توسل به سکوت (Argument from Silence) | مغلطه به زبان آدمیزاد (۶۹)
تعریف: مغلطه توسل به سکوت موقعی پیش میآید که شخصی از سکوت طرف بحثش به نتیجهای خاص برسد، در شرایطی که آن شخص حاضر نیست بنا بر هر دلیلی، مدرکی از خود ارائه کند.
معادل انگلیسی: Argument from Silence
معادل لاتین: argumentum e silentio
الگوی منطقی:
شخص ۱ ادعا میکند X صحیح است، اما سکوت اختیار میکند.
شخص ۲ نتیجهگیری میکند X باید صحیح باشد.
مثال ۱:
جی: رفیق، سوییچ ماشین من کجاست؟
باب: (چیزی نمیگوید)
جی: میدونستم تو برداشتیش!
توضیح: اگر کسی حاضر نباشد مدرکی رو کند، لزوماً بدین معنا نیست که استدلال ارائهشده صحیح یا غلط است. سکوت باب بدین معنا نیست که او سوییچ را برداشته است. شاید او سوییچ را برداشته باشد، شاید او میداند چه کسی سوییچ را برداشته یا شاید او با چشمهای خودش دیده که یک تیرانوسوروس سوییچ را خورده است. شاید هم حال نداشته جواب دهد.
مثال ۲:
موریس: اوه، عجب جوون سادهدلی. تو هنوز اول راهی. من یقین دارم چند بعد حیات وجود داره.
کلیفتون: چطور میتونی به چنین چیزی یقین داشته باشی؟
موریس: (یکی از ابروهایش را بالا میاندازد، به اعماق چشمهای کلیفتون زل میزند و چیزی نمیگوید)
کلیفتون: واو، قانعم کردی.
توضیح: دلیل تاثیرگذار بودن این تکنیک این است که دلایل خیالی اغلب قانعکنندهتر از دلایل واقعی هستند. اگر کسی بخواهد قانع شود، با این تکنیک قانع میشود. ولی این تکنیک روی کسی که اهل تفکر نقادانه است جواب نمیدهد. سکوت جایگزین مناسبی برای برهان یا مدرک نیست.
استثنا: به طور کلی، اگر مدرکی موجود نباشد، فقدان مدرک را نمیتوان جایگزین وجود آن در نظر گرفت. ولی در بسیاری از موارد، اگر کسی از رو کردن مدرک سر باز بزند، همین کار او نوعی مدرک به حساب میآید. در مثال ۱، اگر جی باب را مجبور کند توضیح دهد که چرا به جای جواب دادن به سوالش سکوت اختیار کرد، شاید جوابی دریافت کند که بتوان از آن بهعنوان مدرک استفاده کرد.
منابع:
Bernecker, S., & Pritchard, D. (2011). The Routledge Companion to Epistemology.Routledge.
ترجمهای از:
سکوت نشانهی رضاست! این ضرب المثل هم مغلطه است.