکت دستش برای بهکارگیری کارکنان و سختافزار بیشتر باز شد. هر نسل از محصولات این شرکت پیشرفت قابلملاحظهای به خود میدید: HD Hero میتوانست با رزولوشن زیاد فیلمبرداری کند، HD Hero 2 امکان فیلمبرداری حرکت آهسته (Slow Motion) را اضافه کرد و به نسلهای سوم و چهارم آن اتصال وایفای و فیلمبرداری 4K افزوده شد.
در سال ۲۰۰۹ نیک وودمن با آن کسی که با ماشینش دوره میچرخید و روی زمین بساط میکرد خیلی فرق کرده بود؛ حالا صاحب یک شرکت چندمیلیون دلاری و معتبر بود. بااینحال همچنان همه گوپرو را با نام او میشناختند و بهنوعی تکچهرهی شرکت، خودش بود. اگر به ویدیوهای غیرحرفهای و تبلیغاتیای که طی سالها خود وودمن تهیه میکرد و در یوتیوب میگذاشت نگاه کنید احساس میکنید کل شرکت خود او است و همهی کارها را تنهایی انجام میدهد.
فارغ از این موضوع، رشد شرکت گوپرو واقعا خیرهکننده بود؛ ظرف چند سال از یک شرکت کوچک با چند کارمند به جایی رسید که چندصد نفر نیرو در بخشهای مختلف در استخدام داشت. گوپرو در سالهای ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱ عنوان پررشدترین شرکت دوربین دنیا را از آن خود کرد، ۷۰ درصد از بازار دوربینهای پوشیدنی جهان را بهدست آورد، تقریبا ۸۰۰ هزار دوربین فروخت و بیش از ۲۵۰ میلیون دلار درآمد کسب کرد. دوربینهای هیرو در عین کوچکی، کیفیت فوقالعادهای داشتند؛ طوری که هیچ محصولی دیگری توان رقابت با آنها را نداشت. گوپرو روزنامهنگاران وبگاههای مطرح جهان مانند CNET و Engadget واقعا تحت تاثیر قرار داده بود؛ سینت دربارهی اچدی هیرو ۲ نوشت: «تا حالا هیچ دوربین فیلمبرداری با این زاویهی باز ندیدهایم؛ این دوربین به طرز شگفتآوری محکم است». انگجت هم دربارهاش گفت: «طراحی این دوربین هوشمندانه است؛ آنقدر کوچک است که میتوانید همهجا با خود ببریدش و درعینحال قیمتی هم ندارد که نگران گم شدن و از دست دادنش باشید.»
وودمن از جو بهوجودآمده نهایت استفاده را کرد و با سرمایهگذاران مشتاق وارد مذاکره شد؛ سعی کرد زنجیرهی تامین و تولید شرکتش را گسترش دهد. او چند شریک چینی برای این موضوع دستوپا کرد و ۲۰۰ میلیون دلار سرمایه از شرکت تایوانی «فاکسکان» دریافت کرد. کمکم از بازار تک منظورهی ورزشی پا را فراتر گذاشت و به سراغ نوزادان، حیوانات خانگی و اهالی موسیقی رفت. خیلی زود آنقدر تنوع محصولات زیاد شد که دوربینهای گوپرو را همهجا میشد دید. موفقیتهای گوپرو باعث شد جایزهی کارآفرین برتر سال ۲۰۱۳ به نیک وودمن داده شود.
سهام شرکت گوپرو برای اولین بار در سال ۲۰۱۴ در بورس آمریکا عرضه شد و با استقبالی که بازار سرمایه از آن کرد، نیک وودمن با ۳٬۹ میلیارد دلار به جمع میلیاردرهای جهان پیوست و نامش در فهرست «فوربز ۴۰۰» قرار گرفت؛ همچنین جایزهی مهندسی و فناوری اِمی سال ۲۰۱۴ (Emmy Award) هم به او اعطا شد. امروز بیش از ۱۰۰۰ کارمند در ایالتهای کالیفرنیا و تگزاس آمریکا و نیز کشور فرانسه در این شرکت کار میکنند.
اما تقریبا از آن سال به بعد اوضاع از نظر مالی بهخوبی قبل پیش نرفته؛ شرکتهای قدر دوربینسازی با مشاهدهی بازار بکر دوربینهای ورزشی، وارد رقابت شدند؛ سونی خط تولید سری Action خود را راه انداخت، شرکت «گارمین» سری Virb و شرکت TomTom محصولی به نام Bandit را روانه بازار کرد تا عرصه، مدام بر گوپرو تنگتر شود. طی سالهای اخیر ارزش سهام این شرکت بهطور مستمر تنزل داشته؛ در سال ۲۰۱۶ با سقوط بیست درصدی قیمت هر سهم گوپرو، نیک وودمن از نظر آماری با ۹۵۵ میلیون دلار از باشگاه میلیاردیها بیرون افتاد. ارزش سهام شرکت او از سال ۲۰۱۴ تاکنون نزدیک به ۹۰ درصد کاهش داشته، به همین خاطر مجلهی فوربز هم نام نیک را از فهرست ۴۰۰ نفرهی خود حذف کرد.
