محبوبترین داستان جهان؛ درباره سری فیلمهای داستان اسباب بازی
انیمیشن داستان اسباب بازی ۴ در راه اکران است و از همین حالا خیلیها مشتاق دیدنش هستند. منتقدانی که فیلم را دیدهاند استقبال گرمی از آن داشتهاند و به نظر میرسد فیلمی باشد که یخ اکران تابستانی را آب کند. «داستان اسباب بازی ۴» جزو اولین فیلمهایی میشود که راهش را به سمت فصل جوایز باز میکند. اما ماجرای موفقیت این انیمیشن دوستداشتنی از کجا شروع شد؟
داستان اسباب بازی از کجا شروع شد؟
«داستان اسباب بازی» دستاوردی در تکنولوژی انیمیشن بود. منتقدان، صداپیشگان فیلم را هم تحسین کردند. جمله کلاسیک باز این بود: «به سوی بینهایت و فراتر از آن» که تبدیل به شعار سری انیمیشنهای «داستان اسباب بازی» هم شد.
آنهایی که همزمان با شروع سری فیلمهای «داستان اسباب بازی» متولد شدند حالا ۲۳ سال دارند! در نتیجه خیلیها هستند که یادشان نمیآید اصلا شروع انیمیشنهای «داستان اسباب بازی» از کجا بود.
سال ۱۹۹۵ پیکسار اولین انیمیشنی را که به صورت کامل با تکنولوژی کامپیوتری ساخته شده بود، تولید کرد. «داستان اسباب بازی» یک اتفاق بزرگ بود. کمپانی والت دیزنی هم مسئولیت پخش این انیمیشن را برعهده داشت. انیمیشن در جهانی میگذشت که در آن اسباب بازیها حالت انسانی داشتند و دور از چشم صاحبانشان به زندگی شخصی و رفاقتشان با هم ادامه میدادند. در حقیقت «اسرار حیوانات خانگی» که بعدتر ساخته شد به نوعی میراثدار جهان «داستان اسباب بازی» است.
یکی از اسباب بازیها به نوعی سرگروه بقیه است. وودی که شکل یک کابوی است عزیزترین عروسک اندی دیویس است و با بقیه اسباب بازیها روزگار خوشی دارند تا این که یک عروسک فضانورد به نام باز به اندی هدیه داده میشود. باز تبدیل به نورچشمی اندی میشود و طبعا حسادت ادی را برمیانگیزد. اندی قرار است به جایی برود و مادرش به او گفته که یکی از اسباب بازیهایش را میتواند بیاورد. وودی میترسد که اندی، باز را انتخاب کند در نتیجه او را به گوشهای میاندازد اما به اشتباه باز از خانه بیرون میافتد و حالا وودی میخواهد اشتباهش را جبران کند و با بقیه عروسکها به جستوجوی باز میروند.
جان لسهتر کارگردان «داستان اسباب بازی» مغز متفکر پیکسار بود و انیماتور سابق دیزنی. زمانی که دیزنی بود دو نفر از دوستانش به او بخشهایی از یک انیمیشن کامپیوتری نشان داده بودند و او برای اولینبار در دیزنی متوجه میشود که کامپیوتر چه مدیوم فوقالعادهای است تا بتواند با آن کار انیمیشن انجام بدهد.
لسهتر اول سعی کرد ایده «تستر کوچولوی شجاع» را به عنوان اولین انیمیشنی که کاملا به روش کامپیوتری ساخته شده به دیزنی بدهد اما ایده او رد شد و لسهتر را اخراج کردند. بعد او به لوکاس فیلم رفت که به نوعی کمپانی پدر پیکسار بود. سال ۱۹۸۶ استیو جابز و اپل پیکسار را خریدند و لسهتر در پیکسار شروع به تولید انیمیشنهای کوتاه کامپیوتری کرد تا تواناییهای پیکسار را به نمایش بگذارد. سال ۱۹۸۸ انیمیشن کوتاهی به نام «اسباب بازی تین» تولید کرد که داستانش از نقطه نظر یک اسباب بازی روایت میشد و نشاندهنده عشق جان لسهتر به اسباب بازیهای کلاسیک بود.
این انیمیشن توجه کمپانی دیزنی را جلب کرد و از لسهتر خواستند که برگردد. اما لسهتر که تحتتاثیر اعتماد و ایمان استیو جابز به خودش بود در پیکسار ماند. او گفت: «من میتوانم به دیزنی برگردم و یک کارگردان باشم یا اینجا بمانم و تاریخ را بسازم.»
وقتی دیزنی دید که موفق به بازگرداندن لسهتر نمیشود تصمیم گرفت که جزو معدود دفعات تاریخ کمپانی با پیکسار قرارداد ببندد و ساخت انیمیشن را برونسپاری کند. پیکسار اصلا بخاطر استفاده از گرافیک کامپیوتری در انیمیشنهایش مشهور شده بود. سال ۱۹۹۵ با تولید اولین فیلم بلند انیمیشنشان مهر کمپانی را بر صفحه تاریخ سینما محکم کوبیدند: «داستان اسباب بازی» اولین انیمیشن تاریخ سینما شد که به طور کامل برای ساختش از روش انیمیشن کامپیوتری استفاده شده بود. اگر اسکار آن سال بخش بهترین انیمیشن داشت قطعا «داستان اسباب بازی» برنده آن سال بود. اولین انیمیشن پیکسار هم در بخش موسیقی و هم فیلمنامه نامزد دریافت جایزه اسکار شد.
فیلمنامه اولیه «داستان اسباب بازی» را جان لسهتر، اندرو استانتون و پیت داکتر مغزهای متفکر پیکسار نوشتند. البته که آن فیلمنامه اولیه نقاط مشترک چندانی با چیزی که درنهایت روی پرده آمد، نداشت. اما هسته اصلی فیلمنامه این بود: «اسباب بازیها عمیقا میخواهند که با آنها بازی شود و همین تمایل هم محرک ترسها، امیدها و حرکاتشان است.»
دیزنی اول میخواست که وودی کاراکتر شریر قصه باشد. به فرمت قصههای دیزنی یک کاراکتر شریر داشته باشیم و یک قهرمان اما درنهایت تسلیم شدند و قرار شد که کل بخش خلاقانه کار را به استودیوی پیکسار بسپارند.
جان لسهتر از ایده تضاد بین ژانرهای وسترن و علمی-تخیلی خوشاش میآمد درنتیجه دو کاراکتر اصلی قصه را وودی، عروسک کابوی و باز، عروسک فضانورد قرار داد. اسم باز را از روی باز آلدرین انتخاب کردند. دومین مردی که پا روی کره ماه گذاشت و همسفر نیل آرمسترانگ بود.
فیلمنامه «داستان اسباب بازی» به شدت تحتتاثیر ایدههای رابرت مککی، فیلمنامهنویس و مدرس مشهور بود. نه لسهتر و نه سایر همکارانش هیچکدام قبلتر فیلمنامه یک فیلم بلند را ننوشته بودند. در نتیجه لسهتر و داکتر در یک سمینار سه روزه در لسآنجلس شرکت کردند که مدرساش مککی بود.
تام هنکس برای صداپیشگی نقش وودی و تیم آلن برای نقش باز انتخاب شد. برای ساخت انیمیشن به شیوه کامپیوتری هم مشکلاتی وجود داشت. لسهتر میگفت: «بزرگترین مشکل این بود که باید سعی شود در این شیوه همه چیز ارگانیکتر به نظر میرسد. هر برگ درختی باید طراحی و خلق شود. باید به آن جهان حسی از داشتن تاریخ بدهیم.»
کار طراحی انیمیشن با کشیدن استوریبوردهایی شروع شد که به انیماتورها کمک میکرد تا کاراکترها را پرورش بدهند. ۲۷ انیماتور روی این پروژه کار میکردند.
درنهایت فیلم نوامبر ۱۹۹۵ اکران شد. دیزنی ۲۰ میلیون دلار صرف تبلیغات فیلم کرد و حتی پپسی و برگرکینگ و کوکاکولا هم تبلیغ فیلم را برعهده گرفتند. پیش از اکران فیلم استیو جابز گرفته بود: «اگر فیلم فروش پایینی داشته باشد مثلا ۷۵ میلیون دلار بفروشد هم پیکسار و هم دیزنی ورشکسته میشوند. اگر ۱۰۰ میلیون دلار بفروشد هر دو استودیو پولشان برمیگردد اما اگر یک بلاکباستر واقعی باشد و ۲۰۰ میلیون دلار بفروشد سود خوبی از فیلم خواهیم کرد.» فیلم در سرتاسر جهان بیش از ۳۵۰ میلیون دلار فروخت.
منتقدان عاشقش شدند. امتیاز فیلم در متاکریتیک ۹۵ از ۱۰۰ است و عنوان هشتاد و ششمین فیلم میان ۲۵۰ فیلم برتر imdb را دارد. واشنگتنپست نوشت: «این فیلمی است که باید دیده شود. باید دربارهاش حرف زده شود و باید برنامه داشته باشید که دوباره هم آن را ببینید. فیلم بچهها را سرخوش میکند و والدینشان هم کنار آنها از دیدن فیلم سرحال میآیند.» راجر ایبرت هم نوشت که این فیلم از لحاظ بصری شبیه یک رولرکاستر است.
«داستان اسباب بازی» دستاوردی در تکنولوژی انیمیشن بود. منتقدان، صداپیشگان فیلم را هم تحسین کردند.
جمله کلاسیک باز این بود: «به سوی بینهایت و فراتر از آن» که تبدیل به شعار سری انیمیشنهای «داستان اسباب بازی» هم شد.
داستان اسباب بازی ۲؛ اسباب بازیها به شهر برگشتند
نقدهایی که روی «داستان اسباب بازی ۲» نوشته شد آن را از لحاظ کیفیت هم سطح قسمت قبل یا حتی بهتر از آن ارزیابی کردند. منتقدان نوشتند: «کمتر پیش میآید که دنبالهی یک فیلم پیشرفتهایی نسبت به قسمت قبلیاش داشته باشد اما «داستان اسباب بازی ۲» از روایتی مبدعانه و انیمیشنی زیبا استفاده میکند و البته گروه بازیگران بااستعدادی که صداپیشه فیلم هستند تا مخاطبانش از همه گروههای سنی تجربه غنی و منحصر به فردی در سینما داشته باشند.»
اولین دنباله «داستان اسباب بازی» سال ۱۹۹۹ ساخته شد. باز هم جان لسهتر با همکاری دیزنی و پیکسار این انیمیشن کمدی کامپیوتری را جلوی دوربین برد. در «داستان اسباب بازی ۲» اندی میخواهد به کمپ برود و وودی را هم با خودش ببرد اما در حالی که مشغول بازی با وودی و باز است تصادفی دست وودی را از جایش درمیآورد. مادر اندی وودی را روی طاقچه میگذارد. اندی بدون وودی به کمپ میرود. اسباب بازیهای روی طاقچه را دور میاندازند اما وودی موفق میشود خودش را نجات بدهد. این وسط یک دزد سراغ وودی میرود و حالا باز و بقیه عروسکها در تلاش هستند که وودی را نجات بدهند. دزد که نامش ال است میخواهد وودی را به یک موزه در ژاپن بفروشد. حالا مشکل اینجاست که وودی هم انگار راضی شده به موزه برود و باز باید به یادش بیاورد که او برای بازی ساخته شده و نه نمایش در موزه.
یک ماه بعد از نمایش قسمت اول و موفقیت آن بحث سر ساخت دنبالهاش بالا گرفت. قصد لسهتر این بود که به فیلم اصلی ادای احترام کند و جهان فیلم را دوباره خلق کند. داستان از اینجا ریشه گرفت که لسهتر فکر کرد چه چیزی ممکن است یک اسباببازی را ناراحت کند. اگر اسباب بازی حس کند که دیگر با او بازی نمیشود چه حسی خواهد داشت.
اوایل سال ۱۹۹۷ فیلم به مرحله تولید نزدیک شد. اول کار معلوم نبود که پیکسار بتواند انیمیشن را تولید کند چون یک تیم ۳۰۰ نفره مشغول کار روی انیمیشن «زندگی زنبور عسل» (۱۹۹۸) بودند. یک تیم دیگر هم مشغول کار روی یک بازی کامپیوتری با محوریت «داستان اسباب بازی» بود. استیو جابز تصمیم گرفت کار روی بازی کامپیوتری متوقف شود و تیم روی ساخت «داستان اسباب بازی ۲» متمرکز شوند.
دستاندرکاران «داستان اسباب بازی ۲» از بقیه کمپانی جدا شدند و لسهتر از نزدیک روی فریم به فریم کارهایشان نظارت داشت. قسمت دوم البته از المانهای دیجیتالی قسمت اول هم استفاده کرد اما در پیکسار همه آنقدر کمالگرا بودند که خیلی کمتر از آن چه انتظار میرفت از مصالح و متریال قسمت اول استفاده کردند. تکنولوژی به نسبت چند سال قبل آنقدر پیشرفت کرده بود که به آنها امکان استفاده از دوربینهای پیچیدهتر برای فیلمبرداری از نماها را میداد.
یکی از مهمترین چالشهای انیماتورها طراحی گرد و خاک روی قفسهای بود که وودی رویش قرار میگرفت. بعد از تعداد زیادی تجربه و آزمون و خطا یک تکه کوچک گرد و خاک را توانستند طراحی کنند و بعد با کامپیوتر آن را در تمام سطح قفسه پراکنده کردند.
مسؤولان دیزنی اولین راشها را که دیدند تحتتاثیر کیفیت کار قرار گرفتند. اما حاشیه وقتی به وجود آمد که یکی از کارمندان پیکسار به اشتباه فایل اصلی انیمیشن «داستان اسباب بازی ۲» را از روی سرور اصلی پاک کرد. پیکسار زمان کافی نداشت تا دوباره همه آن جزییات را بازسازی کند و از دیزنی درخواست کردند پخش فیلم را به تعویق بیندازد. دیزنی قبول نکرد و در نهایت جان لسهتر دوباره سرپرستی گروه را برعهده گرفت و همان تیمی قدیمی «داستان اسباب بازی» مشغول به کار شدند و در عرض فقط نه ماه انیمیشن به پایان رسید.
در نهایت فیلم نوامبر سال ۱۹۹۹ پخش شد. انیمیشن از لحاظ تجاری درست مثل قسمت قبلی موفق بود. تبدیل به پرفروشترین فیلم انیمیشن سال ۱۹۹۹ شد و در آمریکای شمالی ۲۴۹.۵ میلیون دلار فروخت و ۴۹۷.۴ میلیون دلار در سرتاسر جهان فروش کرد و تبدیل به دومین فیلم پرفروش انیمیشن جهان تا آن سال بعد از انیمیشن «شیر شاه» دیزنی شد. فیلم بیش از ۴۷.۸ میلیون بلیت فقط در آمریکای شمالی فروخت.
نقدهایی که روی «داستان اسباب بازی ۲» نوشته شد آن را از لحاظ کیفیت هم سطح قسمت قبل یا حتی بهتر از آن ارزیابی کردند. منتقدان نوشتند: «کمتر پیش میآید که دنبالهی یک فیلم پیشرفتهایی نسبت به قسمت قبلیاش داشته باشد اما «داستان اسباب بازی ۲» از روایتی مبدعانه و انیمیشنی زیبا استفاده میکند و البته گروه بازیگران بااستعدادی که صداپیشه فیلم هستند تا مخاطبانش از همه گروههای سنی تجربه غنی و منحصر به فردی در سینما داشته باشند.»
