نقد فیلم روزهای نارنجی؛ چطور با ستاره‌ها فیلم بی‌خاصیت بسازید

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۲ دقیقه
نقد فیلم روزهای نارنجی

از مستندسازی که توانسته بود با فیلم مستندش یعنی «راننده و روباه» مخاطبان را به سینما بکشاند ساخت یک فیلم داستانی تا این حد دافعه‌برانگیز و بی‌خاصیت و خنثی بعید بود. تماشای فیلم «روزهای نارنجی» آرش لاهوتی یکی از سخت‌ترین کارهای جشنواره امسال بود. فیلمی که انگار تمام تلاش‌اش را می‌کرد که چنان سرد پیش برود که تماشاگر را خسته و دلزده کند.

فیلم قرار است در مایه‌های مثلا «ناهید» آیدا پناهنده داستان زن رنج‌دیده‌ای باشد که در جامعه مردسالار می‌خواهد روی پای خودش بایستد. البته که فیلم «ناهید» در اجرا و بازی اثر درست و قبل توجهی بود اما مشکل «روزهای نارنجی» همان مشکلی است که با فیلم «ناهید» هم داشتم. قهرمان این فیلم‌ها آنقدر پررو و عصبی‌کننده هستند که به هیچ‌وجه نمی‌توانید پشت آنها بایستید و از آنها حمایت کنید. حتی نمی‌توانید به حال‌شان دل بسوزانید.

آبان زنی است که از همان سکانس اول به وضوح همسرش را نادیده می‌گیرد. قرار است از آن زن‌هایی باشد که در کار با کسی شوخی ندارند و تواناست. اما تقریبا دست به هر کاری که می‌زند خرابکاری به بار می‌آورد. بعد برای اینکه همچنان توانا و مظلوم جلوه کند دائم مردان اطرافش تخریب می‌شوند.

کاش حداقل وقتی اسم فیلم «روزهای نارنجی» بود و لوکیشن‌اش شمال کمی بیشتر شاهد قاب‌های دلنشین از درخت‌های پرتقال بودیم. اصلا از فرشاد محمدی چنین فیلمبرداری تختی بعید بود. اینکه ستاره‌ای مثل هدیه تهرانی را در اختیار داشته باشی و از سردی بازی و لحن او در جهت دافعه‌برانگیز شدن استفاده کنی، واقعا عجیب است.

بعد تقریبا همه فیلم نماهای بی‌ربط داریم از آبان که می‌رود بخوابد. آبان که از در خانه بیرون می‌آید. آبان که خودش پنچری وانتش را می‌گیرد لابد چون در جامعه مردسالار تنهاست و باید روی پای خودش بایستد و می‌تواند که پیش پای خودش بایستد.

علی مصفا که بازی‌اش در فیلم بد است. انگار از وسط کافه یکی از فیلم‌های روشنفکرانه آمده و تنها توجیهش این است که او بچه تهران است.

از آن فیلم‌هایی است که آنقدر بی‌جهت و بی‌خاصیت است که نمی‌شود درباره‌اش بیشتر از این حرف زد که چرا فیلم بدی است. اصلا موجبیت ساخت چنین فیلمی مشخص نیست به خصوص که آخرش هم نقض غرض می‌کند. یعنی درواقع اگر شوهر زن به دادش نرسیده بود همه تلاش‌هایش به باد می‌رفت.

ابهام هم زیاد دارد. مثلا دست آخر نمی‌فهمیم که مرد واقعا دست از پا خطا کرده یا این بدبینی زن است. اگر واقعا مرد خیانت کرده چطور بعد به سادگی به کمک زن می‌آید و انگار به تفاهم می‌رسند؟

فیلم تقریبا هیچ نقطه عطفی ندارد. در آن سکانسی که زن شب سر باغ می‌رود انتظار یک حرکت قهرمانانه را از او داریم اما مثل بقیه نماهای تلف شده اینجا هم شاهد انفعال او هستیم.

«روزهای نارنجی» فیلمی است که واقعا به سختی می‌شود تا آخرش را دید چون برای جلب مخاطبش نه حرکت فرمی انجام می‌دهد و نه محتوایی.

یادداشت فیلم‌ روزهای نارنجی نظر نویسنده است و لزوما دیدگاه دیجی‌کالا مگ نیست.
برای آگاهی از آخرین اخبار و اطلاعات جشنواره فیلم فجر به صفحه ویژه جشنواره فیلم فجر ۹۷ در دیجی‌کالا مگ بروید.


برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

۲ دیدگاه
  1. یارا علوی

    متاسفم که هر تولیدکننده‌ی محتوایی به خود اجازه نقد تخصصی در هر زمینه‌ای می‌دهد. تمام داوران جشنواره‌های بزرگ سینمایی بی‌سواد هستند و ایشان به خودشان اجازه داده فیلم رو بی‌خاصیت بنامه. امیدوارم دیجی‌کالا اعتبار خودش رو با این نقدهای درجه‌ی سه زیر سوال نبره. «موجبیت» را هم در هیچ واژه‌نامه‌ای پیدا نکردم. چرا انقدر این یادداشت بی‌سروته و بی‌سوادانه نوشته شده؟

  2. farid

    من فیلم رو ندیدم اما شاید هدف فیلمساز نمایش و القای همین سردی و دلزدگی بوده باشه !
    اینکه چیزی شما رو به هیجان (کاذب) وا نمیداره دلیل بر بی خاصیت بودن نیست .

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما