۳ خاندان مهم سریال گیم آف ترونز که بر سر تخت آهنین میجنگند
فصل هشتم سریال بازی تاج و تخت در حال پخش است. با مرور اسم اپیزودهای سریال گیم آف ترونز میتوانیم فصل اول تا هفتم سریال را به سرعت دوره کنیم. علاوه بر آن در ادامه مروری خواهیم داشت روی خاندانهایی که در سه اپیزود آخر میتوانیم رویشان سرمایهگذاری کنیم. آنهایی که هنوز زنده هستند و بر سر تخت آهنین با هم میجنگند.
مروری بر اسامی اپیزودهای سریال بازی تاج و تخت
فصل اول
- اپیزود اول: زمستان در راه است
- اپیزود دوم: جاده پادشاهی
- اپیزود سوم: لرد اسنو
- اپیزود چهارم: افلیجها، حرامزادهها و چیزهای شکسته
- اپیزود پنجم: گرگ و شیر
- اپیزود ششم: تاج طلایی
- اپیزود هفتم: تو میبری یا میمیری
- اپیزود هشتم: پایان برنده
- اپیزود نهم: بیلور
- اپیزود دهم: آتش و خون
فصل دوم
- اپیزود اول: خاطرات شمال
- اپیزود دوم:سرزمینهای شب
- اپیزود سوم: چیزی که مرده شاید تا ابد نمرده باشد
- اپیزود چهارم: باغ استخوانها
- اپیزود پنجم: روح هارنهال
- اپیزود ششم: الهههای قدیم و جدید
- اپیزود هفتم: مردی بدون شرافت
- اپیزود هشتم: شاهزاده وینترفل
- اپیزود نهم: نبرد بلکواتر
- اپیزود دهم: والار مورگولیس (هر مردی باید بمیرد)
فصل سوم
- اپیزود اول: والار دوهاریس
- اپیزود دوم: بالهای سیاه، کلمات سیاه
- اپیزود سوم: در راه مجازات
- اپیزود چهارم: و حالا نگهبانیاش به پایان میرسد
- اپیزود پنجم: بوسیده شده توسط آتش
- اپیزود ششم: صعود
- اپیزود هفتم: خرس و دوشیزه زیبا
- اپیزود هشتم: پسران دوم
- اپیزود نهم: بارانهای کاساتامیر
- اپیزود دهم: مایسا
فصل چهارم
- اپیزود اول: دو شمشیر
- اپیزود دوم: شیر و گل سرخ
- اپیزود سوم: شکننده زنجیرها
- اپیزود چهارم: وفای به عهد
- اپیزود پنجم: اول نام او
- اپیزود ششم: قوانین الههها و آدمها
- اپیزود هفتم: مرغ مقلد
- اپیزود هشتم: مانتین(کوه) و افعی
- اپیزود نهم: نگهبانان بالای دیوار
- اپیزود دهم: بچهها
فصل پنجم
- اپیزود اول: جنگها از راه میرسند
- اپیزود دوم: خانه سیاه و سفید
- اپیزود سوم: گنجشک اعظم (های اسپارو لقب کاهن بزرگ است)
- اپیزود چهارم: پسران هارپی
- اپیزود پنجم: پسر را بکش
- اپیزود ششم: سرکوب نشده، خم نشده، نشکسته
- اپیزود هفتم: هدیه
- اپیزود هشتم: هاردهوم
- اپیزود نهم: رقص اژدهایان
- اپیزود دهم: بخشش مادر
فصل ششم
- اپیزود اول: زن سرخ
- اپیزود دوم: خانه
- اپیزود سوم: پیمانشکن
- اپیزود چهارم: کتاب غریبهها
- اپیزود پنجم: در
- اپیزود ششم: خون همخون من
- اپیزود هفتم: مرد شکسته
- اپیزود هشتم: هیچکس
- اپیزود نهم: نبرد حرامزادهها
- اپیزود دهم: بادهای زمستان
فصل هفتم
- اپیزود اول: دراگوناستون
- اپیزود دوم: زاده طوفان
- اپیزود سوم: عدالت ملکه
- اپیزود چهارم: غنیمت جنگ
- اپیزود پنجم: ایستواچ
- اپیزود ششم: آن سوی دیوار
- اپیزود هفتم: اژدها و گرگ
فصل هشتم
- اپیزود اول: وینترفل
- اپیزود دوم: شوالیه هفت اقلیم
- اپیزود سوم: شب طولانی
خاندانهای باقیمانده بر سر قدرت
خاندان استارک
ادارد (ند) استارک: به من نگاه کن. تو یه استارک از وینترفل هستی. شعارمون رو میدونی.
آریا استارک: زمستون داره میاد.
ادارد (ند) استارک: تو در یه تابستون طولانی مدت به دنیا اومدی و هیچ چیزی به جز تابستون رو ندیدی. اما حالا واقعا زمستون داره میاد. تو زمستون ما باید از خودمون محافظت کنیم. مراقب همدیگه باشیم.
خاندان استارک یکی از خاندانهای بزرگ وستروس هستند. آنها از کاخشان در وینترفل، بر قلمروی گسترده و بزرگی به نام شمال حکومت میکنند. یکی از قدیمیترین خاندانهای اشرافی وستروس هستند که قدمت نام خانوادگیشان به ۸ هزارسال قبل میرسد. لرد وینترفل رییس و بزرگ خاندان استارک است. قبل از اینکه تارگرینها بر وستروس مسلط شوند، استارکها در حقیقت پادشاه شمال بودند. نشان خاندان استارک سر یک گرگ خاکستری در پسزمینهای سفید یا گاهی سفید و سبز روشن است. آنها یکی از معدود خاندانها وستروس هستند که شعار خانوادگیشان تهدید یا لاف زدن و خودستایی نیست بلکه به جای اینها هشدار میدهند: «زمستان در راه است.»
تاریخچه
زمانی که تارگرینها جنگ را آغاز میکنند، تورهن استارک پادشاه شمال بود. او ارتشی درست میکند و به سمت جنوب میرود تا با تارگرینها مبارزه کند. اما وقتی لشگر بزرگ و اژدهایان تارگرین را میبیند بنظرش میرسد جنگ کار بیهودهای است درنتیجه تسلیم میشود و به عنوان لرد وینترفل به شمال برمیگردد. با توجه به گستردگی زمینهای شمال گرد آوردن ارتشی از شمالیها و خاندانهای تحت فرمانشان کار دشواری است که محتاج چند ماه سفر است و البته اینکه بتوانید مایحتاج و بخصوص غذایشان را تامین کنید. به همین دلیل راب استارک وقتی به سوی جنوب لشگرکشی میکند بیش از ۱۸هزارنفر نمیتواند با خودش ببرد. اما این همه قدرت ارتش شمال نیست.
در سریال
اول کار جزو خاندانهای پرجمعیت بودند اما حالا دیگر به تعداد انگشتان یک دست هم استارک نداریم.
براندون استارک: برادر بزرگتر لرد اراد استارک است که فقط نامش را در سریال شنیدهایم. اینکه او قبل از ند، لرد وینترفل بوده و شاه دیوانه تارگرین دستور قتلش را داده. لیدی کاتلین استارک (با نام خانوادگی خودش تولی) قبل از لرد ادارد نامزد براندون بوده است.
لیانا استارک: خواهر ند استارک که کشته شده و دربارهاش فقط میدانیم که عشق حقیقی رابرت براتیون، پادشاه وستروس بوده است. تنها زنی که سرسی به او حسادت میکند چون هیچوقت نتوانست جایش را برای رابرت پر کند.
ادارد (ند) استارک: لرد وینترفل را به عنوان شریفترین مرد «بازی تاج و تخت» معرفی میکنند. او میخواهد خودش را از سیاست دور نگهدارد اما رابرت براتیون به سراغش میرود تا به عنوان مشاور اعظم پادشاه او را به پایتخت بیاورد و بدبختیهای خاندان ساده و شریف استارک از همینجا شروع میشود. ادارد دروغها و دسیسههای لنیسترها را تحمل نمیکند و با صداقت نابخردانهای به سرسی میگوید که در جریان خیانتش به رابرت هست. درنهایت چنان گرفتار توطئه لنیسترها میشود که با وجود ندامتنامه آخرش و شفاعت دخترش باز هم جافری، جانشین دروغین رابرت براتیون و پسر سرسی و جیمی، گردنش را میزند. ادارد مرد جنگ است اما واقعیت این است که خاندان استارک در سیاست بازنده هستند. آنقدر رو بازی میکند که خودش و خانوادهاش را به نابودی میکشاند.
کاتلین استارک: همسر ند استارک دقیقا روحیاتی شبیه او دارد علاوه براینکه یک مادر و همسر وظیفهشناس است موقع سختی قوی میشود. به کار درست ایمان دارد و بر سر عهد و پیمانش میماند. هرچند درنهایت احساسات مادرانهاش منجر به حماقتی میشود که سر خودش و بقیه استارکها را به باد میدهد.
راب استارک: بعد از پدرش لرد وینترفل میشود ولی نه سیاستورزی لنیسترها را بلد است و نه مثل پدرش پایبند یک سری اصول و تعهدها. عهدشکنی راب بر سر ازدواج با دختر لرد فری و عاشق شدنش در حقیقت دلیل اصلی «عروسی خونین» میشود. شخصیتی که از او در سریال دیدیم آنقدر محکم و قوی و جذاب نبود که مرگ خودش دردآور باشد. بیشتر دلمان به حال کسانی سوخت که راب استارک را لرد شمال کرده بودند و برای رسیدنش به این موقعیت با هم متحد شدند و دست آخر همه بخاطر اشتباههای بچگانه راب و مادرش، سرشان را به باد دادند.
سانسا استارک: سانسا استارک اول دختری رویایی و خودخواه بود اما روزگار چنان بر سرش آورد که دست از رویاهای احمقانه برداشت و فهمید مطیع بودن همیشه به کارش نمیآید. گاهی طغیان هم لازم است. نقش اصلیاش را در «نبرد حرامزادهها» ایفا کرد. سانسا یکی از آن شخصیتهایی است که توانست نام استارک را نجات بدهد.
آریا استارک: جذابترین عضو خانواده استارک است شاید به این دلیل که کمتر از بقیه به استارکها رفته. برای او هوش و جنگاوری مقدم بر یکسری قوانین و اصول کهنه هستند و برای همین هم توانسته هنوز سرش را حفظ کند. آریا بهتر از همه استارکها خطر را درک میکند و خوب بلد است چطور از مهلکه خودش را نجات بدهد. امیدمان در جنگاوری به او بیشتر از بقیه استارکها بود و با کشتن پادشاه شب نشان داد که دربارهاش اشتباه نمیکردیم.
برندن استارک: او بخش فانتزی سریال را بر دوش میکشد. خارج از بازیهای قدرت او تواناییهای ماورالطبیعهای دارد که احتمالا میتواند ناجی دیگران شود. برندون با اینکه یک پسربچه است اما از همان فصل اول با کنجکاویاش و کشف راز سرسی و جیمی زمینه را برای زنجیره پیچیدهای از خیانتها و کشتارها آماده میکند. حالا پایش را از دست داده ولی قابلیتهای روحیاش رشد پیدا کردهاند.
راکون استارک: کوچکترین عضو خانواده استارک که همین فصل قبل کشته شد.
