مغلطهی مقایسهی چندگانه (Multiple Comparisons Fallacy) | مغلطه به زبان آدمیزاد (۱۶۱)
تعریف: مغلطه مقایسهی چندگانه به استدلالهای استقرایی (Inductive Arguments) مربوط میشود. در چنین استدلالهایی همیشه احتمال این وجود دارد که با وجود صحیح بودن فرضیهها، نتیجهی بهدستآمده اشتباه از آب دربیاید. به این مسئله «سطح اطمینان» (Confidence Level) گفته میشود. در هر پژوهش یا نظرسنجیای، سطح اطمینان زیر ۱۰۰٪ است. اگر سطح اطمینان ۹۵٪ باشد، یعنی از هر ۲۰ پژوهش مشابه نتیجهی ۱ مورد اشتباه از آب درمیآید. اگر سطح اطمینان ۹۵٪ باشد و شما مقایسههای چندگانه انجام دهید (مثلاً ۲۰تا یا بیشتر)، به احتمال زیاد مقایسهیتان اشتباه از آب درمیآید. وقتی این مقایسهی اشتباه به جای یک احتمال آماری، یک یافتهی مهم تلقی شود، این مغلطه اتفاق میافتد.
معادل انگلیسی: Multiple Comparisons Fallacy
معادلهای جایگزین: خود را به آن راه زدن (The Look-Elsewhere Effect)
الگوی منطقی:
از بین N پژوهش، از A نتیجهی X به دست آمد و از B نتیجهی Y.
صبح روز بعد، تیتر روزنامهها: «پژوهشها نشان میدهند Y».
مثال ۱:
در ۱۰۰ آزمایش که به طور مستقل از یکدیگر انجام شدند، نرخ تومور مغزی بین کاربران تلفن همراه و کسانی که از تلفن همراه استفاده نمیکنند مقایسه شد.
در ۹۰ آزمایش نتیجهی بهدستآمده حاکی از این بود که بین دو گروه تفاوت قابلملاحظهای وجود ندارد.
در ۵ آزمایش نتیجهی بهدستآمده حاکی از این بود که احتمال رشد تومور در مغز کاربران تلفن همراه دو برابر بیشتر است.
در ۵ آزمایش نتیجهی بهدستآمده حاکی از این بود که احتمال رشد تومور در مغز کاربران تلفن همراه دو برابر کمتر است.
در جدیدترین بنر تبلیغاتی شرکت FunTel Mobile نوشته شده است: «پژوهشها نشان میدهند: استفاده از تلفن همراه احتمال رشد تومور مغزی را کاهش میدهد!»
توضیح: پژوهشگران چند آزمایش انجام دادند و در این آزمایشها چند گروه را با هم مقایسه کردند، برای همین احتمالش زیاد است که چندتا از نتایج بهدستآمده خطا از آب دربیایند (البته در حاشیهی خطای مطلوب (Within the Acceptable Margin of Error)). این خطاها را یا باید یک آنومالی حساب کرد و نادیدهیشان گرفت، یا آزمایشهای بیشتری انجام داد تا خطاها رفع شوند. اگر صرفاً روی این خطاها تمرکز کنیم و نتایج دیگر را نادیده بگیریم، مرتکب این مغلطه شدهایم.
مثال ۲:
ما روی پژوهشهایمان روی ۱۰۰ نفر که قبل از خواب آواز میخواندند، و ۱۰۰ نفر که قبل از خواب آواز نمیخواندند، آزمایش انجام دادیم. یافتههایمان از این قرار است: بیش از ۹۰٪ کسانی که آواز خواندند طاقباز خوابیدند و حدوداً ۱۰٪ دمرو یا روی پهلو خوابیدند. از بین کسانی که قبل از خواب آواز نخواندند، ۵۰٪ طاقباز خوابیدند و ۵۰٪ دمرو یا روی پهلو خوابیدند. برای همین آواز خواندن قبل از خواب روی دمرو یا طاقباز خوابیدن اثر دارد.
توضیح: مورد مهمی که در پژوهش به آن اشاره نشده این است که بین دو گروه بیش از ۵۰۰ مقایسه انجام شد و این مقایسه از کیفیت خواب تا صبحانهای که روز بعد خوردند را دربرمیگرفت. بیشتر موارد مقایسهشده بیمعنی بودند و برای همین کنار گذاشته شدند، ولی همانطور که قانون آمار و احتمالات پیشبینی میکند، یک سری مورد عجیب (آنومالی) تشخیص داده شدند و موقعیت خواب هم دراماتیکترینشان بود، برای همین زیر ذرهبین قرار گرفت.
استثنا: فقط در صورت به کار بردن شیوهی آزمایش/پژوهش صحیح و اعلام دقیق نتایج این مغلطه و مغلطههای مشابه اتفاق نمیافتد.
منابع:
Walsh, J. (1996). True Odds: How Risk Affects Your Everyday Life. Silver Lake Publishing.
ترجمهای از: