محمود خیامی؛ شریکموسس ایرانخودرو و پدر خودروسازی ایران
ابتدا با برادرش مکانیکی داشتند ولی با نبوغ ذاتی و به لطف شرایط مساعد زمان، موفق شدند اولین خودروی سواری را در ایران تولید کنند. سنگ بنایی که او گذاشت تا امروز ادامه یافته و ما آن را با نام ایرانخودرو میشناسیم. در ادامه با زندگینامه محمود خیامی شریکموسس ایران ناسیونال و پدر خودروسازی ایران همراه دیجیکالا مگ باشید.
از تولد تا راهاندازی تعمیرگاه برادران خیامی
سید محمود خیامی در دی ماه ۱۳۰۸ در مشهد (طرقبه) به دنیا آمد. پدرش علیاکبر خیامی سید بانفسی بود که همیشه شال سبز به کمر میبست و بسیار مذهبی بود. شغل او کامیونداری و به اصطلاح امروزی در کار ترابری بود.
پدر همیشه آرزو داشت بچههایش کارمند یا به قول آن روزها مواجببگیر دولت شوند؛ برای همین اصرار داشت خوب درس بخوانند و خودش هم پیگیر درسومشق بچهها بود.
در دههی دوم قرن چهاردهم هجری شمسی که کشورهای بیگانه (شوروی سابق، ایالات متحده آمریکا و بریتانیا) ایران را اشغال کرده بودند، منطقهی خراسان در تصرف سربازان روس در آمد. آنها در سال ۱۳۱۴ کامیونهای علیاکبر را برای جابجاییهای خود با زور ضبط و حتی گاراژ او را مصادره میکنند. دولت مرکزی هم به معنای درست کلمه وجود نداشت تا بشود به جایی شکایت برد.
با از دست رفتن بیشتر دارایی پدر، زندگی خانواده خیامی بهسختی میگذشت تا با اتمام جنگ پساز مدتی روسها مشهد را ترک کردند. ارتش شوروی سابق هرچه در این مدت تصرف کرده بود را هم با خود برد و علیاکبر خیامی کامیونهایش را از دست داد؛ ولی خوشبختانه زمین را نمیتوانستند با خود ببرند و گاراژ دوباره به او باز گشت.
علیاکبر آنجا را به تعمیرگاه خودرو تبدیل کرد و محمود خیامی که حالا دبیرستانی شده بود و در مدرسهی شاهرضای مشهد درس میخواند برای راهاندازی تعمیرگاه به پدر کمک میکرد. سرشان که شلوغتر شد به مدرسهی شبانهی رازی رفت تا روزها با پدر کار کند و شبها تحصیل را ادامه دهد.
محمود بهاتفاق برادر بزرگترش احمد هم درس میخواندند و هم کار میکردند. کار در تعمیرگاه باعث به وجود آمدن علاقهی آنها به خودرو شده بود تا جایی که برای نزدیک شدن به خودروهای گرانقیمت آن زمان شستوشوی خودرو هم انجام میدادند.
کمی که بزرگتر شدند دونفری در گاراژ پدر تعمیرگاه برادران خیامی را راه انداختند.
تولد ایران ناسیونال
احمد برادر بزرگتر مدتی بعد راهی سفری طولانی مدت برای پیداکردن شغلی تازه در اروپا و امریکا میشود. محمود همزمان راهی تهران میشود تا مقدمات تاسیس تعمیرگاهی در تهران را هم فراهم کند.
در همین زمان احمد به او اطلاع میدهد که در لندن موفق به امضای قراردادی با شرکت تالبوت شده است. تالبوت آن موقع زیر مجموعهی شرکت «روتس اَرو» (Roots Arrow) بود که بعدا به کرایسلر تغییر نام داد. محمود هم در تهران مقدمات تاسیس کارخانهای برای مونتاژ خودروی انگلیسی را فراهم میکند.
کارخانهی ایران ناسیونال در روز ۱۲ مهرماه ۱۳۴۱ با سرمایهای در حدود ۱۰ میلیون تومان و با هدف مونتاژ و تولید انواع خودرو در خیابان اکباتان تهران متولد شد و از ۲۸ اسفندماه ۱۳۴۲ با تولید اتوبوس شروع به کار کرد. موسسان اولیهی این کارخانه علی اکبر خیامی، احمد خیامی، محمود خیامی و خانمها مرضیه خیامی و زهرا سیدی رشتی بودند.
قرارداد بین شرکت ایران ناسیونال و تالبوت در سال ۱۳۴۵ نهایی شد. موضوع قرارداد مونتاژ و ساخت خودرویی با نام انگلیسی هیلمن هانتر بود.
میگویند احمد نام Arrow (نام شرکت مادر) را نپسندید و ترجیح داد اسمی وطنی روی خودرو بگذارند. سادهترین راه استفاده از معادلهای اسم انگلیسی بود. از بین تیر و خدنگ و پیکان، سومی انتخاب شد و بدین ترتیب خودروی پیکان با آن نماد اسب ارابهکش به دنیا آمد.
با وارد شدن قطعات از تالبوت انگلستان تولید پیکان در اردیبهشت سال ۱۳۴۶ با ظرفیت ۶۰ هزار دستگاه آغاز شد. این تیراژ به تدریج به ۱۲۰ هزار دستگاه رسید. یک سال بعد یعنی در سال ۱۳۴۷ مدل دولوکس پیکان تولید شد.
جدایی دو برادر و شکوفایی ایران ناسیونال با مدیریت محمود خیامی
در اواخر سال ۱۳۵۱، زمانی که همهجا صبحت از موفقیتهای برادران خیامی بود، یک خبر باعث حیرت محافل اقتصادی آن زمان شد: «برادران خیامی بعد از سالها همکاری، از هم جدا شدند».
اما آنچه این خبر را عجیبتر میکرد این بود که کارخانههای اتومبیلسازی پیکان، اتوبوسسازی و مرسدس بنز سهم محمود برادر کوچکتر شد، در حالی که احمد نقش اصلی را در تاسیس کارخانههای خودروسازی ایفا کرده بود. به هر رو این موضوع درون خانوادهی خیامی فیصله یافت و کسی متوجه چندوچون آن نشد.
محمود خیامی که حالا صاحب اختیار مطلق ایران ناسیونال شده بود توانست کار را توسعه دهد. اولین بیلان رسمی که بعد از جدایی دو برادر در بهار ۱۳۵۴ منتشر شد حاکی از موفقیتهای کم نظیر ایران ناسیونال بود و نشان میداد ایران ناسیونال به بزرگترین کارخانهی صنعتی کشور تبدیل شده است.
بر اساس آمارها، فروش تولیدات ایران ناسیونال در سال ۱۳۵۳ به ۱٫۹ میلیارد تومان رسیده و داراییاش متجاوز از یک میلیارد تومان شده بود. این دارایی برای کارخانهای که ۷ سال قبل با سرمایهای بین ۱۰ تا ۴۰ میلیون تومان و آن هم به صورت زمین و ماشینآلات تاسیس شده بود یک معجزه به حساب میآمد. فقط مالیاتی که کارخانه به دولت پرداخته بود، ۲۵٫۹ میلیون تومان بود.
فعالیت محمود خیامی به این هم محدود نشد. او مبلغ هنگفتی برای ساختن اتومبیل برقی سرمایهگذاری کرده بود و با کارخانهی مرسدس بنز آلمان هم برای مونتاژ مرسدس بنز ۱۷۰ مشغول مذاکره بود. علاوه بر اینها، او تلاش میکرد برای صادر کردن پیکان و اتوبوس مرسدس بنز، بازارهایی در اروپای شرقی و کشورهای همسایه پیدا کند.
البته صادرات این اتومبیلها و اتوبوسها با وجود آن همه سر وصدا، مقرون به صرفه نبود؛ چون قطعات آنها را با ارز معتبر وارد میکردند و بعد از مونتاژ در داخل کشور در مقابل ارز نامعتبر شوروی و اروپای شرقی یا معاملهی پایاپای با کالاهای نامرغوب کشورهای سوسیالیستی صادر میکردند. به همین سبب بعد از مدتی به عنوان این که کارخانه جوابگوی تقاضاهای داخلی نیست جلوی صادرات اتومبیل و اتوبوس گرفته شد، اما فعالیت ایران ناسیونال در زمینههای دیگری ادامه یافت.
در سال ۱۳۵۳، بهترین مدل پیکان که در ایران معروف به پیکان اونجر است ساخته شد. تالبوت در آن زمان موتور پرقدرت فورد را روی پیکان گذاشته بود. پیکان تا مدتها در بیش از شش مدل تولید شد که پیکان استیشن، دولوکس، کار و جوانان برخی از آنها هستند.
در سال ۱۳۵۳ خط تولید وانت هم شکل گرفت و کارخانهی ریختهگری و موتورسازی هم دایر شد تا نسبت به ساخت شش قسمت از موتور پیکان ۱۶۰۰ سیسی اقدام کند.
جالب است بدانید که تولید پیکان پس از گذشتن یک دهه از تولید آن در انگلستان، در ایران شروع شد. محبوبترین مکانی که بعد از ایران این خودرو در آن تولید یا فروخته شده استرالیا است.
خیلی زود خودکفایی در تولید قطعات یدکی در راس برنامههای ایران ناسیونال قرار گرفت. بدین ترتیب، شرکتهای بلبرینگ، پیستون و ایدم تبریز، شرکت ریختهگری، شرکت رضای مشهد و چند شرکت دیگر توسط ایران ناسیونال تاسیس شد.
در همین سالها، محمود خیامی با کمک گروهی دیگر از سرمایهداران ایران، بانک صنعتومعدن و فروشگاههای زنجیرهای کوروش را هم بنیان گذاشت.
رفتار محمود خیامی با کارگران
محمود خیامی عادت داشت گاهی به کارخانه سر بزند و به کارها از نزدیک نظارت کند.
در یکی از همین بازدیدها، زمانی که سر ظهر در حیاط کارخانه قدم میزد، کارگری را دید که به جای حضور در بوفه، گوشهای نشسته و مشغول خوردن «نان و پنیر و انگور» است. نزدیک شد و علت این کار را از او پرسید: «چرا بوفه نمیروی؟» کارگر پاسخ داد که «غذای کارخانه ۱۲ ریال است؛ نان و پنیر ارزانتر در می آید! اینطوری چیزی برای خانوادهام جمع میکنم.»
خیامی از شنیدن این سخنان غمگین شده بود؛ همیشه در مقابل کارمندانش و کسانی که از کار او امرار معاش میکردند، احساس مسؤولیت میکرد. قبلاً هم این احساس مسؤولیت را ثابت کرده بود؛ زمانی که دستور داد برای نخستین بار در تاریخ شرکتها و موسسههای خصوصی ایران، شرکت او برای همه کارمندانش خانه (مجتمع آپارتمانی معروف به ۱۶ دستگاه) بسازد و با وامهای بلندمدت در اختیارشان قرار دهد.
محمود خیامی در حالی که سرش را به زیر انداخته بود، لبخندی زد و از کارگر دور شد. از هفته بعد، به دستور مدیرعامل، غذای کارگران در کارخانههای او رایگان بود.
علاقهی محمود خیامی به فوتبال
محمود خیامی از بازیکنان قدیمی تیم شاهین بود. علاقهی محمود به فوتبال آنقدر بود که همهی مسابقات فوتبال کشور و مسابقات مهم تیمهای خارجی را پیگیری میکرد.
کارخانهی اتومبیلسازی روتس اَرو (سازندهی اصلی اتومبیل پیکان) که از این علاقه آگاه بود هر وقت مسابقهسی مهمی بین تیمهای معروف برگزار میشد برای او بلیط هواپیما، بلیت جایگاه مخصوص مسابقه و رزرواسیون هتل میفرستاد و محمود خیامی یکی دو روز به سفر میرفت و مسابقات را از نزدیک تماشا میکرد.
عدهای از دوستان و همکاران خیامی که عشق و علاقهی او را به فوتبال دیدند تشویقش کردند که ایران ناسیونال هم یک تیم فوتبال تاسیس کند.
فریدون معاونیان، مهندس معمار صاحب نام که از آغاز با خیامیها همکاری داشت و قسمت اعظم کارخانههای ایران ناسیونال و کارخانههای جنبی آن را در تهران، مشهد و اصفهان ساخته است، در این باره میگوید: «ما به محمود گفتیم بیشتر باشگاههای فوتبال معروف اروپا متعلق به کارخانههای اتومبیلسازی هستد؛ مانند: یوونتوس، فیات، روتس، فولکس واگن و…. محمود که به فوتبال علاقهی زیادی داشت پیشنهاد را پذیرفت و ایران ناسیونال باشگاه اقبال را که به وسیلهی صنعتکاران و تاجیک قهرمانان سابق تاسیس شده بود، خرید و به توسعهی آن پرداخت. به این ترتیب تیم پیکان به وجود آمد.»
اما موفیقت تیم فوتبال پیکان که حتی زمانی قهرمان کشور هم شد وقتی به اوج رسید که ستارههای تیم شاهین بعد از انحلال آن تیمِ صاحب نام، به پیکان پیوستند.
سر بر آوردن رقبا
محمود خیامی تا مدتها چشم از پیکانی که کارگرانش تولید میکردند بر نداشت. درآمد نفت در کشور بالا رفته بود و واردات لجام گسیخته به کشور شروع شده بود. ۴۰ درصد بازار در اختیار خودروهای وارداتی قرار داشت، با این حال پیکان در بازار خوب میفروخت.
هرچه به تولید میرساندند در بازار به فروش میرسید. کمکم محمود به این نتیجه میرسد که باید فکری به حال پیکان کند. رقبای او تولید خودروهای جدیدی را شروع کرده بودند. سایپا ژیان را به تولید میرساند و جعفر اخوان در کارخانهاش (پارس خودرو) آریا، شاهین و بیوک را با همکاری جنرال موتورز امریکا مونتاژ می کرد و بازار را تحت تاثیر قرار داده بود.
محمود با این که میدید مردم حاضرند دو ماه برای تحویل گرفتن پیکان منتظر بمانند تصمیم گرفت فکری برای پیکان کند. او از همان سال در مییابد پیکان در سالهای آینده نمیتواند با بقیهی خودروها رقابت کند.
صنعت اتومبیلسازی روزبهروز در حال توسعه بود و خیامی که ایران ناسیونال را بنیان گذاشته بود، نمیخواست شرکتش از قافلهی رقابت عقب بماند. از این رو مذاکره با فرانسویها آغاز و پژو ۳۰۵ به عنوان جایگزین پیکان انتخاب میشود.
محمود خیامی رفتهرفته ایران ناسیونال را برای خروج پیکان میکند، ولی با شرایطی که در کشور پیش میآید، هیچوقت به این مهم دست نمییابد.
بخشی از فعالیتهای محمود خیامی که بسیاری را با برادرش احمد انجام داده
- کارخانهی لاستیکسازی بریجستون ایران
- شرکت پیستونسازی ایران
- کارخانهی پولی رنگ (تولیدکنندهی رنگ اتومبیل)
- کارخانجات رضا در مشهد برای تولید سپر و رینگ اتومبیل (قطعات اتومبیل حال حاضر)
- کارخانهی جوش اکسیژن در مشهد با سهم ۲۵ درصدی ایران ناسیونال
- کارخانهی ایدم در تبریز برای تولید موتور
- کارخانهی فنرسازی در جادهی کرج
- کارخانهی تولید شن ریختهگری
- کارخانهی تولید موتور اتومبیل برای تولید قسمتهایی از سیلندر، رینگ و پیستون اتومبیل
- هنرستان مدرسهی صنعتی ایران ناسیونال برای تربیت تکنسین در جادهی قدیم کرج
- هنرستان بزرگ صنعتی مشهد
- بیمارستان بزرگ در مشهد که نیمهکاره ماند
- مرکز مبارزه با سرطان در خیابان کوهسنگی مشهد
شروع از نو
محمود خیامی بعد از ترک ایران به دلیل سابقهی خوبی که در همکاری با شرکت مرسدس بنز آلمان داشت، از این شرکت اعتبار گرفت و در خارج از کشور، کارش را به عنوان فروشنده از صفر آغاز کرد. به دلیل نبوغ اقتصادی، این بار هم موفق شد و خانوادهی او، یکی از نمایندگیهای فروش مرسدس در انگلیس و آمریکا را در اختیار گرفت.
او با ثروتی که از فروش مرسدس در آمریکا به دست آورد، شروع به ساخت مدرسه در مناطق روستایی استان خود (خراسان) کرد و آنقدر به این کار ادامه داد تا به یکی از بزرگترین مدرسهسازان تاریخ کشور تبدیل شد.
خیامی در سالهای گذشته نهتنها ۱۱۰ مدرسه به نام امام علی(ع) در روستاهای استان خراسان ساخته، بلکه هشت مجموعهی بزرگ آموزشی نیز به نام ثامنالائمه در مشهد احداث کرده است. او ساخت هجده مجموعه کارودانش را در استان خراسان به پایان رسانده که چندین میلیارد تومان هزینه دربرداشته است.
خیامی بخشی از ثروت خود در انگلستان را نیز صرف برگزاری همایشهایی برای گفتگو میان پیروان اسلام و مسیحیت کرده است. بخش دیگری از ثروتش هم به خرید اشیای عتیقهی ایرانی در حراجیهای بینالمللی اختصاص یافته و او را به یکی از یاریرسانان به برنامه های فرهنگی ایرانیان در خارج از کشور تبدیل کرده است.
او همچنین در سال ۲۰۰۰ میلادی بنیاد خیامی را تاسیس کرد که در کنار فعالیتهای خیریه در زمینههای بهداشت، کودکان و پناهندگان، در زمینهی گفتگوی بین ادیان نیز برنامههای زیادی دارد.
به دلیل فعالیتهای زیاد خیامی در بریتانیا، بارها از او تقدیر شده و نشانهای مختلفی دریافت کرده است. از جمله نشانهای او میتوان به نشان امپراتوری بریتانیا رتبهی CBE، نشان KSS یا «سنکت سیلوستر» (نشان رتبهی پنجم کلیسای کاتولیک) و همچنین نشان «Royal Order of Francis I» اشاره کرد.
درگذشت محمود خیامی
محمود خیامی روز جمعه، نهم اسفندماه ۱۳۹۸، در سن ۹۰ سالگی، در شهر لندن، دیده از جهان فروبست.
خدا رحمتش کنه . و خداوند همه مدیران خودساخته ای که کنار گذاشته شدند و بعضا امکانات و دارایی هاشون مصادره شد رو رحمت کنه . دست صنعت کشور از دلسوزان و مدیران خوش فکر و جدی خالی است حقیقتا تجربه این سالهای تلخ از صنعت به همگان ثابت کرد راهی که پس از تغییرات سال۵۷ در صنعت شکل گرفت بیراهه بوده است و بس . مدیران لایق و ترقی خواه جایشان را دادند به عده ای که کوچکترین علاقه و عرقی به آنچه مفت بدست آورده بودند نداشتند. کاش ترکیب اقتصاد را دست نمیزدند .
با سلام
با نگاه به دانش،پشت کار و وطن پرستی این مرد و مسیری که خودرو سازی ایران درونش قرار گرفته بود و به چه جاهایی که میتونست تا الان برسه و نگاه به تولیدات ایران خودرو و سایپا در دهه های اخیر فقط میشه به این حرف رسید که اگه میخواید یه چیزو نابود کنید فقط کافیه جای افراد لایق و با دانش رو با افراد نالاق و بدون دانش عوض کنید.
یادش گرامی
چیزایی که اینجا نوشتید دست آوردهای حاج احمد خیامی برادر بزرگتر ایشون بوده، یه کتاب هست به نام (پیکان سرنوشت ما)
حتماً بخونید تا متوجه بشید که قضیه برعکس بوده
اگه امکانش هست منبع معتبر برای این نوشته ارائه دهید…
تمامی سایت های فارسی زبان متن یکسانی همانند آنچه شما در بالا نوشته اید دارند بدون منبع
کتاب پیکان سرنوشت ما
واقعا همچنین انسانهایی با این تلاش و پشتکار و اینکه بعد از رسیدن به موفقیت همچنان به قوله معروف خاکی هستند فقط تو زمان میشه پیدا کرد امساله ایشان دکتر سمیعی و ….
باعثه شرمساری که ایران خودرو اسمی از ایشان نمیبره هیچ تمام زحمت و خاک خوردن اون گروه رو تقریبا از بین برده
با سلام
باعث انگیزه و تشویق و غرور هر ایرانی میشود .
امروز کار ایران خودرو و سایر خودرو سازها مایه شرمساری است .
باسلام بنده نیاز مبرم به ایمیل یا تلفن آقای خیامی دارم لطفأ اگر کسی میتونه اعلام بفرمایید.
الان دیگه توی ایران نمیشه کارآفرینی کرد
به نظرتون میشه؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام. همین الان هم یک فرصت به سازندگان بدهند مثلا ۵ سال و بعد از اون قوانین واردات را آزاد کنند. باید به تولید کننده فشار آورد تا بهترین را تولید کند و نه اینکه صرفا به سودش فکر کند (بدون تولید محصول مناسب و خاص)
سوال بعدی اینجاست که آیا – از اقای خیامی در ایران تقدیر شده است؟
سوال دومت عالی بود
ایلان ماسکی بودن برای خودشون