مغلطهی تحریف معنی (Definist Fallacy) | مغلطه به زبان آدمیزاد (۹۲)
تعریف: مغلطه تحریف معنی موقعی پیش میآید که شخصی واژه یا عبارتی را طوری تعریف کند که دفاع از موضعش کار آسانتری شود.
معادل انگلیسی: Definist Fallacy
معادلهای جایگزین: مغلطهی تعریف متقاعدکننده، بازتعریف
الگوی منطقی:
X معنی A است.
X برای استدلال من ضرر دارد.
بنابراین A را طوری تعریف میکنیم که معنیاش Y باشد.
مثال ۱:
پیش از صحبت دربارهی حقیقی بودن یا نبودن نظریهی ۶۰۰۰ ساله بودن زمین، اجازه دهید تعریفی جدید از این نظریه ارائه کنیم: «پذیرش مجموعه باورهایی که حتی از باورهای کسانی که به نظریهی صاف بودن زمین اعتقاد دارند مسخرهتر است.»
مثال ۲:
پیش از صحبت دربارهی حقیقی بودن یا نبودن نظریهی ۶۰۰۰ ساله بودن زمین، اجازه دهید تعریفی جدید از این نظریه ارائه کنیم: «ایمان داشتن به نظریهی مضحکی که اثبات آن غیرممکن است.»
توضیح: در دو مثال بالا موضع گوینده از حرفهایی که زده مشخص است. گوینده سعی دارد از فرصت پیشآمده برای تعریف یک مفهوم استفاده کند تا طرف مقابلش را بکوبد و تحقیر کند. گاهی اوقات کسانی که مفاهیم را اینگونه تعریف میکنند امیدوارند تعریفشان پذیرفته شود تا بتوانند راحتتر به آن حمله یا از آن دفاع کنند (بسته به موقعیت).
استثنا: در شرایطی که تعریف به کار بردهشده از منابع معتبر برگرفته شده باشد و تعریف دقیقی محسوب شود، مغلطهای اتفاق نمیافتد، حتی اگر این تعریف موضع یکی از طرفین بحث را تضعیف کند.
راهنمایی: تعاریفی را که طرف بحثتان ارائه کرده نپذیرید، مگر اینکه خودتان هم به به طور مستقل به آن تعریف رسیده باشید یا با آن موافق باشید.
منابع:
Bunnin, N., & Yu, J. (2008). The Blackwell Dictionary of Western Philosophy. John Wiley & Sons.
ترجمهای از: