معرفی فیلم آیا هرگز می‌تونی منو ببخشی؟؛ یک جاعل حرفه‌ای و متقلب دوست‌داشتنی

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱ دقیقه

یکی از شیرین‌ترین فیلم‌های امسال توسط ماریل هلر کارگردان جوان ساخته شد که به قدر کافی هم قدر ندید. فیلم آیا هرگز می‌تونی منو ببخشی؟ اقتباسی از یک قصه بیوگرافیک به من نام نوشته لی ایزراییل است.

فیلم با کاریزما و گرمای دلنشین دو بازیگر اصلی‌اش ملیسا مک‌کارتی و ریچارد ای.گرنت جلو می‌رود. لی ایزراییل یک نویسنده مشهور آمریکایی بود که از یک دوره به بعد شهرتش رو به افول می‌گذارد. کتاب‌هایی را که می‌نویسد کسی نمی‌خرد و او به ناچار دست به جعل نامه از سمت آدم‌های مشهور و فروختن آنها به آنتیک فروشی‌ها می‌زند.

فیلمی به شدت گزنده و شوخ‌طبعانه و در عین حال تلخ از نویسنده بااستعدادی که آن چنان در جعل درخشان است که ۴۰۰ نامه می‌نویسد و می‌فروشد تا مچش گرفته شود.

این دومین فیلم بلند ماریل هلر است بعد از سال ۲۰۱۵ که فیلم «خاطرات یک دختر نوجوان» را ساخت. فیلم نامزد سه جایزه اسکار از جمله برای بازی بازیگران نقش اصلی و فیلمنامه اقتباسی شد.

بازیگران فیلم برگ برنده‌اش هستند. ملیسا مک‌کارتی سرسختی و شکنندگی را در عین حال دارد و ریچارد ای.گرانت هم بار شوخ‌طبعی فیلم را به دوش می‌کشد. شخصیت‌هایی که به شدت باورپذیر و انسانی هستند و از دیدن‌ آنها روی پرده لذت می‌بریم. کارگردان فیلم به جای اینکه وجه هیجان‌انگیز کار ایزراییل را نشان‌مان بدهد به نوعی او را روانکاوی می‌کند. رابطه‌اش با گربه‌اش، دوستی‌اش با جک هاک و رابطه پرخاشگرانه‌اش با مدیر برنامه‌هایش جزییات دقیق فیلم هستند که باعث می‌شوند نسبت به قهرمان‌مان احساس نزدیکی بکنیم.

فیلم در جزییات تصویری هم عالی است. از مدل راه رفتن بازیگران بگیرید تا خانه لی ایزراییل و کتابفروشی‌هایی که به آنها سر می‌زند. از کاراکترهای فرعی، کتابفروشی‌هایی که فقط یک‌بار آنها را می‌بینیم تا مدیر برنامه‌های ایزراییل.

از آن فیلم‌هایی است که هوشمندی دیالوگ‌هایش و ظرافت بازیگرانش تماشاگر را مجذوب می‌کند.

بعد فکرش را بکنید که این فیلم را فقط با ۱۰ میلیون دلار ساخته‌اند و چنین اثر دوست‌داشتنی خوبی از کار درآمده است.



دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما
X