راجر ایبرت نوشت که مدتها پیش همه چیز را در مورد اسباب بازیها از یاد برده بود و با دیدن این انیمیشن دوباره همهشان را به خاطر آورده است.
داستان اسباب بازی ۳؛ به سوی بینهایت و فراتر از آن
داستان ساخته شدن قسمت سوم این انیمیشن بیدردسر نبود. بعد از اینکه کمپانی دیزنی پیکسار را خرید در حقیقت حقوق همه کاراکترهایی که پیکسار طراحی میکرد، در اختیار دیزنی قرار گرفت. همچنین تصمیم برای ساختن دنباله روی انیمیشنها هم با دیزنی بود اما پیکسار سر «داستان اسباببازی۳» حاضر به ساخت نبود.
لی آنکریچ هم جزو گروه نویسندگان قسمت سوم «داستان اسباب بازی» بود و هم کنار جان لسهتر و اندرو استانتون داستان را نوشت. او البته در دو پروژه قبلی هم همکار فیلمنامهنویس و کارگردان محسوب میشد.
«داستان اسباب بازی ۳» دومین فیلم کمپانی پیکسار بعد از «بالا» بود که نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین انیمیشن شد.
اندی حالا هفده ساله شده و آماده است که به کالج برود. او سالهاست که دیگر با اسباب بازیهایش به جز چند تا از آنها مثل وودی و باز و جسی بازی نکرده است. اسباب بازیهای نسبت به آیندهشان دلسرد هستند. اندی تصمیم دارد وودی را با خودش به کالج ببرد. بقیه اسباب بازیها را هم داخل جعبهای میگذارد. مادر اندی فکر میکند که این جعبه آشغال است و آن را دور میاندازد. اسباب بازیها فرار میکنند و خودشان را به زور به ماشین مادر اندی میرسانند. طبعا وودی طاقت دوری دوستانش را ندارد و آنها هم نمیخواهند برای باقی عمرشان در زیرشیروانی یک خانه مدفون شوند. موقع فرار به خرس صورتی برمیخورند که شبیه آن خرسهای شیرین مهربان انیمیشنهاست اما نکته این است که اینجا ذات پلیدی دارد.
داستان ساخته شدن قسمت سوم این انیمیشن بیدردسر نبود. بعد از اینکه کمپانی دیزنی پیکسار را خرید در حقیقت حقوق همه کاراکترهایی که پیکسار طراحی میکرد، در اختیار دیزنی قرار گرفت. همچنین تصمیم برای ساختن دنباله روی انیمیشنها هم با دیزنی بود اما پیکسار سر «داستان اسباببازی۳» حاضر به ساخت نبود.
تا اینکه سال ۲۰۰۴ بالاخره مذاکرات نتیجه داد. دیزنی تصمیم گرفت خودش «داستان اسباببازی ۳» را بسازد. کار هم شروع شد. اما ژانویه ۲۰۰۶ جان لسهتر مغز متفکر پیکسار رییس بخش انیمیشن دیزنی شد. هر چه تا آن روز به عنوان «داستان اسباببازی ۳» طراحی و ساخته شده بود دور ریخته شد و به جایش خود پیکساریها ساخت انیمیشن را برعهده گرفتند.
انیمیشن «داستان اسباببازی ۳» آنقدر مهم شد که کمپینی برای آن زدند تحت این عنوان که قرار نیست جایزه اسکار بهترین انیمیشن به این فیلم برسد بلکه باید در رقابت بهترین فیلم سال حضور داشته باشد. فیلم توانست رکورد فروش قبلی را که متعلق به «شرک ۲» محصول ۲۰۰۴ بود بشکند و تا سال ۲۰۱۴ و اکران «یخزده» رکورد فروش را در تاریخ انیمیشن به نام خودش ثبت کند. تقریبا همه نقدهای نوشته شده روی «داستان اسباببازی ۳» مثبت بود. منتقدان معتقد بودند این یکی از معدود دنبالههای تاریخ سینماست که از دو قسمت قبلیاش بهتر از کار درآمده. آنها شوخطبعی انیمیشن را ستودند. انیمیشنی که به راحتی رگ احساسات مخاطبش را در دست میگرفت. انیمیشنی با یک شعار جذاب: «به سوی بینهایت و فراتر از آن». تاکید انیمیشن بر مفهوم رستگاری در نتیجه اتحاد بود.
