۱۰ فیلم علمی تخیلی که با گذر زمان رنگ باختند
در این مطلب نویسنده نگاهی انداخته به شاهکارهای کلاسیکی در ژانر علمی تخیلی که با گذر زمان رنگ و بوی اولیهشان را از دست دادهاند. با توجه به پیشرفت تکنولوژی در صنعت سینما عجیب نیست که غالبا علت اصلی در از بین رفتن جذابیت فیلمهای علمی تخیلی محدودیت امکانات آنها در خلق جلوههای ویژه در زمانهی خودشان است. در واقع همراه بودن با تحولات تکنولوژی در صنعت سینما میتواند کار بسیار دشورای باشد و گاهی میبینیم چطور برخی از این فیلمها که روزی بر قلهی سینما بودند با گذشت زمان رنگ و بوی خود را از دست دادهاند.
مدت مدیدی است که فیلمهای علمی تخیلی سهم تعیین کنندهای از صنعت هالیوود را به خود اختصاص دادهاند. در هر دهه شاهد علمیتخیلیهای بسیاری هستیم که سعی میکنند مخاطبانشان را به کهکشانها یا زمانهای دیگری در دوردست ببرند.
با اینکه فیلمهای این فهرست قطعا از کلاسیکهای سینما محسوب میشوند در گذر زمان جلوهی خود را از دست دادهاند. برخی از آنها به علت کیفیت خود فیلمها و بعضیها هم به خاطر استفاده از CGI (گرافیک کامپیوتری) یا جلوههای ویژه میدانی ضعیفی که استفاده کردهاند. در ادامه دربارهی ده فیلم علمی تخیلی میخوانید که هر کدام به دلیل یا دلایلی نتوانستهاند چهرهی خود را غبار زمان در امان نگه دارند.
روبوکاپ
عنوان اصلی: Robocop
کارگردان: پل ورهوفن
محصول ۱۹۸۷
پلیس آهنی از آن فیلمهاست که خیلی از طرفدارانش عاشقانه از تماشای آن در کودکی یاد میکنند. فیلم در زمانهی خودش یک ابرهیت و احتمالا یکی از برترینهای ژانر خودش بود. البته میراث آن با دنبالهی مدرنی که برایش ساخته شد ادامه پیدا کرد.
اما شخصیت دورگهی داستان که نیمی انسان و نیمی ربات است در گذر زمان جلوهی خود را از دست داده است. در حالی که بازسازی این فیلم در سال ۲۰۱۴ هم عالی نبود، وقتی به گذشته و به فیلم اصلی نگاه میکنیم ماشینی را که شخصیت اصلی فیلم است زیادی آبکی و غلوشده میبینیم.
یادآوری کامل
عنوان اصلی: Total Recall
کارگردان: پل ورهوفن
محصول ۱۹۹۰
در مورد فیلم یادآوری مطلق نیز همین مسئله صادق است. یک بار دیگر شاید میراث فیلم روی خاطرهی ما از تماشای این فیلم اکشن برای اولین بار تاثیر بگذارد. فیلم با اینکه آرنولد را در ایام جوانی به خدمت گرفته، گاهی از جلوههای ویژهی ناخوشایند استفاده میکند و نقاط تغییر پلات قابل بحثاند.
اینبار هم نسخهی بعدی هیچ کمکی به فیلم اصلی نکرده و کاملا از خاطرهها پاک شده است. جالب است که دیگر هیچ گزارشی از ساخت نسخهی دیگری برای فیلم منتشر نشد. به هرحال شاید بهتر باشد نسخهی اصلی فیلم هم به شکل مفهوم و ایدهای در ذهن باقی بماند تا اینکه به صورت فیلمی روی صفحهی نمایش به خاطر آورده شود.
بلید رانر
عنوان اصلی: Blade Runner
کارگردان: ریدلی اسکات
محصول ۱۹۸۲
بلید رانر اول، مثل دنبالهای که برایش ساخته شد، یک شاهکار کامل است. فیلم فوقالعادهای با درونمایههای تیزو تند که لحن و فضا در کل آن درخشان است. در مجموع ایدهی کلی فیلم علیرغم گذشت زمان هیچ رنگ نباخته و همچنان جالب است.
تنها وجهی که فیلم با گذشت زمان در آن شکست میخورد تصویر و پیشگویی فیلم از آینده است. فیلم در سال ۲۰۱۹ میگذرد و حالا که به این سال رسیدهایم میتوانیم ببینیم که بسیاری از ایدههایی که فیلم دربارهی زمانهی ما پیشگویی کرده است محقق نشدهاند و خیلی از واقعیت دور هستند. در مجموع دنیایی که فیلم تصویر میکند حال و روز کرهی زمین امروزهی ما نیست.
فلش گوردون
عنوان اصلی: Flash Gordon
کارگردان: مایک هاجز
محصول ۱۹۸۰
فیلم فلش گوردن از آن کلاسیکهای کودکی خیلی از خوانندگان ماست. فیلم موسیقی متن زیبایی دارد و بعد از انتشارش، برای دیگر آثاری که داستانشان در فضا میگذرد و فیلمهای علمی تخیلی بعد از خودش تبدیل به مرجعی ماندنی شد. از جمله این فیلمها میتوان به Thor Tagnarok و جنگ ستارگان محبوب اشاره کرد.
با این حال، علیرغم این تحسین، وقتی امروز فیلم را که به لطف مدل موها و لباسهای دههی هشتادیاش کاملا مشخص است چه زمانی ساخته شده، نگاه میکنیم، جلوههای ویژهی میدانیاش مضحک به نظر میرسد. البته فیلم هنوز روح سابقش را دارد و از تماشایش لذت خواهید برد اما قطعا امروز دیگر فیلم فوقالعادهای محسوب نمیشود.
کابویها و بیگانگان
عنوان اصلی: Cowboys And Aliens
کارگردان: جان فاورو
محصول ۲۰۱۱
جان فاورو یکی از آن آدمهای کماشتباه هالیوود است. در واقع او یکی از کسانی است که در برپاکردن جهان سینمایی مارول نقش داشته است و این مسیر را ادامه داده است. او مخصوصا با خلق سریال ماندالورین متعلق به شبکهی استریم دیسنی پلاس، توانسته تفاوتهای ظریف زیادی را به دنیای علمی تخیلیها اضافه کند.
با این حال، هرچه زمان بیشتر میگذرد، حاصل تلاش او در فیلم کابویها و بیگانگان، بدتر از قبل به نظر میرسد. بعد از انتشار اولیهی فیلم مشخص شد که حاصل کار نازلتر از آن چیزی است که میشد تصور کرد اما این شکست کمکم، به خاطر آثار دیگر فاورو، به دست فراموشی سپرده شد. امروز دیگر حتی حضور فاورو در چنین پروژهای عجیب به نظر میرسد.
ماتریکس
عنوان اصلی: The Matrix
کارگردان: خواهران واچوفسکی
محصول ۱۹۹۹
این ادعای جنجالبرانگیزی است اما به نظر میرسد فیلم ماتریکس به آن حدی که همه امیدوار بودند، از گذر زمان در امان باقی نماند. با گذشت سالها از انتشار فیلم، هنوز هم بحثهایی بر سر اینکه پلات داستان از آثار متعددی در جهان مانگاها دزیده شده وجود دارد.
جلوههای ویژهی فیلم در زمانهی انتشارش حیرتانگیز و پیشرو محسوب میشدند. حتی میشود گفت که فیلم هنوز هم خاص و بخشی از تاریخ سینما است. اما در مقایسه با تکنولوژیهای مدرن برای جلوههای ویژه، مدلهای سیجی این فیلم بسیار آبکی و به طرز عجیبی قلابی به نظر میرسند.
سیارهی میمونها
عنوان اصلی: Planet Of The Apes
کارگردان: فرانکلین جی شافنر
محصول ۱۹۶۸
جدیدترین نسخه از فیلم سیارهی میمونها چنان تغییراتی کرده که انگار داستانی جدید خلق شده. استفادهی حیرتانگیز از تکنولوژی موشن کپچر، بازیگران فوقالعاده و روایت گیرای فیلم حاکی از آن است که نسل جدیدی عاشق این موجودات نخستینی خواهند شد.
نسخهی اصلی فیلم که سال ۱۹۶۸ منتشر شد به طرز وحشتناکی کیفیت خود را از دست داده است حتی بازسازی تیم برتون هم نمیتواند با نسخههای جدید رقابت کند و همهی این کاستیها به میمونهای مصنوعیای برمیگردد که در این فیلمها استفاده شده و امروز دیگر باورپذیر نیستند.
وستورلد
عنوان اصلی: Westworld
کارگردان: مایکل کرایتون
محصول ۱۹۷۳
جدیدترین نسخهی فیلم وست ورلد امروز به شکل سریالی محصول اچبیاو پیش روی ماست و برای ما به تصویر میکشد که دنیای ما ممکن است به چه جایی تبدیل شود. پتانسیلِ این ایده بینهایت است و ما در فصل یک و دو این سریال دیدیم که تا کجا ممکن است ادامه پیدا کند.
با این حال سرانجامِ نسخهی اصلی فیلم وست ورلد آنطور که انتظار میرفت نبود. در واقع فیلمی که میتوانست داستانی تکاندهنده درباره روابط میان رباتها و بشر باشد شبیه به وسترن علمیتخیلیای است که خیلی سریع جایش را به اکشنهای آبکی دهه هفتاری واگذار میکند.
سیارهی ممنوعه
عنوان اصلی: Forbidden Planet
کارگردان: فرد ام ویلکاکس
محصول ۱۹۵۶
فیلم کلاسیک سیارهی ممنوعه در واقع دیانای خیلی از فیلمهای علمی تخیلی تاریخ سینماست. این فیلم ماجراجویانهی علمی تخیلی دربارهی تعدادی فضانورد و تحقیقات آنها در یک سیارهی دورافتاده است. این فیلم آخرین سطحی از علمیتخیلی است که مخاطب آن روز میتوانست داشته باشد و میتواند بارها و بارها تکثیر شود.
با این حال فیلم اصلی از گذر زمان جان سالم به در نبرده. جلوههای بصری فیلم با توجه به تکنولوژی زمانهی خودش آن چیزی نیست که میبایست باشد. با اینکه فیلم پیشرویی است و جایگاه ویژهای در تاریخ سینما دارد ایدهاش بعدها، بارها و بارها، خیلی بهتر از آنچه در فیلم میبینیم در آثار دیگر پرداخت شده است.
من، روبات
عنوان اصلی: I, Robot
کارگردان: الکس پرویاس
محصول ۲۰۰۴
المانهایی مثل گجتها، کشتیهای فضایی، مناظری که تصویر آینده هستند و رباتها معرف ژانر علمی تخیلی هستند. من ربات، فیلم پرفروش ویل اسمیت حاوی بسیاری از این المانها است که وعده میدهند خیزش هوش مصنوعی علیه بشر را به درستی تصویر کنند.
با این حال منتقدان پس از انتشار فیلم خیلی با آن مهربان نبودند و امروز برای ما آشکار شده است که علت نامهربانی آنها چه بوده است. فارغ از سیجیآی ناامیدکننده و استفادهی تبلیغاتی از محصولات درون فیلم، ایدهی اصلی فیلم میتوانست خیلی بهتر از چیزی که هست باشد؛ مثل همان چیزی که در فیلمهای ایکس ماشین میتوان دید.
بیشتر بخوانید: بهترین فیلمهای کریسمس؛ از زندگی شگفتانگیز تا درواقع عشق
منبع: screenrant
خیلی ممنونم. من بودم به این لیستتون فیلم ET را هم اضافه میکردم که سال ۱۹۹۴ اسکار گرفت ولی الان اصلا نمیشه از جلوههای ویژهاش لذت برد.
با نظر سایرین موافقم در خصوص ماتریکس و وست ورلد کمی نامهربونی کردین و باید دید نسخه جدید ماتریکس در سال آینده چه خواهد شد بعد در مورد جلوه های ویژه ۲۰ سال پیش نظر بدیم که خوب هست یانه در واقع مقایسه شما مانند مقایسه سیستم عامل ویندوز ۱.۱ با ویندوز ۱۰ می مونه و خارج از انصاف هست
در خصوص وست ورلد هم باید گفت درون مایه مفهمومی خوبی داره منتها هنوز سریال به جاهای خوبش نرسیده ….
در کل از سایر مطالب بهره بردیم
با اینکه همه ۲۵۰ فیلم برترم دیدم اماتریکسو ۶ ماه پیش برا اولین بار دیدم و واقعا خوشم اومد خیلی های دیگه مث من هستن و واقعا اثر موندگاریه
بعضیها رو ندیدم، اما بین اونایی که دیدم با همهٔ موارد موافقم به جز ماتریکس. شاید تکنولوژی پایین در جلوههای ویژه به چشم بیاد، اما کلیت جلوههای ویژه بعد از ۲۰ سال همچنان بینظیر باقی مونده.
ماتریکس رو خوب نیومدی.خیلی از فیلما عناصری از انیمه ها غرض گرفتن مثله inception. من که بعد از ۲۰ سال بازم نگاش میکنم و لذت میبرم.در زمان خودش از نظر جلوه های ویژه انقلابی بوده و مسیری رو برای بقیه باز کرده