حملهی خرس گریزلی، زیر ذرهبین!
هر سال، پنج فیلم به عنوان نامزد اسکار بهترین جلوههای ویژه انتخاب میشوند. این بخش از اسکار همیشه طرفداران خاص خودش را دارد. معمولا فیلمهایی که بیشتر در ژانر علمی-تخیلی ساخته شدهاند، در این قسمت دارای بیشترین نامزدها هستند. اما امسال فیلم سینمایی «بازگشته» (The Revenant) بهعنوان فیلمی واقعگرا، یکی از مهمترین نامزدهای این بخش بود. این فیلم امسال نتوانست جایزهی اسکار جلوههای ویژه را بهخودش اختصاص دهد؛ اما بحث درمورد این فیلم، به دلیل نوع جلوههای ویژهی متفاوتاش، هنوز در میان تماشاگران و منتقدان داغ است.
از تفاوت جلوههای ویژهی بازگشته با فیلمهای دیگر این است که به خاطر سبک واقعگرایانهی فیلم، جلوههای ویژهی گستردهای هم که در آن بهکار رفته، کاملا در خدمت نمایش هرچه واقعیتر صحنههای فیلماند. در ادامه میخواهیم نگاهی دقیقتر به جلوههای ویژهی بازگشته بیاندازیم. “توجه داشته باشید مطالعهی این متن ممکن است برخی از سکانسهای فیلم را لو بدهد. پس اگر هنوز بازگشته را ندیدهاید و برایتان اهمیت دارد هیچ صحنهای از فیلم لو نرود، در مطالعهی این متن تجدید نظر کنید.”
سکانس حملهی خرس
یکی از بیادماندنیترین سکانسهایی که در بازگشته وجود دارد، سکانس معروف حملهی خرس گریزلی است. «الخاندرو گونسالس اینیاریتو»، کارگردان فیلم در این سکانس با بازی گرفتن از «لئوناردو دیکاپریو» (که بهخاطر این نقش برندهی جایزهی اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد هم شده است) و استفاده از طیف وسیعی از جلوههای ویژهی بصری، توانست سکانسی حماسی خلق کند. از این رو او به خوبی موفق شد یکی از درون مایههای اصلی فیلم، که همان «تلاش برای بقا» است را به تصویر بکشد و بهقول یکی از منتقدان «مرز بین بقا و نیستی» را بهدرستی نشانمان دهد.
بررسیهای زیادی میتوان در مورد این صحنه انجام داد. با این سوال آغاز میکنیم: “این سکانس معروف چگونه به وجود آمده است؟ آیا خرس گریزلیای که روی پرده دی کاپریو را مجروح میکند، یک خرس گریزلی واقعی است؟ و اینکه عظمت این صحنه بیشتر بهخاطر نوع بازیگری و کارگردانی این صحنه (که در هر دو بخش اسکار را هم برده است) بوده یا بیشتر متکی به جلوههای ویژه است یا حتی هر دو؟”
در این صحنه شاهد یک برخورد خشونتآمیز و وحشیانه بین شخصیت «هوگ گلاس» شکارچی و یک خرس گریزلی عظیمالجثه، در عمق جنگلی انبوه هستیم. معمولا در زمان فیلمبرداری از اینگونه صحنهها که به جلوههای ویژه متکی هستند، نتیجهی کار به هیچوجه معلوم نیست و موفقیت و شکست به عوامل بسیاری وابسته است.
«ریک مکبراید» (Rich Mcbride) به عنوان مسوول اصلی جلوههای ویژهی فیلم، در جریان مصاحبهای توضیح میدهد: “از همان موقع نوشته شدن این صحنه، اینیاریتو بهعنوان کارگردان، به هیچوجه نمیخواست خرسی که دراین صحنه وجود دارد، ترسناک و در قامت یک هیولا بهنظر برسد. او انتظار داشت این خرس مثل یک حیوان معمولی با رفتاری معمولی و در محیط طبیعی زندگی خودش، به تصویر کشیده شود. او تاکید داشت حمله بسیار ناگهانی به نظر برسد؛ درست همانطور که در طبیعت اتفاق میافتند. به همین دلیل از تیم اجرایی خواست تا واقعیترین جلوههای ویژه را به نمایش بگذارند.”
“برای اینکه بتوانم نقش یک خرس را بازی کنم، مدتی فیلمهای حملهی خرسهای گریزلی واقعی را تماشا میکردم.” این جملات Glenn Ennis است که در مصاحبه با خبرگزاری Global News در مورد نقشاش بهعنوان بدلکار در جدیدترین فیلم اینیاریتو، راز این صحنه را افشا میکند. صحنهی معروف حملهی خرس توسط او بازی شده است. Glenn Ennis یک بدلکار معروف هالیوودی است که در فیلمهایی مثل «من ربات هستم»، «مردان ایکس» و اخیرا هم «دد پول» به ایفای نقش بدل پرداخته است. جالب است بدانید اینیاریتو بههمراه دستیار متخصص جلوههای ویژهاش یعنی همین ریک مکبراید سفارش ساخت لباسی شبیه لباسهای هاکی و با سری شبیه خرس گریزی داده بود. Glenn با پوشیدن این لباس در هیبت یک خرس گریزلی درآمد. حال میماند مهمترین قسمت ماجرا یعنی چگونگی بازی اینس در نقش یک خرس وحشی در مقابل دی کاپریو به مثابه یک قربانی که حاضر به تسلیم شدن، نیست.
اینس در ادامهی مصاحبه میگوید که مدتها در حال تماشای صحنههایی واقعی از شکار کردن خرسهای گریزلی بوده. او در هر بار تمرین سعی میکرده مثل یک خرس واقعی به طعمهاش حمله کند؛ او را با دندانهایاش بگیرد و بالاخره از پا در بیاورد. او میگوید: “برای اینیاریتو بهعنوان کارگردان فیلم خشونت و واقعی بودن این صحنه از اهمیت بالایی برخوردار بود و تمام تمرینها را شخصا زیر نظر داشت. در واقع صحنهی مورد نظر در فیلم، حاصل جلوههای ویژهی مبتکرانه و بازی دیکاپریو بهعنوان یک بازیگر و البته خود من در قامت یک بدلکار است. همین همکاری در این صحنه فضایی ایجاد کرده است تا ببینده واقعا وجود یک خرس را در نبرد با دیکاپریو باور کند.
برداشت بلند
ابتکار دیگری که این سکانس را به یکی از بهترین سکانسهای فیلم تبدل کرده، بهطور مستقیم مربوط به نحوهی کارگردانی این سکانس است. اینیاریتو تصمیم گرفت این سکانس، در یک برداشت طولانی و بدون برش (Long-Take)، به نمایش دربیاید. اصولا استفاده از برداشت بلند و بیقطع، در سینما موجب میشود صحنهی مورد نظر واقعیتر و بی واسطهتر نمایش داده شود. اینیاریتو بهخاطر ماهیت مستندگونه و رئال این صحنه، این نوع فیلمبرداری را انتخاب و در این مورد به فیلمبردار همیشگیاش یعنی «امانوئل لوبزکی» توصیههای لازم را کرد. حاصل این همکاری هم دریافت جایزهی بهترین فیلمبردرای برای لوبزکی بود.
در واقع اهمیت فیلمبرداری همزمان و جلوههای ویژه در این صحنه آنجا بیشتر نمایان میشود که بدانیم، درست است که این صحنه بهصورت یک برداشت بلند بهنمایش درآمده، اما روی تکتک فریمهای آن افکتهای گرافیکی و شبیهسازی حرکتی صورت گرفته است. بهگونهای که برای بازی در این صحنه تمام بدن دیکاپریو از سیمها وحسگرهای متعدد پوشیده شده؛ طوری که موقع مبارزه با خرس، تمام حرکاتاش توسط کامپیوتر ضبط، شبیهسازی و پیاده شود و در عین حال هنگام فیلمبرداری بیننده متوجه وجود این حسگرها نشود.
چالش کلوز آپ و پوست خز
مکبراید بهعنوان مسوول جلوههای ویژه میگوید: “در صحنهی حملهی خرس، اینیاریتو مایل بود دوربین تا آنجا که میتوانست به سوژههایاش نزدیک بشود. این تصمیم، کار تیم جلوههای ویژه را بهمراتب سختتر و در مقابل، شدت تاثیرگذاری صحنه را به مراتب بیشتر میکرد.”
در این صحنه تیم جلوههای ویژه با شبیهسازی اعضای مختلف بدن یک خرس واقعی با تمرکز بر صورت، پوزه، دستها و حرکات آن توانستند حرکات بدلکار را تبدیل به حرکات خرس واقعی کنند. اما مهمترین چالش آنها در این صحنه، نشان دادن پوست خز خرس و همچنین خون و رطوبتی است که خشونت موجود در سراسر صحنه، به آن وابسته است.
او ادامه می دهد :”شبیهسازی پوست خز، همیشه چالشی بزرگ است؛ آن هم وقتی که در هوای مرطوب و از فاصلهی نزدیک دیده شود. لحظات نزدیک شدن خرس به هوگ گلاس همراه با چالشهای زیادی بود. مساله آنجایی مهمتر میشود که ما در این صحنه علاوه بر تماشای خرس از نمای نزدیک شاهد نفس نفس زدنهای پیاپی او هستیم؛ در حالی که مدام با دندانهایاش طعمهاش را گرفته و خون و رطوبت از پوزهاش میچکد.” این صحنه بهخاطر ماهیتاش، جزو صحنههایی محسوب میشود که ساختشان از توان اجرایی زیادی بهره برده است.در نهایت تیم جلوههای ویژه با مطالعهی شرایط طبیعی محیط اطراف، توانست صحنهای خلق کند که همه چیز حتی پوست خز خرس و رطوبت روی آن در کنار تمام صحنههای این مبارزه به طرز باورنکردنیای طبیعی نشان داده شود.
در فیلم بازگشته بهطور واضح تکنیکهای جدیدی در نمایش جزییات در نمای نزدیک (خصوصا نمایش پوست خز طبیعی یک حیوان) و شبیهسازی حرکت، انجام شده است که به طور قطع قبلا در هیچ پروژهی دیگری دیده نشده است. گرچه ممکن است تماشای این صحنه به دلیل ماهیت نسبتا خشنی که دارد برای برخی از بینندگان، سخت باشد، اما بسیاری دیگر از تماشاگران و منتقدان بعد از دیدن این صحنه در فیلم، آن را نهتنها صحنهای خیرهکننده در جریان داستان فیلم بلکه بهعنوان دستاوردی تازه در فیلمسازی قلمداد میکنند.
منابع: The Guardian و Independent.co.uk
عالی بود
حتما این فیلم ببیند عاااالییه ، به معنای واقعی !
بهترین جلوه ویژه تاریخه صحنش!مخصوصا جایی که خرسه نفس نفس میزنه و شیشه دوربین بخار میکنه!عالی!
با سلام
کاش یک فیلم از پشت صحنه ی این سکانس هم منتشر می فرمودید.
در مراسم اسکار یک سکانس هایی از پشت صحنه این فیلم نشان داد که از لباس هاکی و سر خرس خبری نبود.والا