جان اسنو: جان اسنو برای خود نویسنده هم جالبترین کاراکترش است چون وقتی خالقان سریال سراغ مارتین میروند و به عنوان طرفداران کتابش از او میخواهند اجازه ساخت سریال را به آنها بدهد مارتین برای امتحانشان یک سوال میکند: مادر جان اسنو کیست؟
البته حالا بهتر بود جان اسنو را به عنوان یک تارگرین معرفی میکردیم اما به هر حال مادر او لیانا استارک است و توسط خاندان استارک هم تربیت شده است.
خاندان لنیستر
«باید همه چیزو به لنیسترها واگذار کنی اونا ممکنه آزاردهندهترین مخلوقات خدا باشن که روی زمین راه میرن ولی به طرز عصبانیکنندهای پول زیادی دستشونه.» (رنلی براتیون)
خاندان لنیستر از کسترلی راک. قدیمیترین خانواده و یکی از قدرتمندترین و ثروتمندترین خاندانهای بزرگ وستروس هستند. جیمی، سرسی و تیریون اعضای اصلی خاندان هستند که از قسمت اول با آنها سر و کار داریم به علاوه تایوین و لانسل و کوان که سر و کلهشان دیرتر پیدا میشود. تایوین رییس و بزرگ خاندان لنیستر و کسترلی راک است.
زمینهای آنها در غرب قاره واقع شده است. نشان خانوادگی لنیسترها یک شیر طلایی غران روی پسزمینه قرمز تیره است. «غرش مرا بشنو» شعار رسمی خانواده لنیستر است که البته کمتر از عبارات دیگری که در مورد این خاندان رواج دارد، به کار برده میشود. مشهورترین عبارت درباره لنیسترها این است که: «یک لنیستر همیشه بدهیاش را پرداخت میکند.» که خیلی زیاد استفاده میشود و البته بیشتر به مفهوم منفی به کار میرود. رابطه نامشروع سرسی و جیمی با هم در یک توطئه آشکار میشود: پسر آنها جافری براتیون با این فرض روی تخت آهنین مینشیند که پدرش، رابرت براتیون، پادشاه وستروس است.
تاریخچه
لنیسترها موهای بور و قدبلند دارند و به خوشتیپی شهرهاند. آنها قبل از اینکه به خانواده تارگرین سوگند وفاداری بخورند، در غرب پادشاه کسترلی راک بودند. لورن لنیستر آخرین پادشاه کسترلی راک بود که با ۶۰هزار سرباز به جنگ آئگون رفت اما از اژدهایان او شکست خوردند و ۴هزار مرد جنگیشان را در این جنگ که به «نبرد آتش» مشهور شد، از دست دادند. از آن زمان به خدمت تارگرینها و بعد هم پادشاه وستروس، رابرت براتیون درآمدند و عنوان لرد کسترلی راک را برای خودشان حفظ کردند. تایوین از همسرش جوانا سه فرزند دارد: جیمی، سرسی و تیریون. جوانا موقع به دنیا آمدن تیریون از دنیا رفت. تیریون کوتوله است و به خواهر و برادرش و سایر لنیسترها شباهتی ندارد و به همین دلیل هم رابطهاش با پدرش، تایوین دچار مشکل بود. سرسی از زمانی که تایوین ترتیب ازدواج او با رابرت را داد، ملکه وستروس شد. این در حقیقت پاداشی بود که تایوین در قبال کمک به شورش رابرت از او گرفت.
خانواده لنیستر میتوانند در مدت کوتاهی ۶۰هزار مرد جنگی را روانه نبرد کنند که مجهزترین ارتش وستروس است هرچند تعداد افراد ارتش خانواده تایرل از آنها بیشتر است.
در سریال
لنیسترها پیچیدهترین و البته از جذابترین خاندانهای «بازی تاج و تخت» هستند. در فصل اول با سه لنیستر مهم آشنا میشویم: سرسی، جیمی و تیریون.
بخاطر همه دسیسهها و دردسرهایی که سرسی و جیمی درست میکنند و بخاطر زبان تند و تیز تیریون ممکن است فصل اول لنیسترها به خاندان منفورتان تبدیل شوند. البته این ویژگی خاندان لنیسترهاست: آنها فقط به خودشان فکر میکنند، مغرورند و باهوش و از زیرکی خودشان آگاهند. همه اینها باعث یک حس دافعه نسبت به آنها میشود. اما هوش ذاتی به خودی خود جذابیت ایجاد میکند.
به همین خاطر هم علیرغم همه توطئههای سرسی نمیتوانید از او متنفر شوید. زنی که هم حواسش به موقعیت فرزندانش است و هم از عشقش نمیگذرد. او برای کسانی که دوستشان دارد یک حامی فوقالعاده و برای دیگران یک دشمن خطرناک است. سرسی بیشتر از همه روحیات لنیسترها را دارد و از چهار انرژی درون هر زن سه تایش را به کمال دارد: معشوقه، مادر و آمازون که نشانه جنب و جوش و تلاش است.
بعد جیمی را داریم که هر چه جلوتر میرویم بخش مثبت روحیه لنیستریاش بیشتر خودش را نشان میدهد. مصداق بارز: «یک لنیستر همیشه بدهیاش را پرداخت میکند.» او هم باهوش و مغرور است اما به اندازه سرسی خودخواه نیست. تیریون لنیستر از جذابترین شخصیتهای سریال است. مردی که نه بخاطر چهرهاش که فقط بخاطر تیزهوشیاش قابل احترام است و از جایی به بعد مخاطب میفهمد او تنها لنیستری است که در کنار مغز به حرف قلبش هم گوش میدهد. اگر قرار باشد او را با کهنالگوهای یونگ بسنجیم قطعا وجه هرمساش از همه بیشتر است. اهل سخن و مذاکره و بزم است. اما یک تنهایی عمیق هم دارد. او در فصل آخر نشان داد که تبدیل به مردی شرافتمند شده است.
تیریون اوایل کار دست از مبارزه کشیده اما از جایی به بعد برای بقای خودش و حفظ کشور مجبور میشود وارد بازیهای پیچیده شود. او تنها کسی است که هم هوشمندانه بازی میکند و هم عادلانه.
تایوین بزرگ خانواده لنیستر درحقیقت نقش زئوس را دارد. رهبر و فرمانروا. هیچوقت احساساتش را به ما نشان نمیدهد. خشک و جدی است و به همه از بالا به پایین نگاه میکند. فرزندانش برایش فقط یک تفاوت با دیگران دارند: آنها لنیستر هستند پس باید در اوج قدرت باشند و تایوین به همین دلیل ازشان پشتیبانی میکند. این همه زیرکی که برای حفظ قدرت در خاندان لنیستر به کار میبرد با کارهای کثیف زیادی همراه میشود ولی درنهایت نمیتوانید از کنار آن همه جاهطلبی و مکر بیتوجه و بدون احترام بگذرید. هر چند اکثر طرفداران سریال از مرگش خوشحال شدند.
جافری براتیون و برادرش تامن (که بعد از مرگ جافری روی تخت آهنین نشست) و خواهرشان میرسلا را هم باید جزو لنیسترها محسوب کرد. سه فرزند لنیستر که همه در طول سریال مردند.
خاندان تارگرین
سرسی لنیستر خطاب به تیریون لنیستر: «نصف اعضای خاندان تارگرینها دیوانهاند. آن نقل قول مشهور چیست؟ هر بار یک تارگرین متولد میشود خدایان شیر یا خط میاندازند که دیوانه باشد یا نه.»
خاندان تارگرین از دراگون استون یکی از خاندانهای مهم و بزرگ وستروس بودند. آنها از زمانی که قلمروی هفت اقلیم با هم متحد شدند به مدت سه قرن فرمانروایان هفت اقلیم وستروس بودند. تا اینکه رابرت براتیون از خاندان براتیون شورش کرد و خودش بر تخت سلطنت نشست. دو تارگرینی که نجات یافته بودند یعنی دنریس و وایریس تبعید شدند یا در اصل فرار کردند و به تبعید خودخواسته پناه بردند تا زمانی که بتوانند برگردند و تاج و تخت را پس بگیرند. نشان خاندان تارگرین سه اژدهای در هم پیچیده است و شعار خاندان هم «آتش و خون» است.
تاریخچه
آنها خاندان اشرافی سرزمین والرین در قاره شرقی بودند. تارگرینها قرنها پیش موفق شدند دراگون استون در شرق وستروس را به سلطه خودشان دربیاورند. بعد از نابودی والریا، تارگرینها حمله گستردهای به وستروس انجام دادند و از اژدهایانشان برای این حمله استفاده کردند. خیلی زود شش قلمروی دیگر توسط ایگون پادشاه اول تارگرین محاصره شدند و کل وستروس تبدیل به یک قلمرو شد. فقط دورنها ماندند که آنها هم از طریق سیاست و ازدواج به قلمروی پادشاهی پیوستند.
در سریال
ما شاه آیریس یا همان پادشاه دیوانه را نمیبینیم اما فرزند او ریگار تارگرین که البته از ابتدای سریال توسط رابرت براتیون کشته شده بود نقش مهمی در سریال دارد. او و لیانا استارک عاشق همدیگر بودند. پنهانی ازدواج میکنند و نتیجه این ازدواج پسری است که بعدتر لیانا او را برای محافظت از رابرت براتیون به برادرش ند استارک میسپارد و اسمش جان اسنو میشود.
وایسریس تارگرین فرزند دیگر آیریس و برادر ریگار که در تبعید است قاعدتا باید جانشین بر حق او میبود اما وایسریس آدمی خودخواه و احمق است و درنهایت هم به دست کال دروگو شوهر خواهرش کشته میشود. او برای رسیدن به تاج و تخت خواهرش را فروخته بود و دائم او را تحقیر میکرد.
دنریس تارگرین بیشک یکی از جذابترین کاراکترهای سریال است. ما شاهد رشد و شکوفایی او از یک دختر تسلیم به ملکهای بزرگ و قدرتمند هستیم. او خواهر کوچکتر ریگار و وایسریس است و حالا خودش را مالک برحق تخت آهنین میداند. او توانسته بعد از قرنها صاحب چند اژدها شود. به کمک اژدهایان و البته هوش و عدالتخواهیاش دنریس تارگرین اول در اسوس تبدیل به ملکهای بزرگ با چندین لقب میشود و بعد بالاخره ارتشاش را جمعآوری میکند تا به وستروس برود و تخت آهنین را تصرف کند. اما از آنجا که طرفدار حق است سراغ نبرد دیگری رفت: نبرد با وایت واکرها کنار جان اسنو.
خاندان تارگرین به جز دنریس تا فصل قبل کسی را نداشت ولی حالا جان اسنو را هم میتوانیم در این بخش هم بیاوریم. به هر حال او جلوتر از دنریس به عنوان پسر ریگار تارگرین وارث برحق تخت آهنین است. البته که با توجه به روحیاتش هنوز مطمئن نیستیم ادعایی رو تاج و تخت داشته باشد یا نه.
بیشتر بخوانید: چرا بازی تاج و تخت محبوبترین سریال جهان شد؟
سلام وقتتون خیر باشه , از اینکه همچیم مقاله مفیدی ارائه دادید سپاس گذارم .
و بهتون پیشنهاد میکنم که سریال خاندان اژدها که به تازگی منتشر شده رو ببینید و از روی شخصیت هایی که اون ارائه داده میتونید مقالتون رو تکمیل تر کنید و هرم های خانوادگی که در قالب عکس ارائه کردید رو تکمیل کنید.