زیستمندان سردترین نقاط کره زمین (قسمت اول؛ قطب شمال)
دیدن قطب شمال (Arctic) دیگر یک رویا نیست. قطب شمال یا شمالگان یک منطقه قطبی است که در شمالیترین نقطه کره زمین واقع شده است. قطب شمال تشکیل شده از اقیانوس منجمد شمالی، دریاهای متصل به آن و بخشهایی از آلاسکا (آمریکا)، کانادای شمالی، فنلاند، گرینلند (دانمارک)، آیسلند، نروژ، روسیه و سوئد.
خطوط همدما، مرز قطب شمال را تعیین میکنند بنابراین شمالگان جایی است که متوسط درجهحرارت در گرمترین ماه سال در آن، کمتر از ۱۰ درجه سلسیوس باشد. اگر دقت کرده باشید، خطی به نام خط همدمای ۱۰ درجه سلسیوس در قطب شمال ترسیم میشود که این خط همان تعیینکننده مرز است.
از دیدگاه سیاسی و اجتماعی، ۸ کشور فوقالذکر را میتوان به دلیل مرز مشترک در منابع قطب سهیم دانست. پوشش زمین قطب شمال به صورت فصلی تغییر میکند. برف و پوششهای یخی، خاک منجمد بدون درخت و به طور غالب توندرا را میتوان غالبترین نوع پوشش در شمالگان قلمداد کرد.
عمق اقیانوس منجمد شمالی در بخشهایی به ۴۰۸۰ متر میرسد. در قطب شمال، ۶ ماه از سال هوا کاملا روشن و آفتابی و ۶ ماه دیگر کاملا تاریک است. اکوسیستم شمالگان به تمام معنا بینظیر است اما به دلیل نزدیکی و مجاورت به تمدنهای انسانی از بار منفی ناشی از تاثیرات انسانی به شدت آسیب دیده است.
حیات در قطب شمال را میتوان به این چنین توصیف کرد: ارگانیسمهایی که در یخ زندگی میکنند، زئوپلانکتونها یا پلانکتونهای جانوری (جانوران میکروسکوپی که در آب دریاها غوطهور و شناورند)، فیتوپلانکتونها یا پلانکتونهای گیاهی (گیاهان ذرهبینی شناور موجود در دریا)، ماهیان، پستانداران دریایی، پرندگان، سایر گونههای جانوری ساکن خشکی، گیاهان و در نهایت نیز جوامع انسانی.
گونههای جانوری در معرض خطر
بسیاری از گونههای جانوری قطب شمال در معرض خطر هستند. به عنوان مثال گوزنهای شمالی از جمله گونههای به شدت در معرض خطر انقراض هستند. در منطقه جورج ریور (George River) تعداد گوزنهای شمالی از ۸۰۰ تا ۹۰۰ هزار فرد به ۳۰۰۰ فرد تقلیل یافته است. پروژههای صنعتی کشور کانادا بیتردید در این کاهش محسوس نقش به سزایی داشتهاند.
در قطب شمال پرنده کوچکی به نام دانه برفی با نام علمی Plectrophenax nivalis زیست میکند. دانه برفی یکی از گونههای شاخص زادآور در شمالگان است. این پرنده در گذشته به وفور در شمال آمریکا مشاهده میشد، اما متاسفانه جمعیت آن هماکنون با کاهش ۶۴ درصدی مواجه شده است. این پرنده برای زادآوری به قطب شمال مهاجرت میکند و قبل از مهاجرت دستکم ۳۰ درصد به حجم بدنش میافزاید تا ذخیره چربی داشته باشد.
وسعت آسیبهای انسانی در قطب شمال روز به روز گستردهتر میشود. زیستشناسان میگویند که میزان کیسههای پلاستیکی و زبالههای انسانی که حتی در اعماق قطب شمال هم یافت میشوند، نسبت به گذشته تقریبا دوبرابر شده است. مطالعات نشان میدهد که قریب ۷۰ درصد زبالههای انسانی که تاکنون گروههای تحقیقاتی ردیابی کردهاند، به نوعی در تماس مستقیم با ارگانیسمهای زنده قرار گرفتهاند. مشکل اینجاست که ریشه بسیاری از بیماریهای ناشناخته حیاتوحش را هم در قطب باید در همین دخالتهای انسانی جستجو کرد.
خرسهای قطبی مشهور
خرسهای قهوهای، اجداد خرسهای قطبی هستند که در حدود ۴ تا ۶ میلیون سال پیش تکامل پیدا کردند. خرسها در طول این دوره تکاملی تغییرات بسیاری کرده و سازگاریهایی برای بقا به دست آوردهاند. بارزترین این تغییرات رنگ بدن آنها است. همانطور که میدانید خرسهای قطبی سفید هستند و همین رنگ باعث همخوانی آنها با محیط اطرافشان شده است. آنها موهایی کاملا بیرنگ دارند که به چشم ما سفید میرسد.
چنگالهای خرسهای قطبی نسبت به خرسهای قهوهای انحنای بیشتری دارد و به نسبت کوتاهتر و تیزتر هم هست. مجموع این ویژگیها نشان میدهد که هدف از تکامل خرسهای قطبی، موفقیت بیشتر در شکار بوده است. خرسهای قطبی کرکهای خزمانندی هم در زیر پاها دارند. جمجمه آنها باریک و عریضتر از خرسهای قهوهای است.
دندانهای آسیای آنها نیز برای گوشتخواری و مهمتر از همه فعالیت در طول فصل زمستان ساخته شده است. خرسهای قطبی برخلاف اجداد قهوهای خود به خواب زمستانی نمیروند اما خرسهای ماده قطبی از این قاعده استثناء هستند چرا که آنها در طول زمستان در لانه یا مخفیگاهشان میمانند و فرزندان را به دنیا آورده و پرورش میدهند .
خرسهای قطبی از نظر رفتاری نسبت به سایر خویشاوندان خود از محدودههای وسیعتری استفاده میکنند. به عنوان مثال اگر محدود مورد استفاده خرسهای قهوهای بالغ بر ۱۰۰۰ کیلومترمربع باشد، در خرسهای قطبی این محدوده ۱۰ الی ۵۰ بار وسیعتر است. رژیم غذایی پرانرژی خرسهای قطبی، مهمترین عامل وسعت قلمروشان است و به همین دلیل است که خرسهای قطبی ۲ تا ۳ مرتبه بزرگتر از خرسهای قهوهای هستند و در ضمن تعداد تولههای آنها هم کمتر است. هر خرس قطبی تنها ۱ الی ۲ فرزند دارد، در حالی که خرسهای قهوهای اغلب ۲ تا ۳ توله دارند.
آیا تاکنون به خرسهای قطبی باغوحشها دقت کردهاید؟ خرسهای قطبی باغوحشها برخلاف خرسهای قطبی آزاد در طبیعت رنگشان به زردی متمایل است. خرسهای قطبی تنها وقتی به رنگ زرد دیده میشوند که کثیف باشند یا روغن روی موهایشان باشد که البته میتواند اکسیده شود. خرسهای قطبی سفیدتر آنهایی هستند که زیستگاهشان در میان یخهای دریا است. شنا کردن در آبهای شور یک دلیل تمیزتر بودن خرسهای قطبی آزاد است. از سوی دیگر خرسهای قطبی عادت دارند که حتی در حین غذا خوردن، بر روی برف و یخ غلت بزنند و به همین دلیل است که اغلب تمیز و شفاف به نظر میرسند.
نهنگهای اورکای زیبا
نهنگهای قاتل یا اورکاها چند ویژگی شاخص دارند:هوش، اندازه، قدرت و زیبایی. بزرگترین خطری که نهنگهای قاتل را تهدید میکند، فقدان اطلاعات درباره آنهاست. تعداد جمعیت، زیرگونه و یا حتی گونههای مختلف نهنگهای قاتل هنوز به درستی مشخص نیست.
اجماع اخیر دانشمندان موید این واقعیت است که تنها یک گونه اورکا در دنیا هست اما آنالیزهای ژنتیکی مولکولی نشان دادهاند که این احتمال هم بعید نیست که چندین گونه اورکا در آبهای آزاد زیست کنند. خطراتی همچون نشت نفت، تصادفات دریایی و … اورکاها را تهدید میکند اما تا زمانی که تفریق جمعیتی امکانپذیر نباشد، نمیتوان دقیق گفت که چه تعداد اورکا در کجا و در چه ابعادی زیست میکنند.
نهنگهای قاتل یا اورکاهای قطبی، موجودات اجتماعی هستند. بررسیها نشان میدهد که آنها برای شکار یک وعده غذایی با یکدیگر از نزدیک مشارکت میکنند. شواهد مستندی در دست است که نشان میدهد برخی از اورکاها برای شکار از هوششان بهره میگیرند به عنوان مثال از رفتارهای ثبتشده در آنها یکی این است که با درست کردن موج باعث میشوند که فکها از روی یخ به داخل آب سر بخورند و در این شرایط است که غلبه اورکاها در شناگری ثابت میشود.
استراتژیهای شکار دستهجمعی مانند رد و بدل کردن پیامهای آوایی در فواصل چند کیلومتری، جهتیابی دقیق، تعیین سرعت مناسب، انتخاب مسیر درست و ظاهر شدن از جایی که شکار حتی احتمال آن را هم نمیدهد؛ معرف هوش ذاتی و طرح از پیش برنامهریزیشده اورکاها است. اورکاها میتوانند سرعت حرکت همگروهی پیشتازشان را از دفعات بالا و پایین بردن دم تشخیص دهند. مجموع این قابلیتهای منحصر به فرد است که زمینه یک شکار آرام و سریع را مهیا میکند.
عقابهای سرسفید
عقابهای سرسفید پرندگان شکاری بزرگ و خطرناکی هستند که در نواحی شمال آمریکا یافت میشوند. در گذشته امکان مشاهده آنها در آمریکا و کانادا زیاد بود اما در سالهای اخیر اغلب در جنگلهای شمالی و نواحی خاصی از قطب شمال دیده میشوند. واقعیت این است که عقابهای سرسفید به شدت نسبت به اغتشاشات محیطی حساس هستند و فعالیتهای انسانی آنها را از اکثر زیستگاههای پیشینشان رانده است.
عقابهای سرسفید عادت دارند که لانه خود را بر روی درختان مرتفع نزدیک آبگیرها بسازند. آنها از ماهی برای تغذیه خود و فرزندانشان استفاده میکنند. اسکیموها به شدت به عقابهای سرسفید علاقه دارند چرا که باور دارند آنها میتوانند بهترین مکان برای صید ماهیان سالمون را به آنها نشان دهند. این گونه در آمریکا نیز بسیار پرطرفدار است و آمریکاییها از آن به عنوان سمبل کشورشان یاد میکنند.
حیوانات سفید قطب شمال و آینده آنها
همانطور که متوجه شدید، اغلب حیوانات قطبی از لحاظ رنگبندی با همنوعانشان تفاوتهایی دارند. اما حیوانات قطب شمال برای بقا در شرایط سخت قطب، سازگاریهای دیگری هم کسب کردهاند. پوست ضخیم، قابلیت شیرجه به اعماق برای جستجوی غذا، داشتن موهایی با فضاهای مجوف و خالی به منظور نگه داشتن هوا و گرم ماندن، داشتن پاها و گوشهای کوتاهتر برای به حداقل رساندن هدر رفت گرمای بدن، موهای روغنی، کرکهای غیرقابل نفوذ و داشتن ذخایر چربی از جمله مهمترین ویژگیهای زیستمندان قطب است.
اما به هر صورت توسعه جوامع انسانی سبب شده که بسیاری از این زیستمندان منحصر به فرد هماکنون در خطر انقراض باشند. تصاویر خرسهای قطبی با بدنهای نامتعارف و افزایش احتمال تشکیل هیبرید (حیوانات دورگه) به شدت نگرانکننده است. دانشمندان امید دارند که با ادامه تحقیقات و سرمایهگذاریهای بیشتر کشورهای ذینفع در شمالگان بتوانند امکان حفاظت از زیستمندان منحصر به فرد قطب را مهیا سازند.
منبع :summitcountyvoice, arctic-news.blogspot.co.uk, wildlifeextra, all-that-is-interesting., nationalgeographic, naturalhistory, thearcticinstitute, conservationinstitute