داستان اسباب بازی ۴ و پایان بازی
فیلم هفته آینده اکران میشود اما منتقدانی که آن را دیدهاند دوستش داشتهاند و امتیاز ۸۴ از ۱۰۰ را به آن دادند. رابی کالین از تلگراف نوشته: «این انیمیشن ثابت میکند زمانی که پیکسار در بهترین حالتش باشد هیچ استودیوی انیمیشن دیگری به پای آن نخواهد رسید.»
اینبار دیگر از آن مغزهای متفکر پیکسار خبری نیست. جاش کولی کارگردان فیلم است که این اولین فیلم بلندش به عنوان کارگردان محسوب میشود. از تیم قدیمی فقط اندرو استانتون در تیم نوشتن فیلمنامه حضور پیدا کرد.
لی آنکریچ در مصاحبهای که سال ۲۰۱۰ انجام داد گفته بود که پیکسار تصمیمی برای ساخت دنبالهای روی «داستان اسباب بازی ۳» ندارد اما مردم آنقدر درخواست میکنند که استودیو وسوسه میشود. مردم عاشق کاراکترهای داستان اسباب بازی هستند.
نوامبر ۲۰۱۴ سرمایهگذاران دیزنی بودند که ساخت «داستان اسباب بازی ۴» را به اطلاع علاقهمندان رساندند.
سال ۲۰۱۵ جیم موریس، رییس استودیوی پیکسار اعلام کرد که قرار نیست «داستان اسباب بازی ۴» ادامه قسمت سوم باشد و بیشتر یک کمدی-رمانتیک است. اما طبق چیزی که لسهتر میگوید همه چیز آنقدر مخفیانه پیش میرفت که حتی جیم موریس هم چیزی از روند آن نمیدانست.
سال ۲۰۱۷ لسهتر از پروژه کناره گرفت و کولی به تنهایی به عنوان کارگردان باقی ماند. لسهتر احساس میکرد که «داستان اسباب بازی ۳» پایان داستان وودی و باز بوده است. تیم آلن صداپیشه باز وقتی فیلمنامه را خواند گفت که آنقدر احساساتی شده که نمیتوانسته سکانس آخر را اجرا کند. کیانو ریوز هم به جمع صداپیشگان «داستان اسباب بازی ۴» پیوست.
فیلم قرار بود سال ۲۰۱۷ اکران شود اما به دلیل تداخل با پخش «ماشینها ۳» اکران آن به تعویق افتاد.
فیلم داستان یک اسباب بازی جدید است که به او فورکی میگویند. او به گروه وودی و سایر اسباب بازیها ملحق میشود و آنها دست به یک سفر جادهای میزنند و متوجه میشوند که جهان برای یک اسباببازی تا چه حد میتواند بزرگ باشد.
فیلم هفته آینده اکران میشود اما منتقدانی که آن را دیدهاند دوستش داشتهاند و امتیاز ۸۴ از ۱۰۰ را به آن دادند. رابی کالین از تلگراف نوشته: «این انیمیشن ثابت میکند زمانی که پیکسار در بهترین حالتش باشد هیچ استودیوی انیمیشن دیگری به پای آن نخواهد رسید.»
درپ میگوید که حالا سری «داستان اسباب بازی» میتواند با یک پایان آبرومند بازنشستگی خودش را اعلام کند.
بیشتر بخوانید: پرفروشترین و بهترین کارتونهای جهان که حتما باید ببینید
اسم این فیلم Toy Story نیست اسم این فیلم شاهکاره 😁😍