بااینحال او کماکان امیدوار است با ایدههای جدید دوباره شرکت را در مسیر رشد قرار دهد. وودمن برای پیشی گرفتن از رقبا وارد حوزهی نرمافزار شده؛ دراینباره میگوید: «تمایل مردم به محصولات گوپرو فقط بهخاطر راحتی استفاده از آنها نیست؛ محصولات ما یک تجربهی کاربری کامل را ارائه میکنند و بهترین نتیجه را به کاربر میدهند. گوپرو توانسته خود را به عنوان راهکار تولید محتوا جا بیندازد و تقریبا اولین گزینهی مصرفکنندگان برای روایت بصری اتفاقات و ماجراجوییها است. ما به سمتی میرویم که فارغ از اینکه فرد از چه دوربینی استفاده میکند (گوپرو یا محصول دیگر شرکتها) از خدمات نهایی و نرمافزاری گوپرو استفاده کند.» باید دید نیک وودمن با آن روحیهی جنگجو و ماجراجویانهاش چگونه موفق میشود آیندهی بلندمدتی برای شرکت خود رقم بزند.
زندگی شخصی و فعالیتهای خیریه
نیکلاس وودمن با «جیل اسکالی» ازدواج کرده و صاحب سه فرزند است. او هنوز هم در کالیفرنیا زندگی میکند؛ همسایگان او را بهخاطر رفتارهای عجیبوغریب و به قول خودش پرهیجان، «میلیاردر دیوانه» صدایش میکنند. او به دنبالهروی از علایق اعتقاد راسخی دارد: «من یقین دارم که اگر کسی دنبال علاقهاش برود موفق میشود؛ فقط در این صورت است که ایدههای ناب به ذهن فرد میرسد و همین ایدهها هستند که آیندهی او را رقم میزنند». وودمن یکی دیگر از دلایل تاثیرگذار در موفقیتش را ترس از شکست میداند: «وقتی درسم تمام شد به خودم تا ۳۰ سالگی وقت دادم برای اینکه چیزی اختراع کنم. اگر تا آن سن به نتیجه نمیرسیدم میرفتم یک جایی استخدام میشدم. همین ترس از کار کردن برای یک [نادانتر از خودم] قویترین انگیزه و محرک من بود.»
وودمن مثل بیشتر ثروتمندان مشهور در امور خیریه هم فعال است. او به همراه همسرش یک موسسه خیریه به نام «بنیاد جیل+نیکلاس وودمن» تاسیس کرده. سال ۲۰۱۴ وقتی عرضهی اولیهی سهام گوپرو با موفقیت انجام شد، ۵٬۸ میلیون سهم به ارزش ۵۰۰ میلیون دلار به بنیاد خیریهاش بخشید تا صرف نیکوکاری و توسعهی دانش و فناوری و کمک به آموزش نسلهای آینده شود.
آیا تابهحال از دوبینهای گوپرو استفاده کردهاید؟ چرا این شرکت با وجود محصولات بینظریش در سراشیبی قرار گرفته؟
نظرتان دربارهی نگاه ریزبین نیک وودمن چیست؟ حتما پیش از او افراد زیادی با نیاز به دوربین اختصاصی ورزشی مواجه شده بودند؛ فکر میکنید چه عاملی باعث شد او این نیاز را بهموقع درک کند و از آن بیشترین بهره را ببرد؟
از اولین سفر دو نفره من و همسرم دوربین فوق العاده با کیفیت GoPro همراه ما بود.
زاویه وسیع عکسبرداری و فیلمبرداری بی نظیر دوربین به خصوص در عکس های در حال حرکت هنوز هم عکس های مقبولی ارائه میکند.
از خرید سه سال گذشته هنوز هم راضی هستم
با سلام اگر میشود زندگی نامه ی کیم وو چونگ lndv دوو را بگذارید
با تشکر از مطلب بسیار جذاب دیجی کالا مگ و مخصوصا جناب برادران، شخصا برای بنده بسیار مطلب الهام بخشی بود.
در مورد پرسشی که در پایان مطلب عنوان شده بود، بنده معتقدم که علت اصلی سیر نزولی فروش دوربین های هیرو گوپرو اشباع بازار و ورود تلفن های همراه مقاوم در برابر آب و ضربه مانند سری V شرکت الجی بوده است.
این شرکت مدت زمان زیادی را صرف توسعه یک محصول نموده که همین موضوع میزان آسیب پذیری این شرکت را افزایش داده است و می توانسته بخشی از فعالیت های تحقیق و توسعه اش را صرف گسترش سبد محصولاتش مانند دیگر وسایل ورزشی الکتریکی یا ساخت یک تلفن همراه مقاوم (به طور مثال) نماید، تا همواره برند این شرکت فقط یک دوربین کوچک مقاوم را در ذهن مشتری ترسیم نکند بلکه یک حیطه گسترده تر مثل وسایل ورزشی هوشمند را متبادر سازد.مثال خوب این استراتژی همین دیجی کالا است که در زمینه تجارت الکترونیک در پیش گرفته و در این سایت ما شاهد همه نوع کالا حتی خودرو نیز می باشیم (نه فقط تلفن همراه، تبلت و دوربین)