فیلمهایی که باید در تعطیلات عید ببینید؛ «داستان یک روح»
داستان یک روح یا شبح که پس از مرگش به خانه باز میگردد. فیلمی که برای دیدنش باید ریتم کندش را بپذیرید و برای ارتباط برقرار کردن با آن باید نسبت به فیلمهای معمول این روزهای سینمای آمریکا تلاش بیشتری به خرج دهید.
چرا باید داستان یک روح را ببینیم؟
باید از همان اول به این موضوع اشاره کرد که داستان یک روح از آن دست فیلمهایی که حسابی سرگرمتان کند نیست. در واقع شاید در بعضی لحظات حتی آزارتان هم بدهد. شاید بپرسید پس چنین فیلمی را اساسا چرا باید ببینیم؟ شاید بخاطر محتوایی پیچیده و غنی، بخاطر فرمی متفاوت که تا به حال ندیدهاید و بخاطر نماهایی تاثیرگذار که در پیشبرد فیلم نقش موثری بازی میکنند. شاید در مجموع همه اینها و دانستن اینکه متخصصان سینما حسابی از این فیلم به عنوان یکی از خوبهای سال ۲۰۱۷ تعریف کردهاند دلایلی باشد که در کنار دیدن فیلمهای روز هالیوودی، جایی هم برای این فیلم متفاوت با ریتم نسبتا کندش باز کنید.
داستان شبحهایی که از زندگی دل نمیکنند
مجموعه نوشتهها و نقد و نظرات درباره فیلم نشان میدهد که با اثر پیچیدهای طرفیم. داستان یک روح سطحی ظاهری دارد و معانی پیچیدهتری در عمق. با این وجود قصه فیلم که چندان هم پر و پیمان نیست ماجرای زندگی یک موزیسین را در کنار همسرش روایت میکند. همسر زن در یک حادثه رانندگی میمیرد اما درست لحظاتی پس از مرگ مثل روحهای کلاسیک با یک پارچه سفید روی سر به خانه باز میگردد تا در انتظاری کشدار و طولانی پرسه بزند. او سوگواریهای همسرش را تماشا میکند، بازگشتن او به زندگی را میبیند، روزی که همسرش خانه قدیمیشان را ترک میکند همانجا گوشه اتاق ایستاده و همه چیز را نظاره میکند. روح این قصه پس از آمدن ساکنان جدید هم همانجا منتظر است و حتی تلاش میکند ساکنین جدید خانه را فراری دهد. در انتظار چیزی، نوعی امید فراتر از طبیعت. داستان ِعشق، محبت و دلتنگی در ابعادی ابدی و فرازمینی. فیلمی که اگر از پس نماهای کشدارش بر بیایید و خستهتان نکند قطعا چیزهای مهمی دارد که نشانتان دهد.
جوان کمکار با آیندهای روشن
دیوید لاوری کارگردان و هنرپیشه ۳۷ ساله آمریکایی است که با ساخت فیلم آنها بیگناهند در سال ۲۰۱۳ با بازی کیسی افلک و رونی مارا مورد توجه قرار گرفت و برای دریافت چند جایزه در جشنوارههای متعدد کاندید شد. داستان یک روح پس از ساخت فیلم اژدهای پیت در سال ۲۰۱۶، سومین فیلمی محسوب میشود که لاوری کارگردانی کرده است. لاوری از کارگردانهایی چون کلور دنی، رابرت آلتمن، پاول تامس اندرسن و دیوید فینچر به عنوان منابع الهامبخشش یاد کرده است.
منتقدان چه میگویند؟
نمره متا: ۸۴
بررسی نگاه منتقدان آمریکایی با خواندن ۴۶ نقد که در وبسایت متاکریتیک درباره این فیلم ثبت شده در مجموع تحسین فیلم و کارگردان را نشان میدهد. در ادامه میتوانید چند نمونه از این نقدها را بخوانید:
ای. او. اسکات/ نیویورک تایمز: داستان یک روح پرتعلیق، به طرز عجیبی سرگرمکننده و همزمان شدیدا احساساتبرانگیز است.
کریس پلانت/ ورج: ممکن است کسانی بگویند با فیلمی پرمدعا و بیحس و حال طرفیم، شاید بتوانند شواهدی هم پیدا کنند. اما فیلم ویژگیهای زیادی دارد که عاشقش شوید.
ریچارد روپر/ شیکاگو سان-تایمز: حدود ۶۰ درصد فیلم به شدت زیبا است، ذهن را به چالش میکشد و مثل یک آهنربا درون حافظه با انسان باقی میماند. حدود ۴۰ درصد فیلم به طرز دیوانهکنندهای کند است، متظاهرانه است و از خود راضی.
چرا فیلم هایی که معرفی میکنید اسمشو به زبان اصلی نمی نویسید؟