حاشیه‌های اختتامیه‌ی جشنواره‌ فیلم فجر ۹۸؛ سیاست نه سیخ بسوزد نه کباب!

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۴ دقیقه
حاشیه های اختتامیه جشنواره فیلم فجر 98

طبق معمول حاشیه‌های اختتامیه‌ی جشنواره‌ی فجر از خود جوایز جالب‌تر بود. بعد از اعلام نامزدها طبعا تحلیل‌هایی روی قضاوت هیات داوران صورت گرفت. مثلا این که نادیده گرفتن هادی حجازی‌فر برای فیلم «آتابای» با هر متر و معیاری عجیب است و ذهن را به این سمت می‌برد که لابد یک دلیل غیرسینمایی این وسط وجود داشته که حجازی‌فر نامزد دریافت جایزه‌ی بهترین بازیگر مرد نشده است. او با «ایستاده در غبار» نشان داد یک استعداد بازیگری به سینمای ایران اضافه شده است. در «آتابای» به خصوص در دو سوم ابتدایی فیلم در نقش مردی تنها، خشمگین و درگیر با خودش درخشان است. سکانس‌های دوتایی‌اش با جواد عزتی جزو بهترین سکانس‌های رفاقتی سال‌های اخیرند.

از آن طرف نامزد نشدن هادی بهروز برای فیلمبرداری سخت و بالغانه‌ی فیلم «درخت گردو» هم یکی دیگر از چیزهایی بود که متعجب‌مان کرد. با توجه به این که یک مدیر فیلمبرداری حرفه‌ای یعنی تورج اصلانی هم در میان هیات داوران بود نادیده گرفتن فیلمبرداری بهروز که سه فضای متفاوت را در فیلم «درخت گردو» تجربه کرده بود، تعجب بیشتری به همراه داشت.

از آن طرف جواد عزتی امسال پرکارترین بازیگر مرد جشنواره‌ی فیلم فجر بود و در چند فیلم نقش اول را بازی می‌کرد. اما بازی‌های او به خصوص در نقش اول فیلم «شنای پروانه» نامزد بهترین بازیگر مرد نقش اول نشد و به جایش فقط برای بازی در نقش مکمل فیلم «آتابای» نامزد شد که حتی برای آن ایفای نقش درخشان هم جایزه نگرفت. مگر چند بار اتفاق می‌افتد که یک بازیگر در این همه فیلم بازی کرده و برای نقش‌هایش جانفشانی بکند و در نهایت حاصل کارش مورد توجه قرار نگیرد؟

بعد می‌رسیم به کسانی که در کمال تعجب نامزد شدند. بگذریم از این که فیلم «سه کام حبس» سامان سالور فیلم خوبی نیست. یکی از نقاط ضعف فیلم اصلا بازی پر آه و ناله‌ی پریناز ایزدیار است. اگر هم نامزدی در کار بوده مربوط به بازی او نیست و به نقش پرتنش زن بدبختی برمی‌گردد که حتی در نوشتن هم خوب از کار درنیامده است. البته امسال متاسفانه بازیگران زن در فیلم‌ها چندان قوی ظاهر نشدند و تقریبا شاهد هیچ بازی شگفت‌انگیزی از زنان نبودیم. برعکس بخش بهترین بازیگر مرد که به طرز محسوسی رقابت تنگاتنگی بین‌شان وجود داشته و بازی‌های خیلی خوبی از آن‌ها دیدیم.

در پخش سیمرغ‌ها اما تلاش شد جوری عمل بشود که همه راضی باشند. به فیلم‌های سازمان اوج چند جایزه دادند و مجید مجیدی هم به نظر می‌رسید که از جوایز راضی باشد. تنها کسی که این وسط سرش بی‌کلاه ماند ابراهیم حاتمی‌کیا و فیلم «خروج» بود که فقط چند جایزه‌ی فنی برد. از آن‌جایی که ابراهیم حاتمی‌کیا هر اتفاقی بیفتد معترض است در حقیقت داوران چندان ریسکی هم نکردند.

