عکاسی موبایل از دید عکاس حرفه‌ای جولیان کالورلی

مدت زیادی است که عکاسی به یکی از مزایای رقابتی گوشی‌های موبایل تبدیل شده. ولی عکاسی موبایل همچنان تا حد زیادی قلمروی عکاسان آماتور باقی مانده است. عکاسان علاقه‌مند اینستاگرام و سایر شبکه‌های اجتماعی را با عکس‌های هنرمندانه‌ی خود پر کرده‌اند. بااین‌حال گوشی‌های موبایل با رزولوشن کمتر و لنزهای ثابت نتوانسته‌اند نقش زیادی در عکاسی حرفه‌ای بازی کنند.

کتاب عکاسی موبایل IPHONEONLY# اثر جولیان کالورلی

البته عکاس تجاری «جولیان کالورلی» (Julian Calverley) به آیفون خود نگاهی فراتر از یک ابزار روزمره‌ی عادی دارد. کالورلی که بیشتر به کار کردن روی پروژه‌های عکاسی بزرگ برای کمپانی‌هایی نظیر آئودی و استون مارتین عادت دارد برای عکاسی منظره آیفون را برگزیده است. نتیجه‌ی این انتخاب نه‌تنها برگزاری یک نمایشگاه بوده بلکه او از عکس‌هایی که با موبایل قابل‌اعتمادش گرفته کتابی هم به چاپ رسانده. اگر دوست دارید با نظرات او بیشتر آشنا شوید خواندن این مصاحبه را از دست ندهید.

تو به استفاده از تجهیزات بسیار پیشرفته‌ی عکاسی عادت داری؛ عکاسی با آیفون چه جذابیتی برایت داشت؟

مدتی پیش به تشویق یکی از دوستانم وارد اینستاگرام شدم. او گفت فعالیت در اینستاگرام لذت‌بخش است و اجتماعی خوبی در آن گرد آمده‌اند. این اولین باری بود که از گوشی موبایل برای عکاسی استفاده می‌کردم. درنتیجه به‌سوی عکاسی موبایل کشیده شدم و این موضوع آهسته‌آهسته رشد کرد. من کاملا از این‌که تا چه حد عکاسی موبایل برایم لذت‌بخش بود غافلگیر شده بودم.

عکاسی موبایل به‌واقع برای من همانند نوعی آزادی تازه بود. گوشی موبایل همیشه در جیبم بود. درحالی‌که پیش از آن باید از قبل به همه‌چیز فکر می‌کردم. باید تصمیم می‌گرفتم که خب من قصد دارم دوربینم را با خود بیرون ببرم و به این مقدار تجهیزات مختلف نیاز دارم.

من به حمل کردن انبوهی از تجهیزات عادت دارم ولی آیفون تنها یک گجت واحد است. شما برای همراه داشتن آن نیاز به فکر یا نیت قبلی ندارید. حتی نیازی به فکر کردن در مورد تنظیمات نخواهید داشت. فوکوس و نوردهی درجاتی از کنترل را در اختیار قرار می‌دهند ولی به‌غیراز آن همه‌چیز ساده و ابتدایی است.

آیا درون‌مایه‌ی عکس‌های تو در عکاسی موبایل نسبت به عکاسی با تجهیزات قبلی تفاوتی کرده؟

من هنوز هم عاشق مناظر طبیعی هستم. عکس‌های منظره‌ی من تصاویری تماما شخصی هستند. البته مادامی‌که مطمئن باشم چیزی را از دست نمی‌دهم ممکن است تعداد کمی عکس از پشت‌صحنه‌ی کارهای تجاری هم بگیرم. فکر می‌کنم این کار اجازه داده از چیزهایی عکس بگیرم که به‌طورمعمول از آن‌ها عکاسی نمی‌کنم. عکس‌هایی که در کتاب آمده تفاوت زیادی با دیگر آثار من ندارند. اغلب آن‌ها تصاویری هستند که من در طول بررسی مکان‌ها یا انتظار برای تغییر آب‌وهوا ثبت کرده‌ام.

من هم‌اکنون از اینستاگرام بیشتر شبیه یک وبلاگ استفاده می‌کنم. همراه عکس‌ها اطلاعاتی درباره‌ی پروژه و اندکی درباره‌ی کتاب می‌نویسم. البته برای فعالیت در اینستاگرام باید بسیار محتاط باشید؛ اطلاعات بیش‌ازحد می‌تواند به‌سرعت حوصله‌ی مردم را سر ببرد.

آیا زمان‌هایی را به‌طور مشخص برای عکاسی موبایل بیرون می‌روی؟

واقعا نه. به‌طورکلی اگر با خانواده بیرون رفته باشم احتمالا چند عکس خواهم گرفت ولی زمانی را خاص بیرون رفتن برای عکاسی موبایل در نظر نمی‌گیرم. گوشی موبایل همیشه همراهم است و اگر چیز جالبی ببینم از فرصت استفاده می‌کنم.

بخشی از لذت عکاسی موبایل برای من تقلید کردن کاری است که با دوربین بزرگ‌ترم می‌کنم. بارها پیش آمده که عکسی را با گوشی گرفته‌ام و روز بعد به آنجا برگشته و همان عکس را بار دیگر با دوربین بزرگ گرفته‌ام. غالبا هم اگر وضعیت آسمان به‌خوبی روز اول نباشد از این‌که همان موقع این کار را نکرده‌ام افسوس می‌خورم!

تو در پروژه‌های تجاری با کمپانی‌های بسیار بزرگی همکاری کرده‌ای، آیا تا کنون عکاسی موبایل در هیچ‌کدام از پروژه‌های تجاری تو نقشی داشته است؟

در حال حاضر افرادی هستند که برای عکاسی موبایل حق‌الزحمه دریافت می‌کنند. درواقع از آن‌ها درخواست می‌شود که از چیزها با موبایل عکاسی کنند. این کار اغلب در کنار پروژه‌های عکاسی معمول برای پوشش دادن پشت‌صحنه یا جنبه‌هایی که می‌خواهند در رسانه‌های اجتماعی بازتاب پیدا کند انجام می‌شود. آن‌ها عکاسی موبایل را ترجیح می‌دهند چراکه به دنبال حس شخصی و صمیمی دوربین گوشی موبایل هستند.

کار اصلی من در پروژه‌های تجاری تبلیغاتی هنوز تماما توسط دوربین‌های آلفا انجام می‌شود. مشتریان تجاری من می‌خواهند همه‌چیز تا جای ممکن بزرگ باشد. آن‌ها می‌خواهند عکس را برای استفاده در وب‌سایت به‌صورت کشیده و پهن و برای استفاده در یک استند نمایشگاهی به‌صورت باریک و بلند برش دهند. هدف آن‌ها بردن بیشترین بهره از یک فریم عکس است و رزولوشن آیفون اجازه‌ی چنین کاری را نخواهد داد.

رسانه‌های اجتماعی تا چه حد برای تو مهم بوده است؟

رسانه‌های اجتماعی برای من اهمیت زیادی دارند. و مهم‌تر این‌که من از آن‌ها لذت می‌برم؛ چیزی که از نظر من یک باید است. اگر از رسانه‌های اجتماعی متنفر باشید نمی‌توانید از آن‌ها استقبال کنید. توییتر، اینستاگرام و وبلاگ شخصی رسانه‌های اجتماعی موردعلاقه‌ی من هستند.

من معتقدم بسیاری از عکاسان کهنه‌کارتری که از رسانه‌های اجتماعی استقبال نمی‌کنند قطعا در حال از دست دادن یک فن هستند. رسانه‌های اجتماعی نه‌تنها یک فن هستند بلکه زبان دیگری هستند که همگان شروع به صحبت با آن کرده‌اند. و اگر شما استفاده نکردن از آن را انتخاب کنید بخش عظیمی از ارتباطات را از دست خواهید داد.

برخی از عکاسان منظره‌ی مشهور گریزان از توییتر را می‌شناسم که تلاش دارند کتاب‌های خود را به فروش برسانند و تعجب می‌کنند که چرا مردم کتاب‌های آن‌ها را نمی‌خرند. دلیل این است که کسی از وجود این کتاب‌ها خبر ندارد.

ولی من از ساختن یک جمعیت هوادار لذت می‌برم. این کار بسیار جذاب و فوق‌العاده قدرتمند است.

بعضی عکاسان سادگی عکاسی دیجیتال را حتی با استفاده از دوربین‌های DSLR نوعی تقلب می‌دانند. واکنش آن‌ها به عکاسی موبایل چه بوده است؟

من هیچ‌گونه بازخورد منفی ندیده‌ام. ظاهرا شرایط عکس این موضوع است. بنا بر مشاهدات من هرروز عکاسان بیشتری برای عکاسی از گوشی موبایلشان استفاده می‌کنند. به اعتقاد من موضوع به آگاهی مربوط می‌شود. این‌که متوجه شوی به این‌همه تجهیزات نیاز نداری. می‌توانی تمام کار را با گوشی موبایل انجام دهی. یا تنها یک لنز با خود ببری و عکس‌های زیبایی خلق کنی. مردم برخورد بسیار مثبتی داشته‌اند. بسیاری از افراد برای من پیغام‌هایی نوشته‌اند تا بگویند عکاسی موبایل الهام‌بخش آن‌ها بوده است. این موضوعی بسیار رضایت‌بخش است.

من هیچ‌گاه توقع چنین بازخورد مثبتی را نداشتم. عکاسی فعالیتی بسیار شخصی است و من توقع ندارم همگان آثارم را بپسندند. عکس‌های من بسیار حسی و تاریک هستند و مردم می‌توانند آن‌ها را «افسرده» بخوانند. ولی برای من این عکس‌ها افسرده کننده نیستند. من یک روز آفتابی را به یک بعدازظهر بارانی تبدیل نکرده‌ام. صحنه خود به همان شکل بوده است.

چیزی که در مراسم رونمایی کتاب در گالری «اسناگ» (Snug) واقعا جلب‌توجه می‌کرد نحوه‌ی الهام بخشیدن کتاب به برخی از مردم بود. مشخصا یک خانم را به یاد دارم که تجهیزات عکاسی بسیار زیادی داشت ولی با بالا رفتن سن از لحاظ فیزیکی دیگر قادر به همراه داشتن آن‌ها نبود. او در ابتدا نمی‌توانست باور کند که این عکس‌ها توسط یک گوشی موبایل گرفته شده‌اند.

کتاب به او الهام بخشیده بود که پس‌ازآن دوباره به عکاسی بپردازد؛ چراکه دیده بود چه کارهایی از عکاسی موبایل برمی‌آید. دیدن افرادی نظیر او که عکاسی موبایل امیدهای جدیدی برای بیرون رفتن و عکس گرفتن به آن‌ها بخشیده است حس بسیار خوبی بود. چیزی به شما می‌گوید که گوشی موبایل نمی‌تواند مانند دوربین‌های معمول عکس بگیرد ولی گوشی موبایل هم یک دوربین است.

واکنش تو به نقدهایی که عکاسی موبایل را بی‌ارزش‌تر از عکاسی آنالوگ می‌دانند چیست؟

همه‌چیز به ادراک و آگاهی برمی‌گردد. حتما لازم نیست در عکاسی موبایل تعداد بسیار زیادی عکس بگیرید. هنوز هم می‌شود تنها با ۱۰ عکس به نتیجه رسید. من هرگز به عکاسی با فیلم بر نخواهم گشت. کیفیت بهتر است. دیگر نیازی به ریسک کردن نیست.

می‌توانید بیرون بروید و عکس بگیرید، سپس نگاتیو را ظاهر کرده و در تاریکخانه روی آن کار کنید؛ بسیار شبیه به ثبت کردن دیجیتالی تصویر و مراحل پس‌پردازش آن. حقیقتا چیزی تغییر نکرده است؛ این تنها ادراک است که تغییر کرده. مردم می‌گویند «اوه این عکس فتوشاپ شده است» ولی در گذشته استفاده از تکنیک‌هایی نظیر Doge و Burn هنگام چاپ کردن عکس در تاریکخانه [برای تیره و روشن کردن بخش‌هایی از عکس با نوردهی موضعی] کاملا پذیرفته‌شده بود. این‌ها باهم تفاوتی ندارند.

جنبه‌ی منفی این است که مردم فکر می‌کنند حال هرکسی می‌تواند عکسی را بگیرد. به این دلیل که نرم‌افزارها و تجهیزات عکاسی پروسه را به حدی ساده کرده‌اند که رسیدن به نتیجه‌ی خوب بسیار آسان‌تر از گذشته است. ولی روشن است که امکان «خریدن» ترکیب‌بندی و نوردهی مناسب وجود ندارد.

چه چیزهایی مردم را از هم متمایز می‌کند؟

هنوز هم شما به چشمی نیاز دارید که عکس خوب را تشخیص دهد. این موضوع هرگز تغییر نخواهد کرد. همچنین از دیدگاه تجاری شما باید قادر به تحمل فشار یک پروژه‌ی عکاسی بزرگ باشید. خیلی از افراد می‌توانند از غروب آفتاب عکس خوبی بگیرند ولی یک پروژه‌ی عکاسی تجاری برای تولید مجموعه‌ای از تبلیغات کار هرکسی نیست؛ برای این کار هنوز به مهارت‌های بسیار زیادی نیاز است.

این‌که شما دوربین خوبی در اختیار داشته باشید به این معنی نیست که می‌توانید عکس‌هایی عالی بگیرید. ترکیب‌بندی، نورپردازی و درک کردن سوژه چیزهایی هستند که همیشه مهم باقی خواهند ماند. در حال حاضر فعالیت‌های عکاسی بسیار زیادی انجام می‌شود. عکاسی همه‌جا حضور دارد. در این فضا حتی برای یک عکاس حرفه‌ای هم دشوار است که خود را نسبت به سایرین متمایز و برجسته کند. درنهایت یک عکس خوب همواره یک عکس خوب خواهد بود.

توصیه‌ی شما به دیگران برای پیشرفت در عکاسی موبایل چیست؟

به دلیل محدوده‌ی پویای کم دوربین گوشی‌های موبایل از شرایطی با کنتراست بسیار بالا دوری کنید. من تمایل دارم از صحنه‌های ساده و ترکیب‌بندی‌های ساده استفاده کنم. نکته‌ی خوب این است که در عکاسی با گوشی موبایل پیش‌نمایشی با اندازه‌ی معقول در اختیار خواهید داشت. اگر عکسی در این اندازه مناسب به نظر برسد به نتیجه‌ی خوب نزدیک شده‌اید.

هنگام خارج کردن گوشی موبایل از جیب لنز دوربین ممکن است به‌راحتی کثیف شود. همیشه پیش از عکاسی لنز را با دستمالی تمیز کنید؛ این نکته بسیار ساده است ولی اهمیت زیادی دارد. همیشه خط افق را تراز نگه‌دارید. امکان تصحیح زاویه‌ی عکس با اپلیکیشن‌های ویرایش عکس وجود دارد ولی به دلیل برش خوردن عکس اندکی از کیفیت آن را از دست خواهید داد.

سعی کنید هیچ‌یک از بخش‌های پرنور تصویر نسوزد. من تلاش می‌کنم نوردهی را برای روشن‌ترین بخش تصویر تنظیم کنم. می‌توانید با لمس نقاط مختلف صحنه روی صفحه‌نمایش نوردهی را تغییر دهید تا از نسوختن بخش‌های نورانی مطمئن شوید.

من به‌غیراز امکانت اپلیکیشن پیش‌فرض دوربین گوشی از Snapseed برای ویرایش عکس استفاده می‌کنم. Snapseed تنها اپلیکیشنی است که به کار می‌برم. سعی می‌کنم کار را ساده نگه‌دارم. برخی افراد از سه یا چهار اپلیکیشن استفاده کرده و افکت‌های مختلف را روی تصویر انباشته می‌کنند.

من برای رسیدن به بهترین کیفیت از اپلیکیشن پیش‌فرض خود گوشی برای عکاسی استفاده می‌کنم. پس از عکاسی عکس را به Snapseed وارد کرده و سپس دوباره از آن خروجی می‌گیرم. بدین شیوه شما عکس اصلی را حفظ خواهید کرد. عکس‌های اصلی همواره بهترین کیفیت را دارند. وقتی عکس را در اپلیکیشن‌هایی نظیر اینستاگرام قرار می‌دهید کیفیت آن کاهش پیدا می‌کند.

محل محبوب تو برای عکاسی کجاست؟

اسکاتلند یکی از بهترین‌هاست. من در آنجا خود را کاملا در خانه حس می‌کنم و شرایط هیجان‌انگیزش را دوست دارم. برای من عکاسی تا حد زیادی به حضور در محلی ربط دارد که احساس خاصی را در شما برمی‌انگیزد و موجب به راه افتادن عکاسی می‌شود. ازآنجاکه من در کودکی زیاد به اسکاتلند می‌رفتم رابطه‌ی احساسی محکمی با آن دارم.

اگر دقت کنید درون‌مایه‌ای در کل کتاب جریان دارد. بسیاری از عکس‌ها در روزهایی با شرایط آب‌وهوایی نامناسب گرفته شده که سایر مردم به فکر عکاسی نمی‌افتند. ولی حالت حسی و دراماتیک آسمان کاملا با محل هماهنگی دارد.

‌

منبع: CNET