پرفروشهای بازار کتاب تهران؛ «دختری که رهایش کردی»
روند ترجمه و فروش آثار مویز در ایران باعث شده است که این نویسنده در سال اخیر، عنوان «پرخوانندهترین نویسندهی غیرایرانی» را از آن خود کند. با کم شدن فروش «من پیش از تو» تصور میشد موج «مویزخوانی» رو به افول رود که انتشار کتاب دیگری از این نویسنده، دوباره فروش آثار او را به همراه داشت. «دختری که رهایش کردی» رمانی است که اگرچه در سال ۲۰۱۲ نوشته شده، اما به تازگی ترجمه شده است. این رمان بلافاصله بعد از انتشار، در جدول پرفروشها قرار گرفت. نکتهی دیگری که در جدول پرفروشهای این هفته حایز اهمیت است، فروش بالای یک مجموعه داستان ایرانی است که توانسته است رکورد فروش آثار مویز را در هفته گذشته بشکند. با نگاهی به پرفروشهای هفتهها و حتی ماههای قبل بازار کتاب، میتوان فهمید بیشتر آثاری که در صدر جدول فروش قرار دارند، آثاری با نویسندههای خارجی هستند. از همین رو قرارگرفتن آثاری با نویسندههای ایرانی در جدول پرفروشها میتواند اهمیت ویژهای داشته باشد. کتابی که این هفته در صدر جدول فروش بود، از نویسندهای است که تقریبا بیشتر آثارش در سالهای اخیر در ردهی پرفروشها قرار گرفته است:
«بهترین شکل ممکن» اثر «مصطفی مستور»
کمتر مخاطبی در زمینهی ادبیات داستانی است که نام «مصطفی مستور» را نشنیده باشد. نویسنده اهوازیای که با رمان معروفش یعنی «روی ماه خداوند را ببوس» به شهرت رسید. رمان کوتاهی که با فروش بالایش موجبات استقبال از بقیه آثار این نویسنده را فراهم کرد. در میان نویسندگان ایرانی، افرادی وجود دارند که امضایشان بر روی یک اثر، تضمینی است برای فروش آن. در این میان مستور یکی از این چهرههاست. نویسندهای که مخاطب عام داستان ایرانی ارتباط خوبی با آثار وی برقرار میکند. این نکته را میتوان از تیراژ آثارش به خوبی متوجه شد. تجدید چاپهای متعدد از کتابهای این نویسنده، نشان میدهد که علیرغم کیفیت ادبی نه چندان بالای آثار او، افراد زیادی هستند که با داستانهایش ارتباط برقرار میکنند. خود نویسنده هم بارها اعلام کرده است که هدف اصلیش از نوشتن برقرای ارتباط با مخاطبانش است. هر چند بسیار از منتقدان نیز توجه بیش از حد مستور به این نکته را دلیلی بر کم بودن غنای ادبی و ضعف محتوایی آثارش میدانند. «بهترین شکل ممکن» عنوان آخرین اثر از این نویسنده است. کتابی که از شش داستان کوتاه تشکیل شده. نامگذاری داستانهای این مجموعه بر اساس شهرهای مختلف ایران است و هر داستان نیز در همان شهر اتفاق میافتد. خط ربطی که داستانهای این مجموعه را به هم وصل میکند همان حکایتهای عشقیای است که در اغلب داستانهای این مجموعه وجود دارند. نویسنده در این کتاب سعی کرده است تا حدودی نسبت به فرم قبلی آثار خود، متفاوت باشد. او این کار را با تصویرپردازیهای متعدد در داستانها و دادن وجهی سینمایی به اثرش انجام داده است که در این مورد خاص به نظر میرسد موفق عملکرده. این کتاب توانست در هفتهی گذشته به فروش بالایی دست پیدا کند و به چاپ چهارم برسد. لازم به توضیح است که کتاب فوق را نشر «چشمه» منتشر کرده است.
«دختری که رهایش کردی» اثر «جوجو مویز»
مویز بعد از انتشار «من پیش از تو» رمانی نوشت به اسم «ماهعسل در پاریس». او در این کتاب هم مثل رمان قبلی برای شخصیت اصلی سراغ زنان رفته است. این رمان حول شخصیت دو زن، به عنوان شخصیتهای اصلی رمان، شکل گرفته بود. در واقع تفاوت اولیه این رمان با سایر کتابهای او همین بود. رمان در مورد دو زن به نامهای «لیو» و «سوفی» است. داستان اصلی این رمان درمورد شروع زندگی مشترک این دو با همسرانشان است. ازدواجی که با ماه عسل در پاریس شروع میشود. حال رمان «دختری که رهایش کردی» را باید دنبالهای بر رمان ماهعسل در پاریس دانست. شخصیتهای اصلی این رمان نیز همان «لیو» و «سوفی» هستند. دو زن در دو نقطهی جغرافیایی متفاوت اما با ویژگیها و خصوصیاتی مشابه. این رمان ماجراهای که بعد از زندگی مشترک برای این دو پیش میآید را روایت میکند. رمان را باید رمانی ضد جنگ دانست. این ویژگی اثر به همراه بار نوستالژیک و روایت یکدستش، باعث استقبال نسبتا خوب خوانندگان و منتقدان از این رمان شده است، بهگونهای که بسیاری این رمان را بهترین اثر نویسندهاش میدانند. لازم به توضیح است که «مویز» نویسندهی بریتانیایی است که سالها روزنامهنگاری کرده است. اولین رمان او در سال ۲۰۰۲ منتشر شد و تاکنون سیزده رمان از او به چاپ رسیده است. کتابهای او تاکنون به یازده زبان ترجمه شدهاند و همگی جزو آثار پرفروش قرار گرفتهاند.
