تغییرات اقلیمی جان سفیدپوشها را میگیرد
روزنامه تلگراف در تازهترین مقاله خود مینویسد: «احتمال دارد که حیوانات سفیدپوش به واسطه تغییرات اقلیمی نابود شوند.» اما آیا این یک فاجعه است؟ تغییرات اقلیمی باعث شده که سطح پوشش برف در مناطق قطبی و سردسیر کره زمین به شدت کاهش پیدا کند. نتایج تازهترین تحقیقات دانشمندان لهستانی نشان میدهد که کاهش سطح پوشش برف باعث شده که حیوانات مناطق سردسیری بیشتر از گذشته در معرض آسیب قرار گیرند.
دانشمندان لهستانی در یک مطالعه متمرکز که بر روی راسوهای سفیدپوش انجام دادهاند، به این جمعبندی رسیدهاند که جمعیت آنها به همین دلیل تقریبا نصف شده و این مساله نگرانیهای بسیاری را به همراه داشته است.
راسوهای سفیدپوش
راسوهای سفیدپوش (White- coated weasel) از جمله پستاندارانی هستند که در فصل زمستان پوشش گندمگون خود را به یک پوشش شیری رنگ تغییر میدهند. این سازگاری طبیعی به آنها اجازه میدهد که بتوانند به خوبی خودشان را با وضعیت محیط یخی که در آن زیست میکنند، تطبیق دهند.
دانشمندان دریافتهاند که در حدفاصل سالهای ۱۹۹۷ الی ۲۰۰۷ میلادی، تعداد روزهای با پوشش برفی پایدار در زیستگاه این گونه جانوری یعنی جنگل بیالوویزا (Bialowieza Forest) از ۸۰ روز به ۴۰ روز کاهش یافته و در عمل نصف شده است.
این به آن معناست که سمورهای سفیدپوش در یک محیط کاملا ناپایدار به دام افتادهاند که البته این شرایط هم باعث میشود که در برابر شکارچیانی مانند روباهها و کلاغها آسیبپذیرتر از حد معمول باشند و احتمال شکار آنها دو چندان شود.
تیم تحقیقاتی آکادمی علوم لهستان (Polish Academy of Sciences) دریافته در روزهایی که پوشش برف زمستانی کمتر بوده، تعداد راسوهای سفیدی هم که توسط محققان مشاهده و ثبت شدهاند، نزدیک به ۲۰ درصد کاهش داشته و این مساله این فرضیه را به وجود میآورد که باقی راسوها احتمالا کشته شدهاند.
نباید فراموش کرد که پیش از آن که زمستانها تا این اندازه گرم شوند، سمورهای سفید حضوری پررنگ در این زیستگاه جنگلی داشتهاند. در آن زمان پوشش سفید زمستانی آنها یک مزیت برای بقا تلقی میشد در حالی که ظواهر امر حاکی از آن است که در حال حاضر عکس این وضعیت حاکم شده است.
آیا سایر سفیدپوشها هم در معرض خطر هستند؟
مشکل این جاست که تنها سمورهای سفید از تغییرات اقلیمی متاثر نشدهاند، بلکه بررسیها نشان میدهد که وضعیت برای سایر گونههای سفیدپوش نیز مساعد نیست.
کارشناسان میگویند که تغییرات اقلیمی نهتنها پستانداران بلکه حتی پرندگان را نیز در معرض خطر قرار داده است. روباه قطبی یکی دیگر از گونههای پستانداری است که ظاهرا از کاهش سطح پوشش برفی به همان اندازه سمورهای سفید آسیب دیده است.
دانشمندان توانستهاند ۲۱ گونه پستاندار و پرندهای را که در فصل زمستان پوشش خود را به رنگ سفید تغییر میدهند، شناسایی کنند.
خرگوشهای کوهستانی(Mountain hares)، همسترهای سیبریایی (Siberian hamsters)، موشهای قطبی (Collared lemmings)، خرگوشهای دم سفید بزرگ آمریکای شمالی (White tailed jackrabbit) و باقرقره بید (Willow ptarmigan bird) از جمله گونههایی هستند که در فصل زمستان پوشش بدن آنها به سفید تغییر رنگ میدهد.
دکتر کارول زاب (Karol Zub) یکی از محققان ارشد این تحقیق در مصاحبه با روزنامه تلگراف گفته: «تقریبا قانون مشابهی برای پستانداران و پرندگانی که در زمستان رنگ پرها یا خزهایشان تغییر میکند، وجود دارد. مطالعات ما نشان میدهد که خرگوشهای پاشنه برفی (Snowshoe hare) در خلال دورههایی که رنگ خزهایشان تغییر میکند، احتمال بقایشان هم به صورت هفتگی بین ۳.۳ تا ۶.۵ درصد کاهش پیدا میکند. درست است که این مساله در ظاهر تغییر چندان فاحشی به نظر نمیرسد اما اثرات تجمعی آن در طول فصل زمستان میتواند به طور جدی بر نرخ مرگ و میر این گونه اثرگذار باشد.»
وی در ادامه سخنان خود میافزاید: «این امر خیلی محتمل است که سمورهای سفید و قاقمها (Stoat) در آینده نزدیک، برای همیشه از بخشهایی از اروپای شمالی و آمریکای شمالی محو و ناپدید شوند حتی این احتمال وجود دارد که جای آنها را مورفهای قهوهای رنگ بگیرند یا این که تکاملی در همین گونهها ایجاد شود که به آنها اجازه دهد تا شرایط حاضر را به نوعی تاب بیاورند. البته همه اینها بستگی به نظام طبیعت دارد.»
آزمایشهای جالب
سمورها از گونهای به نام (Mustela nivalis) هستند. دو زیرگونه با رنگهای مختلف پوشش زمستانی از آنها شناسایی شده است؛ سفید و قهوهای که البته هر دو این زیرگونهها نیز در یک زیستگاه با یکدیگر زیست میکنند.
محققان در یک پژوهش از عروسکهای سمور با پوشش سفید و قهوهای استفاده کردند تا ببینند که آیا رنگها برای شکارچیان تفاوتی ایجاد میکنند یا خیر.
آنها برای مستندسازی رفتار شکارچیان سمورها، دوربینهایی را در منطقه نصب کردند. دوربینها حضور انواع شکارچیان از روباه گرفته تا گرگ و سایر پرندگان شکاری را تایید کردند.
نکته جالب دیگری که توسط دوربینها تایید شد، این بود که شکارچیان سمورها علاقه به شکار سمورهای عروسکی سفید داشتند و در مقابل چندان توجهی به عروسکهای آزمایشی قهوهای نشان نمیدادند.
پژوهشگرانی که در این تحقیق همکاری داشتهاند، این فرضیه را مطرح کردهاند که کاهش جمعیت سمورهای سفید به این دلیل است که آنها راحتتر توسط شکارچیان در محیطی که پوشش برفی ندارد، تشخیص داده میشوند.
دانشمندان امید دارند که این حیوانات بتوانند هر چه سریعتر خودشان را با شرایط پیش آمده سازگار کنند اما میگویند که شکارچیان به هر حال نمیتوانند همه سفیدپوشها را به یک باره از طبیعت محو کنند.
به هر شکل مطالعات نشان داده که سمورهایی که رنگ خزشان را در فصل زمستان تغییر نمیدهند، احتمال بقای بیشتری هم دارند و این مساله شاید به اینجا ختم شود که تعداد مورفهای قهوهای بر سفید غالب شود و بر اساس اصول ژنتیک هم قهوهایها باشند که بتوانند ژنهایشان را به نسلهای بعدی منتقل کنند.
جمعبندی
دکتر زاب در خاتمه میگوید: «ما نباید قدرت انتخاب طبیعی را نادیده بگیریم. ما امید داریم که در آینده با گرم شدن اقلیم، درجه حرارتها نیز در فصل پاییز افزایش پیدا کند و این شاید یک سیگنال هشداردهنده باشد برای سمورها که زمان تغییر رنگ خز خودشان را به تعویق بیندازند.»
انتخاب طبیعی به معنای تکامل یک گونه به صورتی است که در آن خصوصیات موثر در بقاء و تولیدمثل ارگانیسمها به ارث رسیده باشد. بر این اساس خصوصیاتی که موثر نیستند، منتقل نمیشوند.
دکتر زاب در جمعبندی این طور عنوان میکند: «آخرین پاییز در مطالعه ما به شدت آب و هوای ملایمی داشت و تحت این شرایط ما شاهد بودیم که تغییر رنگ خز تقریبا نیمی از سمورها در آغاز ماه ژانویه شروع شد، در حالی که سایر سمورها در آخر ماه نوامبر به طور کل رنگ خزشان را تغییر داده بودند.»
موضوع تغییرات اقلیمی هر روز ابعاد جدیدی پیدا میکند و این طور که از خبرها برمیآید، دامنه خبرهای غیرمنتظره هر روز بیش از پیش میشود.
به عنوان مثال، آیا میدانستید که تغییرات اقلیمی میتواند شرایط ایدهآلی برای گسترش بیماریهایی که ناقل آنها حشرات هستند، فراهم کند؟ آیا میدانستید که افزایش درجهحرارت هوا احتمالا به افزایش انواع ساسها و کنههایی منجر خواهد شد که به نوعی حاملان درجه اول باکتریهایی محسوب میشوند که مولد بیماری موسوم به لایم میباشند؟
بیماری لایم اغلب به واسطه نیش کنههای پاسیاه آلوده به این باکتری به انسان منتقل میشود. از علائم شایع این بیماری نیز میتوان به تب، سردرد، خستگی مفرط، خارش و جوشهای خاص پوستی موسوم به میگرانهای اریتما اشاره کرد.
ویروس نیل غربی هم توسط حشرات منتقل میشود و تاکنون درمان یا واکسن خاصی برای آن ارائه نشده است. این بیماری اغلب علائم خاصی ندارد و تنها بین یک تا پنج نفر از افراد مبتلا به تبهای حاد منجر خواهد شد. آیا جالب نیست که همه این بیماریها به نوعی ریشه در تغییرات اقلیمی دارند؟
از سوی دیگر حدود یکسوم جمعیت جهان در مناطقی زندگی میکنند که خطر عفونت دنگی در آنها شایع و زیاد است. این عفونت ویروسی هم در نواحی استوایی و زیراستوایی اغلب به علائم حاد و گاهی نیز مرگ منجر میشود. پشه آئدس ناقل این بیماری است و در نواحی حاره مشهور است. بنابراین بسیاری از دانشمندان به این نتیجهگیری رسیدهاند که اگر تغییرات اقلیمی مهار نشود، سلامت انسانها نیز در معرض مخاطره جدی قرار خواهد گرفت.
همانطور که مشاهده میکنید، دامنه و ابعاد این مساله متفاوتتر از آن چیزی است که تا پیش از این به ذهن خیلی از ما خطور میکرد. هیچکس نمیداند تاثیرات مخرب دیگر این پدیده چه چیزی میتواند باشد. آیا شما میدانید؟
منبع: telegraph