نقاش ایرانی، حامی پرندگان مهاجر است
شهرزاد شیرزاد متولد ۱۳۵۶، فارغالتحصیل رشته نقاشی از جهاد دانشگاهی تهران است که به تازگی نمایشگاهی در حمایت از پرندگان مهاجر برگزار کرده است. تا به امروز هنرمندان بسیاری زیباییهای طبیعت را موضوع آثارشان قرار داده و در جذب مخاطب هم اغلب موفق بودهاند. اما شهرزاد شیرزاد معیارهای دیگری در ذهن داد، دیجیکالامگ در این مصاحبه اختصاصی به سراغ آن بُعد از آثار خانم شیرزاد رفته که شاید تا به امروز کمتر به آن پرداخته شده است؛ با ما همراه باشید.
۱-خانم شیرزاد شما از چه زمانی نقاشی را آغاز کردید؟
قبل از هر چیز بگویم که من تنها نقاش نیستم بلکه در کنار نقاشی به حرفه سفالگری هم بسیار علاقمند هستم و جدای از نقاشی و سفالگری به عنوان یک راهنمای گردشگری و طبیعتدوست مشغول به فعالیت حرفهای میباشم. علاقه من به نقاشی از دوران راهنمایی و دبیرستان آغاز شد،
شاید به این دلیل که استعداد و علاقه این کار در من به درستی تشخیص داده شد. در آن زمان در کنار درسهایم شروع به یادگیری حرفهای نقاشی کردم. استفاده از تجربیات اساتید بزرگ هم به نوعی باعث شد که علاقه من آن سمت و سوی صحیح را به خودش بگیرد. در سال ۱۳۸۷ نخستین نمایشگاه نقاشیام را برگزار کردم و این نمایشگاه شاید نخستین گام حرفهای من در این عرصه باشد.
۲- در آخرین نمایشگاه خودتان به موضوع حمایت از پرندگان مهاجر تاکید داشتهاید، چرا؟
آخرین نمایشگاه من با عنوان «روح تو و جسم من» همانطور که اشاره کردید به حمایت از پرندگان مهاجر تاکید دارد اما فکر و ایده این نمایشگاه در اصل به ۸ سال پیش و نگهداری من از یک جوجه پرنده مهاجر (یک غاز) برمیگردد. من این پرنده را از زمانی که تنها سه روز داشت با خودم به منزل آوردم و به مدت ۴ سال هم از آن نگهداری کردم تا این که بعد در نهایت شرایط رهاسازیاش در طبیعت مهیا گردید. در سال آخر دانشگاه استاد تقی بلسی که استاد ما بودند، از ما خواستند که سوژه شخصی خودمان را برای پایاننامه انتخاب و روی آن کار کنیم.
این سوژه قرار بود که درباره دو چیز متفاوت از هم باشد؛ یکی از این دو چیز انسان بود و سوژه دوم را هم به انتخاب خودمان گذاشته بودند. از آن جایی که من در آن زمان سالها بود که به رشته طبیعتگردی علاقمند شده بودم و در این زمینه کار میکردم، بنابراین بعد از مشورت با استادم تصمیم گرفتم که سوژه دوم را پرنده انتخاب کنم.
علت این انتخاب هم این بود که من به مدت ۴ سال با یک پرنده زندگی کرده بودم و به این جمعبندی رسیدم که به دلیل دانستن حجمها و بافت میتوانم قالب مدنظرم را دنبال کنم. این شاید نخستین گام من برای پیوستن به دنیای اعجابانگیز پرندگان باشد که به مدت ۸ سال هم ادامه پیدا کرد.
۳-آیا شما بر این باور هستید که با هنر میتوان حفاظت از حیاتوحش را معنا بخشید؟ چگونه؟
ببینید شما زمانی که روحتان به طبیعت پیوند میخورد، ناخودآگاه هر چیز آن طبیعت برایتان جذابیت خاص خودش را پیدا میکند. گیاهان، پرندگان و در کل همهچیز طبیعت برای روحی که مشتاق باشد؛ جذابیتهای خاص خودش را خواهد داشت. من در طول این ۸ سال یکی از کارهایی که آغاز کردم و باعث شد تا دیدم در مجموع خیلی تغییر کند، پرندهنگری بود. دنیای بینهایت زیبای پرندگان من را به نوعی شیفته خود کرد. در کارهای خودم هم تمام تلاشم این است که بتوانم آن دنیای زیبا را به سایرین نشان دهم و دستکم باعث شوم که آزار و اذیت ناشی از فعالیتهای انسانی کمی کاسته شود تا بلکه پرندگان هم در این دنیا راحتتر باشند.
باور من این است که هر کسی در هر کار یا حرفهای که هست، میتواند حرف نویی داشته باشد. این یک واقعیت است که ما در حال نابودی محیطزیست هستیم. من امید دارم که بتوانم در آثار خودم پیامی را به مخاطب منتقل کنم و آن پیام هم این است که دریچههای قلب خودمان را بر روی پرندگان زیبا باز کنیم تا بتوانیم بقای آنها را تضمین کنیم. من فکر میکنم که از طریق هنر میتوان بهتر و صحیحتر با انسانها ارتباط برقرار کرد و این ارتباط صحیح و بهتر است که میتواند به حمایت از نه فقط پرندگان بلکه به حمایت از کل زیستمندان و طبیعت منتهی شود.
۴-به عنوان یک هنرمند ایرانی فکر میکنید که کدام ابعاد از طبیعت بیشتر از سایر بخشها دیده شده و کدام بخشها در عمل مغفول ماندهاند؟
من فکر میکنیم ما باید جزء جزء طبیعت را ببینیم. در اکثر نقاشیها شما کوه، درخت، دشت یا طبیعت را میبینید اما جزییات دیگری از طبیعت هست که در عمل نادیده گرفته میشوند به عنوان مثال چرا ما در مورد گیاهان یا بافت سنگ یا پرندگان کمتر نقاشی میکنیم؟ نقاشی هنری است که ما میخواهیم در کنار لذت بردن از یک اثر، یک حرف خاص را هم به مخاطب بگوییم. بیان المانهای خاص این روزها شاید خیلی عادی شده اما شاید قشنگتر است که ما بیش از قبل به جزییات بپردازیم آن گاه شاید مخاطبان خودمان را هم بیشتر به وجد بیاوریم.
۵-لطفا کمی درباره نمایشگاههای اخیر خودتان و هدفتان از برگزاری آنها بگویید.
همانطور که قبلا هم اشاره کردم، من یک پرنده داشتم که آن پرنده برای من خیلی مهم بود و از دست دادن آن پرنده به نوعی باعث تغییرات بسیاری در روحیات من شد. شاید این از دست دادن بود که باعث شد تا من یک هدف در نقاشی برای خودم پیدا کنم و این هدف به تصویر کشیدن زیبایی پرندههاست، پرندگانی که شاید در دنیای صنعت و مدرن ما آن قدر نقشی نداشته باشند اما این واقعا خیلی بد است که ما در حال گسیختن از طبیعت هستیم در حالی که جزءجزء ما از طبیعت است.
هدف من از برگزاری این نمایشگاه و به تصویر کشیدن پرندهها این است که مردم به خودشان بیایند و آرامش این پرندهها را مخصوصا پرندگان مهاجر را از آنها سلب نکنند. امیدوارم روزی برسد که ما برای طبیعت و پرندگان مهاجر ارزش بیشتری قایل باشیم و کشتار بیرویه آنها را متوقف کنیم.
۶- آیا میتوان گفت که شما یک طبیعتگرد هستید و از طبیعت الهام میگیرید؟
بله من چون یک طبیعتگرد هستم و عاشق طبیعت و حیوانات بنابراین خیلی از برداشتهای من برگرفته از طبیعت است. من بسیاری از تصاویر را با دوربین عکاسی یا حتی در ذهنم مستند میکنم تا بعدها در جایی از آنها به شکل درست در کارهایم استفاده کنم.
۷-چه چیزی شما را به سمت هنر سفالگری جلب کرد؟
شاید یکی از دلایلی که باعث شد من به هنر سفالگری رو بیاورم، ریشه در همین علاقهام به طبیعت دارد چرا که من در کل ارزش بسیار زیادی برای خاک قائل هستم. هنر سفالگری یک هنر و بحث متفاوتی است. این که ما از یک مشت خاک، اثری هنری را به وجود میآوریم چه از لحاظ معنی و چه حتی از لحاظ آن حس درونی واقعا بینظیر و خارقالعاده است.
خاک یک صبر بی نهایت زیادی را به هنرمند میدهد، اگر هنرمند آن صبر را نداشته باشد، اصلا نمیتواند آن حجم یا ظرفی را که مدنظرش و در ذهناش هست، به وجود بیاورد. در حقیقت آن صبر و حوصله است که باعث خلق آثار سفالی بینظیر میشود.
۸- از نظر شما آینده دستسازهای هنری در ایران چگونه خواهد بود؟
واقعا نمیدانم که چطور خواهد شد اما همیشه دوست دارم که به این مساله مثبت فکر کنم. به عنوان مثال در بحث سفالگری این روزها ما میبینیم که چقدر مغفول افتاده و مردم تا چه اندازه جلب اجناس پر زرق و برق شدهاند. شاید سفالگری خیلی از ذهنیت انسانهای شهرنشین دور باشد اما من باور دارم که تکتک انسانهایی که عاشق طبیعت هستند، عاشق دست ساختههای هنری نیز هستند.
امیدوارم که با برگزاری نمایشگاههای بیشتر و حمایت هر چه بیشتر مردم هنرمندان هم به آن ذوق و شوق لازم برسند تا آثار زیباتر و فاخرتری توسط هنرمندان ایرانی خلق شود.
۹- و سخن آخر
موردی که به نظرم جالب است، دیدگاهها و ایدههای مردم است که باید قدر آنها را بدانیم به عنوان مثال من در روز آخر همین نمایشگاه اخیرم با یک آقای مسن و جاافتاده آشنا شدم و ایشان به من پیشنهاد کردند که روی موضوع پلاستیک و تاثیر آن بر زندگی حیوانات بیشتر کار کنم امیدوارم که بتوانم در کارهای آتی روی چنین مشکلاتی هم بیشتر تاکید داشته باشم.