«ملت عشق» اثر «الیف شافاک»
میدانیم که «مولانا» به عنوان شاعری ایرانی که حالا در قامت یک شاعر جهانی از او نام میبرند، با تصحیح «رینولد نیکلسون»، به ما معرفی شد و هنوز هم معتبرترین نسخه همین نسخهی مصحح بریتانیایی آثار اوست. از طرفی با اینکه شخصیت و شعر مولانا را از فرهنگ ایرانی نمیتوان جدا کرد، اما باید بپذیریم که نویسندگان و منتقدان ترک هم بسیار در جهت شناساندن این شاعر به جهانیان کوشیدهاند. فارق از فستیوالها و شبشعرهای متفاوت، که برای بزرگداشت این شاعر، همه ساله برگزار میشود، نویسندگان ترک نیز بسیاری از آثار را برای شناخت بهتر این شاعر نوشتهاند که اتفاقا مورد استقبال جهانی واقع شده و به زبانهای مختلف ترجمه شده است. «الیف شافاک» یکی از این نویسندهها و رمان «ملت عشق» یکی از این کتابهاست. این کتاب تاکنون بیش از ۵۰۰ بار تجدید چاپ شده است و به اغلب زبانهای جهان ترجمه شده است. کتاب شرح رابطه مولانا و شمس است. روایت این کتاب بیش از آن که حکایت این دو عارف را بازگو کند، حول معرفی نوعی «مرام صوفیانه» میگردد. مرامی که در عمق ارتباط مولانا با شمس همیشه وجود داشته است. رمان دارای یک موضوع اصلی است: «عشق». حال این عشق گاه مفهوم زمینی به خود میگیرد و گاه مفهومی آسمانی. شخص اول این رمان یک زن آمریکایی است که از طریق واسطهای به متنی برخورد میکند که این متن در واقع در مورد شمس است و بازگوکنندهی حکایت مولانا و شمس. خواننده آرام آرام از طریق این زن با داستان عاشقانهی او و بالطبع با مولانا، شمس و صوفیگری آشنا میشود. رمان به طور موازی در دو زمان با فاصلهی چند قرن روایت میشود. این کتاب در ایران بعد از یک سال و نیم به چاپ هفدهم رسیده است و یکی از پرفروشترین کتابهای حال حاضر ترکیه محسوب میشود. این رمان را «ارسلان فصیحی» به فارسی برگردانده و نشر «ققنوس» کتاب را منتشر کرده است.
پیشنهاد هفته
«بووار و پکوشه» اثر «گوستاو فلوبر»
بسیاری از مخاطبان ادبیات، حتما رمان «مادام بواری» را خواندهاند یا حداقل اسم این رمان برایشان بسیار آشناست. رمانی که یکی از شاهکارهای ادبیات جهان محسوب میشود و قطعا نویسندهی آن هم یکی از مهمترین نویسندههای جهان است. «گوستاو فلوبر» در سالهای آخر زندگیاش رمانی را به نگارش درآورد که پس از مرگش به چاپ رسید. این رمان اگرچه نیمهتمام ماند اما این موضوع به هیچ وجه از ارزش ادبی آن کم نکرده است. رمان در مورد دو شخصیت به نام «بووار» و «پکوشه» است. دو نسخه نویس، که پیوند دوستی عمیقی بینشان در جریان است. همین دوستی عمیق و همسلیقگی آنها باعث میشود که آن دو، مبلغ ارثی که به بووار رسیده است را بین خود تقسیم کنند. بعد از این اتفاق، آنها تصمیم میگیرند، شغل و مسیر زندگیشان را عوض کنند. آنها به مطالعه در حوزههای مختلف روی میآورند و دست به ماجراجوییهای زیادی میزنند. اما در هر کدام از این حوزهها به مشکل بزرگی برخورد میکنند و متحمل شکستهای سنگینی میشوند. در آخر تمام این اتفاقات منجر میشود تصمیم اصلی زندگی خود را بگیرند. فلوبر در این اثر هجوی بر منش رایج بورژوازی در زمان خود را بازگو کرده است. او با نوشتن این روایت به نوعی نقدی جدی بر جامعهی زمان خود، که در آن افاضهفضل و ادعاهای روشنفکرانه، تبدیل به مد روز شده بود، صورت داده است.
توصیفات و شرح جزییات دراین رمان به طرز استادانهای صورت پذیرفته است. سبک نوشتاری اثر نیز تاحدودی دنباله دو شاهکار دیگر این نویسنده، یعنی «تربیت احساسات» و «مادام بواری» است. طنز خارقالعادهای که در این اثر بهکار رفته است نیز خواندن آن را جذابتر کرده و به مخاطب این امکان را میدهد به خوبی فاصلهاش را با شخصیتهای اصلی داستان حفظ کند تا بتواند ورای اتفاقات داستانی، به رمان نگاه کند. این رمان و اتفاقاتی که برای دوشخصیت اصلیش میافتد به خوبی نشان میدهد که فلوبر تا چه اندازه از بورژوازی زمان خود نفرت داشت. فلوبر که بیشتر عمرش را تنها زندگی کرد، خود را وقف ادبیات کرده بود. او علاقهاش به ادبیات را در جملهای از نامهای خطاب به دوستش به خوبی نشان میدهد:
«تنها راه تحمل هستی آن است که در ادبیات غرقه شوی، همچنان که در عیشی مدام…»
ممنون از این مطلب
لطفا حداقل هفته ای یک مطلب درباره کتاب بگذارید