آیا پلیاستیشن۴، دورهی طلایی پلیاستیشن۲ را تکرار میکند؟
بازیهای دورهی پلیاستیشن۲ را بهخاطر دارید؟ بگذارید چند تا از آنها را به یادتان بیاوریم: Dragon Quest ،Shadow of the Colossus ،God Hand ،Killer7 ،Final Fantasy ،Silent Hill ،Star Ocean ،Devil May Cry یا حتی Metal Gear و Resident Evil. میدانید نکتهی مشترک تمام این عناوین چیست؟ تمامشان ژاپنی هستند.
دورهی پلیاستیشن۲، دورهی بازیهای ژاپنی بود. دست روی هر بازی که میگذاشتی، یک استودیوی ژاپنی پشتسرش قرار داشت. بازیهای ژاپنی دورهی پلیاستیشن۲ آنقدر زیاد و با کیفیت بودند که استودیوهای بازیسازی غربی نمیتوانستند در مقابلشان دوام بیاورند. بیشترین استفاده از سختافزار پلیاستیشن۲ را هم بهغیر از بازی «خدای جنگ» (God of War)، ژاپنیها کرده بودند. البته این موضوع دلیل خاصی داشت. مدتی پیش مطلبی را در سایت Gamasutra میخواندم که در آن یکی از بازیسازها از سختی ساخت بازی روی پلیاستیشن۲ و پلیاستیشن۳ گفته بود. یکی از دلایلاش هم این بود که پلیاستیشن۲ نرمافزارهای ساخت بازیاش همه به زبان ژاپنی عرضه شده بودند. همین هم باعث شده بود تا ژاپنیها با پلیاستیشن۲ جور شوند.
اکثر ایدههای جدید ژاپنیها خوب از آب در نمیآید؛ اما در میان این همه ایدهی جدیدی که ارایه میشود، یکی دو تا به قدری خوب از آب درمیآیند که کل صنعت را دگرگون میکنند.
با این حال، این روند با عرضهی ایکسباکس۳۶۰ در نسل هفتم بازیهای ویدیویی عوض شد. ایکسباکس۳۶۰ از همان ابتدای کار توانست از پلیاستیشن۳ جلو بزند. از طرفی ساخت بازی روی ایکسباکس۳۶۰ از کنسول سونی راحتتر بود. بازیهای ایکسباکس از نظر ساختار شبیه بازیهای ویندوز بودند و این موضوع، کار را برای بازیسازها بسیار ساده کرده بود. طولی نکشید که نسل هفتم بازیهای ویدیویی پر از بازیهای غربی شد. بازیهای که بعد از مدتی تکراری بهنظر میرسیدند. اغراق نمیکنم. اکثر سازندههای بازیهای نسل هفتم جرات ریسک کردن، نداشتند. فقط تعدادی بازی مثل Viewtiful Joe یا «اوکامی» (Okami) را بهخاطر بیاورید. امروزه چنین بازیهایی ساخته نمیشود. چون هیچ شرکتی حاضر نیست ایدههای جدید را در ساخت بازیهایاش بهکار ببندد.
در نسل هفتم بازیها، اکثر شرکتهای بازیساز ایدههای تثبیت شده دو ژانر محبوب غربی یعنی اکشن اول شخص و اکشن سوم شخص را گرفتند و بازیهایی یکی مثل دیگری عرضه کردند. در مجموع اکثر بازیهای بزرگ و اسم و رسم دار از این الگو پیروی میکردند: بازیهای اکشن سوم شخص میخواستند شبیه «چرخهای جنگ» (Gears of War) باشند و بازیهای اکشن اولشخص هم از «جنگاوری نوین» (Modern Warfare) تقلید میکردند.
در نسل هفتم کار به جایی رسیده بود که با دیدن بازیهایی مثل Eternal Sonata و Bullet Witch ذوق میکردیم. در گوشه و کنار این صنعت به دنبال ایدههای جدید بودیم و طولی نکشید که این ایدههای جدید را فقط در بازیهای مستقل یافتیم. روند بازیهای تکراری نسل هفتم تقریبا تا پایان این نسل ادامه پیدا کرد. بدون شک غیبت ژاپنیها در این نسل، یکی از دلایل اصلی این ضعف بزرگ طرح ایدههای جدید بود.
در ژاپن هیچ ایدهای را به کناری نمیگذارند. نمیگوییم این موضوع خوب است. اکثر ایدههای جدید ژاپنیها خوب از آب در نمیآید؛ اما در میان این همه ایدهی جدیدی که ارایه میشود، یکی دو تا به قدری خوب از آب درمیآیند که کل صنعت را دگرگون میکنند. برای مثال بازیهای مجموعهی Souls با همین الگو بهوجود آمدند؛ از یک ایدهی ژاپنی که توسط سایت گیماسپات کشف شد.
طولی نکشید که نسل هفتم بازیهای ویدیویی پر از بازیهای غربی شد. بازیهای که بعد از مدتی تکراری بهنظر میرسیدند.
یکی دیگر از نکاتی که باعث شد ژاپنیها نسل هفتم را رها کنند، ناتوانیشان برای ساخت بازی روی پلیاستیشن۳ بود. برعکس دورهی پلیاستیشن۲، خود ژاپنیها هم نمیتوانستند روی کنسول ساخت داخلشان بازی بسازند. بازیهای ژاپنی زیادی مثل «بایونتا» هستند که روی ایکسباکس۳۶۰ بهتر از پلیاستیشن۳ اجرا میشوند. بازیکنندهها نسخهی پلیاستیشن۳ بایونتا را تقریبا نمیتوانستند بازی کنند.
با این حال، معتقدیم که سونی و ژاپن دوباره میخواهند این نسل از بازیها را به دست بگیرند. در حال حاضر تعداد زیادی پلیاستیشن۴ در سطح جهان بهفروش رفته است. تعداد زیادی پلیاستیشن۴ در خانهی کاربران وجود دارد؛ در نتیجه میتوان برای آنها بازی ساخت و سود کرد. موضوعی که در حال حاضر تمام شرکتهای بازیسازی متوجهاش شدهاند. با این حال، ژاپنیها ظاهرا از غربیها فعالترند.
نمایشگاه بازی توکیو امسال نشان داد که ژاپنیها حسابی از پلیاستیشن۴ خوششان آمده. شرکتهایی مثل اسکوئرانیکس میخواهند مجموعههای Dragon Quest ،Kingdom Hearts و Star Ocean را پس از وقفهای حدود یک نسلی، دوبارهی روی پلیاستیشن۴ و آن هم با کیفیتی بالا زنده کنند.
دوباره نگاهی کوتاه به بازیهای رونمایی شدهی پلیاستیشن۴ میاندازیم و به یاد دورهی پلیاستیشن۲ میافتیم. از Persona جدید گرفته تا SaGa و Final Fantasy، بیشتر بازیهایی که منتظرشان هستیم ژاپنی هستند. امسال حتی در توکیو گیم شو تعدادی بازی سامورایی ژاپنی، درست با سبک و سیاق بازیهای پلیاستیشن۲ رونمایی شد. باورمان نمیشود که خیلی از این بازیهای ژاپنی که حتی اسمشان را بهزور میخوانیم، مثل Yoru no Nai Kuni ،Senran Kagura یا Danganronpa نسخههای درست و درمان انگلیسی هم دارند. حتی رمانهای تعاملی انیمهای مثل Psycho-Pass هم قرار است نسخهی انگلیسی داشته باشد.
عداد زیادی پلیاستیشن۴ در خانهی کاربران وجود دارد؛ در نتیجه میتوان برای آنها بازی ساخت و سود کرد.
تمام اینها و اتفاقاتی مثل رونمایی از دو «یاکوزا» برای پلیاستیشن۴ آن هم بهطور همزمان به کنار، باور اینکه اسکوئرانیکس میخواهد فاینالفانتزی۷ را برای پلیاستیشن۴ بازسازی کند، هنوز هم برایمان سخت است. تازه هنوز بازیهای ژاپنی جدیدی که رونمایی شدهاند را برایتان لیست نکرده و از بازیهای ویتا هم نگفتهایم. خود ویتا دو برابر تمام عناوینی که روی پلیاستیشن۴ عرضه شده، بازی ژاپنی دارد.
خلاصه اینکه حسابی باید از روند حرکت نسل هشتم بازیهای ویدیویی خوشحال بود. شاید باورتان نشود، اما نصف این بازیهای ژاپنی که نام بردیم قرار است نسخهی رایانههای شخصی هم داشته باشند. ژاپنیها اخیرا با فروشگاه استیم آشنا شدهاند و سود خوبی از طریق این فروشگاه به جیب زدهاند. در نتیجه سعی میکنند بازیهایشان را روی استیم هم عرضه کنند. همین حالا بروید و سری به تگ بازیهای ژاپنی روی استیم بزنید؛ بهقدری بازی خوب و ژاپنی پیدا میکنید که شاید فکر پلیاستیشن خریدن هم به ذهنتان خطور نکند.
ژاپنیها حتی برای ایکسباکس وان هم بازی در دست ساخت دارند. همین بازی Psycho-Pass که نام بردیم انحصاری ایکسباکس وان است.
بههر حال، نسل هشتم بازیهای ویدیویی، به یکی از بهترین دوران برای بازیکنندهها تبدیل شده است. طوری که بسیاری از تحلیلگران این صنعت، سال ۲۰۱۵ را با سال ۱۹۹۸ مقایسه کردهاند؛ سالی که در آن «نیمه جان» (Half-Life)، «اوکارینای زمان» (Ocarina of Time)، «متالگیر» (Metal Gear)، «گریم فندنگو» (Grim Fandango)، «بالدرز گیت» (Baldur’s Gate) و «فالآوت ۲» (Fallout 2) عرضه شدند.
پس از صنعت بازیهای ویدیویی غافل نمانید که امسال، سال بازی کردن است!
یادداشت خیلی خوبی بود. ممنون از آقای میرزایی.