سورپرایز آقای کیروش برای ما در بازی ایران و ترکیه
گزارشگر بازی فوتبال و کارشناس برنامه آقای محصص در بازی ایران و ترکیه به اندازه کافی روی نقاط قوت تیم ملی (که البته ما چیز ویژهای ندیدیم)، لزوم اتحاد و پشت تیم ملی ایستادن و دوری از تنش صحبت کردند. حتی بیش از اندازه روی این ماجرا مانور دادند که بازی با ترکیه فقط یک دیدار تدارکاتی است که اتفاقا قرار است نقاط ضعف تیم را به سرمربی نشان بدهد. اجازه بدهید بعد از اعصاب خردی دیشب کمی هم تنش ایجاد کنیم. مثلا بگوییم این ترکیب بازیکنان و شیوه چینش که فقط یک مهاجم یعنی سردار آزمون را در خط حمله داشته باشیم و پشت سرش دو هافبک و این همه بازیکن دفاعی که عملکردشان قابل توجه هم نیست جواب نمیدهد.
یا نسبت به دعوت بازیکنان و اسامی انتخابی اعتراض داشته باشیم. که وقتی میگوییم چرا وریا غفوری یا سید جلال حسینی در ترکیب نیستند و دعوت نشدهاند بحث را به باشگاهها ارتباط ندهند. انگار ما بیشتر از کارلوس کیروش پیگیر بازیهای بازیکنان ایران هستیم.
حضور لژیونر در تیم هم قطعا خوب است. آنها تجربه بازی در زمینهای مختلف و با فرهنگهای مختلف را دارند اما سرمربی باید یک هماهنگی هم میان آنها به وجود آورد. از همان شروع بازی، تیم ملی ایران آنقدر سردرگم بود که حتی متوجه نشدند توپ چطور جلوی دروازه ایران رسید. موقعیت خطرناک اول با یکی از خروجهای خوب البته نادر بیرانوند دفع شد. از گوش چپ با چند پاس بلند بازیکنان ترکیه توانستند خودشان را جلوی دروازه برسانند. فاصله میان بازیکنان دفاعی ما آنقدر زیاد بود که حتی نتوانستند با یک تکل تلاش برای گرفتن توپ بکنند. به همین سادگی موقعیت گلی برای ترکیه پیش آمد که هر چند بار اول ناکام ماند دفعه دوم دقیقا از همان زاویه و با همان تاکتیک تا جلوی دروازه نفوذ کردند و گل برتری را زدند.
زمانی لج و لجبازی کیروش با مهدی رحمتی و دعوای این دو نفر باعث شد بیرانوند به تیم ملی راه پیدا کند. بیرانوندی که خود ما پرسپولیسیها هر بازی از دستش حرص خوردیم. بیرانوند که به محض دیدن توپ بالای پنجاه درصد گل خوردنش قطعی است!آن چیزی که دروازه پرسپولیس را حفاظت میکرد دفاع تیم بود که توپ به بیرانوند نرسد.
اگر میخواهید متاسفتر شوید یادتان بیفتد که بازی دوستانه مقابل ترکیه بود که حتی تیم اصلیاش هم به جام جهانی راه پیدا نکرد و تازه در بازی دیشب چند بازیکن اصلیاش هم حضور نداشتند.
تنها دو نفری که در پشت خط حمله میتوانیم به آنها امید داشته باشیم دو لژیونرمان، رامین رضاییان و علیرضا جهانبخش هستند. در کل نیمه اول تیم ملی ایران فقط یک حمله خوب داشت که مدیون پاسکاری احسان حاجصفی و مهدی طارمی و شوت پایانی سردار آزمون بود که البته در چهارچوب دروازه قرار نگرفت. در مقابل بازیکنان ترکیه بارها و بارها جلوی دروازه ایران رسیدند و شوتهای محکمی زدند. سرعت بازیکنان حریف خیلی خوب بود و کاش بازیکنان ما به جای اینکه فکر کنند چطور آنها را در تله آفساید بیاندازند که نود درصد تلاشهایشان هم ناموفق بود، جلویشان را میگرفتند.
بعد از گذشت نیم ساعت از نیمه اول انگار تازه بازیکنان ایران خودشان را پیدا کردند. تازه انگار متوجه ساختار تیم شدند. اینکه بازی دوستانه با ترکیه بود فکرش را بکنید اگر جلوی پرتغال و اسپانیا قرار باشد هوشیار شدن تیم و هماهنگیاش ده دقیقه هم طول بکشد تعداد گلهای خوردهمان از انگشتان دست هم بیشتر خواهد بود. آنجا جلویمان ایسکو و کریستیانو رونالدو و سرخیو راموس بازی میکنند. فرصت نفس کشیدن هم نمیدهند. بازی آنها ترکیب درخشانی از هوش و سرعت و تصمیمگیریهای سریع است. تلفیقی از تکنیک بالای بازیکنان و تاکتیک تیمی مربیان بزرگ. واقعا کیروش میخواهد با ترکیب دیشب جلوی آنها بازی کند؟
آن یک گلمان را هم از روی نقطه پنالتی فراموش کنید. اتفاقی بود که روحیهمان بیشتر از این نابود نشود.
فاجعه اصلی اینجاست که بعد از استراحت بین دو نیمه وضعیت هیچ تغییری نکرد. یعنی معلوم نیست سرمربی و بازیکنان آن یک ربع در رختکن چه دیالوگی داشتند که نیمه دوم هم دقیقا گلی مشابه نیمه اول بخورند. از همان زاویه و با همان روش. زیدان با یک تعویض بین دو نیمه تیمش را تبدیل به قهرمان میکند. حالا ما از کیروش توقع زیدان بودن نداریم ولی حداقل میتوانست به دفاع گوشزد کند که حداقل فاصلهشان را از هم کم کنند تا بازیکنان حریف انقدر راحت از میانشان عبور نکنند و به دروازه نرسند. به بیرانوند هم توصیه خاصی نمیشود کرد!آنقدر اشتباهاتش مکرر است که نمیشود رفع و رجوعش کرد.
کیروش هنوز به سرسختیاش ادامه خواهد داد و با همین ترکیب به جام جهانی خواهد رفت؟این سوال اصلی است. در شبکههای اجتماعی بعد از همان گل اول و دفاع ضعیف جوکی باب شد که: «میگن کیروش زنگ زده به سیدجلال که جان بچهت پاشو برو ترمینال یه ماشین بگیر بیا ترکیه من حساب میکنم». کاش این طنز تلخ حقیقت پیدا میکرد. سرمربی ایران در طول سالهای اخیر لجبازتر از این بوده که تصور کنیم ممکن است نظرش را با فشار عمومی یا حتی نتیجه بازی تغییر دهد. البته که کیروش با همین لجبازیهایش تا به حال دوبار تیم را به جام جهانی برده. کورسوی امید است ولی کاش در جام جهانی سورپرایزمان کند.
بیشتر بخوانید: فهرست عجیب آقای سرمربی و نگرانیهای ما
متن بسیار عالی و روانی نوشتید. امیدوارم به زودی مشکل ورود بانوانی علاقه مندی مثل شما به ورزشگاه حل بشه. البته زیاد هم امیدوار نیستم به این زودیا بشه با خانواده رفت ورزشگاه. چند وقت پیش یک مطلبی در شبکه های اجتماعی دیدم که مقاله یک روزنامه کثیرالانتشار در سال ۷۵ با تیتر درشت بود که مسولان در تلاش هستند مشکل ورود بانوان به ورزشگاه حل بشه! الان ۲سال ۹۷ هستیم و مسولان عزیز هنوز در تلاش هستند.
سلام به همه منتقدان و دوستان فوتبالی .
در خصوص بازی های ایران با مربی کارکشته ای که داره .باید بگم که هیچ وقت تو بازی های تدارکاتی ترکیب اصلی رو نمیکنه . و چون تعداد بازی های تدارکاتی ایران زیاد نیست ناچار بازیکن های تیم رو مثل لباس های جورواجور همه رو با هم بندازه تو ماشین لباسشویی برای تست .در خصوص نبردن دفاع های خوبی که تو ایران داریم مثل سید جلال هم واقعا متعجب هستم که نبردن دفاع یعنی تیم یکسره رو به حمله باشه و این مستلزم بندسازی فوق العاده بالا و آمادگی بدنی بالایی رو میتلبه .
امیدوارم که بچه های تیم ملی موفق باشند در این جام جهانی .
مقالتون بسیار ابتدایی بود.
من یک خواهش دارم.شما یک مقاله بنویسید و بفرمایید تیم های قبل از کیروش چقدر منظم تر و قوی تر از این تیم ملی بودند.
بازی با یونان کنسل شد.کزوو هم کنسل کرد اونوقت همین مراکش امروز با ایسلند بازی کرد دوتا بازی هم هفته بعد داره.
واقعا شما چ انتظاری از این تیم با این اماده سازی ضعیف دارید.
با تشکر از مقالتون خانوم نصرالهی
درمورد تیم ملی و دفاع ضعیفش در مقابل ترکیه فکر میکنم کیروش از قصد ترکیب رو طوری چیده بود که مدافعان با فاصله از یکدیگر بازی کنن
چون مسلما تیم های هم گروه ما آنالیزهای زیادی روی نحوه بازی ما انجام میدن
چون تیم کیروش بارها نشون داده زمانی که در لاک دفاعی فرو رود تیم های قدری مثل آرژانتین و ژاپن و کره هم در خلق موقعیت در برابر ایران دچار مشکل میشوند
فردا باز تیم ملی میره اونجا ده نفره دفاع میکنه
این نوع فوتبال بازی کردن سال هاست که از رده خارج شده فقط و فقط بازی تیم های مقابل رو خراب میکنه
انگار که فقط برای کمتر گل خوردن میرن
ما بازی زیبا میخوایم نه ضد فوتبال
جدای از درستی یا نادرستی خود مطلب(که البته من خودم باهاش موافقم)، بنظرم نکته اصلی اینه که وقتی قسمت بیوگرافی خانم نصرالهی رو مطالعه میکنیم نه تنها نشونه ای از آشنایی با ورزش فوتبال نمیبینیم که حتی بنظر هم نمیاد که ایشون علاقه ای به این ورزش داشته باشن! و اینکه ایشون چطور همچین مطلبی رو درمورد این ورزش نوشتن جای حداقل کمی تعجب داره! من فکر میکنم که بهتر باشه در مورد هر موضوعی کسی مطلب بنویسه که باهاش آشنایی یا حداقل بهش علاقه داره.
اول اینکه چه خوب که هم نظریم..من در قسمت بیوگرافی درباره حوزه ای نوشتم که سالهاست توش کار میکنم وگرنه یادداشتهای فوتبالی از من منتشر شده قبلا و راستش از بچگی علاقمند دیدن فوتبال بودم..شوری که به فوتبال دارم از یادداشت لیورپولم پیدا نبود؟
ممنون که خوندین.
خانم نصرالهی یکم بیشتر سعی میکردی تک تک اعضای تیم ملی خورد کنی این چه مقاله ای بود اخه توقع زیدان بودن مداریم از کیرىش!!؟!؟؟محض اطلاعتون بگم که همین کیرىشی که اینقدر میکولینش سرمربی همین اقای زیدان در رئال مادرید در سال ٢٠٠۵ بوده یعنی سرمربی کهکشانی ترین تیم تاریخ یه ذره به خودمون بیاییم و از تیممون حمایت کنیم و از حماقت دست برداریم
سلام
نادر بیرانوند نه علیرضا بیرانوند
منظور خروج خوب نادر بود از بیرانوند..چون کم پیش میاد خروج خوب از دروازه داشته باشه.
😀