تور سنگاپور، بهاضافه هتل، عروسی و مخلفات!
جزو کدام دستهاید؟ وقتی میشنوید فیلم جدیدی آمده که خوب فروخته، مردم دوستش داشتهاند و منتقدان هم حسابی تحویلش گرفتهاند، خودتان را آماده میکنید که در سینما و تلویزیون بنشینید پای یک انتخاب مطمئن و برای دو ساعت از تماشای فیلم لذت ببرید یا آن که شک برتان میبارد و از همان دقیقه اول ذرهبین را برمیدارید و منتظرید تا مچ جماعتی را بگیرید که احتمالا این فیلم را الکی گنده کردهاند. خبر خوب برای هر دو گروه؛ الان فیلمی داریم که به شکل عجیبی پدیده شده و خیلیها دوستش داشتهاند. میتوانید دست به کار شوید: فیلم آسیاییهای ثروتمند دیوانه.
«آسیاییهای ثروتمند دیوانه» حکم یک سفر تفریحی و جذاب را دارد که حوصلهتان را سر نمیبرد ولی اولین کاری که بعد از تمام شدن فیلم میکنید جستجوی سنگاپور در گوگل است.
یک خانم پروفسور چینی-آمریکایی، که اقتصاد تدریس میکند، چند وقتی هست که با یک پسر جذاب سنگاپوری (با اصالت چینی) در مراودهی عاطفی تنگاتنگ است. (تعبیر دیگری به ذهنتان میرسد؟!) پسر از دختر دعوت میکند که برای تعطیلات بروند سنگاپور تا هم با خانوادهی او آشنا شود و هم این که در عروسی پسرعموی آقا شرکت کنند. دختر اول کمی مِن و مِن میکند چون میترسد خانوادهی پسره درب و داغان باشند و بخورد توی ذوقش. بالاخره راضی میشود و دوتایی میروند سنگاپور. تازه در طول سفر میفهمد که خانواده پسر آنقدر پول دارند که میتوانند خانوادهی سلطنتی بریتانیا را بگذارند توی جیب بغلشان و یک کشور هم به خون دختری تشنهاند که پسر رویاهای همه دختران خاور دور را تور کرده و یک لیوان آب هم رویش! از اینجا به بعد تور سیاحتی لاکچری در سنگاپور و نبرد خالهزنکی زنان فامیل با خانم دکترِ فرنگی آغاز میشود…
هر طور حساب کنید، یک ساعت اول فیلم بهتان خوش میگذرد. انگار که رفتهاید سفر و کلی غذای تازه هست که نخوردهاید، کلی جاهای دیدنی هست که ندیدهاید و کلی چهرهی تازه که نمیشناسید. پیش میآید که در سفرهای طولانی هم وسط کار توریستها حوصلهشان سر برود و از تفریح و استراحت زیادی خسته شوند. وسط کار فیلم دور و برتان را نگاه میکنید و میپرسید که قرار نیست نکتهای، چالشی، چیزی داشته باشد؟ دقیقا از همین جا یک نبرد عروس و مادرشوهری سطح بالا شروع میشود و میفهمید اگر در دانشگاه نیویورک استاد اقتصاد باشید و صاحب بزرگترین گروه اقتصادی شرق آسیا باز هم نمیشود از تکههای درشت و کلفت وسط مجلس خانوادگی پرهیز کرد، حداقل آمریکاییها درباره آسیاییها اینطور تصور میکنند.
این اقتباس سینمایی از رمان پرفروش کوین کوان را آمریکاییها و آسیاییهای مهاجر دوست داشتهاند ولی نمایش فیلم در آسیا موفق نبوده و با نقدهای متنی و فرامتنی زیادی مواجه شده. قابل درک و مثل این است که در آمریکا بروید به یک رستوران چینی که آمریکاییها ادارهاش میکنند. اینجا دیگر اصالتِ پدیده خیلی مهم نیست، برگ برنده برآورده کردن انتظاری است که نسبت به یک پدیده ناشناخته وجود دارد؛ چقدر ملموس باشد و چقدر دستنیافتی.
چینیها و به عبارت کلیتر آسیاییها امروز همان جایگاهی را دارند که آمریکاییها صد و خردهای سال پیش داشتند. در رمانها و قصههای انگیسی قرن نوزدهم کم نیستند شخصیتهای آمریکایی تازه به دوران رسیدهای که معلوم نیست از کجا آمده و چطوری پولدار شدهاند اما میتوانند سر میز شام اشراف اروپایی بنشینند وحتی برایشان تعیین تکلیف کنند. نگرانی امروزِ دستراستیهای آمریکایی همین است؛ آسیایی که دارند با تکنولوژی و صنایع مدرن دنیا را قبضه میکنند. البته یادمان باشد که منظور از آسیا، شرقِ دور است وگرنه ما خاورمیانهایها آخرین باری که بررسی شده هنوز در قفسهی جهان سوم قرار داریم.
«خرپولهای آسیایی» همان تصویری را از آسیای توسعهیافته نشان میدهد که آمریکاییها در ذهن خودشان تصور میکنند و جرئت دیدنش در عالم واقعیت را ندارند. وگرنه جنس قصه و روایت که تفاوت چندانی با الگوی سریالهای عامهپسند ندارد، فقط اتمسفر لاتین را با شرقی عوض کنید. دغدغه و گرفتاری انسانی قابل درکی هم از جماعت فوقپولدار، و نه بورژوا، نمیبینید که با آن ارتباط برقرار کنید، دختر و پسر قصه که از همان اول یارگیری من تو من را خیلی شدید و سنگین دستور کار قرار دادهاند و آنقدر همه خوشهیکل و تر و تمیز اند که حرصتان میگیرد!
فیلم بهعنوان یک کمدی-رمانتیک گرم معرفی شده. اگر دنبال کمدی-رمانتیکی میگردید با موقعیتهای دوستداشتنی و تعابیر انسانی از مفاهیمی چون رابطه، بلوغ و وابستگی، بهتر است شانستان با فیلم جمعوجوری مثل عروسی سیاحتی (Destination Wedding) امتحان کنید که کیانو ریوز و وینونا رایدر تنها بازیگرانش هستند. «آسیاییهای ثروتمند دیوانه» حکم یک سفر تفریحی و جذاب را دارد که حوصلهتان را سر نمیبرد ولی اولین کاری که بعد از تمام شدن فیلم میکنید جستجوی سنگاپور در گوگل است.
زدی به سیم اخر دیگه هرچی اسیایی بود کوبوندی
این روش دیگه قدیمی شده بیای تعریف کنی بعد از زیر نظر خودتو بگی و بکوبونی