نقد فیلم کارت پرواز؛ وقتی مواد داخل شکمت نشت می‌کند!

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۳ دقیقه
نقد فیلم کارت پرواز

فیلم کارت پرواز چهارمین تجربه‌ی سینمایی مهدی رحمانی است که آن‌قدر دیر به دیر فیلم می‌سازد که تقریبا فراموش کرده بودیم کارگردانی به این اسم و رسم هم داریم. خوشبختانه ولی فیلم آخرش نه تنها استانداردهای سینمایش را حفظ کرده که آن‌ها را ارتقا هم داده است.

کارت پرواز می‌تواند نمونه‌ی خوبی برای فیلم‌های هنر و تجربه باشد. فیلمی که در این گروه اکران می‌شود می‌تواند قصه‌ی درست و حسابی داشته باشد. از حرکت‌های دوربین اعصاب خردکن در آن خبری نباشد و مهم‌تر از همه بازیگرانش به دل بنشینند. فیلمی که حتی می‌توانست در جریان اکران اصلی هم حضور داشته باشد.  

فیلم دست روی یک سوژه‌ی کمتر کار شده می‌گذارد. قاچاق مواد مخدر از طریق عامل انسانی. مهم‌ترین نکته‌ی فیلم «کارت پرواز» به اندازه‌ بودنش است. این به اندازه بودن یعنی فیلم خودش را در حدی جدی می‌گیرد که واقعا پتانسیلش را دارد. یعنی زمان فیلم کاملا متناسب با کشش سوژه است. یعنی میزان شوخ‌طبعی و گاهی ابزورد بودن موقعیت در حدی نیست که موضوع تلخ و جدی فیلم به لودگی کشیده شود و از آن طرف هم تلخی موضوع را هم به شیوه‌های سانتی‌مانتال در چشم تماشاگر فرو نمی‌کند که توی ذوق بزند.

فیلم قبلی رحمانی «برف» کاملا اثری متفاوت با «کارت پرواز» بود. «برف» عموما در فضاهای بسته می‌گذشت و پر بازیگر هم بود اما «کارت پرواز» پرسه‌ی دو کاراکتر در شهر است.

فیلم از اول خیلی خوب قلابش را می‌اندازد و تماشاگر را وادار می‌کند که قصه‌اش را دنبال کند. در یک فرودگاه دختر و پسری که اصلا همدیگر را نمی‌شناسند هر دو قرار است موادی را که داخل شکمشان است به کشور دیگری برسانند. دختر اولین‌بار است که چنین کاری انجام می‌دهد اما پسر حرفه‌ای است. با یک نگاه به دختر می‌فهمد که حالش خوش نیست و مواد داخل شکمش نشت کرده و ممکن است مامورها حساس شوند و هر دو لو بروند.

بقیه‌ی فیلم طبعا شرح نزدیک شدن این دو نفر به یکدیگر است که خوشبختانه قرار نیست به عشق و عاشقی مثل خیلی از فیلم‌های این‌چنینی تبدیل شود. این فقط شرح پرسه‌های دو نفر است که هر دو در بدبختی‌شان غوطه‌ورند و از سر ناچاری سرنوشت‌شان به یکدیگر پیوند خورده است.

فیلم تقریبا سه سالی در صف انتظار بود تا بالاخره در گروه هنر و تجربه اکران شد. چرایش را واقعا نمی‌شود بعد از دیدن فیلم متوجه شد. در میان فیلم‌های اجتماعی این سال‌ها «کارت پرواز» اتفاقا فیلم سالمی است که واقعیت را صریح به تماشاگر نشان می‌دهد بدون آن که سیاه‌نمایی در کار باشد.

اگر قرار باشد یک دلیل برای دیدن «کارت پرواز» برایتان بیاورم قطعا به بازی منصور شهبازی باید اشاره کنم که موتور محرکه‌ی فیلم است. منصور شهبازی را احتمالا از فیلم «نفس عمیق» به یاد می‌آورید. توانایی فوق‌العاده‌ای جلوی دوربین دارد که متعجبم چه طور سینمای ایران بیشتر از پتاسیل‌های او جلوی دوربین استفاده نکرده است. برادرزاده‌ی پرویز شهبازی حالا در فیلم مهدی رحمانی نشان می‌دهد که می‌تواند نقش جوان اول پرسه‌زن شهری آس و پاس را با خیال راحت به او سپرد.

ندا جبرئیلی هم البته در نقش مقابل او بازی خوبی دارد و تلاش‌اش را می‌کند اما شاید به خاطر گریم یا به هر حال کاراکتر دشوارتری که دارد به اندازه‌ی منصور شهبازی به چشم نمی‌آید. درواقع مشکلش این جاست که بیش از اندازه تلاش می‌کند تا نقش زنی دم مرگ را به خاطر نشت مواد داخل شکمش ایفا کند.

داستان فیلم خیلی خوب شروع می‌شود. ماجرای قاچاق و دو نفر که به ناگزیر همراه یکدیگر می‌شوند تماشاگر را مجذوب می‌کند. هر چند در میانه‌ی قصه چندان چالشی در کار نیست اما همان پرسه‌ی درون شهر برای حل کردن مشکل‌شان که قرار است این دو نفر را به هم نزدیک‌تر کند به اندازه‌ی کافی کنجکاوی‌برانگیز از کار درآمده است.

می‌ماند یکی دو صحنه‌‌ای که دلیل وجودی‌شان مشخص نیست. مثل حضور شیرین یزدان‌بخش جلوی آن ساختمانی که نذری می‌دهند که فقط فضا را تا حدی سانتی‌مانتال می‌کند که با کلیت فیلم در تضاد است. یا سکانس دیدن شوهر زن جلوی در خانه که قرار است فضا را عصبی کند اما دیدنش اتفاقا به یکدستی فیلم و آن فضای کم کاراکترش لطمه می‌زند.

به جز این‌ یکی دو مورد و این که در میانه‌ی فیلم به دلیل نبودن حادثه‌ی محرکه‌ی جدید ریتمش کمی کند می‌شود، فیلم «کارت پرواز» اثر خوش ساختی است. مهدی رحمانی می‌دانسته با متریالی که در اختیارش بوده چه طور یک فیلم شهری جذاب با کاراکترهای کم بسازد. پایان فیلم هم بسیار مینی‌مال و تاثیرگذار برگزار می‌شود و باعث می‌شود تماشای این فیلم به تجربه‌ی خوشایندی تبدیل شود.

این می‌تواند نمونه‌ی خوبی برای فیلم‌های هنر و تجربه باشد. فیلمی که در این گروه اکران می‌شود می‌تواند قصه‌ی درست و حسابی داشته باشد. از حرکت‌های دوربین اعصاب خردکن در آن خبری نباشد و مهم‌تر از همه بازیگرانش به دل بنشینند. فیلمی که حتی می‌توانست در جریان اکران اصلی هم حضور داشته باشد.

بیشتر بخوانید: اسطوره‌های فوتبال به روایت سینما؛ از مارادونا تا بابی رابسون!



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

یک دیدگاه
  1. Re

    این فیلم از رویLucy2014 ساخته شده.

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما