مغلطهی تبدیل جعلی (False Conversion) | مغلطه به زبان آدمیزاد (۱۱۴)
عبارات جدیدی که باید باهاشان آشنا شوید:
الگوی منطقی تیپ A: گزاره یا فرضیهای که در آن واژهی «همه» یا «هریک» به کار رفته باشد (مثلاً همهی Pها Q هستند).
الگوی منطقی تیپ E: گزاره یا فرضیهای که در آن واژهی «هیچکدام» یا «هیچ» به کار رفته باشد (مثلاً هیچ Pای Q نیست).
الگوی منطقی تیپ I: گزاره یا فرضیهای که در آن واژهی «بعضی» به کار رفته باشد (مثلاً بعضی از Pها Q هستند).
الگوی منطقی تیپ O: گزاره یا فرضیهای که در آن واژههای «بعضی/نیستند» به کار رفته باشد (مثلاً بعضی از Pها Q نیستند).
تعریف: مغلطه تبدیل جعلی مغلطهای صوری است که در آن جای موضوع (Subject) و محمول (Predicate) در نتیجهگیری عوض شده باشد (تبدیل)، به طور خاص در گزارهای که در فرضیهاش واژهی «همه» به کار رفته باشد (الگوی تیپ A)، یا «بعضی/نیستند» (الگوی تیپ O).
معادل انگلیسی: False Conversion
معادلهای جایگزین: تبدیل ممنوع، تبدیل استنتاجی [ممنوع]
الگوی منطقی:
همهی Pها Q هستند.
بنابراین همهی Qها P هستند.
بعضی از Pها Q نیستند.
بنابراین بعضی از Qها P نیستند.
مثال ۱:
همهی شرکتکنندههای هالیوود اسکوئرز بازیگرهای بدی هستند.
بنابراین همهی بازیگران بد شرکتکنندگان هالیوود اسکوئرز هستند.
مثال ۲:
بعضی از افراد فعال در صنعت سینما اسکار برنده نمیشوند.
بنابراین بعضی از برندگان اسکار افراد فعال در صنعت سینما نیستند.
توضیح: اگر فرض را بر این بگیریم که همهی شرکتکنندگان هالیوود اسکوئرز بازیگران بدی هستند، از لحاظ منطقی درست نیست که نتیجه بگیریم همهی بازیگران بد در هالیوود اسکوئرز شرکت میکنند. مثال دوم هم از لحاظ منطقی همین مشکل را دارد، منتها در آن از «بعضی» و «نیستند» استفاده شده است.
استثنا: استثنایی وجود ندارد، ولی یادتان باشد که الگوهای تیپ E و تیپ I قادرند از تبدیل استفاده کنند و همچنان از لحاظ منطقی صحیح باقی بمانند.
مثال: هیچ معلمی روانی نیست.
بنابراین هیچ روانیای معلم نیست.
منابع:
Welton, J. (1896). A Manual of Logic. W. B. Clive.
ترجمهای از: