مغلطهی تفکیک (Fallacy of Division) | مغلطه به زبان آدمیزاد (۱۰۹)
تعریف: مغلطه تفکیک موقعی اتفاق میافتد که شخصی حقیقت داشتن چیزی دربارهی کل را به یک یا چند جزء از آن نسبت دهد. این مغلطه متضاد مغلطهی ترکیب (Fallacy of Compisition) است.
معادل انگلیسی: Fallacy of Division
معادلهای جایگزین: تفکیک جعلی، استنتاج ناقص
الگوی منطقی:
A جزئی از B است.
B دارای ویژگی X است.
بنابراین A دارای ویژگی X است.
مثال ۱:
خانهی او نصف اندازهی بیشتر خانههای محله است. بنابراین در او باید حدوداً یک متر ارتفاع داشته باشد.
توضیح: اندازهی خانه ربطی به اندازهی در ندارد. اگر فلان خانه از حدی کوچکتر شده باشد، بدین معنا نیست که درش نیز به همان تناسب کوچکتر میشود. اندازهی کل (خانه) ربطی به اندازهی تکتک اجزای خانه ندارد.
مثال ۲: شنیدم که کلیسای کاتولیک فساد جنسی عدهای رو لاپوشونی کرده. بنابراین همسایهی کاتولیک ۱۰۲ سالهی من که زیاد میره کلیسا هم توی ماجرا دخیله!
توضیح: امکانش هست که همسایهی ۱۰۲ سالهی گوینده مرتکب گناههایی شده باشد (مثلاً استفادهی بیش از حد از عطر)، ولی صرفاً به خاطر ارتباطش با کلیسا نمیتوان او را در پروندههای فساد جنسی دخیل دانست.
استثنا: در مواقعی که کل ویژگیهایی دارد که خواه ناخواه به اجزایش هم سرایت میکند، این مغلطه اتفاق نمیافتد.
مثال: همسایهی ۱۰۲ سالهی من با افتخار اعلام کرد که عضوی از تشکیلات خلافکارایی هست که اعضاش رو مجبور میکنه به بچهها لگد بزنن. بنابراین همسایهی من هم یه خلافکاره… و خیلی زیاد به خودش عطر میزنه.
منابع:
Goodman, M. F. (1993). First Logic. University Press of America.
ترجمهای از: