عصر گاوچرانها (Sunset Riders 1992)
کونامی تنها به واسطهی ساخت مجموعه بازیهای Metal Gear Solid ،PES یا Castlevania مشهور نیست. این شرکت بازیهای بسیار خوب دیگری هم دارد که تعداد بسیار زیادی از آنها خاطرهانگیز هستند. یکی از این بازیهای خاطرهانگیز که ریشه در کودکی بسیاری از ما دارد Sunset Riders یا سوارکاران غروب است.
این بازی کلاسیک شرکت کونامی یک عنوان اکشن دو بعدی است که در زمان غرب وحشی رخ میدهد و گیمرها را در نقش چند جایزهبگیر قرار میدهد. این جایزهبگیرها باید خلافکارهای معروف را دستگیر کنند که البته این کار با خطرات زیادی همراه است. روند بازی هم آنقدر سخت است که احتمالا برای کشتن خلافکاران شهر بیچاره میشوید!
قبل از شروع بازی روی دستگاههای آرکید باید یکی از چهار شخصیت «استیو» (Steve)، «بیلی» (Billy)، «باب» (Bob) و «کارمانو» (Carmano) را انتخاب کنید. در ابتدای هر مرحله هم تصویر یکی از خلافکاران غرب به نمایش در میآید که بازیکنندهها باید آن را از بین ببرند. البته این بازی نسخههای مختلفی داشت که به گیمرها اجازه میداد مراحل را به شکل دو نفره یا چهار نفره دنبال کنند.
هرکدام از قهرمانهای بازی سلاح مخصوص خودشان را داشتند. بیلی و استیو هفتتیر داشتند، باب از تفنگ مخصوص خودش استفاده میکرد و کارمانو هم با شاتگانآش به بلای جان دشمنان تبدیل میشد. کنترل شخصیتهای بازی کار دشواری نبود و میشد آنها را در جهتهای مختلف کنترل کرد و با دو دکمه هم میشد تیراندازی کرد و پرید؛ اما همین مکانیک بهظاهر ساده چالشهای زیادی پیشروی بازیکنندهها قرار میداد. از درو دیوار دشمنان به سمت جایزهبگیرها حمله میکردند و از زمین و هوا تیرهایی را مشاهده میکردید که به سمت قهرمانها میآمدند. اگر نمیتوانستید دشمنان را بکشید و از جلوی تیرهایی که به سمتتان روانه شده جاخالی بدهید، حتما میمردید.
مکانهای مخفی و آیتمهای متفاوتی هم در بازی وجود داشتند. میتوانستید وارد ساختمانها و سالنهای مختلف شوید و آیتمهای کمیابی بهدست بیاورید یا با از بینبردن جعبههایی که در طول مرحلهها دیده میشدند، سلاحهای مختلفی پیدا کنید. وقتی که یکی از آیتمهای ویژهی بازی را بهدست میآوردید یک نشان طلای کلانتر به قهرمان داده میشد و از آن به بعد سلاحی هم که در اختیار داشت، به صورت خودکار تیراندازی میکرد. البته یک نوع نشان کلانتر نقرهای هم در بازی وجود داشت که اگر آن را میگرفتید، توانایی استفاده از دو سلاح به شکل همزمان را به دست میآوردید. امکان استفاده از دو آیتم ویژهی طلایی و نقرهای به شکل همزمان هم در بازی وجود داشت که باعث میشد دشمنان را در کسری از ثانیه بکشید.
از دیگر قسمتهای جالب این عنوان که شاید کمتر کسی به آن پیبرده باشد میتوان به زمانی اشاره کرد که قهرمانهای بازی با غول مرحلهی ششم مواجه میشدند. اگر غول این مرحله را میکشتید، کارمانو کلاه او را برمیداشت و تا آخر بازی آن را روی سرش میگذاشت.
هدف هر مرحله کاملا مشخص است. باید مسیر خودتان را تا رسیدن به غول آن مرحله که یک خلافکار سرتا پا مسلح است، طی کنید. البته اگر بازی را دو نفره یا بیشتر تجربه کنید، میزان سختی مراحل هم بیشتر میشود و از بین بردن غول بازی به کاری دشوار و کلافهکننده تبدیل خواهد شد. از آنجایی که با یک تیر هم از پا در میآیید، باید حواستان را حسابی جمع کنید تا در اوج شلوغی، تیری به قهرمان بازی برخورد نکند. در حالی که بیشتر مرحلههای بازی در شهرهای مختلف طی میشدند، مراحل ۲ و ۷ را سوار بر اسب به دنبال خلافکاران خواهید بود. همچنین یک حالت مخصوص هم در پایان مراحل ۲ و ۵ وجود دارد که در آنها میتوانستید از زاویه دید اول شخص به سمت دشمنان تیراندازی کنید و آنها را از بین ببرید.
بازی Sunset Riders در سال ۱۳۷۰ برای دستگاههای آرکید عرضه شد و پس از دو سال نسخهی کنسولی آن هم در اختیار گیمرها قرار گرفت. بیشتر بازیکنندههای قدیمی هم این عنوان را روی کنسول Sega Genesis تجربه کردهاند.
این بازی در زمانی که راهی بازار شد، با بازخوردهای خوبی مواجه شد. بسیاری از رسانههای آن زمان این عنوان را یکی از بهترین بازیهای سبک اکشن تیراندازی دانستند. اگر شما هم مانند ما در زمان تجربهی این بازی بارها مردید و نزدیک بود گریهتان بگیرد، از تجربهی خودتان برای ما بگویید. آیا میتوانید این بازی را بدون اینکه حتی یک تیر هم بخورید، به پایان برسانید؟
اوووووووووووو یادش بخیر چقدر این بازی با حال بود ما به این بازی آفتاب سرخ می گفتیم
یادش بخیر این بازی واقعا قشنگ و فوق العاده بود.
در عالم کودکی این بازی را بیلی کارمانیو صدا میکردم (الان که دقت میکنم اصلاً نمیدانم کارمانیو را از کجا آوردیم!)
در بازی که من داشتم فقط همان ۲ شخصیت بیلی و کارمانو بودند و بازی حداکثر ۲ نفره بود و نه ۴ نفره
آنقدر این بازی را تمام کرده بودم که بازی کردن با کارمانو دیگر هیچ لذتی برایم نداشت و همیشه با بیلی بازی میکردم که بازی سختتر باشد. (ناگفته نماید که درست است که از اسلحه بیلی یک گلوله خارج میشد ولی سرعت گلوله آن از سرعت ساچمههای شاتگان کارمانو بیشتر بود) و دیگر هدفم از بازی نه تمام کردن آن بودن حتی خوردن یک گلوله که جمع کردن بیشترین امتیاز (سکه) بود؛ و دیگر تمام کردن بازی بدون تیر خوردن اصلاً برایم افتخاری محسوب نمیشد!
یکی از مهمترین حرکتهای کاراکترها سُر خوردن بودن که در کلیپی که گذاشته بودید به جز یکبار از آن استفاده نشد در حالی که بدون آن اصلاً امکان نداشت از شر گلولهها خلاص شد!
مراحل مربوط به سرخ پوستها هم که مثل استراحت وسط بازی بود.
در بین مراحل نیز جمع کردن توشههایی که از یک واگن بیرون انداخته میشدند لذت خاص خودش را داشت.
همچنین در متن به ستارههای نقرهای اشاره کرده بودید که من چیزی از آنها به یاد ندارم؛ احتملاً نسخه ارکید و سگا با هم فرقهایی داشتهاند.
با این مطلب خاطرات بسیار خوبی برای من زنده کردید.
ممنونم
واااااای عالی بود کاش میشد یکم بازی کنیم از همینجا.
واقعا شاهکار بود بارها بازی رو به آخر بردم اما لذت دوباره بازی کردنش کم نمیشد .البته روی سگا .واقعا بعد موتال کمبات و شینوبی و تبر طلایی این بازی رو از همه بیشتر دوست داشتم .محشر بود .
یادش بخیر..بچه های دهه شصت بهش میگفتند آفتاب سرخ
من با این بازی زندگی میکردم یادش بخیر
عالی عالی عالی. هر چقدر بگم کم گفتم … هی پسر یادش بخیر !!! چه دورانی بود
یه حسی تو این بازی ها بود که تو هیچ بازی دیگه ای در عصر جدید نیست
ممنون بخاطر این پست
منه دهه هشتادی هم بازی کردمش هنوزم سگامو دارم خودم تعمییرات بردشو درست کردم ولی خندار ترین بخشش دوتا جا هستش یکی وقتی سنگ تو مرحله سرخ پوستا میفته روته یکی دیه وقتی که خوده سرخ پوستا آتیش میگیرن خخخخخخ
من اون مرحله ۳ که با سرخ پوستا میجنگیم گیر کردم خیلی طول کشید تا تونستم مرحله اش رو رد کنم بازی باحالی بود
عالی بود
فقط من آخرشو گیر میکردم اون غوله که گل رز مینداخت منفجر می شد
خدای بازی بود تو زمان خودش,حرف نداشت,بهترین ها بود اون زمان,هنوزم جزابیت داره بازی کردنش,مراحل پایانیش خیلیییی قشنگ میشه,(در ضمن کلا بازی ۲تا شخصیت داشت,اینکه ۴ تا شخصیت داره رو از کجا اوردید؟؟؟؟؟)