نقد فیلم خروج؛ من عصبانی نیستم

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۳ دقیقه
نقد فیلم خروج
در نقد فیلم خروج خطر اسپویل وجود دارد.

فیلم «خروج» ابراهیم حاتمی‌کیا یک شروع خوب دارد و یک سکانس پایانی نسبتا قابل قبول و هر آن چه بین این شروع و این پایان داریم یک کارگردان معترض است که ما نمی‌دانیم چرا خودش و کاراکترهایش تا این اندازه ناراحت و پریشان هستند. کاراکترهایی که معلوم نیست اعتراض‌شان به چیست. البته زمین‌شان را آب شور و اشتباه مهندس از بین برده اما ماجرای فرار پسران‌شان جای توجیه ندارد. قتل غیرعمدی رخ داده و قاتل و بقیه کسانی که با قول ریش‌سفید روستا بیرون آمده بودند فرار کرده‌اند. کاراکترهای اصلی تصمیم می‌گیرند با تراکتورهایشان به صورت نمادین از روستایشان به تهران و خیابان پاستور پیش رئیس‌جمهور بروند.

چند دقیقه‌ای اول فیلم با نماهای هلی شات از مزارع پنبه و صدای هلیکوپتری که خانه‌ی فقیرانه‌ی رحمت را به لرزه درمی‌آورد عالی است. مقامات دولتی که حضورشان به جای این که برای رحمت اطمینان خاطر به همراه بیاورد باعث زحمت می‌شود. از همین سکانس ابتدایی معلوم است که حاتمی‌کیا شمشیرش را برای بروکراسی حکومتی از رو بسته است. البته در همان سکانس تاکید زیاد روی ر‌ئیس‌جمهور بودن کاراکتر دولتی و البته شیوه‌ی لباس پوشیدن و حرکت کردنش که به وضوح شبیه آقای روحانی است باعث می‌شود اعتراض مستقیم فیلم به دولت فعلی کمی توی ذوق بزند.

فرامرز قریبیان شروع خیلی خوبی دارد. نگاه خسته و دنیا دیده‌اش انگار حاج‌ کاظم «آژانس شیشه‌ای» است که حالا پا به سن گذاشته و شر و شورش تمام شده و می‌خواهد زندگی‌اش را بکند. برگشته سر مزرعه‌اش با یک تراکتور اما باز هم نمی‌گذارند. دوباره مجبورش می‌کنند عصیان کند اما شیوه‌ی عصیانش این بار اسلحه برداشتن نیست. آرام‌تر است. یک سکانس تاثیرگذار دارد که داخل قبر پسرش می‌رود. آن یک ربع اول به اضافه‌ی این سکانس بهترین بازی‌های قریبیان هستند. کار از جایی خراب می‌شود که کاراکترهای فرعی وارد قصه می‌شوند. حاتمی‌کیا برعکس «آژانس شیشه‌ای» یا حتی از بین این فیلم‌های آخرش «چ» هیچ اهمیتی به کاراکترهای فرعی نمی‌دهد.

بازیگران کاراکترهای فرعی در حد سریال‌های آبکی تلویزیون ظاهر می‌شوند و از آن‌جایی که حاتمی‌کیا خودش آدم شوخ‌طبعی نیست شوخی‌هایشان لوس و بیمزه از کار درمی‌آید در حدی که برخی از سکانس‌های فیلم مثل تک‌چرخ زدن تراکتور وسط چنین فیلم تلخ جدی خنده‌ی تماشاگر را درمی‌آورد.

پانته‌آ پناهی‌ها در نقش زن بلاکشی که این مردها را در طول سفر تر و خشک می‌کند در کنار قریبیان بهترین بازی را دارد اما کاراکترش از یک شیرزن که دست به سفری متهورانه می‌زند و بین او و رحمت رابطه‌ای عجیب برقرار است به شخصیتی که فقط چایی و قرص دست مردان می‌دهد نزول پیدا می‌کند.

همه‌ی این‌ها به کنار مشکل اصل طرح قصه است. ایده‌ای که حاتمی‌کیا از آن وام گرفته در حد یک خبر یا یک مقاله دراماتیک است اما برای به تصویر کشیده شدن مصالح چندانی ندارد. خود تصویر پیرمردان پشت تراکتورها در جاده و بعد در خیابان پاستور تهران تصویر جذابی است. شبیه تصویری که مثلا فرامرز قریبیان با اسب در «رد پای گرگ» داشت اما برای دو ساعت فیلم داستانی تولید نمی‌کند. بین شروع خوب فیلم و تصویر پایانی یک ساعت و خرده‌ای عملا هیچ چیزی وجود ندارد جز بازی‌های بد. پلان‌هایی که در حد فیلم تلویزیونی هستند و از حاتمی‌کیا که استاد گرفتن سکانس‌های تاثیربرانگیز است واقعا بعید بود.

بدترین قسمت فیلم سکانس ورود محمدرضا شریفی‌نیا با موبایل‌های روشن همراهانش به عنوان معاون رئیس‌جمهور است که سکانس کلیدی و نمادین ریاکاری و فریب دادن مردم ساده‌دل محسوب می‌شود. شریفی‌نیا انگار از دل همان تیپ‌های همیشگی‌اش در فیلم‌های نازل در نقش آدم ظاهرالصلاح اما ریاکار آمده است و کلیت سکانس به یک مضحکه شبیه شده.

