مغلطهی توسل به ریشهها (Genetic Fallacy) | مغلطه به زبان آدمیزاد (۱۲۴)
تعریف: مغلطه توسل به ریشهها موقعی پیش میآید که شخصی مبنای صحیح/حقیقی بودن ادعای مطرحشده در یک استدلال را ریشهی آن ادعا یا پیشفرضهای مرتبط با آن در نظر بگیرد.
معادل انگلیسی: Genetic Fallacy
معادلهای جایگزین: مغلطهی بنیان، مغلطهی پایهواساس
الگوی منطقی:
ریشهی ادعایی مطرح میشود.
بنابراین ادعای مذکور صحیح/اشتباه است.
مثال ۱:
در دوران کودکی لیسا را از طریق شستشوی مغزی به این باور رساندند که انسانها عموماً خوب هستند. بنابراین انسانها عموماً خوب نیستند.
توضیح: شستشوی مغزی داده شدن لیسا در دوران کودکی ربطی به ادعای مطرحشده دربارهی خوب بودن عموم انسانها ندارد.
مثال ۲:
پدر و مادر او کاتولیک بودند و او در محیطی کاتولیک رشد کرد. بنابراین طبیعیست که تمایل داشته باشد از برخی از سنتهای کاتولیک دفاع کند. نمیتوان حرفهای او را جدی گرفت.
توضیح: این مثال به خود من اشاره دارد. درست است که من در خانواده و محیطی کاتولیک به دنیا آمدم و رشد کردم، و خود را شخصی کاتولیک حساب میکنم، ولی این موضوع ربطی به دفاعیههای من از مذهب کاتولیک ندارد. مثلاً به نظر من بسیاری از کلیساهای کاتولیک از طریق خیریه به مردم ساکن در محلشان کمک میکنند. اگر استدلال من نوعی حول محور دفاع از جنبههای مذهب کاتولیک بچرخد، آن استدلال را باید جداگانه بررسی کرد، نه با توجه به گذشتهی استدلالکننده یا اتفاقات احتمالیای که باعث شده به درست یا غلط بودن ادعاهای مطرحشده اعتقاد آورده باشم.
استثنا: گاهی اوقات، ریشهی یک ادعا به صحیح بودن ادعا ارتباط دارد.
مثال:
من به وجود هیولای داخل کمد اعتقاد دارم، چون خواهرم بهم گفته اگه هر کاری میگه انجام ندم، هیولای داخل کمد میاد منو میخوره.
منابع:
Engel, S. M., Soldan, A., & Durand, K. (2007). The Study of Philosophy. Rowman & Littlefield.
ترجمهای از: