شکارچی خاطرات (Duck Hunt 1985)
اگر با کنسول نینتندو (همان میکروی خودمان) خاطره داشته باشید، احتمالا تفنگ آن را هم بیاد میآورید؛ حتی اگر هم این تفنگ را نداشتهاید، احتمالا در خانهی فک و فامیلتان برای یک بار هم که شده با آن Duck Hunt بازی کردهاید. بازی Duck Hunt خیلی ساده بود. آنقدر ساده که حالا که دوباره به آن نگاه میکنیم، طراحی و روند بازیاش بهنظرمان بسیار ساده و ابتدایی میآید.
در Duck Hunt بازیکننده موج پس از موج به اردکهای در حال پرواز شلیک میکرد. البته این شلیکها به لطف تفنگ نهچندان بدردبخور نینتندو، چندان هم دقیق از آب درنمیآمد. بیشتر اوقات هم حتی با اینکه تفنگ را به صفحهی تلویزیون چسبانده بودید، اما باز هم بازی خطا میکرد و تیرتان به هدف نمیخورد!
خود بازی به کنار، جالبترین بخش Duck Hunt سگی است که بازیکننده را موقع خطا رفتن تیرش مسخره میکند!
با این حال، چرا بازی Duck Hunt در خاطرمان مانده است؟ شاید یکی از دلایلاش، حس نوستالژیکی باشد که در حال حاضر با فکر کردن به آن ما را درگیر خود میکند. یعنی احتمالا مثل بازیهای حسگر حرکتی کینکت و PlayStation Move، یکی دو بار Duck Hunt بازی کرده و آن را به کناری انداختهایم؛ اما همین تجربه هم به عنوان یکی از خاطرههای گیمی دورهی کودکی یا نوجوانی در ذهنمان مانده است.
نگاهی به ویدیوی زیر بیاندازید و سعی کنید حس نوستالژیتان گل نکند:
خود بازی به کنار، جالبترین بخش Duck Hunt سگی است که بازیکننده را موقع خطا رفتن تیرش مسخره میکند! سگ Duck Hunt بهقدری معروف شده که نینتندو او را به یکی از شخصیتهایاش تبدیل کرده و از او در بازیهایی مثل Super Smash Bros هم استفاده کرده است.
بازی Duck Hunt به این دلیل معروف و محبوب است که بههمراه بازی Super Mario Bros و در یک بسته فروخته میشد. یعنی بیشتر کسانی که Duck Hunt بازی کردهاند، کارتریج آن را به امید بازی کردن سوپر ماریو خریده بودند. با این حال، به امید اینکه Duck Hunt هم بازی کنند، ۹۰ دلار ناقابل را (که زمان خودش به اندازهی چند صد دلار امروز بود)، خرج خریدن یک تفنگ نینتندو میکردند.
بیشتر اوقات هم حتی با اینکه تفنگ را به صفحهی تلویزیون چسبانده بودید، اما باز هم بازی خطا میکرد و تیرتان به هدف نمیخورد!
هنوز هم درست و حسابی نمیدانیم که این تفنگ چگونه کار میکرد؛ اما یادمان است که با گرفتن تفنگ نینتندو به سمت یک منبع نور، مثل لامپ یا هر چراغ دیگری، میشد به نینتندو کلک زد. ما هم به جای اینکه تفنگ را به سمت صفحهی تلویزیون بگیریم، آن را مقابل یک لامپ قرار میدادیم و تمام اردکها یکی پس از دیگری به زمین میافتادند!
بازی Duck Hunt به غیر از اردک-کشی، بخش دیگری هم داشت که در آن به هدفهایی که پرتاب میشدند شلیک میکردید؛ اما به غیر از عدم حضور سگ اعصاب خوردکن نینتندو و تغییر در هدفها، مکانیکهای بازی هیچ تغییری نکرده بودند.
بهطور کلی Duck Hunt را فقط با مسخره بازیهای سگاش یا مسخره بازیهایی که خودمان به هنگام بازی کردن در میاوردیم، به خاطر داریم. اگر در گوشه و کنار انباریتان یک میکروی قدیمی با تفنگاش پیدا میشود، دستی به سر و رویاش بکشید و برای چند دقیقه به یاد قدیم، Duck Hunt بازی کنید. اگر هم دستتان به کنسول قدیمیتان نمیرسد، از خاطراتتان از این بازی برایمان در بخش نظرات بگویید.
سلام
بازی باحالی بود
من الان سیزده سالمه
هشت سالگی با این کنسول بازی کردم
توی این بازی خیلی ماهر بودم
برام جالب بود چجوری کار می کرد
یادش بخیر
سلام من محمدرضا توکلی هستم ۱۳ سالمه
یادش بخیر ۵ یا ۶ سالم بود پسر خالم که ۹ سال از من بزرگ تر بود سونی ۱ داشت و بازی میکرد من هم خیلی دلم می خواست و یک روز خیلی گریه کردم تا مادر بزرگم رفت بازار و برام میکرو خرید(چون رفته بود اونجا و مامانم بهش زنگ زد و گفت برام بخره)وقتی بیدار شدم دیدم برام خریدن اولین بازی که کردم همین بود و هیچ وقتم یک راند هم جلو نرفتم ویه بار وقتی مسخرم کرد با لگد رفتم توی تلویزیون با این مطلب یاد اون موقع افتادم لطفا باز هم از این مطالب بگذارید
با تشکر از همه ی کارکنان زحمتکش دیجیکالا
یه تلویزیون پارس داشتیم سراین بازی سوختش
ههههه
منو برد به بیشتر از ۲۰ سال پیش
اقایون خانوما تشخیص پرنده با تفنگ نینتندو یه ترفند خیلی ساده داشت. اگه یادتون باشه وقتی تیر میزدیم صفحه تلویزیون برای یک لحظه سیاه میشد ولی چیزی که نمیدیدیم نقاط سفیدی بود که در موقعیت پرنده ها قرار میگرفت. مکانیسم عمل تفنگ از یه سنسور ابتدایی تشخیص نور ساخته شده بود و طبیعتا نور سفید (مجازا همون پرنده ها) رو تو پس زمینه سیاه راحت تر تشخیص میداد. ولی همین ابتدایی بودن سنسور باعث عملکرد ضعیفش میشد. و برای همین بود وقتی سمت چراغ میگرفتیم پرنده ها !! رو تشخیص میداد.
به راستی لذتی که در بازی های اون موقع بود ، در هیچ بازی که امروزه ساخته میشه حتی با گرافیک ترین و بهترینشون نیست،بعضی وقتا با شبیه ساز سگا بازیشون می کنم و یادی از دوران کودکی میکنم ، یادش بخیر !!!!!!
یادش بخیر خانوادگی مینشستیم این رو بازی میکردم چقدر خونه ها گرم بود با یه بازی قارچ خور یا این اردک چقدر شاد می شدیم میکروم که سوخت همه توخونه غمبادگرفته بودن تا دوباره خریدیمش .
اپر زحمتی نیست یه مقاله هم برای بازی بمبر من بزارید ….
یعنی همش کلک بود من این همه خودم رو کشتم نمی تونستم برنده بشم
حالا چرا بهش میگفتن “میکرو” ؟؟؟؟؟!!!!!!
خیلی خوب بود ….ایکاش یه ویدئو هم از مسخره کردن سگ میذاشتید 😀
یادش بخیر اون موقع که بازی رو انجام میدادم ۶ سالم بود!! ۶ سالم بود و مادرم زنده بود هنوز!!!
خدا مادرتون رو بیامرزه. دلم گرفت. وسط این همه کامنت خاطره انگیز انتظار این کامنت رو نداشتم. وقتی ما تصادف کردیم و بابا فوت شد من پشت فرمون بودم.بعد از ۲-۳ سال الان با کامنت شما دوباره واسش گریه کردم. خدا بیامرزدشون.
اول از همه یه تشکر از داش امیرمون ک من و یاده دوران توپ بچگیم انداختم
واقعا با دیدن این ویدئو دلم لک زد واس دوران بچگیم یادمه واس خرید این کنسول عیدی هامو جمع کرده بودم ک بخرمش اون زمان به قیمت ۹۵۰۰ تومان این کنسولو خریده بودم البته با تفنگش چه ذوقی داشتیم به اصتلاح امروزی خودمون خر کیف بودم
یادمه رکردمم تا لول۹۹ بود.چه کل کلایی ک نکردیم سره این بازی…یادش به خیر چه زود بزرگ شدیم