مغلطهی تفکر جادویی (Magical Thinking) | مغلطه به زبان آدمیزاد (۱۵۳)
تعریف: مغلطه تفکر جادویی موقعی اتفاق میافتد که شخصی دو حادثه را نه بر اساس منطق یا مدرک، بلکه بر اساس باورهای خرافی به هم ربط دهد. تفکر جادویی اغلب باعث میشود شخص از انجام دادن بعضی کارها یا فکر کردن به بعضی چیزها بترسد، چون گمان میکند آن کار یا فکر به حادثهای فاجعهآمیز منجر میشود.
معادل انگلیسی: Magical Thinking
معادلهای جایگزین: خرافاتی بودن
مثال ۱:
رییسجمهور از مردم کشور درخواست کردند برای بارش باران دعا کنند. چند ماه بعد باران آمد. دعای مردم گرفت!
توضیح: اگر تصور کسی این باشد که دلیل بارش باران دعا کردن مردم است، یعنی به قدر کافی دیوانه است تا در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا رای بیاورد، ولی هیچ دلیل منطقی یا مدرکی برای اثبات ادعای تاثیر داشتن دعا در بارش باران وجود ندارد.
مثال ۲:
من حاضر نیستم توی طبقهی سیزدهم هتل اقامت کنم، چون شگون نداره. البته اگه به جای طبقهی ۱۳، طبقهی ۱۴ خطابش کنیم، مشکلی ندارم.
توضیح: این نوع تفکر جادویی آنقدر در آمریکا رایج است که طبق گفتهی دیلیپ رنگنکار (Dilip Rangnekar)، نمایندهی آسانسورهای اوتیس، ۸۵٪ ساختمانهای مجهز به آسانسور طبقهی «۱۳» ندارند. هیچ مدرکی وجود ندارد که ثابت کند رقم ۱۳ باعث بدشگونی است. فقط ذهنیتی که تحت سلطهی خرافات باشد این رقم را به بدشگونی نسبت میدهد.
مثال ۳:
میدونستم باید به اون خانم پیر که اونور خیابون بود کمک میکردم. چون این کارو نکردم، از صبح تا حالا داره بلا سرم میاد.
توضیح: این مثال نشان میدهد کسی که فکر میکند لایق بدشانسی است، به خاطر خطای تایید خود (Confirmation Bias) و پیشگوییهای خودمحققکنندهی دیگر بدشانسی را تجربه میکنند. ولی ایدهی بدشانسی و بدبیاری هیچگونه پشتوانهی منطقی یا عقلانی ندارد.
استثنا: اگر بتوانید باور خرافی خود را به شکل تجربی ثابت کنید، میتوان آن را در بستری منطقی به کار برد.
راهنمایی: شاید تفکر جادویی گاهی به آدم آرامش دهد، ولی واقعیت را نمیشود عوض کرد.
منابع:
Hutson, M. (2012). The 7 Laws of Magical Thinking: How Irrational Beliefs Keep Us Happy, Healthy, and Sane. Penguin.
ترجمهای از:
می تونم بگم که ۹۰ درصد ایرانیا این طوری فکر میکنن.