مغلطه‌‌ی بازی‌انگاری (Ludic Fallacy) | مغلطه به زبان آدمیزاد (۱۵۱)

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۲ دقیقه
مغلطه به زبان آدمیزاد

تعریف: مغلطه بازی‌انگاری موقعی اتفاق می‌افتد که شخصی سعی کند موقعیتی را با مدل‌های آماری شسته‌رفته توضیح دهد، در حالی‌که آن موقعیت با داده‌های آماری قابل توضیح دادن نباشد. به طور کلی تکیه‌ی بیش از حد روی نظریه‌ی احتمالات (Probability Theory) غلط‌انداز است، چون موقعیت‌های آشوبناک قابل پیش‌بینی نیستند و گاهی عوامل خارجی دخیل آنقدر زیاد یا جزئی هستند که لحاظ کردنشان در پیش‌بینی غیرممکن است. 

معادل انگلیسی: Ludic Fallacy

معادل لاتین: ludus

مثال ۱: بهترین مثال از این مغلطه متعلق به شخصی‌ست که آن را ابداع کرده است: نسیم نیکولاس طالب (Nasim Nicholas Taleb) در کتاب قوی سیاه (The Black Swan) که در سال ۲۰۰۷ منتشر شد. 

دو شخص را در نظر بگیرید: 

دکتر جان، که او را به‌عنوان مردی دانشمند و منطقی می‌شناسند. 

تونی چاقه، مردی که او را به خاطر ذکاوت و زیرکی‌اش می‌شناسند. 

شخص ثالثی از این دو می‌پرسد: «تصور کنید سکه‌ای ۹۹ بار به هوا انداخته شده و در ۹۹ بار شیر آمده. احتمال این‌که پرتاب ۱۰۰ام هم شیر دربیاید، چقدر است؟» دکتر جان جواب می‌دهد: «پرتاب‌های قبلی روی پرتاب جدید تاثیری ندارند. بنابراین احتمال آن مثل همیشه ۵۰/۵۰ است.» تونی چاقه پاسخ می‌دهد: «احتمال شیر آمدن پیاپی هر ۹۹ پرتاب آنقدر پایین است که پیش‌فرض ۵۰/۵۰ بودن شیر یا خط درآمدن سکه از پایه اشتباه است.» 

توضیح: تصور کنید مشغول تماشای پرتاب یک سکه هستید. با توجه به این‌که شما از مغلطه‌ی قمارباز (شماره‌ی ۱۲۳) باخبرید و احتمالاً بی‌صبرانه منتظرید آن را جایی تشخیص دهید، احتمالاً کلی طول می‌کشد تا مثل تونی چاقه به این نتیجه برسید که کاسه‌ای زیر نیم‌کاسه است و این سکه یک سکه‌ی معمولی نیست. تا چه مقطعی می‌توان اصرار کرد که چنین پدیده‌هایی صرفاً «نتیجه‌ی اجتناب‌ناپذیر قوانین احتمالات» هستند و همچنان حق‌به‌جانب رفتار کرد؟ جواب قطعی‌ای وجود ندارد. باید برای تصمیمی که گرفته‌اید دلایل و استدلال‌های محکمه‌پسند و روشن ارائه کنید. 

مثال ۲: 

لولیتا: با توجه به این‌که نصف مردم کره‌ی زمین مونث هستن، احتمال مونث بودن نفر بعدی که وارد اتاق می‌شه پنجاه درصده. 

سلینا: متوجه هستی که اینجا مطب دکتر وولواستین، متخصص زنان و زایمانه؟ 

توضیح: در این مثال لولیتا تفکر منطقی را فدای تمرکز بیش از حد روی آمار و ارقام کرده است. 

استثنا: به توضیح مثال ۱ رجوع کنید. 

نظریه‌ی آشوب نقش پررنگی را در جهان ما ایفا می‌کند و پرداختن به آن از حوصله‌ی این کتاب خارج است. حالا که بحث این مغلطه هست، لازم است اشاره کنیم که بسیاری از چیزهایی که تصادفی به نظر می‌رسند، در اصل نظام‌هایی آشوبناک یا سیستم‌های حتمی غیرقابل‌پیش‌بینی هستند. اگر کسی سعی کند قوانین تصادفی احتمالات را در چنین سیستم‌هایی به کار ببرد، به نتیجه‌ای اشتباه و گمراه‌کننده می‌رسد. 

منابع: 

Taleb, N. N. (2010). The Black Swan: Second Edition: The Impact of the Highly Improbable Fragility”. Random House Publishing Group.

ترجمه‌ای از: 

Logically Fallacious



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما