طبس؛ سرزمین رفاقت نخل و پرتقال
اگر دنبال طبیعت خاص و پر از تضاد در ایران هستید، طَبَسْ (تبس) میتواند یکی از انتخابهای جذاب باشد. طبس سرزمینی پر از شگفتی و غافلگیری است که طبیعتی منحصربهفرد دارد؛ آبادیهایی که در دل کویر متولد شدهاند، پلیکانهایی که در شهر خانه دارند، پرتقالهایی که زیر درختان نخل جای خوش کردهاند و چشمههای آب گرمی که حیات بخش خشکیهای روزگار آن حوالیاند. اگر قصد سفر به طبس را دارید با دیجیکالا مگ همراه باشید تا دقیقتر به شما بگوییم شهر طبس کجاست و چه دیدنیهایی دارد.
شهر طبس کجاست
طبس (تبس) وسیعترین شهرستان ایران و شهری کویری در غرب خراسان جنوبی است. این شهر پیشتر جزئی از استان یزد بود که در سال ۱۳۹۱ به استان خراسان جنوبی ملحق شد.
به اعتقاد برخی نام طبس از ترکیب دو واژهی «تب» و «بس» تشکیل شده؛ «تب» در فارسی به معنی «حرارت» و «داغی» و طبس به معنی «بسی داغ» است. برخی هم نام آن را به زبانهای سلوکیان مرتبط دانستهاند.
رشته کوه بلند شتری در شرق شهر طبس قرار دارد و ضلع شرقی چالهی بزرگ طبس را تشکیل میدهد. معادن غنی زغال سنگ این شهرستان از وجود جنگلهای انبوه و دریاچههای بزرگ در این منطقه در گذشتههای دور خبر میدهد. معادن زغال سنگ طبس این شهر را از نظر ثروت ملی به یکی از غنیترین مناطق کشور تبدیل میکند.
دیدنیهای طبس
طبس اقلیم بسیار متنوعی دارد و تقریبا همه نوع آبوهوا را میتوان در آن تجربه کرد. تاثیر تنوع اقلیم را میتوانید در تنوع محصولات این منطقه ببینید. در برخی از روستاهای طبس قرار گرفتن شالیزارهای برنج زیر نخلستانهای بزرگ منظرهای بینظیر را خلق میکند. در ادامه برخی از بهترین دیدنیهای طبس را به شما معرفی میکنیم.
باغ گلشن
باغ گلشن یکی از دیدنیهای شهر طبس است که بازدید از آن خالی از لطف نیست. آب طبس با یکپارچه شدن چشمههای بیشمار، از راه قناتی به سمت این شهر جاری میشود و در جایی از زیرزمین بیرون میآید. این آب در مسیر خود به خاطر شیب طبیعی زمین، چند آسیاب را هم به راه میاندازد. این آب با گذر از باغ گلشن، وارد شهر میشود و باغها و محلهها را آبیاری میکند.
کال جنی
کال جنی یا درهی جنها درهای در شمال طبس است. این دره در امتداد خروجی قناتی در نزدیکی روستای اِزمیغان واقع شده و ۳۵ کیلومتر با شهرستان طبس فاصله دارد.
کال جنی درهای زیبا و حیرتانگیز است که بومیها آن را درهی جنها نامیدهاند. در قدیم تصور بر این بوده که این دره محل زندگی ارواح و جنها است. شکل دیوارههای بلند این دره نشان میدهد که در طول هزاران سال و در اثر فرسایش و سیلاب بهوجود آمده است. حتی ممکن است روزگاری رودخانهای خروشان هم از آن عبور میکرده است.
این درهی عمیق گاهی شکل U به خود میگیرد و در جاهای دیگر مانند V به نظر میرسد. بالای سرت را که نگاه کنی تنها ذرهای از آسمان را در فاصلهی دو دیوارهی بلند دره میبینی. در جاهایی به دلیل نزدیک شدن دو دیواره به یکدیگر از این تصویر هم خبری نیست.
وجود تونلها و خانههایی به نام خانهی گَبَرها در دل دیوارهها، از دیگر جذابیتهای این دره است. ساخت این تونلها و حفرهها احتمالا به زمان ساسانیان برمیگردد. این حفرهها و تونلها در دامنهی جدارههای این دره قرار گرفتهاند. مسیر دسترسی به این حفرهها خیلی دشوار است. در مسیر این حفرهها تونلهایی دیده میشود که احتمالا راه ارتباطی آنها با هم بوده است.
نخلستانی که به صورت خودرو در دل این بیابان روییده، از جذابیتهای دیگر این منطقهی شگفتانگیز است. کال جنی طبس در سال ۱۳۹۶ در فهرست آثار طبیعی-ملی ثبت شد.
روستای اصفهک
اِصْفَهْک نام روستایی تاریخی است که در ۳۵ کیلومتری شرقی شهر طبس قرار دارد. این روستا در زلزلهی ۲۵ شهریور ۱۳۵۷ آسیب بسیار زیادی دید. پس از آن به تدریج روستا خالی از سکنه و متروکه شد.
بعدها مردم در کنار روستا شروع به ساختن خانههایی جهت اسکان موقت با ساختار جدید کردند. ولی دلتنگی آنها برای خانههای باصفا، معماری منحصربهفرد و خاطرات شیرین روستا، باعث شد ایدهی بازگشت به روستای تاریخی و مرمت آن مطرح شود.
پس از شکل گرفتن ایدهی مرمت روستا، مراحل ابتدایی بازسازی از جمله نقشهبرداری و محلهبندی در فاصلهی سالهای ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۲ انجام و در نهایت با همت جوانان روستا مرمت بافت قدیمی و تخریبشده شروع شد.
تا کنون بخشهای مهمی از روستا از جمله حمام، مسجد قدیمی و مقبرههای خانوادگی نزدیک آن، خانههای قدیمی و جدارههای خشتی مرمت شده است و روند بازسازی روستا همچنان ادامه دارد.
قرار گرفتن روستای اصفهک در مجاورت کوه به آن آبوهوایی داده که در تابستان حداقل ۵ تا ۶ درجه سردتر از طبس است. تابستانها سوزندگی هوا در این منطقه کمتر است و شبهایی با هوای مطبوع و دلچسب دارد.
خانههای قدیمی روستا اغلب با خشت و گل ساخته شدهاند. یکی از بخشهای جذاب، حمام قدیمی خزینهای روستاست که به طور کامل بازسازی شده و در خنکای هوای منطقه، گرمای لذتبخشی دارد.
شغل بیشتر مردم روستا کشاورزی و دامپروری است. این روستا آبوهوایی ناب و منحصربهفرد دارد، طوریکه رشد و پرورش هر نوع محصول کشاورزی در آن ممکن است.
با قدم زدن در کوچه پسکوچههای اصفهک و گذر از ساباطهای روستا به مزارع زعفران میرسید که زیر درختهای نخل جا خوش کردهاند. آب این منطقه شیرین است. چاه کوثر که آب شرب ۳۹ روستا را تأمین میکند در این منطقه واقع شده.
قالیبافی، مهمترین صنعت دستی مردم این روستاست. خرما و زعفران سوغات روستای اصفهک است. از غذاهای رایج روستای اصفهک، میتوان به انواع آش و آبگوشتهای محلی اشاره کرد.
چشمهی مرتضی علی و طاق شاه عباسی
درهی عجایب! منتظر هر چیزی باشید! حدود پنج کیلومتر را با پای پیاده طی میکنید. بیشتر این مسیر از داخل آب می گذرد. در طول راه، دیوارههای بلند دره مانندی در دو طرف شما را همراهی میکنند که روی آنها حفرههای کوچک و بزرگ با نظم خاصی قرار گرفتهاند. بعضی از این حفرهها، چشمههای جوشان آب هستند که بزرگترینشان به حمام مرتضی علی معروف شده است.
برای رسیدن به این درهی هیجانانگیز و دیدن طاق شاه عباسی و چشمهی مرتضی علی و گبَرهای سه هزار ساله، باید از روستای خَرو عبور کرد. روستای خَرو (خور) یک روستای توریستی در ۲۰ کیلومتری شرق طبس است که جادهی آسفالتهی مناسبی هم دارد. در روستای خرو محلهای اقامتی یک روزه و چند روزه مناسب وجود دارد.
از روستای خرو تا ابتدای ورودی مجموعهی تاریخی و طبیعی کال سَردَر که حمام مرتضی علی و طاق شاه عباسی را در خود جای داده، با خودرو ۵ دقیقه راه است. در این محل، پارکینگ، سرویس بهداشتی مناسب و همچنین چشمه گوارای آب قنات هم قرار دارد.
مجموعهی تاریخی و طبیعی کال سَردَر ترکیبی است از چند اثر تاریخی (با قدمت ۵۰۰ تا ۱۵۰۰ سال) مانند طاق عباسی و خانه گَبَری، خاصیت طبی و درمانی چشمه و پدیدههای کمنظیر ژئومورفولوژیکی و ژئوتوریسمی. در مطالعات زمینشناسی از این محدوده و قسمتهایی از کوههای شتری بهعنوان بهشت زمینشناسی یاد میشود.
خب، برگردیم به این درهی جذاب و دلی به آب بزنیم. همینطور که پیاده از دل این رودخانه گذر میکنید، سرتان را بالا بگیرید و از مناظر اطرافتان پر از لذت شوید. دورتادورتان با صخرههایی که گاه نخلی از دلش بیرون زده محاصره شده و این شمایید و این درهی اعجابانگیز!
همانگونه که به مسیرتان ادامه میدهید بهتدریج متوجه اختلاف دمای آب میشوید و به نقطهای میرسید که یک پایتان در آب گرم و پای دیگر در آب سرد قرار دارد! دلیل این اتفاق این است که آب گرم چشمه از دیوارهی سمت راست به داخل رودخانه میریزد و اختلاف دمایی را ایجاد میکند که گاهی به ۱۰ درجه هم می رسد!
غلظت بیشتر آب گرم و تفاوت ساختاری آن با آب سرد جاری در کف رودخانه باعث میشود که این آبها تا مسافت حدود سیصد متری بستر رودخانه هم پیش بروند در حالی که به طور کامل با هم مخلوط نشدهاند و قابل تفکیک هستند!
در ادامهی مسیر درهی مرتضی علی، به طاق زیبای شاه عباسی میرسیم که بیش از ۷۰۰ سال قدمت دارد. طاق شاه عباسی میان دو کوه نزدیک به هم ساخته شده و شامل طاقی آجری است که پاکار آن بر کوههای سنگی دو طرف رودخانه قرار دارد. بلندای طاق تا زیر تیزه ۱۷ متر و بلندای کلی بنا ۳۰ متر تخمین زده میشود. این طاق قدیمیترین بخش بناست. دو قسمتی بودن بنا از نظر زمان ساخت به خصوص از پشت طاقبند بهخوبی قابل مشاهده است.
طاق شاه عباسی با وجود قدمت زیاد بعد از زلزلهی سال ۵۷ همچنان سرپا ایستاده و به همین شکلی که میبینید استوار است.
سنگنگارههای این طاق را که نگاه کنید، نقش بزکوهی، نماد درخواست فراوانی آب، زایندگی و فراوانی نعمت را میبینید که بر گوشهگوشهی آن ترسیم شدهاند. اینها نمادی از فرشتگانی هستند که برای نگهبانی آب، افزایش و فراوانی نعمت بر دیوارههای طاق حک شدهاند.
روستای نایبند
کمی که پیشتر برویم، به روستایی میرسیم که دیدن آن جزو واجبات این سفر است. روستای پلکانی نایبند! ساختار پلکانی یکی از انواع معماری است که به وفور در ایران وجود دارد.
با شنیدن نام روستای پلکانی معمولا به یاد روستای ماسوله میافتیم. اما این بار این روستا در دل کویر و نه در جنگل، یک آبادی سرسبز ساخته که بهراستی شگفتانگیز است.
چیزی که در وهلهی اول از طبیعتش به چشم میخورد همنشینی درختان نخل و پرتقال است. همنشینی نه چندان آشنا و معمول، اما دوست داشتنی و شیرین!
وقتی مشغول چیدن پرتقالهای خوشمزه میشوید، فراموش میکنید که در همسایگی کویرلوت هستید و بیشتر حس بودن در شمال ایران را دارید. اما به محض این که سرتان را بالا میآورید نخلهای سروقامت را میبینید که با عظمتشان روی این میوههای نارنجی سایه افکندهاند.
این روستا همچون سرابی در دل کویر مینماید که تا شعاع ۲۰۰ کیلومتری هیچ آبادی دیگری را در خود جای نداده است. دلیل شکلگیری این روستا، قناتها و چشمههای آب گرمی هستند که حیات را به این روستا بخشیدهاند.
برجهای نگهبانی روستای نایبند
در روستای نایبند سه برج نگهبانی به چشم میخورد که در گذشته حفاظت و نگهبانی از روستا را بر عهده داشتهاند. هنگام حملهی راهزنها یا مامورهای حکومتی، دیدهبانها از برجها مردم را خبر میکردند تا به خانههایشان بروند. سپس دروازه قلعه را مسدود میکردند تا دست کسی به مردم نرسد.
یک پل چوبی کوچک و باریک تنها راهی است که شما را به این برجها میرساند. در سالهای اخیر برجهای سالمتر محل سکونت اهالی شدهاند.
این برجهای نگهبانی در بالاترین ارتفاع روستا بنا شدهاند. بنابراین وقتی از کنار آنها به پایین نگاه میکنید منظرهای به وسعت کل روستا تا کویرلوت زیبا، زیر پاهای شماست.
مردم روستای نایبند
بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ حدود ۱۴۵ خانوار و ۴۸۴ نفر در روستای نایبند زندگی میکنند. مردم روستای نایبند به برکت وجود چشمهها و قناتها از طریق کشت انواع مرکبات، نخل، توت و انواع محصولاتی نظیر گندم، جو، سبزیجات و حبوبات امرار معاش میکنند یا به دامداری اشتغال دارند.
عوامل فرسایش روستا همچون طوفانهای شن و بارش بارانهای موسمی شدید باعث مهاجرت عدهی زیادی از اهالی و کاهش جمعیت این روستا شده است. با وجود این، هنوز سکونت در روستای نایبند وجود دارد و حتی ساخت بناهای جدید در شمال روستا از توسعهی نایبند خبر میدهد.
یکی از شغلهای مرسومی که مردم خونگرم نایبند از آن درآمد کسب میکنند، بافت سبد و سفرههای حصیری است؛ محصولاتی که میتوانند سوغات خوبی از این سفر بهحساب بیایند. با هر بار دیدن این صنایع دستی زیبا حس و حال نایبند برایتان زنده خواهد شد.
آبوهوای نایبند
کوههای مرتفع هم نتوانستهاند در برابر آفتاب داغ کویر مقاومت کنند. به همین دلیل تابستانهای بسیار گرم و آفتابی و زمستانهای معتدل بر نایبند حاکم شده است.
بهترین فصل سفر به نایبند
بهترین زمان برای سفر به نایبند پاییز، زمستان و اوایل بهار است. با نزدیک شدن به فصل تابستان گرمای شدید بر منطقه حاکم میشود. حداکثر دمای نایبند در ماه تیر به ۵۳ درجهی سانتیگراد هم میرسد، در حالی که حداقل دمای آن در ماه بهمن حدود ۹ درجه است.
اگر تحمل گرما را دارید، در ماه تیر و مرداد میتوانید از مراسم خرماپزان بازدید کنید. این زمان فصل چیدن خرماهایی است که تبدیل به شیرهی خوشمزه خرما میشوند. در جایجای روستا خانمهای خانه دیگهایشان را بهراه میکنند و مشغول جوشاندن شیرهی خرما میشوند.
میتوانید با آنها همراه شوید و چیدن خرما و درست کردن شیرهی خرما را تجربه کنید و با فرهنگ و زندگی مردم بومی بیشتر آشنا شوید.
اقامت در روستای نایبند
در سفر به روستای نایبند میتوانید به اقامتگاههای محلی حساب بروید یا در هتلها و مهمانسراهای شهرهای اطراف اقامت کنید. البته کمپ زدن در کویر هم میتواند از گزینههای پیش روی شما باشد.
در هر حال، سفر به طبس و روستاهای زیبایش میتواند به خاطرات تکرار نشدنی شما از خراسان جنوبی تبدیل شود.
چگونه به طبس برویم؟
برای رفتن به طبس سه راه وجود دارد.
۱. اگر عجلهای در کار نیست و میخواهید با آرامش سفر کنید، راه اول بهترین گزینه است. چای بنوشید و از پنجره قطار بیرون را تماشا و برای خود رویاپردازی کنید. شایعاتی هم در رابطه با راهاندازی قطار جدید در مسیر تهران-طبس شنیده میشود که اگر به حقیقت بپیوندد امتیاز این نوع سفر را بیشتر هم میکند.
۲. اما اگر میخواهید در مسیر طبس توقفی هم در شهرهای طول راه داشته باشید، راه دوم را پیشنهاد میکنیم. البته باتوجه به شهرهایی که برای بازدید انتخاب میکنید باید مسیر خود را تغییر دهید.
۳. اما راه سوم مختص کسانی است که زمان محدودتری دارند و میخواهند بیشتر وقت خود را در مقصد بگذرانند. یکشنبه و سهشنبهی هر هفته ساعت ۹:۱۰ از مبدا تهران و ساعت ۱۱:۱۵ از مبدا طبس، پرواز با هواپیمای BAe انجام میشود.
نکتهای که برای انتخاب راه سفر بسیار اهمیت دارد، خود شخص است. روحیهی هر شخص با شخص دیگر متفاوت است.
حتی میتوانید روش چهارم؛ یعنی «استفاده از راههای مختلف» را انتخاب کنید. برای مثال میتوانید برای رفت، هواپیما و برای برگشت، قطار را برگزینید.
با این کار، تجربههای متفاوتی خواهید داشت و با چالشهای جدیدی روبهرو میشوید که سفر را از یکنواختی بیرون میآورد. مهمتر از آن، روشی که دوست دارید با آن سفر کنید را پیدا میکنید و داستانهای هیجانانگیزتری هم برای تعریف کردن خواهید داشت.
کویر مرنجاب؛ سفری به پهنای شن و ماسه
اوپرت؛ مرز عجیب بین جنگل و بیابان
جاده اسالم به خلخال؛ مسیری رویایی با مناظری بکر و شگفتانگیز
لطفا به وقت طبیعتگردی، حتما نکات زیر را رعایت کنید:
- حتما کیسههای زباله بزرگ به همراه داشته باشید و به معنی واقعی، نه چیزی از طبیعت بردارید و نه چیزی در آن برجای بگذارید. اگر همهی مردم بخواهند چنین کاری بکنند از طبیعت چیزی باقی نمیماند. (همانطور که خیلی مکانها تا الان تخریب شدهاند.)
- زبالههایی مثل پوست میوه، پوست تخمه و زبالههای تجزیهپذیر دیگر، همچنان زباله هستند و نباید در طبیعت جا گذاشته شوند. تصور کنید تعداد زیادی گردشگر زبالههای ارگانیک خود را در طبیعت رها کنند. طبیعت در کوتاه مدت ظرفیت بازیافت این همه زبالهی ارگانیک را ندارد.
- به هنگام پیمایش در طبیعت یا کمپینگ، در صورت امکان حتما کیسههای پلاستیکی بزرگ همراه داشته باشید و سعی کنید در مسیری که میروید زبالهها را از روی زمین جمعآوری کنید. اگر همه این کار را بکنند، به شکل چشمگیری شاهد کم شدن زبالهها در طبیعت خواهیم بود.
- لطفا در طبیعت سکوت را رعایت کنید و آرامش مکان طبیعی را با بلند کردن صدای موسیقی و برگزاری جشن و میهمانی به هم نزنید. این احترام به اکوسیستم و البته گردشگران دیگری است که برای لذت بردن از سکوت به طبیعت سفر کردهاند.
- لطفا در گروههای خیلی بزرگ سفر نکنید. برای رفتن به طبیعت یک گروه دوستی در دو یا سه ماشین کافیست، ورود یکبارهی جمعیت بزرگ به مکان طبیعی سرعت تخریب را بیشتر میکند.
- لطفا به هنگام کمپ زدن و اطراق شبانه در طبیعت، آرامش محل را با نورهای قوی و موسیقی بلند برهم نزنید. روشنایی کمپ و سر و صدا را حداقل نگه دارید و به طبیعت و به دیگر گردشگران احترام بگذارید.
- لطفا تا جایی که ممکن است در طبیعت آتش روشن نکنید. اگر این کار را کردید، کنترل شده، کوچک و با مصرف حداقل مقدار هیزم باشد. حتما به هنگام ترک کردن کمپ، با آب کافی از خاموش شدن کامل آتش اطمینان حاصل کنید.
- لطفا هرجا مرتع سرسبز و زیبایی دیدید با ماشین از وسط آن رد نشوید. اساسا لازم نیست همیشه چشماندازهای زیبا را پیاده یا با ماشین فتح کنیم! خیلی اوقات از دور تماشا کردن و عکس گرفتن لذت بیشتری دارد.
- لطفا به خصوص وقتی جاده شلوغ است، درست رانندگی کنید. لازم نیست همیشه تخت گاز برانیم، لازم نیست دائما در تلاش برای سبقت گرفتن از ماشین جلویی باشیم و لازم نیست هرسال اثبات کنیم که بعد از رانندگان تانزانیا، لیبی، مالاوی و جمهوری دموکراتیک کنگو، بدترین رانندگان جهان هستیم! (اصلاح این یکی که دیگر دست خودمان است…)
خیلی دوس دارم از طبس بگم.
من خاطراتمو از طبس بصورت دست نوشته دارم خیلی مایلم که چاپش کنم.
اگه راهنماییم کنین ممنونتون خاهم شد.
طبس قطعه ای از بهشت روی زمینه.
من زنجانی ام و توفیق داشتم ۳سال طبس باشم.مردمان طبس بسیار با استعداد و با صفا هستن.طبس که بودم شبها میرفتم سمت باغ گلشن از میدون امام.مسیر، درختاش چه تو خیابون چه خونه ها نخلهای کهن و درختان پرتغال و نارنج همدیگه رو در آغوش گرفته بودن به من لبخند میزدن،اما من گلوم پر بغض و چشام پراشک بود.
نمیدونم چرا ولی کل مسیرو گریه میکردم.
یادمه یه شب اوس رضا منو تو این حال دیده بود.باغ گلشن که رسیدم دوتا پلیکان که همیشه اونجا بودن با دیدن من بلند شدن منم بهشون سلام کردم همدیگرو میشناختیم…
باغ گلشنو یه دور زدم حوض وسطیشو، رو صندلی نشسته بودم سرم بالا بود داشتم نخلارو نگا می کردم.حواسم نبود که اوس رضا کنارم نشسته بود دستشو گذاشته بود رو شونم،
مهندس چرا گریه میکنی؟
دوس نداشتم کسی گریه منو ببینه، اوس رضا دیده بود.
اوس رضا سرکارگر کارگاه بود چون رانندگی بلد بود سرویس کارگرارو هم میبردو میاورد.
نمیدونم پایه یک داشت یا نه، هرچی بود رانندگیش بدک نبود.
سلام مهندس مشکلی پیش اومده؟
نه اوس رضا طوری نیس.
بچه یه ریز داشتی گریه میکردی ،حالا میگی طوری نیس؟
اوس رضا نمیدونم چرا ولی بدجور گیر کردم…
تقصیر تو نیس مهندس،
این خاک طبسه که بد جور دامن گیره!
سرمو درآغوش گرفت.
این بار دوتایی باهم گریه میکردیم…
چقدر عالی نوشتید علاقه مند شدم فردا چمدونا رو ببندم برم طبس.
خیلی عالی بود کلی لذت داشت خوندنش
بسیار عالی ????????