فیلمهایی که باید در تعطیلات عید ببینید؛ «لیدی برد»
لیدی برد، فیلمی است ظاهرا کوچک اما واجد درونمایهای غنی. گرچه در مراسم اسکارجایزهای به دست نیاورد اما فیلم محبوب منتقدان و سینما دوستان بود. فیلمی درباره یک نوجوان و مسیر زندگیاش، رابطه پرتلاطم او با مادرش و رابطه دو سویهی عشق و نفرت نسبت به شهر و خانوادهاش.
چرا لیدی برد را ببینیم؟
سعی میکنم در این بخش از زوایای مختلف بسته به اینکه ممکن است چه گروههایی از کاربران مخاطبان این نوشته باشند دلایلی بیاورم که باعث میشود بخواهید لیدی برد را ببینید.
اگر برایتان جوایز و افتخارات مهم است، لیدی برد را ببینید چون برنده جوایز بهترین فیلم و بهترین بازیگر زن در مراسم گلدن گلوب شد. همچنین نامزد جایزه اسکار در چندین بخش مختلف از جمله بهترین کارگردانی، بهترین فیلم، بهترین بازیگر زن و بهترین بازیگر نقش مکمل زن هم بود. جوایز را که بگذاریم کنار باید اشاره کنیم که لیدی برد در کنار دانکرک از نظر منتقدان و با توجه به میانگین نمرات، با نمره ۹۴ بهترین فیلم آمریکایی سال ۲۰۱۷ بود. هیچکدام اینها برایتان مهم نیست و فقط دنبال فیلمی میگردید که بشود با آن بعد از ظهر یک روز تعطیل را سرگرم شد؟ خوب در این صورت هم لیدی برد گزینه بدی به نظر نمیرسد. این فیلم میتواند به راحتی مخاطب عام را سرگرم کند، ریتم نسبتا سریعی دارد و در عین حال که قصهای سر راست و نه چندان پیچیده را روایت میکند، سطحی نیست و میتواند به عمق وجود مخاطبانش هم نفوذ کند.
عشق یا نفرت؟
لیدی برد لقبی است که نوجوان نقش زن اصلی فیلم برای خودش برگزیده. به خودش میگوید لیدی برد و همزمان در ذهنش تصور میکند کاری نیست که از عهده لیدی برد بر نیاید. سال پایانی کالج و تصمیم برای ورود به دانشگاه در شرایطی که خانواده بحران مالی را تجربه میکنند، بحرانهای هویتی دوران نوجوانی، زیستن در شهری که ظاهرا دوستش نداری و از آن متنفری همه و همه چیزهایی است که کاراکتر اصلی در درون با آنها دست و پنجه نرم میکند. با این وجود اما مهمترین این بحرانها، رابطه پرفراز و نشیبی است که لیدی برد با مادرش دارد. گاهی حس میکند از مادرش متنفر است و همزمان میداند که کسی را بیش از او دوست ندارد. فیلم این رابطه دو قطبی را میشکافد، جلو میبرد و در پایان با ظرافت نمایی کلیتر و پیچیدهتر را به مخاطب نمایش میدهد.
بازیگر فیلمهای مستقل، کارگردان تازهکار و تحسینبرانگیز
گرتا گرویگ ۳۴ ساله بازیگر، نویسنده و کارگردان آمریکایی است. گرویک ابتدا با بازی در تعدادی از فیلمهای مستقل و کمهزینه مورد توجه قرار گرفت. بازی در فیلمهای جو سوانبرگ و نوآ بامباک و همینطور تجربه همکاری در فیلمنامهنویسی در کنار کارگردانهای سینمای مستقل آمریکا، این بازیگر زن را در موقعیتی قرار داد که بتواند اولین اثر سینماییاش را بسازد. ساخت لیدی برد به عنوان اولین اثر گرویگ را به شهرت رسانده؛ فیلمی که با وجود بودجه ۱۰ میلیون دلاری توانست حدود ۵۰ میلیون دلار در آمریکا بفروشد و از طرف منتقدان و اهالی سینما هم نقدهایی تحسینبرانگیز دریافت کند.
منتقدان چه میگویند؟
نمره متا: ۹۴
پیش از این هم اشاره کردیم که لیدی برد چقدر مورد علاقه منتقدان واقع شد. دریافت ۴۹ نقد مثبت در کنار فقط یک نقد میانه و بدون هیچ نقد منفی؛ این ترکیب نشان میدهد که چطور عموم منتقدان آمریکایی صرفا تحسینکننده اولین اثر سینمایی گرتا گرویگ بودهاند.
استفانی زاکارک / مجله تایم: لیدی برد فیلمی شوخ و شنگ است اما همزمان وقتی مخاطبش را میگزد، بسیار عمیق این کار میکند… تعداد بیشماری فیلم با موضوع نوجوانانی که دوران بلوغ را طی میکنند ساخته شده اما تعداد کمی از آنها به قدر لیدی برد هوشمندانهاند.
ریچارد روپر/ مجله شیکاگو سان-تایمز: لیدی برد که روایتش در شهر ساکرامنتو و در سالهای اولیه قرن ۲۱ ام میگذرد قصهای را تعریف میکند که از ماجرای شخصی بلوغ کارگردان زن فیلم در همان شهر الهام گرفته شده؛ فیلمی که حال و هوای متمایز همه فیلمهای مستقل را با خود دارد اما از اشتباهات و نقاط ضعف این فیلمها در امان مانده است.
آلیسا ویلکینسون/ وکس: لیدی برد فیلمی است کمیاب که میتواند همزمان سرگرمکننده، احساساتی و بامزه باشد؛ یکی از بهترینهای سال ۲۰۱۷.
چرند ترین فیلمی بود که تا حالا دیدم. حیف وقت.