این یکی از شدیداللحن‌ترین فیلم‌های حاتمی‌کیا کنار «آژانس شیشه‌ای» و «موج مرده» است. یکی از عصبانی‌ترین و انتقادی‌ترین فیلم‌هایش به وضعیت موجود اما به دلیل پلات کم‌مایه، بازی‌های بد بازیگران فرعی، نداشتن پیرنگ‌های درست و حسابی و کارگردانی سردستی میانه‌ی فیلم نه تنها تاثیرگذار نیست که در بسیاری از سکانس‌ها خسته‌کننده و گاهی حتی خنده‌دار می‌شود.

ارزشگذاری فیلم از چهار ستاره: یک ستاره

نقد فیلم خروج بازتاب دیدگاه‌های شخصی نویسنده است و لزوما موضع دیجی‌کالا مگ نیست.
آخرین اخبار و اطلاعات درباره‌ی فیلم‌های مختلف جشنواره را در صفحه‌ی ویژه‌ی جشنواره فیلم فجر ۹۸ بخوانید.

بیشتر بخوانید:
در روزهای جشنواره‌ی فیلم فجر ۹۸ نویسنده‌ی دیجی کالا مگ بشوید



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

۲۲ دیدگاه
  1. حمید

    اگه به خاطر بازی قریبیان نبود همون ده دقیقه که از فیلم گذشته بود.فیلم را نمیدیدم/

  2. فاطمه

    این داستان به سد گتوند که منجر به از بین رفتن اراضی کشاورزی دارد اشاره میکند. جالب اینجاست که این سد در زمان ۸ سال ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد و علی رغم مخالفت سازمان محیط زیست وقت ساخته و بهره برداری شد. و حالا یکهو آقای حاتمی کیا یادش افتاد از روحانی بابت این اتفاق انتقام بگیرد!!! البته جای تعجب نیست چون خفقان موجود در آن سالها هرگز اجازه ساخت چنین اثری را نمیداد.

  3. علیرضا

    به معنی واقعی کلمه بدترین فیلمی بود که تو عمرم دیدم ، سال هاست ابراهیم حاتمی کیا روح سینمایی خودش رو به منفعت ارباباش فروخته و صرفا فیلم های بدون محتوا برای تبلیغات اصول گراها می سازه و به تتمه اندک اعتباری که سال ها پیش به دست آورده بود با این فیلم چوب حراج زد و عملا به پیکر نیمه جان سینمای حاتمی کیا تیر خلاص زد ، فیلمی که به جز بازی خوب فرامرز قریبیان و جلوه های خوب صوتی و بصری هیچ حرفی برای گفتن نداشت ، کلیشه ای که در فیلم های اخیر حاتمی کیا مثل به وقت شام دوباره تکرار میشه ، کلیشه ای که از در قهرمان سازی برای هم راستا شدن با درد مردم ساخته میشه و سپس ازین اعتماد برای انتقال طرز فکر ارباب های حاتمی کیا استفاده میشه ، به وضوح میشه گفت حاتمی کیا با تمام تلاش داره در جهت عکس برای تغییر افکار مخاطب بر اساس سلیقه ارابابانش عمل می کنه و با هر قدم به جای به جلو رفتن ده ها قدم به عقب بر می گرده و هربار مخاطب از نیت این سبک فیلم ها بیشتر با خبر میشه . جان کلام … این فیلم ها افسوس برای مردمی است که کور سوی امیدشون سال هاست در گرو دروغ گویی امثال حاتمی کیا از بین رفت … ;

  4. علی

    نقد خوبی نیست نویسنده نامرده از خودشونه….

  5. علی

    اتفاقا فیلم بسیار خوبی بود واقعی بود و انتقادات به بی تفاوتی مسئولین نسبت به مردم کاملا درسته

  6. رضا

    با این ایده تون که شروع و پایان فیلم خیلی خوب بود موافقم …ولی فیلم اولا از رو یه داستان واقعی که در پایان فیلم گفته شد ساخته شده بود … شخصیت اصلی آقای قریبیان کاملا درام داشت بقیه شخصیتا به اندازه نقششون تو فیلم خوب بودن جهانگیر الماسی بد بود؟ … خانم قاسمی که نقش خواهر قریبیان بود بد بود؟ محمد فیلی بنظرم خوب بود …نماد آدمای مختلف تو هر جامعه ای بودن …ولی بهرحال نقطه ضعفی داشت فیلم … بنظرم اعتراض حاتمی کیا اینبار شکل خیلی نجیبانه ای بود و خوب نقطه ای رو نشونه رفته

  7. امیرحسین

    سلام این فیلم به نظر من عالیه شاید شما دوست داشته باشید داخلش یه عالمه صحنه های جذاب و … داشته باشه ولی واقعا چند نفرتون از این قزییه خبر داشتین اینکه یه کشاورز اینکارارو کرده باشه حاتمی کیا خواست به خیلیا نشون بده همین خداوکیلی دوست داشتین توش صحنه های خنده دار باشه یا مثلا چی
    …. اگه یسری ها فیلم رو نفهمیدن برن دوباره نگاه کنن شاید شاید متوجه بشن

    1. javadghyasvand68@gmail.com

      عزیز مشکل اینجاست که حاتمی کیا نمیخواست این موضوع رو نشون بده و بیشتر قصدش عوام فریبی و شعار زدگی بوده و تا جایی که خودش میگه من فیلم ساز نظام هستم اما فقط سوار بر دموقراضی که دیگه چرخهاش مثل تراکتورای فیلمش یا ترکیده هستن از از وسط نصف شدن

  • 1
  • 2
loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما
X