اگر امسال شیوه‌ی داوری سر و صدای چندانی به پا نکرد در عوض حاشیه‌های اختتامیه‌ی جشنواره کم نبود. اول باید از اجرای محمدرضا شهیدی‌فر بگوییم که بعد از این همه سال مجری مراسم اختتامیه بودن انگار تازه با جشنواره‌ی فیلم فجر آشنا شده. تپق‌ زدن‌های فراوان، ناتوانی در حفظ ریتم و لوس بودن باعث می‌شود اختتامیه حتی بیشتر از ذاتش لحنی محافظه‌کارانه و خسته‌کننده پیدا کند.

صندلی‌های خالی عوامل روز صفر که علیرغم چند جایزه اختتامیه را تحریم کردند.

بعد نوبت می‌رسد به طلبکار بودن تیم فیلم «روز صفر» و سعید ملکان که گویا هم به حضور فیلم‌هایی که عوامل‌شان پیش‌تر جشنواره را تحریم کرده بودند اعتراض داشتند و هم به پذیرش فیلم «خورشید» مجید مجیدی. البته که ما هم به پذیرش فیلم «خورشید» مجیدی معترضیم. قوانین در مورد همه‌ی فیلم‌ها باید یکسان باشد و طبق قوانین فجر فیلم‌ها باید قبل از شروع جشنواره نسخه‌ی کامل‌شان را به دفتر جشنواره تحویل بدهند. این که فیلمسازی رانت مخصوص به خودش را در جشنواره داشته باشد تا فیلمش دیرتر به نمایش دربیاید قابل پذیرش نیست. از آن طرف سعید ملکان درست است که سال‌ها در سینمای ایران حضور داشته اما این اولین فیلمش در مقام کارگردان است و بد هم نبود کمی فروتنی به خرج بدهد و به جای آن بیانیه‌ای که کسی از آن سردرنمی‌آورد در جشنواره حضور پیدا کند و شجاعانه وقتی یکی از جوایز متعددی را که به فیلم «روز صفر» اهدا شد دریافت می‌کرد از بی‌عدالتی صحبت کند.

امیر آقایی

حرف‌های امیر آقایی و محمدحسین مهدویان از صدا و سیما پخش نشد.

امیر آقایی و محمدحسین مهدویان تنها لحظات شجاعانه‌ی اختتامیه‌ی جشنواره‌ی فیلم فجر ۹۸ را رقم زدند که البته با بی‌ظرافتی تمام از سوی صدا و سیما ممیزی شد. نکته‌ی بامزه‌اش این جاست که چون پخش مراسم زنده بود درست بعد از این که جمله‌ی اصل کاری را می‌گفتند دوربین روی آن آقای مثلا کارشناس که پشت صحنه نشسته بود سوییچ می‌کرد و او هم مجبور بود تا پایین رفتن برنده از روی سن آسمان و ریسمان به هم ببافد.

امیر آقایی از مجری تلویزیون شبکه‌ی افق انتقاد کرد و مهدویان هم از پدران داغدیده‌ی همه‌ی اتفاقات آبان و به خصوص کشته‌شدگان در مراسم تشییع سردار سلیمانی سخن گفت. به نظر می‌رسد مرزهای ممیزی صدا و سیما هر روز گسترده‌تر می‌شود.

اختتامیه‌ی سی و هشتمین جشنواره‌ی فیلم فجر فقط دو قاب دوست‌داشتنی و واقعی و صادقانه داشت. یکی تجلیل از فریدون جیرانی که حافظه‌ی تاریخی سینمای ایران است و به سینما عشق می‌ورزد و دیگری تقدیر از گروه بچه‌های فیلم «خورشید» مجید مجیدی. وقتی آن دخترک افغان که در ایران جزو کودکان کار است توسط برادرش در آغوش کشیده شد و از این گفت که کاش در جهان روزی بیاید که هیچ کودکی کار نکند. وقتی آن یکی پسر نوجوان فیلم با آن لحن متفاوت و کوچه بازاری از مادربزرگی تشکر کرد که در غیاب پدر و مادرش او را بزرگ کرده بود. آن یکی از مجید مجیدی تشکر کرد که به او یک رویا هدیه داده بود. این لحظه‌ی صادقانه تنها چیزی است که از مراسم اختتامیه‌ی دیشب برایمان باقی می‌ماند.

آخرین اخبار و اطلاعات درباره‌ی فیلم‌های مختلف جشنواره را در صفحه‌ی ویژه‌ی جشنواره فیلم فجر ۹۸ بخوانید.


برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما
X