مغلطهی نفی گزارهی مقدم و تالی (Negating Antecedent and Consequent) | مغلطه به زبان آدمیزاد (۱۶۳)
تعریف: مغلطه نفی گزارهی مقدم و تالی مغلطهای صوری است و موقعی اتفاق میافتد که در استدلالی که در آن گزارهی مقدم و تالی باید با یکدیگر جایگزین شوند، جایگزینی اتفاق نیفتد. شکل صحیح چنین استدلالی به شرح زیر است:
اگر P پس Q.
بنابراین اگر غیرQ، در نتیجه غیرP.
اگر دقت کنید، میبینید که جای P و Q را عوض کردهایم (به این کار میگویند جایگزینی یا Transpose) و سپس هردویشان را نفی کردهایم. این مغلطه موقعی اتفاق میافتد که این جایگزینی اتفاق نیفتد.
معادل انگلیسی: Negating Antecedent and Consequent
معادلهای جایگزین: جایگزینی نادرست
الگوی منطقی:
اگر P در نتیجه Q.
بنابراین اگر غیرP، در نتیجه غیرQ.
اگر غیرP، در نتیجه غیرQ.
بنابراین اگر P در نتیجه Q.
مثال ۱:
اگر کار بری مانیلو خواندن ترانههای عاشقانه است، در نتیجه او همجنسگراست.
بنابراین اگر بری مانیلو ترانههای عاشقانه نخواند، همجنسگرا نیست.
توضیح: فرضیهی اشتباه مثال به کنار (همجنسگرا بودن ربطی به خواندن ترانهی عاشقانه ندارد)، در نتیجهگیری گزارهی مقدم (بری مانیلو ترانههای عاشقانه میخواند) با گزارهی تالی (او همجنسگراست) جایگزین نشده است. بنابراین مغلطه اتفاق افتاده است. البته اگر گزارهی مقدم و تالی را در نتیجهگیری جایگزین کنیم، استدلال درست میشود، هرچند فرضیهی آن همچنان غیرمنطقی است. یادتان باشد: یک استدلال صوری صحیح و عاری از مغلطه لازم نیست حتماً نتیجهگیری صحیح داشته باشد؛ صرفاً باید ساختار منسجم داشته باشد؛ البته به شرط اینکه همهی فرضیههایش صحیح باشند:
اگر کار بری مانیلو خواندن ترانههای عاشقانه است، در نتیجه او همجنسگراست.
بنابراین اگر بری مانیلو همجنسگرا نباشد، ترانههای عاشقانه نمیخواند.
مثال ۲:
اگر تصور تام این است که همهی خوانندگان ترانههای عاشقانه همجنسگرا هستند، در نتیجه او احمق است.
بنابراین اگر تصور تام این نباشد که همهی خوانندگان ترانههای عاشقانه همجنسگرایند، در نتیجه او احمق نیست.
توضیح: در مثال بالا هم با مشکل عدم جایگزینی گزارهی مقدم (تصور تام این است که همهی خوانندگان ترانههای عاشقانه همجنسگرایند) و گزارهی تالی (او احمق است) در نتیجه روبرو هستیم، با اینکه هردو گزاره نفی شدهاند. امیدوارم درک کنید که اگر تصور تام این نباشد که همهی همجنسگرایان احمق هستند، این لزوماً بدین معنا نیست که او احمق نیست. این استدلال مغلطهآمیز و در نتیجه اشتباه است.
استثنا: ندارد.
منابع:
Carlsen-Jones, M. T. (1983). Introduction to Logic. McGraw-Hill.
ترجمهای از: