مغلطهی اخلاقگرایی (Moralistic Fallacy) | مغلطه به زبان آدمیزاد (۱۵۹)
تعریف: مغلطه اخلاقگرایی موقعی اتفاق میافتد که شخصی بر اساس باورهای اخلاقیاش دربارهی مسئلهای وابسته به واقعیت نتیجهگیری کند.
این مغلطه نقطهی مقابل مغلطهی ناتورالیستی (Naturalistic Fallacy) است.
ادوارد سی. مور (Edward C. Moore)، در مقالهای که در سال ۱۹۵۷ منتشر کرد، مغلطهی اخلاقگرایی را اینگونه تعریف کرد: مغلطهای که به خاطر عدم تمایز بین قضاوت اخلاقی با قضاوت حقیقتمحور (Fact-based) پیش میآید. طی گذر سالها، این مغلطه قالبی سادهتر پیدا کرده است: تبدیل زورکی آنچه «است» به آنچه که باید «باشد».
معادل انگلیسی: Moralistic Fallacy
معادلهای جایگزین: مغلطهی اخلاق
الگوی منطقی:
X باید فلانجور باشد.
بنابراین X فلان است.
X نباید فلانجور باشد.
بنابراین X فلانجور نیست.
مثال ۱:
خیانت به همسر و زنبازی غیراخلاقی است.
بنابراین ما انسانها میل بیولوژیکی به داشتن چندین شریک جنسی نداریم.
توضیح: شاید خیانت و زنبازی غیراخلاقی باشند، ولی این موضوع روی جنبهی بیولوژیکی نیاز جنسی تاثیری ندارد. بهعبارت دیگر، کاری که نباید انجام دهیم (طبق هنجارهای اخلاقی) لزوماً با کاری که بیولوژی ما را به انجامش ترغیب میکند یکسان نیست. همچنین توجه داشته باشید که قضاوتهای اخلاقی اغلب در قالب حقیقت بیچونوچرا بیان میشوند (مثلاً «زنبازی کاری اشتباه است»)، نه در قالب «بایدها» (مثلاً «زنبازی باید کاری اشتباه به حساب آید»). زیاد پیش میآید مردم مغلطههای ناتورالیستی و اخلاقگرایانه را با هم اشتباه بگیرند، بنابراین در نظر گرفتن این تمایز مهم است.
مثال ۲:
بدخلقی با انسانهای دیگر اشتباه است.
بنابراین امکان ندارد میل به بدخلقی در ذات ما باشد.
توضیح: با اینکه از لحاظ اخلاقی بدخلقی با انسانهای دیگر اشتباه است، این موضوع هیچ تاثیری روی میل یا نیاز بیولوژیکی ما به انجام آن ندارد. کاری که نباید انجام دهیم (طبق معیارهای اخلاقی)، لزوماً با کاری که از لحاظ بیولوژیکی ترغیب به انجام آن میشویم یکسان نیست.
استثنا: گاهی اوقات میتوان استدلال کرد آنچه «است» با آنچه «باید» با هم فرقی ندارند، ولی پیشفرض ذهنیمان نباید چنین چیزی باشد.
نکته: مغلطهی ناتورالیستی و مغلطهی اخلاقگرایی اغلب با مغلطهی توسل به طبیعت (شمارهی ۴۲) اشتباه گرفته میشوند. شاید یکی از دلایلش این باشد که تعیین کردن چیزی که «طبیعی» است، میانبری برای تبدیل کردن «است» به «باشد» است. اما در مغلطهی ناتورالیستی و مغلطهی اخلاقگرایی شالودهی نتیجهگیری لزوماً «طبیعی» بودن نیست. این شالوده صرفاً در آنچه «است» خلاصه میشود. مثلاً:
مردان و زنان باید با هم برابر باشند بنابراین زنان نیز بهاندازهی مردان قوی هستند و مردان نیز به اندازهی زنان از قابلیت همدلی برخوردارند.
بیانیهی بالا «مغلطهی اخلاقگرایی» به حساب میآید، ولی مغلطهی «توسل به طبیعت» به حساب نمیآید.
منابع:
Moore, E. C. (1957). The Moralistic Fallacy. The Journal of Philosophy, 54(2), 29–۴۲. https://doi.org/10.2307/2022356
Pinker, S. (2003). The Blank Slate: The Modern Denial of Human Nature. Penguin.
ترجمهای از: