نظر منتقدان درباره قسمت ششم فصل هشتم سریال بازی تاج و تخت
مجموعه تلویزیونی «بازی تاج و تخت» (Game of Thrones) بالاخره پس از سالها با پخش قسمت ششم از فصل هشتم به پایان رسید. قسمت ششم فصل هشتم گیم آو ترونز تحت عنوان «The Iron Throne» پخش شد و در کنار قسمت سوم، طولانیترین قسمتهای این فصل را تشکیل دادند.
دیوید بنیاف و دن وایس کسانی که به عنوان خالقان سریال گیم آو ترونز شناخته میشوند خود کارگردانی قسمت آخر را برعهده داشتند. با پخش این قسمت یکی از محبوبترین سریالهای شبکه HBO و جهان به پایان رسیده است.
فصل آخر مجموعه تلویزیونی «بازی تاج و تخت» محل حرف و حدیثهای بسیاری بود. بعضی از مخاطبان که سالها مجموعه را دنبال کرده بودند وقایع فصل آخر را پرشتاب و بیمنطق دانستند در حالی که بعضی دیگر معتقد بودند فصل هشتم بهترین پایانبندی ممکن برای این سریال بود. همچنان که مخاطبان نگاه یکسانی به فصل هشتم نداشتند، منتقدان هم اختلاف نظرهای بسیاری را بروز دادند که در هفتههای گذشته بخشی از آنها را بازتاب دادیم.
در ادامه بخشهایی از نظرات منتقدان آمریکایی را درباره آخرین قسمت مجموعه تلویزیونی «بازی تاج و تخت» میخوانید:
دیوید سیمز – آتلانتیک
تصمیم ناگهانی تیریون و شرکا درباره برگزیدن برن استارک به عنوان پادشاه هفت اقلیم احتمالا تا حد قابل توجهی باعث تعجب بینندگان شده است. پس از آن همه جنگ و دشمنی میان دنریس، جان و سرسی، برن به عنوان یک رقیب، کاملا نادیده گرفته شده بود. او بیشتر به یک ویکیپدیای زنده شباهت داشت و در این فرایند شخصیت خود را نیز از دست داده بود.
حرکت برن به سوی تاج با همان سرعت ترسناکی رخ داد که هر پیچش داستانی دیگر در این فصل اتفاق افتاده بود. شاید کل تفاوتش برای من در این بود که هنگام رسیدن به قسمت آخر دیگر نگرانی خاصی نسبت به باورپذیری طرح روایی نداشتم و بیشتر کنجکاو بودم بفهمم همه چیز چطور به پایان میرسد… در این فصل شاهد تکرار چندینباره یک ماجرای یکسان بودیم: مجموعهای از تلاشهای ناموفق برای پیشبرد تعدادی از مهمترین بخشهای داستان به سریعترین شکل ممکن. طبق معمول بازیگران در این فصل هم به نسبت آنچه در اختیار داشتند عملکرد خوبی نشان دادند… دیوید بنیاف و دن وایس در سالهای اخبر بارها ثابت کردهاند که ژستهای سینمایی را به ساختن تدریجی یک جهان باورپذیر ترجیح میدهند و سوزاندن تاج در پایان مجموعه هم آخرین ادا و اطوارشان بود.
کلی لاولر – یواسای تودی
هنگامی که پخش گیم آو ترونز هشت سال پیش آغاز شد، کاملا واضح بود که با یک مجموعه متفاوت طرفیم. قصهای که برده قواعد معمول ژانر فانتزی نبود و آنها را شکست و زیر پا گذاشت. تراژدی و بیعدالتی همچون اژدها و جنگ بخشی جداییناپذیر از هویت این مجموعه بود.
اما سریالی که آخرین قسمت آن شب یکشنبه پخش شد چنین سریالی نبود… سریالی بود بدون خلاقیت و کلیشهای… همه چیز ساده و رو بود. حتی مهمترین مرگ و میرها و گزینه پادشاهی. در واقع مجموعه پایان نیافت بلکه اساسا رها شد.
دانیل داداریو – ورایتی
طبیعی است که قسمت پایانی گیم آو ترونز تعداد کمی از افراد را راضی کند… باید در نظر داشت که پایانبندی این سریال از مجموعه رمانهایی میآید که خود هنوز پایان نیافتهاند و این مجموعه از ابتدا به آن وابستگی داشته است. طبیعتا در چنین شرایطی افراد زیادی قانع نمیشوند آن هم با در نظر گرفتن زمانی که سریال برای فصل هشتم و پایان دادن به قصه در نظر گرفته بود.
در فصل آخر برخی از اقدامات واقعا هوشمندانه بود. در میان این اقدامات میشود به کشتن نایت کینگ در قسمت سوم اشاره کرد؛ حذف نایت کینگ به سریال اجازه داد که در سه قسمت آخر صرفا روی پایان بازی در وستروس تمرکز کند. اما آنچه سریال در ساختنش شکست خورد ایجاد پیشزمینهای مناسب برای به قدرت رسیدن برن یا مهمتر از آن برای پیدایش ناگهانی دموکراسی بود.
پایان بندی سریال واقعا مشکل داشت هفت فصل به ما میگفتن واای نایت کینگ با یه ارتش ۱۰۰ هزار نفری داره میاد ولی تو یه صحنه مث فیلم هندی اریا میاد و میکشش؟در فصل های قبل هم ما شاهد این بودیم که دنریس از مردم معصوم حمایت میکرد چیشد زد به سرش همه رو اتیش زد اون که برنده بود میتونست یه راس بره سراغ سرسی.قسمت اخر هم به نظر من دنریس کار خودش رو کرده بود و از اونجایی که عاشق جان بود کاری به کار جان نداشت و کلی جا ها از جان حمایت کرد ولی چرا جان تو یه صحنه احساسی دنریس رو میکشه؟اتفاقا با همکاری این دو میتونست بالاخره عدالت رو به دنیا برگردونه پس دنریس نباید میمرد.من نمیدونم اصن دلیل زنده شدن جان چی بود اصن برای یه هدفی زنده شده بود ایا اون هدف کشتن دنریس بود خب اریا هم میتونست این کارو بکنه ولی جان بعد از زنده شدنش کار خاصی نکرد.برن و تیریون و اریا و سانساو سم حقیقت رو درباره ی جان میدونستن چرا برای انتخاب شاه هیچ کدومشون چیزی نگفتن پس اصن چرا این راز وارد داستان شد باید هدفی داشته باشد که این گونه نبود متاسفانه.درسته از توانایی های برن نمیتوان گذشت ولی جان مردی با شرافت بود که حتی در سخت ترین لحظه نتونست دروغ بگه اون لایق پادشاهی بود و به قول هاش پایبند بود به نظر من فقط میخواستن سریع تمومش کنن بره و گرنه اینقدر قشنگ میتونست تموم شه همونطور که کیت هرینگتون بازیگر نقش جان ازش پرسیدن فصل اخر چطوری بود؟گفت نا امید کننده و حماسی
این فصل جدا از نبرد های بسیار زیبایی که داشت بد تموم شد این همه سرسی قدرت داشت ولی هیچ کاری نتوسنت بکنه چرا گلدن کمپانی به راحتی شکست خورد ما میتونستیم شاهد نبرد خوبی بین اونا باشیم ولی اتفاق نیافتاد اصن اون اژدها دنریس با سه تا تیر مرد تازه با ناوگان ها کمتر ولی این اژدها اخری نباید یه تیر بخوره بهش حداقل زخمی بشه
با تشکر از عوامل ساخت این سریال که قبل از این فصل لحظات خوبی رو برای ما به ارمغان اوردند
اصلا دادن شخصیت جدید به جان اسنو و تبدیل او به جان تارگرین کار اشتباهی بود. جان و دنریس دو شخصیت دوست داشتنی بودن و نباید در مقابل هم قرار میگرفتن.
حیف عظمت گات که بدست دو شیاد که اسم خودشون را گذاشتند نویسنده از بین رفت
یکی جواب منو بده . امکان داره داستان کتاب با فیلم فرق بکنه ؟
بله دقیقا امکانش هست.
شک نکن روند کتاب کاملا متفاوته.
وقایع مجموعه از فصل اول تا فصل ۶ کاملا مطابق با کتاب ها بوده، ما بقیش رو خود مارتین گفته چی تو ذهنش هست و روند کلی رو بیانی توضیح داده.
این دوتا پت و مت هم به گند کشیدنش.
جورج مارتین گفته اصلا از فصل ۸ راضی نیست.
مطمئن باش کتابش فرق میکنه
چرا هیچ کس راضی نیست؟ ببینید با پر بازدید ترین سریال دنیا چیکار کردن. باید دید پشت پرده چه هدفی رو دنبال می کردند . چه سیاستی بود که این جوری جو روانی به راه انداختن .
چرا فقط تو دو قسمت آخر دنریس رو دیوانه نشون دادن ولی تو قسمت ها قبل محبوب همه بود و بعد ازاد سازی شهرها مردم از اون استقبال می کردن . جان بهش قول داده بود همیشه ازش محافظ کنه ولی زیر قولش میزنه این با روال داستان جور در نمیاد دنریس به خاطر مردم وستروس حمله نکرد و قرار شد با ارتش جان شهر رو محاصر و تسلیم کنن . صحبتهای دنریس با حرفهای قسمت های قبل کاملا متفاوت بود . چرا اینکارو کردند معلوم نیست .
به خاطر این فصل آخر دوسال هزینه کردن که این از کار دربیاد ؟ کلا نمی ساختنش بهتر بود . آدمهای بیشعور که اخلاق براشون اهمیت نداره و فقط به فکر به جیب زدن پول هستن.
امروز واقعا هنوز بعد از گذشت ۳۶ ساعت ذهنم هنوز درگیره قسمت پایانی سریاا هست
سریالی که با اودنش تحول بزرگی در عرصه فیلم سریال ایجاد کرد
واقعا ضعیف ترین فصل سریال فصل پایانی بود و همچنین قسمت اخر هم ضعیف ترین قسمت اخه چراااا ؟؟؟
من که فکر میکنم اینها توی فیلم نامه دیگه کم اوردن و نویسنده کتاب هم همکاری لازم را انجام نداد (چون کتاب هنوز تکمیل نشده )
بنابرین از یک فیلم نامه ضعیف استفاده کردند
من الان منتظرم کتاب تکمیل بشه و بخونم بخصوص فصل پایانی را تا ببینم چی میشه
و همچنین امیدوارم در اینده سریال بازسازی بشه وپایان بهتری داشته باشه
من که واقعا ۷ سال وقت گذاشتم الان خیلی ناراحتم و مطمئنم شما هم همینطور
سلام
یک نکته که توی فصل ۸ و قسمت آخر آزار دهنده بود اینه که جان اسنو که فردی عاطفی و احساسی بود و به نوعی عاشق دنریس بود به راحتی میاد و در زمانی که دنریس بهش داره ابراز علاقه میکنه رو میکشه و این دنریس کسی بود که چندین بار در شرایط سخت جون جان اسنو رو نجات داده بود و به کوتوله پناه داده بود .مثل قسمتی که جان اسنو توی یخها در محاصره ارتش مردگان بود و دنریس با اژدها اومد به کمکش و در نبرد وینترفل از دست ارتش مردگان نجاتش داد و نزدیک بود خودش و اژدهاش از بین برن.
بعد از اینهمه لطف و محبت دنریس و کمک به جان اسنو در نبرد با مردگان و سرسی سنگدل که پدر ،برادر و مادر ناتنیش رو کشته بود و …. به راحتی و با سنگدلی خنجر توی قلبش فرو کرد و جالب اینکه اژدها پس از دیدن قاتل مادرش هیچ آسیبی به جان اسنو نمی رسونه…..
از اواخر فصل ۷ مشکل داشت تا الان
1-اژدهای دنریس چطور از آب بیرون اومد در حالی که وایت واکرها از آب میترسیدن-اون زنجیر ها کجا بود با قطری که داشت مخصوص بیرون کشیدن اژدها ساخته شده بود؟ از کجا اومد؟ مگه آهنگری داشتن وایت واکرها؟
2-اژدهایی که آتشش دیوار رو ذوب کرد چطور نتونست تو قسمت ۳ سنگی که جان پشتش قایم شده بود رو آب کنه؟
3-برن چه اقدام مفیدی در جنگ با وایت واکر ها کرد؟
4-آریا بین این همه وایت واکر و فرماندهانش چطور پشت شاه شب دراومد؟
5-چرا وقتی شاه شب این همه مرده را برای جان استو زنده کرد تا دیگه دنبالش نکنه اینقدر آروم راه میرفتن در حالی که اول همون قسمت دوتراکی ها رو مثل هلو قورت دادن؟
6-چرا دراگون وقتی بعد از کشته شدن اژدهاش به ناوگان آهنی حمله می کنه و میفهمه اوضاع خیلی پسه و فرار میکنه اما روز جنگ همون دراگون با ۱۰۰ تا نیزه هم جاخالی میده و کل ناوگان رو تو روز روشن میسوزونه؟
7-چرا هروقت نویسنده میخواست یورون گریجوی یک آدم فوق العاده بود که کارای فوق العاده میکرد؟ مثل کشتن اژدها، به خدمت گرفتن گلدن کمپانی و … اما برای زدن یک دراگون مثل خر تو گل موند آخرش توسط جیمی یک دست مرد؟
8-تو علم امروز هم نمیتونی آدمی رو بسازی که وقتی چاقو به سرش میخوره بازم زنده باشه این چه منطقی بود؟
9-دنریس خطرش بیشتر بود؟ یا شاه شب ؟ یا سرسی (در پایان فهمیدیم خطرناک ترین آدم سریال دنریس هست و شاه شب خسارتش کمتر بود)
10-برن که خودش میدونست جان اسنو کیه چرا برحق بودنش رو اعلام نکرد؟ و خودش قبول کرد شاه بشه؟
11-اژدها چرا جان اسنو رو نسوزوند؟
13-اگر جان اسنو شاه شمال بود و سانسا برای آزادیش اومده بود چرا باید تبعید بشه؟ مگر شمال مستقل نشد پس تصمیم گیری برای جان اسنو به عهده کی بود؟
14-اگه برن جان اسنو رو تبعید کرد. با توجه به استقلال شمال این کار میتونست توسط خاندان استارک انجام نشه؟
15-کرم خاکستری که اینقدر وفادار به دنریس بود به کدام دلیل جان رو نکشت و اسیرش کرده بود؟
16-دمکراسی اونم برای این همه خون خوار که تمام خاندان های وستروس رو تقریبا نابود کرده بودن؟ بعد انتخاب پادشاه از طریق رای گیری مگه اصلا منطق داره در اون شرایط؟
17-دیوار برای چی نگهبان بخواد وقتی شاه شبی نیست؟
18-چرا آریا که اینقدر از جان همیشه حمایت میکرد برای جلوگیری از تبعیدش هیچ قدمی بر نداشت؟
فیلم نامه ضعیف+جلو افتادن سریال از کتاب+عجله در تمام کردن سریال+تمرکز بر جلوه های ویژه بجای پرداختن به متن+تلاش برای غافلگیر کردن بیننده+عدم وفاداری به شخصیت سازی در طول ۷ فصل همه و همه دست به دست هم داد تا افتضاح ترین پایان رو ببینیم تا ما رو به یاد سریال لاست بندازه که هرچند سریالی خوب شروع کنه اما اگه پایان ضعیفی داشته باشه ارزش دیدن دیگه نداره
متاسفم.
نقدهایی که برای فصل هشت نوشتین، بسیار عالی و دقیق بود
واقعاً فصل هشت نشان داد ۸ سال الکی خودمون رو و وقتمون رو صرف این فیلم کرده بودیم
تمام علت این افتضاح فقط این بود که داستان فصل ۸ رو یک فیلمنامه نویس نوشته بود نه یک رمان نویس…. داستان بازی تاج و تخت یک رمان زیبا بود و یک فیلمنامه نویس هیچ چیزی از رمان نمی فهمه
ارادتمند شما
کیفیت نویسندگی این فصل واقعا نسبت به فصل های قبلی افت شدیدی داشت
کلی سوال هست که هنوز مونده. یکیش اینه که یه فصل کامل اختصاص داده شد به آریا که no one بشه. بعد که شد از این قدرتش واقعا چه استفاده ای کرد؟
بعد جان مگه تایگرین نبود؟ چرا برای اینکه ثابت کنه من وارث تاج و تختم، نیومد بگه اژدها بسوزوندش تا همه ببینن که بابا این بنده خدا یه چیزی هست واقعا(چون تایگرین ها با آتیش نمیمیرن) بعدشم جان یکبار مرد دوباره زنده شد، هدف این قضیه چی بود دقیقا؟
برن از اول گفته بود تاج و تخت و اینا براش دیگه اهمیتی نداره چون اصلا برن، برن نیست. ولی چی شد یهو گفت این همه راهو پس برای چی اومدم؟ خب معلومه که شاه شم !!!!!
یه عالمه آدم دیگه هم موند که اصلا نفهمیدیم آخرش مردن یا زنده ان!!!!
لحظات آخر اون میز شورای مسخره!!!!
چرا تریون نیومد بگه بابا جان باید شاه شه! و جالبیش اینه که دوباره به عنوان حرومزاده فرستادنش بره. چرا نه خودش نه هیچکس دیگه صداش در نیومد که بابا جان حرومزاده نیست بابا تایگرینههههههههه!!!!!!!!!!
دیوار رو کی وقت کردن دوباره بسازن، اصلا دیگه دیوار از چی داره مراقبت میکنه؟؟؟؟
اژدها های دنریس اگه خیلی قدرتمند بودن که بتونه به راحتی یه شهر رو نابود کنه پس چرا تو جنگ با نایت کینگ هیچ غلطی نکردن؟؟؟؟؟؟؟؟ اصلا اون یکی اژدها هه تو جنگ با نایت کینگ کجا بود؟!!!
خیلی زیاد باگ داشت این فصل
دنریس که یهو دیوونه شد رو یه جوری میتونم توجیه کنم ولی واقعا اتفاقات قسمت آخر رو دیگه نمیتونم توجیه کنم!
خیلی قشنگ تر و حرفه ای تر میتونست تموم شه. منکه به نظرم نویسنده کتاب قطعا برای اینکه خرابکاریه فصل آخر رو جمع و جور کنه، کتابش رو خیلی حرفه ای تموم میکنه. منکه منتظرم کتابش بیاد برم کتابشو بخرم بخونم یکم وجدانم آروم شه که فصل آخر رو دیدم و اینطوری تموم شد
در آخرم بگم شخصیت جان رو خیلی ضعیف نشون دادن تو فصل آخر. یه عادم بی بخار و لوس.
راستی سرسی این همه فیل فیل میکرد، فیلا چی شد !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
به نظر من سریال تا فصل هشت جوری بود که از همه جهات آماده شده بود برای یک فصل فوق العاده.یعنی همه چی فراهم بود براش…داستان هر چفدرم تخیلی که باشه ولی قواعد خاص خودشو داره نمیشه یه شخصیتی تو یه فصلی قدرت داشته باشه تو یه فصل دگ عاجز و ناتوان..این که در آخر سریال یه سری چیزا همچان سوال بمونه خوبه و بیننده بتونه خودش انتخاب کنه که جواب چی بود ولی نمیشه کلی سوال رو خودت جواب بدی اون موقع میشه کشکی..ما که نفهمیدیم شاه شب برای چی اومد و چی میخواست و با اون همه قدرتی که داشت چطور اینجوری مرد و چیکار با زاغ داشت؟بفصی ها میگن شخصیت اصلی نبود.خب نباشه.این سریال اصلا شخصیت اصلی نداشت و زندگی شخصیت های مختلف رو نشون میداد.نفهمیدیم برن کی بود ؟بد بود؟چه تلاشی برای پادشاهی کرد یا اصلا شخصیتش چجوری بود در حالی که میدونستیم جان یک مرد شریف و متاسب قدرته.مهم نبود کی شاه شه مهم این بود شخصیت ها یهو زیر و رو نشن چرا چون تو ۷ فصل شخصیتشونو دیدیم و انتظاراتی در ما شکل گرفت.. ودر آخر اینو بگم.سریالو خیلی به اوج رسوندن ولی در آخر نتونستن به پروازدرش بیارن پس سقوط کرد سریال..بازم ممنون از سازندگانش.اگه فصل هشتو در نطر نگیریم سریال خیلی خوبی بود.و قسمت سه فصل هشت بهترین لحظاتی بود که به تماشای فیلمی نشسته بودم البته به جز اخرررش
ما در فصل ۸ انگار اصلا گات نمیدیدیم!!!!
یک فیلم دیگه ای بود با همون افراد، نه حتی همون شخصیت هایی که میشناختیم!!!
کسی که به قدرت برسه یا آسیب هایی ببینه ممکنه رفتارش فرق کنه اما همه ی انسان ها ارزش های ذهنی دارند که اجازه کارهایی رو بهشون نمیده . واریانس شخصیتی افراد دیگه اندر زیاد نیست که شخصیت دنی یهو بشه اینطوری که مردم رو سلاخی کنه!!
بعد از چندین سال گذاشتن زندگیمون پای این سریال نتیجه این شد که برن بشه شاه!؟
لعنت به این پایان مسخره!!
لیاقت جان خیلی بالاتر این بود که دور از خانواده ش و دور از عشقش تبعید بشه و حق ازدواج ازش صلب بشه!
البته در اوج ناراحتی و خشم از این پایان رقت انگیز ، خوشحالم که جان پادشاه و جلودار مردم آزاد و آزاده ی پشت دیوار شد…
مردم وستروس لیاقتشون همون پادشاهان ابله و بی خاصیت هست که با سیاست های کثیفشون مردم رو به کشتن میدن، بله حتی لیاقت مردم شمال هم کمتر از حد و اندازه ای هست که جان پادشاهشون بشه و لیاقت اونا همون سانسایی هست که بزرگترین لطفی که میشد در حقش کرد مرگش بود!!!!!!!!
این نفرت ما بخاطر بی عدالتی هست که همیشه تو دنیا وجود داره، که ما حداقل آرزوی ما دیده شدن عدالت در داستان ها و فیلم هاست که اونم اینجا ندیدیم!!
و البته من وقتی که ند استارک رو گردن زدن فکر دیدن همچین صحنه هایی هم میکردم شاید به همین خاطر بود که لپ تاپم رو از شدت خشم خورد نکردم!!!
با سلام
به نظر من حیف بود این سریال بعد از هفت فصل منطقی و قابل پذیرش برای همه ، توی فصل هشت همه چیز رو خراب کنه ، کل جذابیت یک داستان به منطقی بودن و خط داستانی قابل باور بودن هست …. هفت فصل هیچ نشانه ای از ظالم بودن و کشتار بی گناهان توسط دنی نیست بعد یک دفعه توی یه قسمت به این می رسند… جان اسنو قسمت به قسمت رشد کرد و بزرگش کردن بعد برشگردوندن به نقطه اول … فصل هشت کلا ضعیف بود…. نبرد حرام زادگان و پایان کار رمزی بولتون چقدر جالب و داستان خوبی داشت … ولی نایت کینگ .. برای من عجیب بود یک سکانس از نبرد اون همه وایت واکر رو ندیدیم فقط ارتش مردگان…
دوستان همه نظر دادن
اینکه پایان سریال چجوری تموم بشه یه بحث ولی اینکه چنین سریالی قسمت اخرش پر از سوتی باشه یه بحث دیگس
1-چرا به کرم خاکستری گفت برو ریچ و لرد اونجا باش و ازدواج کن ،بچه دار شو .مگه انسالید ها خواجه نیسن
2-ابتدا ارتش انسالید ها۸۰۰۰نفر بود،با وجود همه جنگا و تلفات ،تو نبرد با ارتش مردگان هم طبق سکانسی که پخش شد نصف نیروهاشون هم مردند،تو نبرد نهایی هم غافلگیر شدنشون و مردن بعضیاشون یه طرف بازم تعدادی تو خود وستروس هم از بین رفتن،اما کماکان صبحت از چند هزار نفری میشد که میگفت اگه جان رو ازاد نکنید جنگ میشه
3-جان که تو مسیرش برای ملاقات با دنریس کسی ندیدش،وقتی هم دنریسو کشت و اژدهاش اونو برد بازم کسی ندیدش،
میتونست راحت فرارکنه یا اگه بازخواستش کردن بگه کو جنازه که میگید من کشتمش
اصلا مگه به اریا نگفت بیرون دروازه منتظر من باش
چی شد پس
4-بحث هوش اژدها که تشخیص داد مادرش به خاطر تخت اهنین کشته شده هم یه طرف
5-نامه هایی که واریس نوشته بود برای تمام لردها در مورد اسم واقعی جان و اینکه سم هم میدونست و اصلا بیشترین اصرار رو اون داشت و برن که جان باید واقعیت رو بدونه،با همه اینها بازم کسی نگفت که اون هم سهمی داره در انتخاب شدن پادشاه جدید
6-مگه برین قسم نخورده بود از دخترهای استارک محافظت کنه،توی اعضای شورای وستروس چیکار میکرد،اصلا شمال که مستقل شده بود دیگه کاری با وستروس نداشت که بگیم سانسا به عنوان نمایندش هم اونو فرستاده
7-دیووونه کننده تر از همه دیوااااار جز قلمرو شمال محسوب میشه با فرض تبعید جان به کستل بلک راحت سانسا میتونست به عنوان ملکه شمال اون رو عفو کنه
این اخری داغوونم کرد