مغلطهی اسکاتلندی واقعی (No True Scotsman Fallacy) | مغلطه به زبان آدمیزاد (۱۶۶)
تعریف: مغلطه اسکاتلندی واقعی موقعی اتفاق میافتد که شخصی ادعایی کلیگرایانه مطرح کند («همهی»، «تکتک»، و…)، طرف مقابل غلط بودن ادعایش را ثابت کند و گوینده به جای اینکه اشتباه خود را بپذیرد، ادعای کلیگرایانهی خود را به ادعای جزئیگرایانه تقلیل دهد و هیچ معیار عینیای (Objective) برای جزئیگراییاش ارائه نکند. همچنین تعیین استثناهای مندرآوردی و بیپایهواساس نیز از نشانههای این مغلطه است.
معادل انگلیسی: No True Scotsman Fallacy
معادلهای جایگزین: توسل به خلوص [نوعی از آن]، مسیحی واقعی
الگوی منطقی:
همهی Xها Y هستند.
(ادعای بالا رد میشود)
پس همهی Xهای «واقعی» Y هستند.
مثال ۱: در سال ۲۰۱۱، هارولد کمپینگ (Harold Camping)، سخنگوی مسیحی بار دیگر پیشبینی کرد بهزودی با ظهور مسیح دنیا به پایان خواهد رسید و به خاطر شخصیت پرانرژیاش بسیاری از مسیحیان به جنبش او پیوستند. در این دورهی زمانی، خصوصاً وقتی تاریخ پایان دنیا گذشت، بسیاری از مسیحیان اعلام کردند هارولد کمپینگ «مسیحی واقعی» نیست. به نظر من کمپینگ هم به اندازهی هر انسان دیگری که ادعای مسیحی بودن میکند مسیحیست و اتفاقاً به نظرم او لایق ستایش است،چون برخلاف بسیاری از مسیحیهای دیگر حاضر شد بر پایهی اعتقاداتش ادعایی مطرح کند که ابطالپذیر یا قابل رد شدن است.
مثال ۲:
جان: اعضای باشگاه سفیدپوستان اوباتوبا شهروندان وظیفهشناسی هستن.
ماروین: پس چرا خیلیهاشون توی زندانن؟
جان: اونا جزو اعضای واقعی باشگاه نبودن.
ماروین: اعضای واقعی باشگاه چه کسایین؟
جان: اونایی که سر از زندان درنمیارن.
توضیح: این مغلطه بسیار رایج است و انواع مختلفی دارد. هرگاه عضو یک گروه یکی از همگروهیهای خودش را به خاطر کاری که انجام داده یا حرفی که زده شماتت کند و سپس ادعا کند که او عضو واقعی گروه نیست، این مغلطه اتفاق میافتد.
در این مثال استدلال کلیگرایانه این است که هیچیک از اعضای اوباتوبا سر از زندان درنمیآورند. ماروین با اشاره به اینکه بسیاری از اعضای باشگاه در زندان به سر میبرند، دروغ بودن این ادعا را خاطرنشان میکند. به جای اینکه جان اشتباه بودن حرفش را بپذیرد و ادعایش را پس بگیرد، با تبدیل کردن ادعایش به «هیچیک از اعضای واقعی اوباتوبا سر از زندان درنمیآورند» روی حرفش پافشاری میکند. این ادعا مغلطهآمیز است، چون واقعی بودن یا نبودن عضویت در باشگاه را به امری نسبی تبدیل کرده است که هر لحظه ممکن است مرزهای آن جابجا شود. این بیانیه علاوه بر مغلطهی اسکاتلندی واقعی، مغلطهی علت سوالبرانگیز (Questionable Cause Fallacy) و ادعای ابطالناپذیر (Unfalsifiable Claim) را نیز دربرمیگیرد.
استثنا: اگر در پروسهی تقلیل ادعای کلی گرایانه به جزئیگرایانه بتوان معیاری عینی تعیین کرد، مغلطهای اتفاق نمیافتد.
دگرگونی: توسل به خلوص مغلطهای مرتبط، ولی کلیتر است و موقعی اتفاق میافتد که شخصی «مقدار کافی» از چیزی را ندارد و برای همین رد صلاحیت میشود. مثلاً گاهی گفته میشود: «اگر میل به موفقیت داشته باشی، به موفقیت دست پیدا میکنی!» بیلی میل به موفقیت دارد، ولی به موفقیت دست پیدا نکرده است. بنابراین گفته میشود که میل بیلی به اندازهی کافی قوی (یا خالصانه) نیست. تفاوت بین مغلطهی توسل به خلوص و اسکاتلندی واقعی مقایسهی شدت (Degree) با اصالت (Authenticity) است.
منابع:
Flew, A. (1984). A Dictionary of Philosophy: Revised Second Edition. Macmillan.
ترجمهای از: