حال جزایر دنیا خوب نیست
جای تعجب نیست که بالاترین نرخهای انقراض طی دورانهای مختلف تاریخی، در جزایر رخ داده است. گونههای جانوری و گیاهی ساکن جزایر اغلب پراکنش محدود، ابعاد جمعیتی کوچک و تعداد اندک دارند.
نرخهای بالای انقراض جزایر اعم از انقراض بسیاری از گونههای بومی پرندگان، پستانداران، خزندگان و گیاهان طی ۳۵۰ سال گذشته در قاره اروپا با اسکان گسترده انسانها در ارتباط است. منظور از گونههای بومی، گونههایی هستند که تنها در یک ناحیه و نه هیچ جای دیگر یافت میشوند و به همین دلیل نسبت به پدیده انقراض بسیار آسیبپذیر هستند.
بقایای برجای مانده از بسیاری جانوران بومی در جزایر جنوب اقیانوس آرام و ماداگاسکار نشاندهنده موج بزرگ نابودی گونههای بومی همچون لمورهای غول پیکر در هزارههای پیش از ورود اروپاییان است.
چرا حال جزایر خوب نیست؟
بررسیها نشان میدهد که نرخ انقراض گونههای جزیرهای نسبت به گونههای خشکیزی بیشتر است. گونههای ماهیان آب شیرین نیز نسبت به گونههای دریایی در برابر انقراض، آسیبپذیری بیشتری دارند.
تقریبا نیمی از مجموع گونههای گیاهی و جانوری خشکیزی شناخته شده که از سال ۱۶۰۰ میلادی به این طرف منقرض شدهاند، متعلق به جزایر بودهاند.
علیرغم این که جزایر تنها بخش بسیار کوچکی از سطح سرزمین را اشغال کردهاند اما به هر حال وضعیت انقراض در آنها نگران کننده توصیف شده است. مطالعات حاکی از آن است که گونههای جزیرهای به واسطه تعداد معدود رقبا، شکارچیان و بیماریها خاص به نوبه خود آسیبپذیری بیشتری هم دارند.
زمانی که گونههای شکارچی و بیماریهای جدید از طریق خشکی به جزایر آورده و معرفی میشوند، در اغلب موارد تلفات زیادی را هم به گونههای بومی جزایر تحمیل میکنند چرا که گونههای بومی در برابر آنها عملا فاقد دفاع هستند.
از سوی دیگر، نرخهای انقراض گونههای جانوری پس از اشغال جزایر توسط انسانها، به سرعت به نقطه اوج میرسد و سپس حذف گونههای آسیبپذیر را در پی خواهد داشت.
به طور کلی میتوان این طور گفت که هرچه چیرگی و تسلط انسانها بر یک جزیره طولانیتر باشد، درصد بیشتری از بیوتای آن جزیره (یعنی پوشش گیاهی و جانوری آن منطقه) هم به سمت انقراض خواهد رفت.
تازهترین تحقیقات موید این واقعیت است که گونههای گیاهی جزایر نیز عموما به دلیل تخریب زیستگاه، چرای بیرویه حیوانات وارداتی و رقابت گیاهان مهاجم در معرض تهدید هستند.
تنها در ماداگاسکار از مجموع ۹۰۰۰ گونه گیاهی، ۷۲ درصد بومی است و از این تعداد ۲۸۰ گونه نیز در معرض خطر انقراض قرار دارند. همه گونههای لمور، بومی ماداگاسکار و اغلبشان نخستیسانان منحصر به فردی هستند که مورد تهدید قرار گرفتهاند. لمورها (Lemurs) یک شاخه از خیسبینیان (Strepsirrhine)، نخستیسانان بومی جزیره ماداگاسکار میباشند.
علیرغم خطراتی که گونههای جزیرهای را تهدید میکنند، انتظار میرود که در دهههای آتی نسبت بالایی از انقراضها در مناطق پست حارهای بالاخص مناطق جنگلی گرمسیری اتفاق بیفتد و این مناطق جاهایی هستند که نه تنها گونههای متعددی در آنها وجود دارند بلکه فعالیتهای انسانی منظر آنها را هم به سرعت و هم به شکلی گسترده دگرگون ساختهاند.
دانشمندان امیدوار هستند که درسهای آموخته شده از گونههای جزیرهای بتواند در حفاظت از گونههای خشکی نقشی موثری داشته باشد اما این امر هم بعید به نظر میرسد.
دانشمندان چطور متوجه خطر شدهاند؟
زیستشناسان دریافتهاند که رابطهای میان مساحت یک جزیره و تعداد گونههایی که در آن هستند، وجود دارد. از این ارتباط با نام مدل جغرافیای زیستی جزیره (Island Biogeography Model) یاد میشود. این مدل پیشبینی میکند که جزایر بزرگ نسبت به جزایر کوچک، گونههای بیشتری خواهند داشت. بنابراین روابط گونه و مساحت نیز برای پیشبینی تعداد و درصد گونههایی که در اثر تخریب زیستگاهها منقرض خواهند شد، کاربرد به سزایی دارد.
بر پایه همین برآوردهای انجامشده، دانشمندان به این جمعبندی رسیدهاند که کاهش مساحت یک زیستگاه طبیعی در یک جزیره منجر به این خواهد شد که آن جزیره تنها توانایی پشتیبانی از تعداد خاصی از گونهها و به طور مشخص آنهایی را داشته باشد که بتوانند خودشان را با موقعیت آن جزیره کوچکتر تطبیق دهند.
مدل جغرافیای زیستی جزیره، یک مدل بسیار مفید و کارآمد است چرا که میتوان آن را به پارکهای ملی و ذخیرهگاههای طبیعی که توسط زیستگاههای آسیبدیده احاطه شدهاند نیز تعمیم داد.
ذخیرهگاهها را میتوان به چشم “زیستگاههای جزیرهای” در یک “دریای” دور و بعید دید، زیستگاهی که دیگر شاید آن کارآیی لازم را ندارد. اما این مدل این طور پیشبینی میکند که زمانی که ۵۰ درصد از یک جزیره (یا یک زیستگاه جزیرهای) تخریب میشود، تقریبا ۱۰ درصد از گونههای موجود در آن نیز حذف خواهند شد. حال اگر این گونهها بومی آن منطقه باشند، یعنی تنها در آن ناحیه و نه در دیگر هیچ جای دیگر یافت شوند، قطعا منقرض خواهند شد. هنگامی که ۹۰ درصد از زیستگاه نابود میشود، ۵۰ درصد از گونهها از بین خواهند رفت و زمانی هم که ۹۹ درصد زیستگاه از بین میرود، نزدیک به ۷۵ درصد از گونههای اصلی نابود خواهند شد.
جزیره سنگاپور میتواند مثال خوبی در این ارتباط باشد. طی ۱۸۰ سال گذشته، ۹۵ درصد از پوشش جنگلی عمده این جزیره ازمیان رفته است. مدل جغرافیای زیستی تخمین میزند که با توجه به این میزان از تخریب، حدود ۷۰ درصد از گونههای جنگلی این جزیره از میان رفتهاند.
واقعیت امر این است که بین سالهای ۱۹۲۳ و ۱۹۹۸م. (۱۳۰۲ و ۱۳۷۷ ه.ش.)، ۹۰ درصد از گونههای پرنده بومی شناخته شده در سنگاپور از بین رفتهاند و در این میان نرخ انقراض پرندگان بزرگ زمینی و پرندگان حشرهخوار که با تاج پوشش جنگلی در ارتباط بودهاند، از سایر گونهها بیشتر بوده است.
برآورد تعداد گونهها در یک جزیره
دانشمندان میگویند که تعداد گونهها در یک جزیره را میتوان از روی مساحت آن جزیره تخمین زد. به عنوان مثال تعداد گونههای خزندگان و دوزیستان هفت جزیره واقع در بخش غربی هند (جزایر دریای کارائیب) نشان میدهد که این منطقه از نظر تنوع زیستی تا چه اندازه غنی است. در مقابل برآوردی جزئیتر نیز حاکی از آن است که تعداد گونهها در جزیرههای بزرگی مانند کوبا (Cuba) و هیسپانیولا (Hispaniola Island) به مراتب بیشتر از جزیرههای کوچکی همچون سابا (Saba Island) و ردوندا (Redonda Island) است.
تحقیقات نشان داده که اگر مساحت زیستگاه ۵۰ درصد کاهش یابد، آن گاه انتظار میرود که ۱۰ درصد از گونهها ناپدید شوند؛ اما اگر زیستگاه ۹۰ درصد کاهش یابد، نیمی از گونهها از دست خواهند رفت. به عبارت دیگر، اگر مناطق حفاظت شده ۱۰ درصد از مساحت کل یک کشور را به خود اختصاص دهند، میتوان انتظار داشت که ۵۰ درصد از گونههای آن کشور حفظ شود.
پیشبینی نرخهای انقراض بر مبنای تخریب زیستگاه تا حد زیادی متغیر است چرا که رابطه هر گونه با مساحت منحصر به فرد به همان گونه و خاص خودش است.
دانشمندی به نام ویلسون (Wilson) در سال ۱۹۸۹م. (۱۳۶۸ ه.ش.) با استفاده از این برآورد که هر ساله یک درصد از جنگلهای بارانی جهان نابود میشوند، این طور محاسبه کرد که ۰.۲ الی ۰.۳ درصد از کل گونهها هر ساله از طبیعت حذف میشوند یعنی اگر کل گونههای جهان در سرتاسر جهان ۵ میلیون باشد، آن گاه تقریبا معادل ۱۰.۰۰۰ الی ۱۵.۰۰۰ گونه هر ساله یا ۳۴ گونه در هر روز حذف میشود.
برمبنای آخرین برآوردهای انجام گرفته تا سال ۲۰۵۰م. (۱۴۲۹ ه.ش.) انقراض گونهها به ۳۵ درصد در نواحی استوایی قاره آفریقا، ۲۰ درصد در نواحی استوایی آسیا، ۱۵ درصد در نواحی استوایی آمریکا و بالاخره ۸ الی ۱۰ درصد در مناطق دیگر خواهد رسید.
در حقیقت نرخ انقراض ممکن است بالاتر از این حد هم باشد چرا که بالاترین نرخهای جنگلزدایی در کشورهایی با تراکمهای بالا از گونههای نادر و بومی که اغلب در معرض خطر انقراض هم هستند، اتفاق میافتد که از این میان میتوان به عنوان مثال به کشوری مانند اندونزی اشاره کرد که عرصههای جنگلی گسترده آن هماکنون تحتتاثیر پروژههای جادهسازی و توسعه فزاینده در حال گسست و چندپارگی است.
نکته قابل تعمق این است که اگر” نواحی کلیدی و مهم” که به ویژه از نظر گونههای بومی غنی هستند، برای فعالیتهای حفاظتی مدنظر قرار گیرند، آن گاه ممکن است که نرخ انقراض کاهش پیدا کند. صرفنظر از برآورد مذکور، تحقیقات نشان میدهد که دهها هزار گونه در ظرف ۵۰ سال آینده با خطر نابودی مواجه هستند و این انقراض بدونشک در طول تاریخ و به طور مشخص از زمان انقراض انبوه دوران کرتاسه در ۶۵ میلیون سال پیش تاکنون بیسابقه بوده است.
درخواست نجات و امداد به جزایر
این سوال که چقدر طول میکشد تا یک گونه مشخص درپی کاهش مساحت و یا چندپارگی زیستگاه منقرض شود، پرسشی اساسی در علم زیستشناسی حفاظت است و مدل جغرافیای زیستی جزیرهای هیچ پیشبینی درباره این که این پروسه انقراض چقدر طول میکشد، ارائه نمیدهد.
جمعیتهای کوچک برخی گونهها ممکن است که دههها یا حتی قرنها مقاومت کنند، حتی اگر سرنوشت احتمالی و محتوم آنها انقراض باشد.
تحقیقات نشان میدهد که قطعات جنگلی آمازون که مساحت آنها به ۱۰۰ هکتار کاهش پیدا کرده، عملا نیمی از گونههای پرنده خود را در ظرف ۱۵ سال از دست دادهاند، اما قطعات جنگلی ایزوله که مساحت آنها بالغ بر ۱۰ هزار هکتار است، گونههای متعددی را در ظرف دوره زمانی صد ساله از دست خواهند داد.
اگر یک زیستگاه که به شکلی گسترده تخریب شده، احیاء شود مثل اتفاقی که در نیوانگلند (New England) واقع در شمالشرقی ایالات متحده و در کرانههای اقیانوس اطلس و یا جزیره پوئرتوریکو (Puerto Rico) طی چند قرن گذشته رخ داد، آن گاه گونهها احتمالا این مجال را خواهند داشت که بتوانند به تعداد اندک در قطعات گسسته ایزوله به بقای خودشان ادامه دهند و سپس حتی زیستگاههای احیاء شده را هم اشغال کنند.
با وجود این که ۹۸ درصد از پوشش جنگلی شرقی ایالاتمتحده قطع و پاکسازی شد و این پاکسازی در ظرف بیش از ۱۰۰ سال به درازا انجامید اما باز هم این جنگلها توانستند نیمی از مساحت خودشان را احیاء کرده و برای گونههای جانوری مثل پرندگان پناهگاهی امن را مهیا نماید.
قشم بزرگترین جزیره ایران
جزیره قشم بزرگترین جزیره ایران است که در تنگه هرمز واقع شده است. این جزیره از نظر موقعیت جغرافیایی در جنوب بندرعباس و بندر خمیر قرار دارد. برآوردهای جمعیتی دو سال پیش نشان میدهد که قریب بیش از ۱۴۸ هزار نفر در این جزیره سکونت دارند.
مساحت جزیره قشم معادل ۱.۴۹۱ کیلومترمربع عنوان شده و متوسط درجه حرارت آن هم ۲۷ درجه سانتیگراد میباشد. این جزیره که از بالا شبیه یک دلفین به نظر میرسد، به عنوان یک ژئوپارک جهانی در یونسکو به ثبت رسیده و از منظر زمینشناسی کوههای خارقالعاده آن را متعلق به دوره زمینشناسی پرکامبرین میدانند.
اگر شما در جزیره سفر کنید و به روستای چاهکوه و تنگه مخصوص آن بروید، متوجه میشوید که چرا این جزیره از منظر زمینشناسی تا به این اندازه ارزشمند است. آثاری از فسیلهای برجا مانده در این تنگه وجود دارد که هر گردشگری را به شگفتی میآورد.
جزیره قشم از نقطه نظر فراوانی حیات وحش نیز بینظیر است. حضور شاخص پرندگان، خزندگان و پستانداران باعث شده که دست عکاسان حیات وحش از این طبیعت خارقالعاده خالی نماند. کرکسهای مصری و روباهها از جمله گونههای جانوری هستند که به نسبت بیشتر و راحتتر به چشم میخورند.
حضور ارزشمند لاکپشتها و تخمریزی آنها در بخش جنوبی جزیره (شیب دراز) در اواخر فصل زمستان (اسفند) یکی از جاذبههای گردشگری این جزیره میباشد. از سوی دیگر در جزیرههایی مانند هنگام میتوان از دیدن گلههای دلفینها هم لذت برد که همه این موارد ارزشهای گردشگری و حفاظتی بالای این جزیره را نشان میدهند.
منبع: telesurtv, cbd, islandbiodiversity, ull, unesco
ممنوون
خیلی خوب ترجمه کردین
ممنون
خیلی دوست دارم منقرض بشن کسایی که گونههای گیاهی و جانوری رو منقرض می کنن